جستجو

لينک هاي روزانه

برچسب ها

فابین راهبرد


باسلام
وبلاگ "فابین راهبرد"(یادداشتهای یک ایرانی) کار خود را در سال1395 آغاز کرد. "فابین راهبرد" با انتشار و بازنشر مقالات و اطلاعات نظامی_امنیتی، سعی بر این دارد که عموم را نسبت به مسائل نظامی_امنیتی آگاه و علاقمند کند. این وبلاگ مقالات را به دو زبان فارسی_انگلیسی انتشار می کند.




نگاهی به جنگنده های نیروی های اروپایی ناتو

از زمانی که در سال ۱۹۴۹ پیمان اتلانتیک شمالی ناتو به ابتکار هری ترمن رئیس جمهوری وقت امریکا برای مقابله با شوروی ایجاد شد ،برتری نظامی از جمله  در اسمان در دستورکار ناتو قرار گرفت.قدرت هوایی شمال داشتن شکاری های پیشرفته برای دفاع تا جنگندها تهاجمی برای حمله و برای برخی از قدرتها اتمی شامل بمب افکنها هسته ای نیز میشد.ولی در بدو شروع وضعیت چندان خوب نبود.کشورهای اروپای غربی که به سرعت جذب ناتو  شدند از خرابی های جنگ جهانی دوم همچنان رنج میبرند و نیاز به کمک مالی فنی و نظامی امریکا بودند.این کشورها برای مقابله با غول شوروی که به سرعت دست به وارد کردن جتهای میگ ۱۵ به خدمت زده بود و در حال تولید بمب افکنها اتمی دور برد توپلوف بود ،  باید  شکاری رهگیر جت  عملیاتی میکردند ولی خوب مشکل اینجا بود که به غیر از انگلستان و امریکا هیچ کدام توان لازم برای ساخت جت جنگی نداشتند.از این رو سفارشان به سوی  این دو کشور  سرازیر شد.در اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوائل دهه ۱۹۵۰ شاید بودند دولتهای که خطر شوروی را جدی نگرفته و نگرانیهای ترومن را تنها سوء تفاهم می پنداشتند(البته واقعا این چنین بود)ولی اغاز جنگ کره انهم  کمتر از یک سال بعد از تشکیل ناتو و رو یا روی  کمونیست کره شمالی و چین به پشتیبانی شوروی با جهان ازاد به یکباره همگان را از خواب بیدار کرد . همچنین دست راسی شوروی به سلاح اتمی در اوائل دهه ۱۹۵۰ ،به غرب پیغامی اشکار داشت و ان بود که دیگرانها (ناتو به رهبری امریکا)تنها دارنده این سلاح جهنمی نبوده و وضعیت پیچیده تر نیز شد.

تا پایان سالهای دهه۱۹۴۰ اکثر  کشورهای عضو ناتو از هواپیماهای پیستونی  بازمانده از جنگ جهانی دوم بهره میبردند ولی با اغاز جنگ  کره به خدمت گیری  جت های شکاری سرعت گرفت

جتهای شکاری و جنگنده بمب افکن نسل اول و دوم  ناتو

اولین جتهای که در ناتو مورد استفاده  قرار گرفت قبل از پیدایش ناتو ساخته شده بودند. جت های چون گلاستر میتئور به عنوان اولین جت عملیاتی جهان و تی۳۳ نسخه اموزشی اف۸۰ بودند. این  که دو که نماینگر  نسل نخست جتهای جنگی بودند عملا تنها تفاوتشان  با هواپیماهای جنگی جهانی دوم درموتور جتشان بود.با تقسیم المان به دو بخش غربی و شرقی و افزایش خصومت بین شرق و غرب از انجایی که اولین جبهه و خط مقدم جنگ احتمالی با کمونیست در  اروپا  بود از اوائل  دهه ۱۹۵۰ سفارشات خرید هواپیما جت به امریکا سرازیر شد. در این میان اف۸۴ تاندرجت تبدیل به اولین جت فراگیر  در اروپای  غربی شد که تمامی اعضای ناتو ان را خریداری کردند.اف۸۴ در دو نوع تاندرجت با بالهای  کاملا صاف و بدون پس گرائی  و تاندر استیرک با بالهای داری پس گرایی ساخته شده که حداقل بیش از ۱۰۰ کیلومتر در ساعت سریعتر دارای شعاع رزمی بیشتر و چالاکی بسیار بالای نسبت به تاندرجت  بود.هر دو مدل مادون  صوت و مجهز  به مسلسل های سنگین  ۱۲٫۷ م م برونینگ بودند و می توانستند  در زیر  بالها بمب و راکت حمل کنند.هر دو مدل به صورت گسترده ای توسط کشورهای عضو ناتو به کار رفت.بیشترین تعداد سفارشی یعنی حدود ۶۵% اف۸۴ سفارشی از نوع تاندرجت بودند و معمولا به عنوان جنگنده بمب افکن از انها بهره برده  میشد که البته نسخه شناسایی  هر دو مدل نیز بسیار محبوب بود.

اف84 اولین هواپیمایی جتی بود که به صورت فراگیر به خدمت ناتو در اروپا در امد. اف84 به سرعت تنها سه سال بعد از ورود به خدمت در اروپا در نقش شکاری با اف86 جایگزین شد ولی همچنان یک جنگنده تهاجمی خوب باقی ماند.

اف۸۴ اولین هواپیمایی جتی بود که به صورت فراگیر به خدمت ناتو در اروپا در امد. اف۸۴ به سرعت تنها سه سال بعد از ورود به خدمت در اروپا در نقش شکاری با اف۸۶ جایگزین شد ولی همچنان یک جنگنده تهاجمی خوب باقی ماند.

ولی جنگ کره و نبرد هوایی بر فراز ان به زودی مشخص کرد که اف۸۴ از پس میگ۱۵ شوروی بر نمی اید . میگ ۱۵ جنگنده ای بود با بال پس گرا که در تمام زمینها مانند سقف پرواز، سرعت اوجگیری ،زاویه گردش و از  اف۸۴ برتر بود.از طرفی روسها نسخه اصلاح شده این هواپیما را با نام میگ۱۷ به سرعت توسعه دادند که چالاکتر و دارای موتور مجهز  به پسوز بود. از این رو تنها هواپیمای که در غرب توان مقابله  با میگ ۱۵  و نسخه پیشرفته تر ان میگ۱۷ را داشت اف۸۶ سابر امریکایی بود.اف۸۶ جتی بود ساخت شرکت  هواپیما سازی امریکا شمالی . دارای ویژگیها برتری در پرواز و چالاکی در رزم هوایی نزدیک بود.اگرچه اف۸۶ مانند اف۸۴ مورد استقبال همه جانبه اعضای ناتو قرار نگرفت.اف۸۶ با ورود به خدمت در دهه ۱۹۵۰ مورد توجه قرار گرفت .اف۸۶ کشورهای عضو ناتو در دو کشور دیگر نیز تولید شد.یکی کانادا که نمونه تولید در کانادا سی ال ۱۳ نام داشت و در مجموع ۱۸۱۵ فروند ان ساخته شد که اف۸۶ المانی، انگلستان،یونان و بخشی از اف۸۶ ایتالیا  و ترکیه  از اف۸۶ ساخت کانادا بود. همچنین شرکت فیات ایتالیا نیز ۱۲۱ فروند اف۸۶ برای نیروی هوایی ایتالیا تولید کرد. نمونه ای دیگر از اف۸۶ نیز وجود داشت که اروپا به ان علاقه نشان داد. اف ۸۶ دی  بود. اف۸۶ دی که داگ سابر نیز نام داشت  مانند نسخه های معمولی بود فقط دارای  یک رادار در دماغه بود. این رادار به اف۸۶ اجازه پرواز در شب و روز و هرشرایط اب و هوایی میداد  و میتوانست  ۲۴ راکت ۷۰  م م را برای حمله به بمب افکن های  شوروی حمل کند.این راکتها های غیر هدایت شوند توسط  رادار موجود در  دماغه هدفگیری  میشد.تقریبا تمامی  مشتریان اف۸۶ سابر این نمونه را  نیز به خدمت گرفتند.اف ۸۶  برتری های بسیاری داشت و نشان داد از میگ ۱۵ برتر و با میگ۱۷ برابر است ولی بزودی با ورود میگ۱۹ یعنی اولین جت مافوق صوت روسها  نیازی به جتی  سریعتر  از اف ۸۶ بود.اگرچه امریکا  همزمان  با ورود به  خدمت میگ۱۹ شکاری اف۱۰۰ سوپر سابر را که اولین جت مافوق صوت عملیاتی جهان  بود را به خدمت گرفتند ولی این جت چندان در ناتو و حتی در سطح جهانی  مورد استقبال قرار نگرفتد دو دلیل داشت اول اینکه میگ ۱۹ اگرچه سریعتر از میگ ۱۷ بود ولی از نظر چالاکی در یک سطح با ان بود و از این رو اف۸۶ کفایت میکرد از جمله اینکه بسیاری از کشورها دست  به تحویل و هماهنگی موشک فروسرخ  AIM9B سایندوندر در میانه دهه ۱۹۵۰ از امریکا  زدند که میتوانست  اف۸۶ را حریفی  جدی  برای میگ ۱۹ کند   دلیل  دیگر این بود که بسیاری از کشورها زمانی که در حال خرید اف۸۶ بودند در اواسط دهه ۱۹۵۰ شوروی به سرعت محصولی بسیار  برتر از میگ۱۹ ویا اف۱۰۰ توسعه داد  و ان محصولی پرنده به یاد ماندنی میگ۲۱ بود.

اف86 دی اولین جنگنده شب پرواز همه جانبه ناتو بود اگرچه تا قبل از ان مدل های از میسترال توان پرواز شبانه نیز داشتند

اف۸۶ دی اولین جنگنده شب پرواز همه جانبه ناتو بود اگرچه تا قبل از ان مدل های از میسترال توان پرواز شبانه نیز داشتند

میگ ۲۱ اولین پرواز خود را در سال ۱۹۵۵ انجام داد. میگ ۲۱ دارای سرعت بیش از ۲ برابر سرعت صوت بود و دارای رادار و موشک فروسرخ( در دهه ۱۹۵۰ بسیار از جتها فاقد رادار و موشک بودند).بال دلتای ان چالکی بسیار   به ان میداد و در زمینه رانش به وزن به دلیل  موتور قدرتمند و وزن  برتری بسیار داشت. و از طرفی توان انجام عملیات در هر شرایط ب و هوایی داشت .غرب بسیار با دید میگ۲۱  شوکه  شد انها تنها در اروپا اف۸۶ داشتند ولی نیاز به بهترین از ان بود ولی نه اف۱۰۰٫اگرچه در نهایت ترکیه،فرانسهو دانمارکاف۱۰۰ را به خدمت گرفتند ولی  در همان زمان لاکهید محصول جدید ساخته بود که در کشور سازنده یعنی امریکا اصلا مورد استقبال قرار نگرفت.یک جنگنده اف۱۰۴ استار فایتر بود. اف۱۰۴ یک جت تک سرنشینه  شکاری رهگیر بود. اولی جت عملیاتی  جهان با سرعت دو برابر  سرعت صوت.دارای رادار و موشک ساندوندر  بود چالاکی خوبی داشت  .سازنده ان برای کاهش پسای هوابالهای ان را انقدر کوچک کوتاه کرده  بود که اگر چه بر مشکل  سرعت فاعق امده بود ولی خود بال تبدیل به بزرگترین مشکل اف۱۰۴ شد که هرگز نیز رفع نشد.این بال کوچک باعث افزایش سرعت فرود و همچنین  بالا رفتن زاویه حمله  و ناپایداری در ارتفاع  کم بود و باعث این شد که حداقل یک چهارم اف۱۰۴ تولید در هنگام فرود از دست روند و القابی  چون بیوه کنو تابوت پرنده را دریافت کرد. نیروی هوایی امریکا  هرگز  به صورت گسترده  این جت را به خدمت نگرفت.ولی در همان زمان با دیدن اتش اروپا (و بساری  از متحدین غیر اروپای امریکا)برای به خدمت گرفتن یک جت با قابلیت های میگ۲۱ دست به عرضه این جت به انها زد.در ان زمان یک اعتلاف بزرگ در اروپا برای به خدمت گیری اف۱۰۴ شکل گرفت.با وجود بودن جت های بهتر ولی رشوهای کلان مسئولین لاکهید موثر افتاد و هزاران فروند اف۱۰۴ فروخته شد.اف۱۰۴ در دهه ۱۹۶۰ جای اف۸۶ را در دفاع هوایی گرفت.عدد و اعداد  خرید و به خدمت گیری  اف۱۰۴ حتی از اف۸۶ نیز بزرگتر بود.صنایع مختلفی در اروپا مانند فیات ایتالیا،فوکر هلند،کانادا ایر کانادا(در امریکای شمالی)،ام بی بی ،دورنیر و میشل اسمیت  المان غربی، دست به تولید اف۱۰۴ زدند ،در این  میان المان غربی  با به خدمت گیری ۹۱۶ فروند اف۱۰۴ یک رکورد تاریخی در به خدمت گیری یک هواپیما جنگنده  ساخت یک کشور دیگر توسط کشوری دگری را به یادگار گذاشت،این هواپیما تا سال ۱۹۹۱ در خدمت المان باقی ماند و تعدادی با توان شلیک موشک ضد کشتی کرمورن تحویل نیروی دریایی المان شد .اف۱۰۴ المانی در تمامی شرکتهای که در بالا نام برده شد (به غیر از کانادا ایر)تولید شد و حتی المان تعداد را نیز به صورت مستقیم از خود لاکهید امریکا تحویل گرفت. حداقل ۲۹۲ فروند اف۱۰۴ المانی طی حوادث مختلف از بین رفتند.تقریبا تمامی کشورهای عضو ناتو اف۱۰۴ را به خدمت گرفتند و بزرگترین سفارش بعد از اف۸۴ نصیب اف۱۰۴ شد.بسیاری از این کشورها در دهه۱۹۷۰ تعداد مازاد اف۱۰۴ المانی را تحویل گرفتن که ترکیه  یکی از این کشورها  بود.اف۱۰۴ پرنده خوبی بود یک شکاری چالاک علی رغم ایمنی پایین ولی توان نبرد هوایی در شب و روز و هر شرایط اب و هوایی را داشت. ولی توان حمل سلاح هوا به زمین کمی را داشت و برد ان بسیار محدود.کشورهای که اف۱۰۴ را تحویل گرفتند به سرعت اف۸۴ و یا اف۸۶ های خود را به عملیاتهای هوا به زمین اختصاص  دادند ولی این جت های  اولیه دارای سرعت و رادار مناسب برای پرواز شبانه و یا درگیری  هوایی احتمالی با جتهای روسی را نداشتند.از طرفی اف۱۰۴ نیامده  میدان را به میگ ۲۱ باخت.میگ ۲۱  بسیار چالاکتر  بود و در رزم هوا به هوا در ویتنام اف۴ و اف۸ را سرنگون کرد و این مسئله به زودی در هنگام به خدمت گرفتن اف۱۰۴ مشخص شد که اسبی که ناتو بر روی ان شرط بسته، بد اسبی است.

اف104 استار فایتر را باید یکی از پرتعداد ترین جنگندهای تاریخ ناتو دانست که هرگز به اندازه میزان به خدمت گیریش ارزش نظامی نداشتند وبه سرعت عرصه را به میگ21 شوروی باخت

اف۱۰۴ استار فایتر را باید یکی از پرتعداد ترین جنگندهای تاریخ ناتو دانست که هرگز به اندازه میزان به خدمت گیریش ارزش نظامی نداشتند وبه سرعت عرصه را به میگ۲۱ شوروی باخت

از طرفی در سالهای پایانی دهه ۱۹۶۰ خبرهای نگران کننده ای از شوروی در مورد ورود به خدمت نسل جدید از شکارها میگ می امد  که دارای  رادار دوربرد و موشک  راداری بودند.ولی در مرحله اول در ناتو نبودن یک جنگنده بمب افکن چند منوره  بسیار به چشم میامد. اف۱۰۴ شکاری  بود و نیاز   به مکمل داشت.در اروپا داسا فرانسه بعد از پایان مشکلات اشغال این کشور توسط المان چندین طرح را ارائه کرد که کارامد بودند مثل اورگال ولی در اواخر دهه ۱۹۵۰ میراژ ۳را ارائه کرد.میراژ ۳ یک شکاری رهگیر بال دلتا بود که دارای رادار موشک  و سرعتی بیش  دو  برابر سرعت صوت بود .چالاکی بسیار خوبی داشت و به نظر تنها جنگنده ای بود که از پس میگ ۲۱ چموش روسها بر می امد ولی به زودی دو رقیب  دیگر  نیز پیدا شدند. اولی اف۵ ای و بی با لقب فریدوم فایتر  و دومی ساب ۳۵ سوئدی  با نام دراگن بود. هر سه این هواپیماها جنگنده چند منظوره بودند.کارایی بسیار بهتری نسبت به اف۱۰۴ داشتند و میتواند ماموریت های وسیعتری   را انجام دهند. از این رو در سالهای پایانی  دهه ۱۹۶۰ اف ۱۰۴ نیامد از مد افتاد تا ناتو جنگندها نسل دوم پیشرفته تری دریافت کنند.اف۵ هواداران بیشتری داشت(اینجا  در مورد دو نسخه ای و بی صحبت میشود نه مدلهای ائی و اف) در اسپانیا کمپانی کاسا دست به تولید تحت امتیاز  این جت زد.بیش از ۱۰۰ فروند از این نمونه تولید شد البته اسپانیا  حداقل  ۳۰ فروند میراژ ۳  رانیز به خدمت گرفت ،کانادا نیز اف ۵ را در داخل با نام سی اف۵ ای و بی تولید کرد که ۱۳۵ فروند برای نیروی هوایی کانادا  و تعداد نیز برای دیگر کشور  بود . میراژ ۳ نیز مشتریان خود را داشت به غیر از اسپانیا که در بالا گفته شد ،بلژیک ۲۰ فروند.البته خود فرانسه  نیز سازنده میراژ ۳ بود. دراگن نیز  توسط سوئد ،دانمارک(۵۱ فروند) ،اتریش و فنلاند(فنلاند، سوئد و اتریش  عضو ناتو نیست) به خدمت گرفته شد.

در دهه ۱۹۷۰ نسخه های دیگری از اف۵ وارد بازار شد، نسخه پیشرفته اف۵ یا همان ا۵ ائی و اف تایگر۲ که برخی از کشور های  عضو ناتو ان را به خدمت گرفتند . اکثر کشورهای اروپای تنها نسخه ای و بی را دریافت کردند انها در دهه ۱۹۷۰ توجه خود را به جنگنده دیگر معطوف  کردند که از اف ۵ تایگر  ۲ برتر بود

بعد از نا امیدی بسیار از اعضای ناتو از اف104 ، اف5 و میراژ 3 گزینه بسیار خوبی . جنگنده بمب افکنهای بسیار مناسب که در رزم هوایی داگ فایتر با میگ 21 برابر میکردند

بعد از نا امیدی بسیار از اعضای ناتو از اف۱۰۴ ، اف۵ و میراژ ۳ گزینه بسیار خوبی . جنگنده بمب افکنهای بسیار مناسب که در رزم هوایی داگ فایتر با میگ ۲۱ برابر میکردند

انگلستان ،فرانسه

این دو  کشور خود از سازندگان جنگنده بودند و خرید   خارجی کمی داشتند . تنها فرانسه طی سالهای اخر دهه ۱۹۴۰ دست به خیرد  از خارج دست زد زیرا  هنوز صنایع این کشور بعد از اشغال کمر راست نکرده بودند.انگلستان نیز تنها زمانی  که در اوائل دهه ۱۹۵۰ از داشتن یک جت شکاری پیشرفته در داخل ناامید شد به سمت اف۸۶ رفت.انگلستان در اواخر دهه ۱۹۴۰ و در تمام طول  دهه ۱۹۵۰ ده ها شکاری ساخت که همه انها از نظر فناوری دارای مشکلات بسیاری بودند.به نظر می رسید که انگلیسیها عصر جت را بسیار بد اغاز کرده بودند و طرح های انها زمانی که عملیاتی  میشد از نمونهای روسی و یا امریکا عقب بود.در بین طرح های انگلیسی بعد جنگ  یکی شکاری گلاستر میتئور یعنی اولین جت تاریخ بسیار درخشید  که در کشورهای عضو ناتو مانند دانمارک، نروژ،فرانسه، هلند  و سوئد به خدمت گرفته شد(شاید البته دلیل درخشیدندش این بود که تا مدتها تنها جت در دست راس بود).البته این به خدمت گیری  به قبل از تشکل ناتو در سال ۱۹۴۹ بر میگردد. از جمله دیگر طرح های موفق انگلیسی میتوان به جنگنده بمب افکن هاوکر هانتر اشاره کرد که موفقترین هواپیما انگلیسی  بعد از جنگ جهانی دوم در بازار جهانی بود.هانتر برای انجام عملیات های  تهاجمی ساخته شد و یک جت مادون صوت روز پرواز بود  و در سال ۱۹۵۶ عملیاتی شد.بلژیک ،دانمارک، هلند،سوئد و سوئیس(سوئد و سوئیس عضو ناتو نیستند) نیز از خریداران ان بودند.این هواپیما در حد اندازه جی۹۱ بود و بسیار خوش درخشید.در دهه ۱۹۵۰ تا اواخر دهه۱۹۶۰ جتهای جون لاینتینگ(جت دوموتوره با دو موتور روی هم)،ونوم و وانپیری در خدمت انگلستان که معمولا به یک یا دو عضو ناتو نیز صادر شد. ولی در کل طراح های انگلیسی  به غیر از میتئور و هانتر چندان مورد استقبال قرار نگرفتند.ولی سوئد موفقتر  بود.اگرچه سوئد عضو ناتو نبود ولی محصولاتش در برخی کشورهای عوض ناتو در شمال اروپا استفاده شد.سوئد در سالهای اولیه  بعد از جنگ  به دلیل مشکلاتی در طراحی جت تا حدی خود وابسته با انگلستان بود ولی با ارئه چند طرح جدید نیاز به خارج را کم کرد و اعضای ناتو نیز از ان بهره بردند.اولی جت جنگنده بمب افکن جی۲۹ تانان بود که در ۱۹۵۰ عملیاتی شد که در سوئد و اتریش خدمت کرد(که هیچ عضو ناتو به خدمت نگرف)، این جت مادون صوت با ورودی هوا در دماغه علیرغم بزرگیش بسیار چالاک بود و همچنین ساب در سال ۱۹۵۶ جنگنده تهاجمی جی۳۲ لنسر را ساخت که یک جنگنده تهاجمی دو سرنشینه با توان شلیک موشک ضد کشتی و برد مناسبی بود. بعد از رورد  به خدمت این دو هواپیما سوئد دیگر جنگنده خارجی به خدمت نگرفت.ولی شاهکار ساب در زمینه نسل دوم ها به ساب ۳۵ دراگن بر میگردد. دراگن یک جت مافوق صوت با سرعت بیش از دو ماخ و بال دلتا بود که یک جنگنده بمب افکن کارامد بود.این  جت در سال ۱۹۶۰ همراه با میراژ ۳ و اف۵ وارد خدمت شد.دارای چالاکی مناسب رادار و تسلیحات در حد میگ۲۱ بود و در ان زمان از جمله برترین جنگنده های جهان به حساب میامد  به غیر از سوئد فنلاند،دانمارک(تنها عضو ناتو که ان را به خدمت گرفت) و اتریش دراگن را به خدمت گرفتند.فرانسه  نیز به سرعت از خاک برخواست و با ارائه طرح های چون اوراگان و مایستری خود را از خارج بی نیاز کرد و طرح هایش را در خارج کشور از جمله بازاریابی کرد.همچنین داسای فرانسه  با ساخت سوپر میسترال اولین جت مافوق صوت بومی رابرای فرانسه ساخت ولی اوج کار در میراژ ۳ بود که جنگنده ای در کلاس دراگنداری بالهای دلتا رادار و موشک  فروسرخ بود.در مجموع تا اواخر دهه ۱۹۶۰ میراژ۳،اف۵ و دراگن پیشرفته ترین هواپیماها اعضای ناتو بودند و از پس میگ۲۱ کم و بیش بر میامدند ولی به زودی رقیب قدرتمندی یعنی میگ۲۳ و میگ۲۵ وارد میدان شد و نیاز به نسل سوم به وجود امد.

کوچک ، ارزان، ساده و پر تعداد. یک درسر واقعی برای ناتو

کوچک ، ارزان، ساده و پر تعداد. یک درسر واقعی برای ناتو

بمب افکنها اتمی

در بخش  اروپای ناتو تنها دو کشور  انگلستان  و فرانسه  دارای  قدرت اتمی بودند. هر دو در دهه ۱۹۵۰ به چنین توانی  رسیدند .انگلستان در دهه ۱۹۵۰ سری بمب افکنهای سری وی شامل  والینت، ویکتور و والکان را نیز توسعه داد که هر  سه بمب افکن اتمی میان برد تا دوبرد بودند . هر سه توان حمل بمب اتمی را تا مسکو و کیف داشتند  و قدرت بازدارندگی  خوب نیز در اختیار انگلستان  قرار میداد فرانسه  کمی کند تر بود در مرحله اول مدل از جنگنده بمب افکن دوربرد Vautourرا برای حمل بمب اتمی تغییر دادند. اگرچه در  دهه بعد فرانسه  بمب افکن میراژ ۴ را به عنوان یک بمب افکن اتمی به خدمت گرفت  ولی هر دو کشور  در دهه های بعد دیگر دست  به توسعه بمب افکن بزرگ  و دوربرد برای حمل  بمب اتمی نزدند  زیرا با رشد موشکهای اتمی بالستیک  چه در برد وچه در کارایی و دقت باعث  کاهش خواست  برای ساخت بمب افکنهای اتمی  در این دو کشور  شد.

جدول جنگنده های اعضای ناتو مربوط به این بخش مقاله

کشور اف۸۴ اف۸۶ اف۸۶ دی اف۱۰۰ اف۱۰۴ میراژ ۳ میتئور اف۵ هانتر
بلژیک ۴۶۵ ندارد ندارد ندارد ۳۵۰ ۱۰۶ +۳۰۰ ندارد ۲۵۶
دانمارک ۲۶۷ ندارد ۵۹ ۷۲ ۵۱ ندارد ۵۱ ندارد ۳۴
فرانسه ۴۰۰ ندارد ۶۲ ۱۰۰ ندارد ۴۶۵ ۱۰۰ ندارد ندارد
یونان +۳۵۰ ۱۰۵ ۴۰ ندارد ۱۳۰ ندارد ندارد ۱۰۰ ۵۰
ایتالیا +۴۰۰ ۱۷۹ ۲۴۱ ندارد ۳۶۰ ندارد ندارد ندارد ۲۴۱
هلند ۳۵۴ ندارد ۶۳ ندارد ۱۳۸ ندارد ۲۲۰ ۱۰۵ ۱۱۰
نروژ ۲۴۷ ۱۱۵ ۶۰ ندارد ۲۵ ندارد ندارد ۱۰۸ ندارد
پرتقال ۱۲۵ ۶۵ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ۹۶
ترکیه ۴۰۰ ۱۲۰ ۹۰ ۲۰۶ ۴۰۰ ندارد ندارد ۲۰۰ ندارد
المان ۵۶۰ ۷۵ ۸۸ ندارد ۹۱۶ ندارد ؟ ندارد ۳۵۰
کانادا ندارد ۹۰۰ ندارد ندارد ۲۰۰ ندارد ندارد ۱۴۰ ندارد
انگلستان ندارد ۴۳۰ ندارد ندارد ندارد ندارد ۲۰۰۰ ندارد ۱۲۰۰
اسپانیا ندارد ۲۷۰ ندارد ندارد ۲۱ ۳۰ ندارد +۱۷۰ ندارد

در دهه ۱۹۶۰ جنگنده های نسل سوم با قابلیت جدید وارد میدان شدند. این جنگنده ها دارای  رادار دوربرد موشک های  هدایت رادار نیم فعال و یا فعال و سلاح های هوا به زمین  هدایت شونده بودند. شوروی دو محصول جدید را در اوایل  دهه ۱۹۷۰ وارد خدمت کرد یکی میگ۲۳ و دیگری میگ ۲۵٫هر دو این جنگنده دارای رادار با برد بیش از ۵۰ کیلومتر بودند  و موشک های  راداری  با برد ۳۵ تا ۵۰ کیلومتر حمل میکردند.میگ ۲۳ یک جنگنده بال متغیر  با چالاکی بالا بود که دارای  اولین نسل  رادار پالاس داپلر شوروی با توان نگاه به پایین و شلیک به پایین بود. موشک ار ۲۳ و بعدها ار ۲۴ توان اتش از ۳۵ تا ۵۰ کیلومتر را به  هدفی به ان میداد. میگ ۲۵ نتنها دارای  توان راداری  میگ ۲۳ بود بله دارای  راداری بسیار قوی بود که دارای  خروجی بسیار قوی بود و تا زمان امدن راداری ای وی جی ۹ جنگنده اف۱۴ رقیب نداشت. سرعت و ارتفاع پروازیش  دست راسی به ان را با کمک اف۵ و یا میراژ ۳ غیر ممکن کرده بود.همچنین جنگنده تهاجمی سوخوی ۱۷ نسخه ارتقا یافته سوخوی۷ و بمب  توپلوف ۲۲  با توان پرواز در ارتفاع پایین ساخت شده بودند  . این هواپیما در اوایل  دهه ۱۹۷۰ عملیاتی شدند و از این رو ناتو نیاز به جنگنده ای با توان حمل موشک های  هدایت راداری  میان برد ،چالاکی بالا و توان نگاه به پایین و شلیک به پایین داش برای کشف اهداف پایین پروازی چون سوخوی۱۷ و توپلوف ۲۲ داشت.

 در واقع این جنگنده های جدید شوروی جنگندهای نسل  سوم بودند و برای دفاع در مقابل انها نیاز به نسل سوم نیز بود

اولین جنگنده ای که در غرب نسل سوم  حداقل دارای موشک رادار نیم فعال و راداری با توان تقریبا برابر با میگ ۲۳ ام اولین نسخه  پر تعداد میگ ۲۳ بود ،جنگنده اف۴ فانتوم بود. اف۴ فانتوم در نیروی دریایی امریکا برای مقابله با بمب افکنهای دریایی شوروی توسعه پیدا کرده بود.اولین مشتری اروپای فانتوم اسپانیا  بود که تعداد  از نمونه اف ۴ سی و نسخه شناسایی ان را تحویل گرفت .ترکیه و یونان   نیز نمونهای ائی و ار اف ۴ ائی  و انگلستان نسخه های  چون اف۴ جی را تحویل گرفت .المان نسخه اف۴ اف را تحویل گرفت  که به دلیل محدودیتهای تسلیحاتی  المان نه توان حمل بمب را داشت  و نه موشک  اسپارو تنها با سایندوندر  به نبرد می پرداخت اگرچه بعدها  المانها بر روی فانتومهای خود موشک  امرام نیز نصب کردند.  یونان نیز از دیگر مشتریان اف۴ فانتوم بود ولی در کل اف۴ فانتوم ان چیزی نبود که اروپا به دنبالش  بود. در اواسط  دهه ۱۹۷۰ معلوم شد میگ ۲۳ مجهز به رادار های های لارک  کارایی بیشتری  نسبت به ترکیب رادار ای پی کیو ۱۲۰ و اف۴ فانتوم دارد  و از طرفی اف۴ از پس میگ ۲۵ نیز بر نمی امد . اف۴ در دهه ۱۹۶۰ نشان داد جنگنده چالاکی نیست و از پس جنگندهی سبک و چالاک میگ بر نمی اید . اگرچه ناتو به خلبان خود اعتماد داشت و انها رابرتر از خلبان  شرقی میدانست

اف4 اف نیروی هوایی المان. اف4 فانتوم اولین جنگنده نسل سوم عملیاتی غرب بود که چندین کشور از جمله المان یونان و ترکیه ان را در ناتو اروپای به خدمت گرفتند

اف۴ اف نیروی هوایی المان. اف۴ فانتوم اولین جنگنده نسل سوم عملیاتی غرب بود که چندین کشور از جمله المان یونان و ترکیه ان را در ناتو اروپای به خدمت گرفتند

فرانسه  همزمان با پروژه میگ ۲۳ در شوروی بر روی جنگنده جدید کار را اغاز کرد که میراژ اف۱ نامید شد. میراژ اف۱ جنگنده خوش استیل و بسیار چالاکی بود.دارای رادار  با توان نگاه به پایین بود و موشک سوپر ۵۳۰ ان اگرچه از  اسپارو برد کمتری داشت ولی کارای  ان در هم جنبه ها برتر بود. میراژ اف۱ برتری کامل از اف۴ چه در زمینه چالاکی وچه الکترونیکی داشت و تنها جنگنده غربی نسل سوم که توان رقابت با نسخه های پیشرفته میگ ۲۳ مانندمیگ۲۳  ام ال دی را داشت  . البته میراژ اف۱ تنها در سه کشور فرانسه  یونان و اسپانیا به خدمت گرفته  شد . شاید دلیل  این عدم استقبال در دهه ۱۹۷۰ از این دو طرف به پروژهای باید نسبت  داد که در حال  توسعه بودند وچشمها به انها دوخته شده بود. اولین این جنگندها اف۱۶ بود.

در اواخر دهه ۱۹۷۰ تصاویر ماهواره ای از دو جنگنده جدید در شوروی خبر میداد. سوخوی۲۷ و میگ ۲۹. جنگنده های با رادار دوربرد و موشک های  جدید  با چالاکمی بالا که میراژ اف۱ و یا اف۴ فانتوم.این دو هواپیما برای مقابله با دو جنگنده جدید غربی یعنی  اف۱۶ و اف۱۵ ساخته شده بودند از این رو بسیاری از کشورهای اروپای که در خرید نسل سوم ها چون فانتوم و میراژ اف۱ تعلل  کرده  بودند چشمشان به جنگندهای نسل چهارم تازه از راه رسیده امریکا دوخته شده بود.

اف۱۶ در نیروی هوایی امریکا برای جایگزینی  با اف۴ فانتوم ساخته شده بود و جنگنده نسل چهارم بود . اف۱۶ قرار بود یک جنگنده چند  منظوره  با توان داگ فایتر بالا  باشد.البته اف۱۵ و اف۱۴ نیز در حال توسعه  بود ولی چشمها به یک جنگنده چند منظوره  دوخته شده بود. اف ۱۶ نماینده جنگنده های نسل چهارم بود. واقعیت این بود که روسها در دهه ۱۹۷۰ میگ۲۳ را وارد خدمت کردند و در همان دهه نسل بعدی جنگندهای خود یعنی  میگ ۲۹ و سوخوی۲۷را نیز به پرواز در اوردند که از جنگنده های چون میراژ اف ۱و اف۴ برتری کامل داشتند .ناتو باید نتنها جنگنده ای برتر از میگ ۲۳ و ۲۵ بلکه حداقل برابر با میگ ۲۹ و سوخوی ۲۷ به خدمت میگرفت.از این رو بسیاری  از کشورهای  اروپای عضو ناتو اف۵ و میراژ ۳ خود را در خدمت نگه داشته  و به جای صرف پول برای خرید نسل سوم ها  چون اف۴ و میراژ اف۱ منتظر وارد خط تولید شدن نسل چهارم های چون اف ۱۶ شدند.

در اواسط دهه ۱۹۷۰ کشورهای عضو ناتو خواهان به خدمت گیری  جنگنده جدید نسل  چهارم چند منظوره  ای بودند که جایگزین اف۱۰۴ شود و در کنار جنگنده های  نسل دومی چون دراگون،میراژ ۳ و اف۵ در خط مقدم خدمت کند.در ان زمان کمپانی داسا فرانسه  نسخه ای از میراژ اف۱ با نام سوپر میراژ را با موتو ام ۵۳(موتوری که بعدها بر روی میراژ ۲۰۰۰ نصب شد)را در این رقابت شرکت داد ولی رقیب میراژ اف۱ جنگنده بسیار کارامد اف۱۶ بود که لاکهید امریکا ان را ساخته بود. در نهایت اف۱۶ پیروز میدان شد. چهار کشور بلژیک،هلند،نروژ و دانمارک در قالب ناتو  ۳۵۷ فروند از اف ۱۶ ای و بی از بلوک های اولیه ۱،۵، ۱۰ و ۱۵ را تحویل گرفتند که در این میان هلند ۱۰۲ فروند اف۱۶ را در داخل  صنایع فوکرهلند  منتاژ کرد ، از دیگر اعضای ناتو که اف۱۶ را تولید کرد ترکیه بود که در داخل بیش از  ۲۴۰ فروند ان را تولید کرد.در کنار ان یونان و پرتقال نیز اف۱۶ را به خدمت گرفتند و ایتالیا نیز مدتی ان را اجاره کرد. اف۱۶ برای ناتو نشان دهنده نسل چهارم و یک جنگنده تمام عیار چند منظوره بود که به زودی تبدیل به میاری برای سنجش کارایی دیگر جنگنده ها با ان شد.اف۱۶ دارای یک موتور پرقدرت،اچ یو دی، هوتاس سامانه هدایت دیجیتال  با سیم و نمایشگرهای چند کاره در کابین بود و می توانست  طیف وسیعی از ماموریتها از عملیات های ضد رادار تا ضد کشتی  و دفاع هوایی را انجام دهد. ناتو با دیدن  اف۱۶ جنگنده ای در اف۱۶ سطح می خواست.شاید به همین دلیل اف۱۵ و اف۱۴ برای ناتو جندان دل نشین نبود ،این دو جنگنده علارقم  کارایی بالا  در رزم هوا به هوا در قیاس با اف۱۶ ولی کاملا تک منظوره بودند چیزی که ناتو در مقابل  خود داشت  به غیر از نیروی  هوایی شوروی نیروی  زمین و زرهی  قدرت مند ان نیز بود که اف۱۶ بهتر انها را  زیر اتش میگرفت  .اگرچه همواره اف۱۵ یکی از اصلیترین جنگنده های دفاع هوایی امریکا در پایگاه های هوایی این کشور در اروپا از دهه ۱۹۷۰ تا کنون بوده است . کمی پس از اف۱۶ در اوائل دهه ۱۹۸۰ دو جنگنده دیگر نیز از نسل چهارم ناتو  وارد خدمت شد یکی اف۱۸ امریکا که در اسپانیا  و کانادا به خدمت گرفته شد. کانادا اف۱۸ را در داخل به نام سی اف۱۸ تولید کرد. هر دو کشور نسخه ای و بی اف۱۸ را تحویل گرفتند.(سوئیس نیز اف۱۸ را تحویل گرفت که البته  عوض ناتو نیست).جنگنده بعدی میراژ ۲۰۰۰ بود. داسای فرانسه  بعد از شکست سوپر میراژ در برابر اف۱۶ به سرعت به  سراغ طرح جدید رفت که میراژ ۲۰۰۰ نام گرفت.با وجود این به غیر از فرانسه کشور سازنده تنها یونان در ناتو میراژ۲۰۰۰ را به خدمت گرفت که دلیل عمده است نیز فروش اف۱۶ با  قیمت مناسب تر بود . ولی فرانسه در تکمیل نسخه های مختلف میراژ ۲۰۰۰ تلاش فراون کرد. نسخه تهاجمی دو سرنشینه  ان یعنی میراژ ۲۰۰۰ دی و حتی نسخه اتمی ان برای جایگزینی  میراژ ۴ را با نام میراژ ۲۰۰۰ ان طراحی کرد که همکی در سالهای اخر جنگ سرد عملیاتی شدند. اف۱۶،اف۱۸ و میراژ ۲۰۰۰ جایگزین جنگنده های چون اف۱۰۴  شدند و در کنار جنگنده نسل دوم و سوم به خدمت ادامه دادند ولی هیچ کدام محبوبیت اف۱۶ را پیدا  نکردند زیرا جنگنده  چند منظوره  برای انجام تمامی  عملیاتهای ممکنه بود.اگرچه اف۱۸ همواره کارامدتر  از اف۱۶ بود ولی گرانتر نیز بود از این رو در بازار استقبال  کمتری از ان شد.

بعد از اف104 بزرگترین برنامه خرید یک جنگنده به اف16 بر میگردد. اف16 میراژ اف1 را در رقابت ناتو شکست داد تا برای چهار دهه بعد اصلیترین جنگنده بسیاری از کشورهای عضو ناتو باشد.

بعد از اف۱۰۴ بزرگترین برنامه خرید یک جنگنده به اف۱۶ بر میگردد. اف۱۶ میراژ اف۱ را در رقابت ناتو شکست داد تا برای چهار دهه بعد اصلیترین جنگنده بسیاری از کشورهای عضو ناتو باشد.

طراح های مشترک ناتو

اولین طرح مشترک اروپا فیال جی ۹۱ بود ،جی ۹۱  در واقعا یک جنگنده تهاجمی روز پرواز با توان انجام عملیات پشتیبانی هوایی نزدیک  بود. در این پروژه یونان، ایتالیا،المان غربی،پرتقال،انگلستان و امریکا حضور داشتند. برخی از این کشورها طراح های خودشان هم ارائه دادند ولی زمانی که جی ۹۱  ایتالیایی  پیروز شد انگلستان و امریکا از طرح جدا شدند وبه سراغ جنگنده های بومی رفتند.جی ۹۱ در سال ۱۹۵۸ وارد خدمت شد و در المان  غربی، یونان، پرتقال و ایتالیا به خدمت گرفته شد.جی ۹۱ هم دوره ای۴ اسکای هاوک بود ولی کاملا از ان در رده پایین تری قرار داشت ولی اروپا با وجود شرکت ای ۴ در این رقابت تصمیم به خدمت گیری  یک جنگنده اروپای گرفت(البته جی ۹۱ یک پروژه مشترک نبود بلکه یک خرید مشترک از یک کشور اروپایی بود).جگواردر واقع اولین جنگنده مشترک اروپا بود که طی همکاری بین انگلستان و فرانسه  ساخته شد. این دو کشور در اوایل دهه۱۹۶۰ به دلیل نیازهای که گهگاه مشترک نیز بود منجر به ساخت جگوار شد. جگوار یک جنگنده تهاجمی با توان انجام  عملیات تهاجمی دقیقی  بود که از برد خوبی برخورد بود و تسلیحات هدایت شونده نیز حمل میکرد(بر خلاف جی ۹۱) . ولی تنها در ناتو توسط فرانسه  و انگلستان به خدمت گرفته شد.

ولی زمانی که بحث  نسل چهارم ها به وجود امد ایتالیا، المان، انگلستان ،فرانسه و کانادا و پروژه ای  تورنادو به میان میاید . هر کدام نیازی داشتند  ولی نیاز مشترک انها جنگنده تهاجمی  ارتفاع پایین با توان انجام عملیات دقیق ضربتی در هر ساعت از شبانه روز بود.بعد از مدتی تنها ایتالیا، المان غربی و انگلستان  در این جمع باقی ماندند . تورنادو  و در از سال ۱۹۷۹ وارد خدمت شد و دارای دو نسخه شکاری و تهاجمی بود. این جنگنده بال متغیر دو سرنشینه از روز اول به عنوان یک جنگنده تهاجمی عمقی ساخته شد و میانه راه طراحی ساخت نمونه شکاری نیر در دستور  کار قرار گرفت این رو نسخه تهاجمی زود تر وارد خدمت شد. تورنادو دارای دو رادار یکی برای تعقیب عوارض  زمین برای پرواز در ارتفع پایین بود و درگیری  راداری برای کشف و  درگیری  با اهداف دریایی و زمینی  و نقشه برداری از زمینی (البته  نسخه تهاجمی مثل جی ار۱ و جی ار ۴) این هواپیما تا مدتها پیچیده ترین جنگنده اروپای بود که حداقل تا زمان ورود به خدمت یورفایتر ویا رافال در نقش تهاجمی در اروپا همتایی  نداشت . نسخه تهاجمی توسط المان، انگلستان و ایتالیا  به خدمت گرفته شد ولی نسخه شکاری ان (تورنادو اف۳) مقبولیت  کمتری داشت. اف۳  مجهز به رادار پالاس داپلربود و میتوانست  چهار موشک  اسکای فلس(نسخه اروپای اسپارو) و چهار  سایندوندر را حمل کند.با وجود اینکه در نبرد دامد(نبرد بیش از ۱۵ کیلومتر)جنگنده قابلی بود ولی دارای  چالاکی کمی بود . از این رو تنها انگلستان در ناتو  خریدار نسخه شکاری تورنادو  بود و ایتالیا  نیز مدتی ان را اجاره کرد. مسئله سر این بود که سوخوی ۲۷ که تقریبا همزمان با تورنادو اف۳ وارد خدمت شد دارای چالاکی بالای نسبت به تورنادو بود از طرفی دارای موشک های  دوربردتری نیز بود در اکثر جنبه های رزم هوای دارای برتری  از  تورنادو بود. از این رو زمانی که تورنادو  وارد شد دارای رقیبانی سر تر از  خود در شرق بود و بدین سان اقبال عمومی برای خرید ان نشد. یکی از دلایل عدم فروش تورناو تهاجمی ویا جگوار در اروپا نیز همین مسئله بود که کشورهای اروپای ترجیح میدادند  تا یک جنگنده چند منظور ای  چون اف۱۶ ویا میراژ را بخرند تا یک جنگنده  تک منظوره چون تورنادو ویا جگوار .

بسیاری از محصولات اروپای همچون تورنادو در دهه 1980 قربانی رقیبانی امریکایی چون اف16 در بازار شدند

بسیاری از محصولات اروپای همچون تورنادو در دهه ۱۹۸۰ قربانی رقیبانی امریکایی چون اف۱۶ در بازار شدند

با ورود اف۱۶ تورنادو و اف۱۸  ویا میراژ ۲۰۰۰   توازن  قوا در مقابل جنگندهای چون میگ ۲۹ و سوخوی ۲۷ تامین شد. ولی در سالهای اخر دهه ۱۹۸۰ جنگندهای جدید نسل چهار نیم در حال توسعه بودند. سوخوی۲۷ روسی یک جنگنده دو موتور دوربرد با توان حمل هشت موشک هوا به هوا یک وزارتخانه پرنده دوربرد مجهز به رادار با توان درگیری  با دو هدف و موشکهای  برد بیشتر از اسپارو و سوپر ۵۳۰ ویا اسکای فلش بود . این جنگنده برتری زیادی نسبت به جنگندهای غربی داشت .امریکاها از اوایل دهه ۱۹۸۰ دست به توسعه موشک امرام به عنوان  یک موشک رادار فعال زدند تا بتوانند برتری موشکهای ار۲۷ نسبت به اسپارو را منترل کنند ولی در میانه دهه۱۹۸۰ غرب متوجه این شد که روسها  بر اساس سوخوی ۲۷ در حال توسعه  جنگندهای جدید هستند. جنگندهای چون سوخوی ۳۰ و ۳۵٫ این جنگندهای جدید برتری مطلق نسبت به رقیبان غربی داشتند  ولی از شانس خوب غرب شوروی فرو پاشید  و توسعه این طرح ها یک دهه به عقب افتاد و به اروپا وقت اضافی برای توسعه  طراح خود داد. در اوائل دهه ۱۹۸۰ اروپا به دنبال جنگنده های پیشرفته تر از تورنادو، میراژ ۲۰۰۰ و اف۱۶ بودند.در مرحله اول کشورهای چون فرانسه ، المان غربی، ایتالیا ، انگلستان و چند کشور دیگر برای ساخت یک جنگنده مشترک با هم همکاری خود را اغاز کردند.ولی به زودی فرانسه جدا شد و به تنهای عمل کرد.در نهایت جنگنده فرانسه رافال شد. پرنده نسل چهار نیم با توان ابر کروز با سطح مقطعی ۱ ام ۲ که مسلح به موشک  رادار فعال میکا بود و از  سوخوی۲۷ برتر بود وبا سوخوی۳۰ و ۳۵ میتوانست برابر کند.کشورهای چون ایتالیا ، انگلستان و المان اسپانیا  نیز طی یک طرح مشترک یورفایتر یا همان جنگنده اروپای را ساختند ولی هر دوی این دو طرح که شباهتهای زیادی نیز بهم داشتند  زمانی وارد خدمت شدند که دیگر شوروی فروپاشیده بود و جنگ سرد به پایان رسیده بود.

رافال جنگنده ای است که از نظر الکترونیک و تسلیحاتی نسبت به یورفایتر برتریهای زیاد دارد از جمله از نظر رادار و سامانه دفاعی (البته یورفایتر  از نظر پروازی همچون چالاکی، برد و سرعت اوجگیری  از رافال برتر است)ولی در ناتو تاکنون مشتری نداشته است اگرچه اینده درخشانی  خواهد داشت.ولی یورفایتر  در ناتو مشتریان بیشتر داشت  که البته دلیل   ان نیز مشارکت شماری از کشورهای عضو ناتو  در تولید  ان است. انگلستان،المان، اسپانیا ،ایتالیا  از جمله دریافت کنندگان یورفایتر بودند . چه رافال و چه یورفایتر  در اینده برنامه های بسیار زیادی را برای  ارتقاء تجهیزات و تسلیحات خود پشت سر خواهند گذاشت و ده سال اینده  انها  بسیار  پیشرفته از انی هستند که همکنون  به نظر می ایند

بعد از فروپاشی شوروی برخی از اعضای قبلی پیمان ورشو به ناتو پیوستند.رومانی ، اسلواکی ،اسلونی،لتونی ،لیتوانی،مجارستان، جمهوری چک ،کرواسی ،بلغارستان و البانی از جمله اعضای جدید ناتو هستند. این اعضا از جمله خریداران و دارندگان تسلیحات ساخت شوروی بدند که باید انهارا با استاندارهای ناتو هماهنگ میکردند. برخی مانند چک تسلیحات ساخت شوروی را از جمله جنگنده های خود را از خدمت خارج و با جنگندهای غربی جایگزین کردند و برخی مانند رومانی تسلیحات شرقی خود را تا استاندارد  ناتو ارتقا دادند (مانند میگ ۲۱ لنسر این کشور)و برخی مانند لهستان هر دو گزینه را پیش بردند و برخی مانند البانی تجهیزات  خود را با ارتقاء بسیار محدود در خدمت نگه داشتند.از این رو در بسیاری از مانورها جنگندهای  چون سوخوی۲۲،میگ ۲۱ و ۲۹ در کنار جنگندهای غربی چون  اف۱۶ ویا تورنادو  شرکت داشتند که روزی در مقابل هم قرار گرفته  بودند

سوخوی 22 ارتش لهستان که در زمان جنگ سرد در قابل پیمان ورشو به خدمت گرفته شد همکنون در ناتو خدمت میکند.

سوخوی ۲۲ ارتش لهستان که در زمان جنگ سرد در قابل پیمان ورشو به خدمت گرفته شد همکنون در ناتو خدمت میکند.

از جمله دیگر جنگندهای به خدمت گرفته شد در ناتو جنگنده سوئدی گرپین بود.گرپین نیز مانند  ویگن محصول قبلی سوئد دارای بال دلتا و کا ندارد  بود ولی گرپین کاملا  یک جنگنده چند منظوره بود.جمهوری جک و مجارستان از جمله اعضای جدید ناتو هستند که گرپین  را برای جایگزینی با جنگنده   قدیمی  اجاره به شرط  تملیک  به خدمت گرفته اند.گرپین جنگنده نسل ۴ است البته نسخه جدید گرپین ائی و اف در واقع نسل ۴++ است که سوئیس از جمله مشتری جدید ان است.ولی بزرگترین برنامه بعد از اف۱۶ و یورفیاتر  در ناتو اروپای به اف۳۵ بر میگردد. اگرچه دیگر ناتو با تهدیدی از سوی روسیه همانند تهدید شوروی روبرو نیست ولی جایگزین جنگنده های  باز مانده از دوران جنگ سرد اهمیت  بسیار دارد.اگرچه برخی تصمیم به جایگزینی جنگندهای نسل چهارم با چهار نیم های چون یورفایتر  و رافال گرفتند ولی برای نمونه لهستان اف۱۶ سی بلوک ۲  را به خدمت گرفته ولی بسیار به دنبال  جایگزنی اف۱۶ خود با یک جنگنده نسل پنجم یعنی اف ۳۵  هستند.اف۳۵ اگرچه محصول امریکا است ولی قطعات ان در کشورهای زیادی  از کانادا تا ترکیه  و استرالیا ساخته میشود. اف۳۵ در دو مدل عرضه میشد یکی نسخه اصلی که در خدمت ارتش امریکا است با سطح پنهانکاری  بالا و دیگر نسخه صادراتی  که دارای سطح پنهانکاری پایین تری است .در لیست کشورهای عوض ناتو به کار گیرنده اف۳۵ میتوان به کانادا، ترکیه، دانمارک ،ایتالیا، نروژ  قرار دارند.  ورود اف۳۵ توان هوایی بسیاری از کشورهای را به صورت چشم گری افزایش میدن انهم در حالی که ناتو دیگر با تهدید هوایی گسترده ای روبرو نیست .

ارتقاء

در دهه ۱۹۷۰ و یا ۱۹۸۰ کشورهای عوض ناتو به سرعت جنگندها های قدیمی  را از رده خارج و جنگنده های جدید را وارد خدمت میکردند.ولی امروزه  دیگر اینچنین نیست قیمت یک جنگنده جدید انقدر بالا است که بسیاری ترجیه به بهسازی  جنگنده های قدیمی  خود میدهند.برای نمونه المان فانتوم های خود را در دهه ۱۹۹۰  به رادار ای پی جی ۶۵ جنگنده اف۱۸ و موشک امرام مجهز کرد و ترکیه رادار  اسرائیلی  ائی ال ۲۰۳۲  و نمایشگرهای رنگی را برای فانتوم خود انتخاب کرد . اف۵ای و بی ترکیه  مجهز  به تجهیزات الکترونیکی  اف۱۶ شدند.کشورهای چون دانمارک  ،بلژیک  و هلند اف۱۶ خود را بهسازی و به موشک  امرام مجهز کردند.رومانی جنگنده میگ ۲۱ خود را با کمک اسرائیل  تبدیل به جنگنده ای در اندازه اف۱۶ از نظر الکترونیک کرده است. این گونه ارتقاء  ها به زودی بر روی اف۱۶ های که در دهه ۱۹۸۰ تحویل شده اند  نیز انجام خواهد شد.

 توان هوایی ناتو

           
کشور اف۴ میراژ اف۱ اف۱۶ اف۱۸ تورنادوتهاجمی میراژ ۲۰۰۰ تایفون رافال اف۳۵
بلژیک ندارد ندارد ۰۱۶ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد
دانمارک ندارد ندارد ۵۸ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ۴۸
فرانسه ندارد ۲۴۶ ندارد ندارد ندارد ۳۱۵ ندارد ۱۸۰ ندارد
یونان ۱۲۱ ۴۰ ۱۶۰ ندارد ندارد ۴۴ ندارد ندارد ندارد
ایتالیا ندارد ندارد ندارد ندارد ۱۰۰ ندارد ۹۶ ندارد ۱۳۱
هلند ندارد ندارد ۱۱۱ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ۸۵
نروژ ندارد ندارد ۷۲ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ۵۲
پرتقال ندارد ندارد ۲۰ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد
ترکیه ۲۳۳ ندارد ۲۷۰ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ۱۱۶
المان ۲۶۳ ندارد ندارد ندارد ۳۹۵ ندارد ۱۴۳ ندارد ندارد
کانادا ندارد ندارد ندارد ۱۳۸ ندارد ندارد ندارد ندارد ۶۵
انگلستان ۱۸۱ ندارد ندارد ندارد ؟ ندارد ۱۴۶ ندارد ۱۳۸
اسپانیا ۵۸ ۷۳ ندارد ۷۱ ندارد ۳۰ ۷۳ ندارد ندارد

 

پی نویس

المان چند ماه پیش اف۴ فانتوم های خود را از خدمت خارج کرده است

همکنون فرانسه کمتر از ۱۵ فروند میراژ اف۱ در خدمت دارد این تعداد نیز تا پایان سال ۲۰۱۴ از خدمت خارج خواهد شد.

یونان و اسپانیا میراژ اف۱  خود را از خدمت خارج کرده است

ایتالیا برای ۲۴ فروند اف۱۶ ارتش امریکا را در اجاره داشت که در سال ۲۰۰۳ انها رابه امریکا برگردانند

لهستان نیز از جمله کاربران  اف۱۶ است که یک دهه است به ناتو پیوسته است

سفارشات مربوط به اف۳۵ ممکن است در اینده تغییر کند

نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 13:18 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []