جستجو

لينک هاي روزانه

فابین راهبرد


باسلام
وبلاگ "فابین راهبرد"(یادداشتهای یک ایرانی) کار خود را در سال1395 آغاز کرد. "فابین راهبرد" با انتشار و بازنشر مقالات و اطلاعات نظامی_امنیتی، سعی بر این دارد که عموم را نسبت به مسائل نظامی_امنیتی آگاه و علاقمند کند. این وبلاگ مقالات را به دو زبان فارسی_انگلیسی انتشار می کند.




در این نوشتار مقالات  مطالب کوتاهی را در مورد تمامی موشک های ضد تانک ساخت شوروی و روسیه خواهید خواند

۳ام ۶ شیمل (نام ناتو ای تی ۱ اسناپیر)

ای تی ۱ اولین موشک ضد تانک هدایت شونده روسها بود که دست کم در خود  شوروی به صورت فراگیر به خدمت گرفته شد.این موشک  در دهه ۱۹۵۰ برای خدمت در کنار توپ ضد تانک ۱۰۰ م م وارد خدمت شد که دارای  دقت کمی در برد بیش از ۱۵۰۰ متر بود.موشک  در سال ۱۹۵۸ ازمایش شد و در سال ۱۹۶۰ عملیات شد. ای تی ۱ دارای سامانه هدایت  دستی در خط دید کاربر بود که کاربر باید با تعقیب شعله انتهای موشک ،موشک  را به طرف هدف هدایت میکرد و فرامین به کمک سیم به موشک منتقل میشد.

این موشک  توسط  نفر پیاده حمل نمیشد  چون بزرگ بود و  پشت کامیون  و یا خودرو های دیگه به صورت چند تایی نصب میشد. یکی از خودروهای حامل این موشک  بی ار دی ام بود که سه موشک  را پشت خود حمل میکرد. ای تی ۱  دارای  برد ۲۳۰۰ متر بود و در بهترین حالت در ۳۰۰ م م زره نفوذ میکرد و احتمال برخورد به هدفش کمتر از ۳۰ % بود و از این رو به سرعت توسط مالیوتکا جایگزین شد. موشک به غیر از دقت کم مشکلات  زیادی  داشت  هدایت ان بسیار سخت بود از  جمله  به دلیل تعقیب چشمی نور خروجی موشک  توسط  کاربر  برای هدایت در صورت شلیک موشک  در صحرا احتمال گم شدن شعله انتهایی در تصویر پس زمینه  صحرا زیاد بود همچنین ۲۰ ثاینه طول میکشید  تا به بیشترین  برد خود برسد. این موشک  در جنگ شش روزه و نبرد قبرس  شرکت داشت.

ای تی 1

ای تی ۱

۳ام ۱۱ فلانگا(با نام ناتو ای تی ۲ اسواتیر)

ای تی۲ به دلیل  مشکلات فراوران موشک ای تی۱ از جمله سنگینی بالا طراحی شده بود . از این رو ای تی ۲ هم برای پرتاب از زمین  و همچنین بالگرد طراحی شد .ای تی ۲ اولین موشک ضد  تانک بالگرد پرتاب روسها بود که بر روی برخی نسخه  های میل۸ ومیل ۲۴ نصب شد.ای تی ۲ دارای دو نسخه  کلی است که از دو سیستم هدایت مختلف بهره میبرد .یکی ای تی ۲۲ ای و بی  که همانند ای تی ۱ دارای سامانه هدایت در خط دید  کاربر است و دیگری ای تی ۲ سی  (۹ ام ۱۷۷ پی  اسکوریپین)که دارای  سامانه هدایت نیم خودکار بود. در این رو  کاربر تنها هدفگیر را روی هدف قرار میداد و خودسیستم با تعقیب شعله انتهای  موشک  ،موشک را به هدف می کوبید . شانس موفقیت نمونه هدایت  نیم  خودکار ۸۵% بود در حالی که در نسخه قبلی  ۴۰ % بود  فرامین هدایت به موشک در هر دو نوع روش هدایت با امواج رادیویی به موشک ارسال میشد .ای تی ۲ در نسخه هدایت دستی بر روی میل ۲۴ ای و در نیخه  هدایت نیم خودکار بر روی میل ۲۴ دی نصب شد. برد این  موشک ۲٫۵ کیلومتر و توان نفوذ در ۵۰۰ م م زره را دارد. تا اواخر دهه ۱۹۹۰ در خدمت ارتش روسیه  باقی ماند(نسخه سی   نسخه هدایت نیم خودکار) ولی با خروج از خدمت  نسخه دی میل ۲۴ از خدمت ارتش روسیه  ، این موشک  نیز از خدمت خارج شد اگرچه همچنان نسخه نیم خودکار در برخی کشورهای جهان خدمت میکند.

ای تی 2

ای تی ۲

۹ کا۱۱ مالیوتکا  (با نام ای تی ۳ ساگر)

موشک مالیوتکا در اوائل دهه ۱۹۶۰ برای جایگزینی  با موشک  ضعیف ای تی۱ ساخته شد. این موشک  نیز در نسخه های اولیه دست کم تا میانه دهه ۱۹۸۰ از هدایت  دستی  توسط  کاربر هدایت می شد که توسط یک دسته جواستیک بر روی سایت اتش هدایت میشد . کاربر معمولا موشک را تا برد ۱۰۰۰ متری به صورت چشمی  ولی دربیش از این برد توسط پیریسکوپ  موشک با قدرت زوم ۸ ایکس هدایت می کرد. موشک همانند  ای تی ۲ دارای  بالچه های جمع شونده بود و درون جعبه ای قرار میگرفت.  ان را روی لانچر پرتاب ۹پی۱۱۱  نصب میکردند ،سایت هدفگیری  همانند  ای تی ۲ از لانچر  پرتاب جدا بود و از نوع  ۹ اس ۴۱۵ بود و دارای یک دسته جو  استیک شکل و یک دوربین دو چشم برای هدایت  موشک  بود. بر روی چندین  خودرو از جمله بر روی نفربر بی ام پی ۱ نصب می شد  که البته به صورت تکی بر روی ریلی روی لوله ان نصب میشد  . همچنین بر روی  نسخه های  خودروی مختلف  زرهی شوروی  همچون بی ار دی ۱و یا ۲ این موشک را به صورت چند تایی حمل میکردند. موشک دارای برد  سه کیلومتر بود و مشکلات  موشک های هدایت دستی  را دنبال خود یدک میکشید  در مرحله نخست  اعتقاد بر این بود احتمال برخورد موشک به هدف ۸۰ % است ولی در مرحله عمل ۳۵ تا ۴۰% بود.باید برای یک کاربر ۶۰ شلیک لازم بود  تا مهارت لازم به دست می می امد .به دلیل حرکت چرخشی در ابتدای مسیر کمترین برد درگیر گهگاه  به صورت موثر بالای  ۲۰۰ متر بود.در نهایت  در دهه ۱۹۸۰ بسیاری  از کشورهای دارنده از جمله خود شوروی دست  به بروزرسانی مالیوتکا  زدند.این بروز رسانی  تبدیل  موشک حالت هدایت دستی به نیم خودکار بود.مالیوتکا  چندین مدل دارد  که شامل  ای تی -۳ ای و بی با سامانه هدایت دستی با احتمال برخورد به هدف ۳۰%  و ای تی ۳ سی و دی دارای سامانه  هدایت نیم خودکار  سیمی که دارای  احتمال برخورد به هدف ۹۰% است .قدرن نفوذ ای تی ۳ بسته به مدل تفاوت دارد.از ۳۵۰ تا ۸۰۰ م م متفاوت است . برای  نمونه ای تی ۳ دی ملقب به مالیوتکا ۲ با دو کلاهک پشت سر هم  اخرین نسخه  این موشک است  که  در روسیه در ده ۱۹۹۰ با سامانه هدایت  نیم خودکار تولید شد  دارای قدرت نفود در ۸۰۰ م م زره می باشد و حتی دارای یک کلاهک تریموباریک برای عمل بر ضد نفرات پیاده و یا ساختمانها  است.همچنین نسخه ای ساخت صربستان (یوگسلاوی ثابق)دارای قدرت نفوذ  ۱۰۰۰ م م است.مالیوتکا همچنان در نسخه نیم خودکار  در برخی از کشورهای در حال تولید است اگرچه دیگر در ارتش روسیه استفاده نمی شود .

ای تی3 مالیوتکا

ای تی۳ مالیوتکا

۹کا۱۱۱ فاگوت (نام ناتو ای تی ۴ اسپیگوت)

در سال ۱۹۶۲ شوروی به دنبال نسل جدید از موشک  های ضد تانک خود با هدایت نیم خودکار رفت که دیگر نیاز به هدایت چشمی موشک توسط نفر نباشد. کوچک و جمع جور باشد به راحتی توسط  نفرات پیاده قابل حمل باشد و بتوان ان را  روی خودروهای زرهی نیز نصب کرد.

موشک جدید بر خلاف موشک های قبلی شوروی که بر روی لوله پرتاب لول میشد ، در درون یک محفظه استوانه ای پولم ساخته می شد و درون لانچر پرتاب لود میشد . لانچر از نوع ۹ پی ۱۳۵ بود که یک سایت هدفگیری و هدایت بر روی خود داشت  و در زیر خود یک سه پاییه برای  استقرار بر روی زمین  داشت .استفاده از سامانه هدایت  نیم خودکار  سیمی باعث شد تا بتوان هدفی را با سرعت ۶۰  کیلومتر در ساعت نیز هدف قرار دهتد. برد موشک  در نسخه اولیه ۹ ام ۱۱۱ دارای  برد ۲۰۰۰ متر و در نسخه ۹ ام۱۱۱ ام  دارای برد ۲۵۰۰ متر است و میتوان ان را برضد یک هدف در ۷۰ متری نیز به کار برد  و توان نفوذ در ۴۰۰ م م زره را داشت.بر اساس تجارب نبرد برای مالیوتکا  یک چراغ با روشنایی سطح بالا در قسمت عقب داشت تا سامانه دید حرارتی سایت بتوان بهتر این موشک  را کشف کند و ان را هدایت کند.ای تی ۴ بر روی بسیاری از خودرو های زرهی روسها  بی ام پی۱ و بی ام دی ۱۱  و بی ام پی۲ و دیگر خودرو نصب شد.ای تی ۴ همانند   ای تی ۳۳ دارای فروش بسیار بود و همچنان به صورت گسترده خدمت میکند.

ای تی 4

ای تی ۴

۹ام ۱۱۳ کنکورس(با نام ناتو ای تی ۵ اسپندریل)

ساخت ای تی ۵ همزمان با ای تی ۴ اغاز شد. ای تی ۴ به عنوان یک موشک  کوچکتر و ای ای ۵ یک موشک بزرگتر  با  توان نفوذ بیشتر در برد بیشتر توسعه یافت که هم توسط نفر و همچنین خودروی زرهی حمل شود . کنکورس به دلیل برد بیشتر وقدرت نفوذ بیشتر ، بیشتر توسط  خودرو های زرهی استفاده شد و تا مدتها از نظر  قدرت نفوذ  بهترین موشک  جهان بود.  دارای سامانه هدایت سیمی به صورت نیم خودکار  است. همانند  ای تی ۴ موشک  درون یک استوانه قرار دارد و در درون لانچر لود یشود. چندین نوع لانچر برای  این موشک  وجود دارد . یکی لانچر ۹ پی ۱۴۸ به صورت چهار  تایی بر روی سقف خودروی زرهی بی ار دی ام ۲ نصب مشود که توسط یک سایت  هدفگیری  در جلوی خودرو هدایت میشود.همچنین توان شلیک این موشک  از لانچر  ۳ پی ۱۳۵  که موشک ای تی ۴ نیز از ان پرتاب میشود پرتاب کرد.حودرو های  زرهی زیادی  این موشک  بر رویشان نصب  شد از جمله برخی نسخه های بی ام پی ۱ و ۲ .برد موشک ۴ کیلومتر و قدرت نفوذ ان ۶۰۰ تا ۸۰۰ م م بسته به مدل است.

ای تی5

ای تی۵

 ۹ کا ۱۱۴ اشتروم(نام ناو ای تی ۶ اسپیرال)

۹ کا ۱۱۵ میتس(نام ناتو ای تی ۷ ساکسورن)

این موشک بر اساس ای تی ۴ ساخته شده ولی وزن ان بشدت کاهش یافته تا بتوان ان را توسط نیروی پیاده به راحتی حمل کرد و این کوچک سازی باعث کاهش  برد به هزار  متر شده است.این موشک  در سال ۱۹۷۹ وارد خدمت ارتش شوروی شد. دارای  سامانه هدایت نیم خودکار سیمی بود  و تنها کل لانچر  ۵٫۵ کیلوگرم وزن داشت. موشک در درون یک کپسول استوانه ای  پلم بود و بر روی لانچر ۹۴ سانتیمتری  ۹ پی ۱۵۱ نصب میشد  که ان نیز دارای  یک سایت هدفگیر با توان زوم ۴ ایکس است.این موشک همانند   ای تی ۴ توسط یک ژنراتور گازی از لوله پرتاب میشد  و در اسمان موتور راکتی موشک  روشن میشد  و همانند  ای تی ۴ و ۵ دارای یک سه پایی زیر لانچر  بود ولی  گفته شده می شود  این موشک را از روی شانه نیز شلیک کرد اگرچه به مهارت بیشتری نیاز است. توان نفوذ این موشک  ۴۰۰ م م است و همچنان به صورت گسترده  ای در خدمت است.

ای تی 7

ای تی ۷

۹ام۱۲۰ اتکا(نام ناتو ای تی ۹ اسپیرال -۲)

موشک ای تی ۹ نسخه توسعه یافته موشک  ای ۶ است. ای تی ۶ نخستین موشک  مافوق صوت روسها بود .ای تی ۹ دارای تغییراتی نسبت به ای تی ۶ بود که شامل  کلاهکی قدرتمند تر با توان نفوذ بیشتر،برد بیشتر و سرعت بیشتر بود.این موشک  نیز همانند  ای تی ۶ دارای سامانه هدایت نیم خودکار است و فرامین  هدایت با امواج رادیوی  به موشک  ارسال میشود.ای تی ۹ دارای کلاهک دو مرحله ای  پشت سرهم برای نبودی زره واکنش دهنده است و توان نفوذ در ۸۰۰ م م و در نسخه ام  توان نفوذ در ۹۵۰ ام م زره را دارد و دارای یک نسخه اف با کلاهک تریموباریک برای مقابله با نفرات پیاده ویا نابودی ساختمانها  است.همچنین این موشک  را همانند  ای تی ۶ میتوان بر ضد بالگردهای کم سرعت در ارتفاع پایین بکار برد وهمکنون میل ۳۵ ام،میل ۲۸ و خودروی زرهی بی  تی ار تی از این موشک بهره میبرند.

ای تی 9

ای تی ۹

۹کا۱۱۵-۲ میتس ام (نام ناتو ای تی ۱۳ میتس ام)

نسخه ارتقا یافته موشک ضد تانک ای تی ۷ با افزایش کارایی در برد و شعاع مرگبار کلاهک جنگی . این موشک از سال ۱۹۹۲ وارد خدمت شده و دارای  برد ۲ کیلومتر(یک کیلومتر بیشتر از ای تی ۷) و توان نفوذ  در ۹۰۰ تا ۹۵۰ م م است که دو برابر ای تی ۷ است. این موشک اگرچه دو برابر ای تی۷ وزن دارد ولی همچنان کوچک و جمع و جور است و از همان لانچر ۹ پی ۱۵۱  موشک ای تی ۷ شلیک می شود  ولی دارای  یک سایت هدفگیر با دید  حرارتی است که توان درگیر شبانه  نیز با هر هدفی  را به کاربر میدهد.

این موشک  توسط سوریه خریداری شد  و از قرار  معلوم در سال ۲۰۰۶ میلادی بر علیه  تانک های مرکوا توسط حزب الله  به کار رفته است. همچنین سوریه نیز طی جنگ داخلی از  این موشک  بهره برده است  و گفته شده  هم ارتش  و هم مخالفین از این موشک  بهره می برند.

ای تی 13

ای تی ۱۳

۹ ام۱۱۳  کورنت  (با نام ناتو ای تی ۱۴ اسپیرگان)

 برای اشنایی با موشک کورنت اینجا را کلیک کنید

 

۹ ام ۱۲۳ خارزانیتما(نام ناتو ای تی ۱۵ اسپیرنگر)

برای اشنایی با  سیستم ضد تانک خارزانیتما اینجا را کلیک کنید

ای تی 15

ای تی ۱۵

۹کا ۱۲۱ ویخر(نام ناتو ای تی ۱۶ اسکالیون)

موشک ای تی ۱۶ به عنوان یک موشک  لیزری هوا پرتاب توسعه یافت و در دهه ۱۹۹۰  وارد خدمت شد. موشک  جهت نصب بر روی بالگرد کاموف۵۰ و سوخوی۲۵ تی طراحی شد.موشک  داری برد ۸ کیلومتر پرتاب شده از  بالگرد و ده کیلومتر برای  پرتاب از هواپیما و ۵ کیلومتر در شب است. باید توسط یک غلاف نشان  گذاری لیزری  ،نشان گذاری  شود.در روز های نخست  غرب فکر میکرد موشک  یک نوع هدایت نیم فعال همانند هلفایر   و یا بمب های لیزری  دارد ولی امروز مشخص شده که سیستم  هدایت  ویخر موج سوار لیزر است. یعنی بر خلاف دیگر سلاح ها که با امواج  برگشتی از هدف به طرف هدف پیش میرود  ،ویخر با سوار شدن بر امواج  ارسالی  شده به هدف  به ان برخورد میکند.میزان  نفوذ در زره مشخص نیست ولی ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ م م است و همکنون سلاح ضد زره اصلی کاموف ۵۰ و ۵۲ است.

ای تی 16

ای تی ۱۶

     
نام سال ورود وزن کلاهک(کیلوگرم) سرعت(متر بر ثاینه) برد(متر) قدرت نفوذ( م م) نوع هدایت
ای تی ۱ ۱۹۶۰ ۵٫۴ ۱۱۰ ۲۳۰۰ ۳۰۰ هدایت دستی در خط دید سیمی
ای تی۲ ۱۹۶۲ ۵٫۴ ۱۷۰ ۲۵۰۰ ۵۰۰ هدایت دستی در خط دید و در مدل سی هدایت نیم خودکار رادیوی
ای تی ۳ ۱۹۶۳ ۲٫۴ تا ۳٫۴ بسته به مدل ۱۱۵ ۳۰۰۰ ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ م م بسته به مدل هدایت دستی در خط دید و در مدل سی هدایت نیم خودکار سیمی
ای تی ۴ ۱۹۷۰ ۲٫۵ ۱۸۶ ۲۵۰۰ ۶۰۰ هدایت نیم خودکارسیمی
ای تی ۵ ۱۹۷۴ ۲٫۷ ۲۰۰ ۴۰۰۰ ۸۰۰ هدایت نیم خودکار سیمی
ای تی ۷ ۱۹۷۹ ۲٫۵ ۲۲۳ ۱۰۰۰ ۴۰۰ هدایت نیم خودکار سیمی
ای تی ۹ ۱۹۸۰ ۷٫۴ ۵۵۰ ۶۰۰۰ ۹۰۰ هدایت نیم خودکار رادیوی
ای تی ۱۳ ۱۹۹۲ ؟ ۲۰۰ ۲۰۰۰ ۵۵۰  تا ۸۵۰ بسته به مدل هدایت نیم خودکار سیمی
ای تی ۱۴ ۱۹۹۴ ۷ ؟ ۵۵۰۰ تا ۱۰۰۰۰ متر بسته به مدل ۱۲۰۰ تا ۱۴۰۰ م م بسته به مدل هدایت نیم خودکار لیزری
ای تی ۱۵ ۲۰۰۵ ۸ ۴۰۰ ۶۰۰۰ ۱۲۰۰ هدایت لیزری ومیلی موجی
ای تی ۱۶ ۱۹۹۲ ۸ تا۱۲ ۶۰۰ ۸۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ ۱۲۰۰ هدایت موج سوار لیزری

میزان عدد نوشته شده برای نفوذ  در صورت برخورد با زره تخت(۹۰ درجه) می باشد  و در صورت برخورد به زره شیب دار ۶۰ درجه به نصف کاهش می یابد

نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۳۰ ساعت 11:57 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • چه سلاح برای تروریست ها

    طی پنچ سال گذشته شکل جدید از نبرد در خاورمیانه  شکل گرفته است که شامل درگیری  با گروه های تروریستی و یا شبه نظامی می باشد. گروهای که الگوی عمل کلاسیکی ندارند ولی میتواند به شکل کلاسیک  البته  با سلاح  و تاکتیک مناسب با انها درگیر شد.این گروها فاقد نیروی هوایی، نیروی زرهی و یا تجهیزات سنگین هستند و یا اگر هم داشته باشند به شکل بسیار محدود ولی درگیر با همین نیروی های سبک سلاح ولی چالاک و در اکثر موارد بسیار پر انگیزه کار هر کسی نیست

    درگیری با این گروه ها در دو مکان انجام می شد  بیرون شهر و درون شهر. نبرد شهری جز اصلی این نبرد است ولی سلاح مناسب  برای نبرد شهری همیشه در اختیار نیرویهای نظامی  نیست و از طرفی حتی درگیری  دربیرون شهر نیز با این گروها نیاز به سلاح خود را دارد. از طرفی این نبرد،  نبرد هزینه نیز است. نبرد با تروریستها بسیار زمان بر است و یک نبرد فرسایشی و استفاده از سلاحی با هزینه عملیاتی کم و یا سلاح مناسب برای  صرفه جویی در هزینه ها اهمیت بسیاری دارد.

    در این نوشتار به سلاح های که واقعا برای این چنین نبردهای مناسب و مقرون به صرفه است خواهیم پرداخت

    سلاح های انفرادی

    سلاح تهاجمی

    خوب سرباز پیاده است و سلاح تهاجمی ان ولی نه هر سلاحی. سلاح تهاجمی باید برای  نبرد بر ضد تروریستها   باید هم برد کشندگی لازم و هم دقت و نرمی لازم را داشته باشد. در مناطق بیرون شهر که فاصله درگیر زیاد است دقت و قدرت مطرح است ولی در نبرد شهری سرعت اتش  و قابل کنترل بودن در  حالت رگبار . در مناطق بسته سرعت اتش  اهمیت دارد ولی سرعت اتش  باید قابل کنترل  هم باشد . از این رو سلاح های  با کالیبر های جدید مانند ۵٫۵۶ و یا ۵٫۴۵ م م  در این نبرد ها اهمیت  بسیار دارند زیرا  لگد کمتری دارند ومعمولا سرعت دهانه انها بالا است. داشتن قنداق  تاشو نیز اهمیت  دارد زیرا در مناطق بسته یک سلاح با قنداق ثابت بسیار دست پا گیر است . اینکه سلاح دارای  سامانه هدفگیر نقطه قرمز باشد در نبرد شهری باعث افزایش سرعت هدفگیری  و بهبود کیفیت اتش می شود  از این رو داشتن ریل مخصوص حمل لوازم جانبی اهمیت بسیار دارد

    سلاح های تک تیر اندازی نیز تاثیر بسیاری دارد. این سلاح ها نتنها در نبرد شهری باعث کاهش شدید تحرک دشمن به دلیل ترس از شکار شدند ، میشود بلکه تاثیر روانی زیادی نیز روی دشمن دارد. سلاح های تک تیر اندازی در دو نوع کالیبر متوسط چون ۷٫۶۲ و یا سنگین ۱۲٫۷ م م موجود است که هر دو باید در دست نیروی های اموزش دیده استفاده شود

    4b3df9bf33a3d9dbffdb4c33f9a3a2bf

    مسلسل سبک

    مسلسل سبک با مسلسل متوسط فرق دارد. مسلسل سبک که مسلسل جوخه و یا پیاده نظام نیز به ان گفته می شود  با سلاح انفرادی دیگر اعضای یک جوخه هم کالیبر  است. مثلا مسلسل متوسط ام۶۰ و یا فن مگ دارای کالبیر ۷٫۶۲ م م  ناتو است ولی سلاح تهاجمی کشورهای عضو ناتو دارای  کالیبر ۵٫۵۶ م م هستد و یا کالیبر   مسلسل پی کا ام  ۷٫۶۲ با پوکه های ۵۴  م م است ولی کالیبر سلاح های کلاشینکوف در مدل های مختلف ۷٫۶۲ با پوکه های ۳۹ م م و یا کالیبر ۵٫۴۵ است. مسلسل  سبک و یا مسلسل  پیاده نظام اینچنین  نیست ، کالیبرش با کالیبر  سلاح های تهاجمی یکی است مانند مسلسل مینیمی با کالیبر  ۵٫۵۶ و یا مسلسل ار پی دی و یا ار پی کا. این مسلسل ها سبکتر هستند معمولا نصف  مسلسل های متوسط و اگرچه  قدرت کمتری دارند ولی در نبرد های شهری به دلیل سبکی و کوچکی و داشتن کالیبر  قابل دسترس  در یک جوخه  بسیار هم موثر تر از مسلسل های بزرک تر متوسط هستند و از طرفی بسیار از مسلسلهای سبک دارای  قنداق  تاشو نیز هستند چیزی که برای مسلسل متوسط وجود ندارد . این گونه مسلسلها در کشور  ما جایگاه  زیادی ندارد اگرچه تعداد از  مسلسل های ار پی کا  نسخه مسلسل ای کی ۴۷ در کشور است ولی این مسلسلها در کشور ما تولید نمی شوند   و اکثر نسخه های موجود از زمان جنگ بازمانده اند(برای نمونه مینیمی  با کالیبر  ۵٫۵۶ دارای ۶٫۸ کیلوگرم  وزن است  و مسلسل  ام  ۶۰ با کالیبر  ۷٫۶۲ دارای  وزن ۱۰٫۵ کیلوگرم)

    rpk-74m_1

    RPK

    80d75f9550231b1b2fe37bdd63c4540c

    مینیمی

    مسلسلهای سنگین

    مسلسل سنگین و یا توپ های سنگینی مثل توپ  ضد هوایی ۲۳ م م زد یو ۲۳  نیز اهمیت زیادی دارند. این سلاح ها را میتواند در مناطق باز در سنگر های مناسب و یا پشت خودرو قرار داد و با انها دست به پشتیبانی اتش زد از جمله زمانی که توریستها با وانت های  خود وارد میدان می شوند (که وسیله لجستیک اصلی انها است)، این سلاح های سنگین میتواند از فاصله  حتی ۱۰۰۰ متری و یا بیشتر ،بسیار بر ضد این خودرو ها موثر بیفتند.

    نارنجک انداز

    نارنجک انداز در انواع ۲۵ تا ۴۰ م م در دسترس است ولی نسخه پر تعداد  ان ۴۰ م م است. این  نارنجک های بسیار موثر هستند زیرا کم قیمت و سبک هستند. برخی از انها زیر لوله اکثر سلاح ها نصب می شود و در نبرد شهری اهمیت بسیار  دارند. این نارنجک اندازه دارای  بیشترین برد ۴۰۰ متر هستند و به یک سرباز پیاده اجازه  میدهد با نفرات  درون یک ساختمان ویا یک خودرو بسیار بهتر درگیرشود . اگر چه قدرت  انفجار انها کمتر از راکتهای چون ار پی جی۷ است(در بهترین حالت مشابه یک نارنجک دستی) ولی قیمت مهمات انها واقعا کمتر است و از طرفی دست پاگیر نیست  و کل سیستم  زیر لوله تفنگ یک سرباز حمل می شود و مهمات های ان نیز  قابل حمل است . این سلاح به یک سرباز پیاده این امکان را می دهد که در برد بیشتر از برد پرتاب یک نارنجک انداز دستی با دشمن درگیر شود . اگرچه این نوع  سلاح در ایران تولید شده ولی  واقعا فراگیر نبوده ..نسخه دیگر این نارنجک اندازها نسخه خودکار انها مانند مارک۱۹ امریکایی  و یا انواع روسیه و یا المانی است که در ایران  هم تولید می شود  ولی از کمیت و کیفیت  ان اطلاعی  در دست نیست(در کل هر دو در سوریه  یا نیستند ویا کم که عکسی از انها نیست)این نارنجک اندازه  خودکار سوار بر یک خودروی  نیز  تاثیر چشمگیری  در نبرد شهری دارد وقتی بتوان دهها و صدها   نارنجک ۴۰ م م را در عرض یک دقیقه  روانه یک هدف و یا یک ساختمان کرد

    us_navy_110902-n-uh337-196_seabees_operate_a_mk-19_machine_gun

    نارنجک انداز مارک ۱۹

    ak74m-gp30

    راکت اندازها

     خوب راکت اندازها بیشتر  از نارنجک اندازها در دسترس یک سرباز پیاده است(البته در خاورمیانه). البته خوب این راکت اندازها جاگیرتر و گرانتر هستند ولی در عوض قدرت انفجار  بیشتری دارند. ار پی جی ۷ و یا لاو یار  قدیمی سربازان  پیاده هستند   و اگرچه امروزه بر ضد تانکها هیچ اثری ندارند (منظور  تانک درست حسابی است نه تی ۵۵) ولی بر ضد ساختمان ها  سنگر ها، خودرو ها  سبک  و محل تجمع دشمن واقعا  موثر هستند ولی یک مشکل وجود دارد ….. اکثر مهمات های  در دسترس مهمات های خرج گود ضد زره  هستند که برای نبرد با زره پوشها ساخته شده اند . برای نمونه اکثر مهمات های ار چی جی ۷  از نوع خرج گود ضد زره هستند. این همان مهماتی  است که شما در فیلمهای جنگی دیده اید و سر بزرگی  دارد در حالی که مهمات خرج گود تاثیر  کمی بر ضد ساختمانها و نفرات پیاده دارد دست  کم در قیاس  با کلاهک های انفجاری قوی  ترکش شونده و یا تریموباریک…برای ار چی جی ۷ هر دو کلاهک موجود است. مهمات انفجار قوی ان باریک و شبیه یک میله است و تیرموباریک ان اگرچه گران است ولی دسر دسترس است. برای نابودی محل تجمع دشمن، حمله به ساختمانها و یا خودروها مهمات انفجاری ترکش شونده بسیار بهتر است و البته ارزانتر. نمی دانم  ایا این نسخه  در ایرن تولید می شود ویا نه ولی در تصاویر سوریه و یا تصاویر داخلی مهمات  ما انفجاری  ضد زره خرج گود هستند(کلا ندیدم این نسخه را در ایران) .مورد بعدی این است که راکت انداز بهتر  برای نبرد برای تروریستها راکت اندازی است که بتوان ان را از درون فضای بسته اتش  کرد. همان  طور که میدانید راکت اندازها معمولی را نمی توان  در فضای بسته به دلیل  اتش عقبه  از فضای بسته اتش  کرد ولی برخی نسخ ها  مانند ای تی ۴  سوئدی(برخی نسخها) را میتوان از فضای بسته شلیک  کرد که در نبرد شهری  اهمیت بیشتری دارد

    مهمات تریبوباریک ار پی جی 7

    مهمات تریبوباریک ار پی جی ۷

    مهمات انفجار قوی ار پی جی 7

    مهمات انفجار قوی ار پی جی ۷

    موشک های ضد تانک

    تنها وظیفه موشک های ضد تانک  عملیات  ضد تانک نیست. یک نشریه امریکایی زمانی گذارش داد از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ میلادی در دنیا  بیش از دویست هزار موشک ضد تانک شلیک شده ولی بدون شک کمتر از ۵۰۰۰ خودرو زرهی در این مدت شکار  شدند مابقی برای نبرد  بر ضد خودرو ها ،  ساختمانها و محل تجمع دشمن ، سنگرها و….شلیک شده اند.  موشک  ضد تانک کوچک قابل حمل در چنین نبردی اهمیت دارد. جولین  و اسپیاک خوب هستند ولی گران ولی مثلا موشک  چون اریکس و دراگون با برد حدود ۱۰۰۰ متر و هدایت سیمی قیمت مناسبی دارند .. البته برای انها نیز باید کلاهک مناسب تهیه شود. خوبی موشک های ضد تانک شانه پرتاب  قابلیت حمل تنها توسط نفر پیاده است ولی معمولا برد انها کم است  .البته سلاح های چون اسپایک و جاولین نیز امتیاز خود را دارد از جمله دسترسی به نقاط  که موشک های  چون تاو و یا کورنت ندارد زیرا  تاو و کورنت و کلا موشک های نیم  خودکار را تنها به اهدافی میتوان شلیک کرد که در دید مستقیم باشد ولی جولین و اسپایک را میتوان به پشت یک ساختمان و یا حاکریز  به شکل هدایت همزمان شلیک کرد  ولی واقعا  گران هستند…

    همچنین  موشک های ضد تانک و توپ های که مستقیم اتش میکنند(چه خودکار و چه با سرعت اتش کم)  به دلیل برد موثر بالا و دقت لازم سلاحی تاثیر گذار بر ضد خودرو های انتحاری نیز است زیرا میتوانند قبل از رسیدن  این خودروها به محل انفجار ، زره انها را نابود و انها را متوقف کنند . خودرو های انتحاری در نبرد های امروزه خاورمیانه تاثیر بسیار دارند و متوقف کردن انها نیاز به سلاح با برد مناسب و قدرت لازم برای نفوذ به انها است زیرا بسیاری از موارد انها از زره های دست ساز استفاده میکنند (مانند ورق های فولادی جوشکاری شده روی انها)

    موشک اریکس

    موشک اریکس

    توپخانه

    توپخانه از راکت انداز دقت بیشتری دارد. از انجایی که تروریستها معمولا پایگاه  بزرگی ندارند استفاده از راکت انداز برای در هم کوبیدن پایگاه  انها خیلی مناسب نیست ولی توپخانه دقیقتر است . اگرچه در چنین نبرد در مناطق بیرون شهر از راکت انداز  استفاده کرد ولی در مناطق  شهری خیر زیرا دقت انها کم است. در نهایت میتوان با استفاده از یک پهپاد و یک  تعداد توپ جاده  را نا امن و ساختمانها  را که انها در ان پناه  گرفتند نابود کنند.  البته استفاده از راکت با کلاهک تریموباریک مانند TOS برای پاکسازی محلها و سنگرها بسیار مفید است.به شکلی کلی کلاهک های تریموباریک در نبرد شهری بسیار مهم است

     خمپاره انداز

    خمپاره ۶۰ و ۸۱ م م بهترین گزینه هستند  زیرا سبک تر هستند و به راحتی توسط نفرات پیاده قابل حمل می باشد . اینکه یک دسته سرباز ( حدود ۵۰  نفر سرباز) و یا گورهان  سرباز از یک و دو  خمپاره ۶۰ و در  حالت بهتر ۸۱ م م استفاده کننده  و مواضع دشمن را بتوانند به شکل غیر مستقیم زیر اتش  بگیرند  بر تلفات انها به شکل چشمگیری تاثیر مثبت می گذارد . اینکه شما بتوانید با شلیک چند گلوله یک سنگر و یک ساختمان  را نبود ویا به ان صدمه بزند  بدون اینکه بخواهید به ان نزدیک شود  برای یک نیروی پیاده در شهر و یا حومه ان اهمیت  بسیار دارد. در کل خمپاره ها به دلیل ارزان بودن و قابل حمل بودن در نبرد با تروریستها برای نیروی پیاده اهمیت دارد  و اینکه بتوانید بدون نزدیک شدن به محل انها، به طرف انها در حالی که پشت موانع طبیعی و غیر طبیعی مخفی شده اند  اتش کرد ایا ارزش ندارد؟

    A member of 51 Squadron RAF Regiment, loading a 81mm Mortar before a live firing. 51 Squadron RAF Regiment was on detachment to the Otterburn training area for the live firing of their 81mm Mortars.

    خمپاره ۸۱ م م

    خودروی زره پوش چرخدار

    خوب اهمیت این خودرو را انجا میتواند درک کرد که برای حمل و نقل نیروی پیاده از انها برای حفاظت در برابر گلوله های دشمن، بمب های کنار جاده ای و حتی  حملات راکتی استفاده می شود (والا بلا نیروی پیاده  را با وانت مثل گوسفند جابجا نمی کنند  که گلوله تفنگ باید هم به او موثر باشد).این خودرو ها به شکل چشمگیری  بر روی تلفات  نیروی ها پیاده تاثیر دارد و تنها با استفاده از  سلاح های سنگین میتواند نیروی درون این خودروها را نابود کرد.  . در نبرد شهری این خودرو اهمیت بسیار دارد و تجهیز ان به یکی مسلسل کنترل شونده از درون خودرو که خود به خود باعث افزایش کارایی ان می شود و از یک وسیله دفاعی ، تبدیل به یک سلاح تهاجمی نیز خواهد شد. در نهایت جا به جای نیروها در خارج و خارج شهرها با این خودرو بسیار امن تر از وانت است

    نفربر های زرهی

    نفربر های زرهی مسلح حتی از تانک ها هم در نبرد شهری مهمتر هستند  ولی چرا… سلاح اصلی نفربرهای چون بی ام پی۲ و یا ۳ و یا انواع غربی توپ های خودکار ۲۰ تا ۳۰ م م است  و یا حتی ۴۰ م م . این توپها دارای  نرخ اتش  بیشتری نسبت به توپ اصلی تانک ها هستند  که در شرایط واقعی  بین ۵ تا ۸ گلوله است  دوم لوله انها زاویه  پوشش  بیشتر دارد. برای نمونه در حالی که اکثر تانکها لوله انها تا زاویه ۳۰ تا ۳۵ درجه بالا می رود ،  لوله یک توپ خودکار گهگاه تا ۸۵ درجه نیز بالا می رود . هر دو این مسائل در نبرد شهری اهمیت بسیار دارد چرا؟

    • اینکه نرخ اتش بالا در نبرد شهری اهمیت بسیار دارد زیرا در نبرد شهری فضای انفجار مهمات کم است زیرا دیوار و ساختمانها جلوی پخش  موج و ترکش را می گیرند  ولی افزایش نرخ اتش از جمله با مهمات های انفجاری برای توپ های ۲۰ تا ۴۰ م م  میتواند این مشکل را بر طرف کند
    • مسئله زاویه پوشش است. برای هدف قرار داد بالای یا ساختمان ویا تپه ها شما نیاز  به یک توپ با زاویه حرکت بالا دارد که نفربر ها چنین توانی را دارند

    استفاده از یک خودرو زرهی   با توپ خودکار حتی  اگر نفربر نباش در درگیر شهری ویا حومه شهر اهمیت بسیار دارد  زیرا این توپ میتواند حتی نیروی های  درون یک ساختمان  و یا دیوار را نابود که زیرا گلولها قدرت نفوذ لازم حتی در بتون را دارند. مهمات هایش  ارزان تر هستند و  نیازی به شلیک توپ ۱۲۰ و یا ۱۲۵ م م نیست  زیرا تنها با یک دو رگبار با چند گلوله دشمن نابود می شند . از طرفی گلوله های کالیبر کوچک با نرخ بالا بر ضد نفرات پیاده، و یا خودرهای سبک موثر تر هستند.مورد بعدی این است که حرکت سربازان در شهر درون یک نفربر زرهی  انها را از اتش سلاح های سبک و متوسط دشمن حفظ  میکند البته این به شرط داشتن زره مناسب است

    مقابله با حملات راکتی اهمیت زیادی دارد که میتواند با افزودن زره توری(زره قفسه ای توری شکل) دست کم از حملات راکتی با ار چی جی از این  زره پوشها محافظت کرد.. حالا اگر نفربر های زره پوشیده تری که عملا دارای  حفاظتی چون یک تانک است  مانند نمر اسرائیلی، پوما المانی، تی ۱۴ روسی و یا نسخه های زره پوش برادلی  را داتشه  باشید که نور الا نور است

    در سوریه نیاز به توپ با سرعت اتش  بالا باعث شده حتی از توپ ضد هوایی شیلیکا  در این نقش استفاده شود و با ان با اهداف زمینی درگیر شوند

    bmpt-72-6

    ترمیناتور

    uae-bmp-3

    بی ام پی ۳

    تانک

    تانک هم اهمیت بسیار دارد زیرا میتوان با توپ قدرتمند خود با طرف اهداف  به شکل مستقیم  اتش  کند. شما در میدان جنگ کمترین سلاحی با چنین قابلیتی پیدا میکنید  که هم بتواند مستقیم  به طرف اهداف در روز و شب شلیک کند و هم محافظت لازم را داشته باشد(مثلا موشک ضد  تانک نمی تواند   چنین نقشی را بازی  کند و دست  کم نه به خوبی تانک زیرا اول مهمات تانک  بسیار  ارزانتر است دوم نفر پیاده پوشش زیادی ندارد ولی تانک زره لازم را دارد). دو مسئله در مورد نبرد با تروریستها گروه های شبه نظامی  مهم است

    اول مهمات درست… توپ تانک مهمات های بسیار شلیک میکند بدون شک در درگیر با گروهای تروریستی مهمات انرژی جنبشی که برای مقابله با تهداید زرهی هستند   و یا مهمات خرج گود  مناسب نیست. یکی از تصاویر مشهور مربوط  به غنیت گرفته شدن یک تی ۷۲ سوری توسط مخالفین است. مخالفین در یک نمایش مهمات های ان را بیرون اورده و جلوی  تانک گذاشته اند  . تعداد زیادی مهمات ضد زره روی تانک بود و تنها چند مهمات انفجار ترکش شونده  در مهمات بود. این نشان دهنده تجربه کم و درک کم یک فرمانده است(حالا کجای ارتش سوریه درست که این درست باشد) زیرا مخالفین   اسد توان زرهی کمی دارند و چهار و یا پنچ مهمات ضد زره  کافی بود

    در واقع  مهمات مهم برای نبرد بر ضد تروریستها مهمات های افنجارقوی  ترکش شونده است که بر ضد ساختمانها ، سنگرها، خودرو ها و مرکز  تجمع دشمن کارایی بسیار بیشتری دارند. یک نوع مهمات دیگر که امریکا از ان بهره می برند   و نمونه  شرقی دست کم به شکل عملیاتی ندارد مهمات ساجمه ای  نوع ام ۹۰۸  شامل ۱۵۰۰  ساجمه تنگستنی است که تا برد   ۷۰۰  متری بر ضد هر هدفی کارکرد ووحشتناکی دارد. در واقع این مهمات توپ ۱۲۰ م م ابرامز را تبدیل به یک شاتگان  فوق العاده بزرگ کرده و از تجارب  نبرد عراق  است . در کل استفاده از مهمات مناسب باعث افزایش تلفات  و کاهش هزینه می شود مگر با مهمات خرج گود هم می توان بر ضد افراد پیاده استفاده کرد ولی تلفات  انها را کاهش میدهد

    مورد بعدی زره است. تانکی که برای نبرد با تروریستها استفاده می شود  چه ام بی تی سنگین باشد وچه زره کوب و تانک پشتیبانی سبک باید زره لازم را برای مقابله با حملات راکتی و موشکی  داشته باشد . این تانک اگر زره مناسب را داشته باشد  که هیچ ولی نداشته  باشد  باید  زره واکنشی برای مقابله با بمب های کنار جاده ای و یا حملات موشکی  تجهیز شود. میتوان ان را  با توری ضد راکت نیز تجهیز کرد ولی  تجهیز انها با زره مناسب اهمیت بسیار دارد زیرا تانک وسیله  مهمی در میدان نبرد است  ولی گران هم است از این رو باید حفاظت کافی را داشته باشد. حتی میتوان تانک های قدیمیتر  را با زره واکنشی تجهیز کرد و تا دست کم  در برابر حملات ار چی جی مقاومت داشته باشند ویا با زره توری انها  را ایمن تر کرد. همچینی داشتند جمر فروسرخ نیز تاثیر بسیاری در مقابله با موشک های  نیم خودکار چون تاو و یا کنکورس می شود .. همچنین تاکتیک استفاده از تانک ها و نفربر ها در کنار  نیروی های پیاده اهمیت بسیار دارد که این به علم فرمانده ای بستگی دارد

    تی 72 و زره واکنشی

    تی ۷۲ و زره واکنشی

    تی 55 با زره توری

    تی ۵۵ با زره توری

    تی 72

    تی ۷۲

    شناسایی

    خوب در زمینه  شناسایی شما پهپاد  با مداومت پرواز بالا نیاز دارید  تا هر تحرک دشمن را دست کم در مناطق حساس بلافاصله خبر دهد  نه اینکه زمانی دشمن سوار بر وانت  خود پای خطوط دفاعی شما رسید ، تازه دوستان را صدا کنید  بیایند . این کار نیز به پهپادهای  سبک قابل حمل توسط یک  دسته سرباز  دارد تا بتوانند  در منطقه که در حالی حفاظت  از ان هستند  اطلاعات  بیشتر به دست بیاورند ویا پهپادها بزرک  با مداومت  پرواز بالا که  بتواند مناطق حساس  را به شکل ۲۴ ساعته پوشش دهد. هرکسی در میدان جنگ زودتر از تحریک دشمن با خبر شود پیروز است  و از این رو داشتن پهپاد به تعداد کافی از جمله پهپادهای تاکتیکی  کوچک  که توسط نیروی های پیاده قابل استفاده باشد اهمیت بسیار دارد. پهپاد مورد نظر باید از چشمی دید حرارتی و مدار بسته استفاده کند که در روز و شب بتواند تحرک دشمن را اطلاع رسانی کند

    اتش هوایی

    فکر هواپیمای جت مافوق صوت مانند اف۱۶ و یا سوخو۳۰ را از سر بیرون کنید.  یک قاعده وجود دارد که میگوید سلاحی موثر است که هم قیمت خود به دشمن  خسارت وارد کند. هزینه پرواز یک ساعت اف۱۶  ۱۲۰۰۰ تا ۲۴۰۰۰ دلار ذکر شده  و یا سوخو۳۰ عدد ۲۴۰۰۰ دلار مشخصا  حتی طی یک ساعت پرواز هیچ سلاحی هم پرتاب نشود ، در اکثر موارد   تروریستها اهدافی با این ارزش ندارند

    پس باید چه کرد . بهترین  گزینه  برای نبرد های اینچنین که معمولا چند سال هم زمان می برند  استفاده از هواپیماهای  توربوپراپ است . هزینه عملیات انها حتی گهگاه  زیر ۳۰۰۰ دلار است .دو دسته از این گونه هواپیماها در دسترس است یکی با  سرنشین و دیگری  بدون سرنشین

    نسخه بدون سرنشین امتیاز خود را در ، اول ارزان  است و هزینه پرواز ان بسیار کمتر از نسخه سرنشین دار و از طرفی از دست رفتن  ان هیچ مشکلی را ایجاد نمی کند. این نمونه بسیار ساده است و حتی از پایگاه کوچکی در پشت منطقه درگیری قابل پرواز هستند و استقرار انها در کشورهای دیگر  نیز حساسیتی  ایجاد نمی کند

    نسخه سرنشین دار مسلح   مانند نسخه مسلح سوپر توکانو  و یا ای تی ۶  نیز امتیازات خود را دارند. اول اینکه توان حمل سلاح بیشتری  دارند زیرا معمولا موتور قویتری دارند  و از طرفی طیف  گسترده تری از سلاح را حمل میکنند. برای نمونه  تمامی پهپادها مسلح ، دارای تسلیحات هدایت شونده هستند که گهگاه اصلا  ارزش استفاده بر ضد یک هدف معمولی را ندارند و یا تسلیحات کلاهک کوچکی دارد و بر ضد اهداف بزرگ قابل استفاده نیست . مثلا چند برادر جهادی   سوار یک خودرو در جاده حرکت میکند . واقعا شلیک یک موشک چند ده هزار دلاری لازم است؟  یا برادران  جهادی  دور هم نشسته و قلیان می کشند شلیک یک موشک وسط  انها لازم است(اصلا خدارو خوش می اید وسط عشق  حال ملت موشک بندازی)… ولی هواپیمای سرنشین دار پراپ دارای مسلسل ۱۲٫۷ م داخلی و یا توان حمل غلاف  این مسلسل و یا غلاف توپ های ۲۰ و ۳۰ م م  هستند پس میتوانند تنها با شلیک چند  دلار گلوله یک خودرو را نابود کنند و یا با پرتاب راکت  غیر هدایت شونده مراکز تجمع انها را هدف قرار دهد و یا برای نابودی اهداف  ثابتی مثل ساختمانها از بمب های سقوط ازاد استفاده شود  و در صورت نیاز هم سلاح هدایت شونده  پرتاب کنند  . این امکانی است که بدون سرنشین ها ندارند

    خوبی بعدی سرنشین دار عدم گم شدن انها است. ایران، سوریه  و روسیه تا کنون تعداد زیادی  بدون سرنشین در وزن های مختلف را در نبرد داخلی سوریه گم کرده اند  هر از چند مدتی تصاویر انها نیز توسط مخالفین  بعد از برخورد به زمین  منتشر می شود زیرا قطع ارتباط انها خیلی هم سخت نیست حالا چه بر اثر نقص  فنی و چه جمینیگ دشمن. البته اهمیتی هم ندارد کلا بدون سرنشینها  برای همین چیزیها توسعه یافته ولی در کل سرنشین دارها  این مشکل را ندارند

    بقا پذیری  انها در میدان جنگ بیشتر از بدون سرنشین ها است زیرا یک خلبان اگاهی بیشتر  از تهدیدات  پیرامون خود را دارد تا یک اپراتور  که از یک مینتور به میدان نبرد نگاه میکند

    اگر این توربوپراپ دارای کابین دوم باشد(که معمولا هستند)که بسیار بهتر است زیرا کابین دوم برای استفاده از سامانه های اپتیکی  و نظارتی و کابین جلو نیز هدایت کنند خواهد بود. البته  باید دقت داشت یک توربوپراپ سرنشین دار  خوب برای ماموریت  اینچنینی ،  باید ظرفیت لازم حمل سلاح  را داشته باشد و بتواند  سلاح  هدایت شونده نیز حمل کند(مثلا اگر قرار باشد  توکار سپاه را بفرستیم  ماموریت  همان شاهد را انتخاب کنیم بهتر است  زیرا توکانو  توان حمل سلاح بسیار کمی دارد و از نظر توان رزمی با سوپر توکانو قابل قیاس نیست)

    ای تی 6

    ای تی ۶

    ای تی 6

    ای تی ۶

    general_atomics_mq-9_reaper

    شاید این سوال مطرح شود که جتهای جنگی چه

     بدون شک انها نیز میتوانند نقش موثری داشته باشند ولی چه جتی؟ سوخو۲۴ و یا توپلوف۲۲ خوب هستند ولی نه برای نبرد مدت دار زیرا هزینه بالای دارند

    جت های اموزشی  رزمی سبکی چون یاک۱۳۰، ام ۳۴۶   و یا ال ۱۵۹ گذینه  بسیار خوبی هستند.این جتها توان حمل سلاح  بیشتری نسبت به توربوپراپ ها دارند و به دلیل  سرعت بیشتر ایمنی بیشتر نیز در میدان نبرد دارند. انها سرعت و قیمت کمی دارند  و هزینه پرواز انها  شاید حتی یک سوم یک جت  مافوق صوت باشد.برای نمونه نیجریه  که در حال  نبرد با شورشیان  مسلح در کشورش است چندی  پیش اعلام کرد که هزینه عملیاتی یک جت اموزشی  رزمی الفاجت با دو موتور توبوفن نصف هزینه عملیاتی یک جنگنده چینی جی ۷ با یک موتور توربوجت است …از این رو حتی در انتخاب  جت در عملیات بر ضد تروریستها نیز باید به مقرون به صرفه  بودن توجه شود. گزینه های دیگری چون ای ۱۰ و سوخو۲۵ نیز موجود است ولی این دو تولید نمی شوند و در مراحل اخر دوره خدمتی خود هستند از این رو جتهای اموزشی رزمی پیشنهاد می شود

    یاک130

    یاک۱۳۰

    L159

    L159

    بالگرد

     خوب بدون شک بالگرد  در میدان نبرد بسیار مهم است. البته در  این متن منظور بالگرد مسلح است ولی کدام بالگرد؟

    اپاچی و میل۲۸ و یا بالگرد کوچکتری

    اپاچی و یا میل ۲۸ و انواع مشابه خوب هستند انها  قدرت اتش و زره مناسب  دارند ولی هزینه عملیات  انها و حتی قیمت خود انها بالا است . به انها در چنین نبردی نیاز است ولی میتوان در کنار انها از بالگردهای ارزان تری مثل مثلا اواچ ۵۸ دی ، فنک و یا انواع مشابه  استفاده کرد(مثل نسخه های مسلح شاهد). این گونه بالگردها سلاح های هدایت شونده ارزانتری حمل میکنند و کوچکتر و هزینه عملیاتی انها بسیار کمتر است. البته هر دو نمونه سبک و سنگین  لازم است ولی میتواند از انواع کوچکتر در مناطقی که اسمان امن تر است ، استفاده کرد. بالگردها برای نابود نفرات پیاده بسیار بهتر از پهپادها و یا هواپیمای جنگی عمل می کنند زیرا میتوانند با توپ و یا مسلسل با هزینه کم و دقت بالا در شب و روز نفرات دشمن را نبود و یا به نیروی های درگیر در خط پشتیبانی  هوایی بدهد. این کار برای هواپیما چه سرنشین دار و بدون سرنشین دشوار تر است. همچنین تجهیز بودن انها به سامانه های دید حرارتی یکی از نیازهای در چنین نبردی است از جمله اینکه میتواند با کمک این دوربین در شب تاریخ نیز دشمن را کشف و به طرف  انها اتش کند

    dsc_2108weapon-hits1

    در نهایت نبرد با تروریستها یک نبرد فرسایشی است از این رو استفاده از سلاح ارزان ولی کارامد اهمیت بسیار دارد. در برخی موارد نمی توان  سلاح ارزان داشت ولی در اکثر موارد مانند استفاده از هواپیمای بدون سرشین و یا سرنشین دار کوچک میتوان هزینه عملیات را کاهش داد بدون اینکه در نتیجه عملیات  تاثیر منفی داشته باشد

    همچنین نمی توان  تنها با تکیه بر یک بعد جنگ  ،نبرد نهایی را برد …. مثلا تنها با کمک اتش هوایی زیرا اگر اینچنین بود تا کنون در سوریه با حضورنیروی هوایی روسیه و سوریه جنگ تمام شده بود. نبرد با تروریستها  در روی زمین نهایی می شود و البته انهدام تاسیسات  ، خطوط ارتباطی  و انبارهای مهمات  انها و با نابودی   خودرو  و لجستیک انها از طریق هوا بسیار بسیار در روند جنگ تاثیر دارد .

    همچنین سلاح به تنهایی مهم نیست. فرمانده باید  بتواند  تمامی امکانات را برای پیروزی کنار هم جمع کند و از انها استفاده کند و سربازن نیز واقعا در کنار انگیزه اموزش لازم را دیده باشند

    در نهایت شجاعت خوب است، ایمان هم  خوب است ولی زمانی که امکانات(سخت افزاری و نرم افزاری)، اموزش  و فرمانده ای نباشد  افراد شجاع و با ایمان باید با اجساد خود مارا به پیروزی برسانند و نه با  امکانات خود

    نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۳۰ ساعت 11:55 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • جنگ یوم کیپور در اکتبر ۱۹۷۳، غافلگیری وحشتناکی بود که امنیت و حتی بقای اسرائیل را در خطر قرار داد. در پایان جنگ، اسرائیل ورق بازی را برگردانده و قاهره و دمشق را مورد تهدید قرار داده بود. اما با این حال، این چیزی نبود که شوک وارده بر مردم ر ا پس از جنگ کاهش دهد. همه این پرسش را در ذهن داشتند، چگونه چنین اتفاقی رخ داد؟ در نظر بسیاری از فرماندهان نظامی و رهبران سیاسی اسرائیل، این کشور شکست ناپذیر بود. اما این حس اعتماد بنفس بسرعت پس از جنگ از بین رفت. بیشتر بار تقصیرها بر شانه جامعه اطلاعاتی افتاد که ارزیابی درستی از طرح ریزی مصر و سوریه برای آغاز جنگ در ۶ اکتبر ۱۹۷۳ نداشتند.(برای اشنایی با نبرد یوم الکیپور  یا جنگ اکتبر اینجا را کلیک کنید)

    پیروزی اسرائیل در ۱۹۶۷ (جنگ شش روزه) باعث گسترش مرزهای آن به کرانه باختری، باریکه غزه، بلندی های جولان و صحرای سینا شده بود. اسرائیل ایستگاه های شنود الکترونیکی و هشدار زود هنگام در دره اردن در طول مرز مشترک با اردن مستقر کرده بود. بر کوه هورمون در بلند های جولان، سوریه را زیر نظر داشت و در کرانه شرقی کانال سوئز هم می توانست نیروهای مصری را در آن سوی کانال ببیند.

    از ۱۹۶۹؛ نیروی هوایی اسرائیل  با استفاده از پهپاد ها، از نیروی های مصری و سوری و سپس سربازان اردنی، عکسبرداری می کرد و آن ها را زیر نظر داشت. همچنین از ژولای ۱۹۶۹، نیروی هوایی اسرائیل در گیر سری عملیات های بمباران عمقی در سمت مصری دره رود نیل شد که با ادامه آن ها، مصر ان را جنگ فرسایشی اعلام کرد.

    در پاسخ به حملات نیروی هوایی اسرائیل، رئیس جمهور مصر «جمال عبد الناصر» از اتحاد جماهیر شوروی برای دفاع از آسمان مصر کمک خواست. شوروی بسرعت با ارسال آتشبارهای موشک سام (شامل سام ۳)، اسکادران های میگ ۲۱ همراه با خلبان و خدمه اهل شوروی، پاسخ درخواست را داد.

    شوروی از میگ ها برای پوشش هوایی سربازان مصری در طول کانال سوئز بهره برد، در حالی که تا جاییکه امکانش بود آتشبارهای سام را هم به اسرائیل نزدیک کرد. در ابتدا اسرائیل از درگیر شدن با خلبانان شوروی خودداری می کرد. اما در ژولای ۱۹۷۰ این موضوع تغییر کرد و در یک درگیری نیروی هوایی اسرائیل، ۴ یا ۵ میگ شوروی را در داگ فایت بر فراز کانال سوئز سرنگون کرد.

    در حالی که شوروی خود را عمیقاً درگیر دفاع از مصر کرده بود به اندازه ای که حتی با اسرائیل وارد زد و خورد می شد، آمریکا نگران یک درگیری بزرگ و راهبردی بود از همین رو بر پیمان آتش بس پافشاری می کرد. در این پیمان درخواست شده بود تا طرف های درگیر، مواضع خود را در ۷ آگوست ۱۹۷۰ تثبیت کنند. با وجود پذیرش آتش بس مصری ها بخشی از توافق نامه را با انتقال آتشبارهای سام به نزدیکی کرانه غربی رود نیل، در روز بعد زیر پا گذاشتند. مصری ها و شوروی ها بر این حساب کرده بودند که اسرائیل به زودی پس از امضای توافق نامه واکنش نشان نخواهد داد و اینچنین هم شد. نتیجه همین کار، چند سال بعد در روز های آغازین جنگ ۱۹۷۳ مشخص شد که موشک های زمین به هوای مصری، نیروی هوایی اسرائیل را در هم کوبیدند.

    در تابستان ۱۹۷۰، در حالی که اسرائیل درباره ی شکستن توافق نامه توسط مصری ها به واشنگتن شکایت می کرد، ری سلین (Rey Cline)؛ رئیس اداره اطلاعات به کاخ سفید گفت که ادعای اسرائیل، بی اساس است. زمانی که سفیر اسرائیل، ایژاک رابین (Yitzhak Robin) به وابسته نظامی اش ژنرال الی زیرا (Eli Zeira) درباره این موضوع گفت، زیرا به سرعت از تل آویو درخواست یک تفسیر کننده عکس و همچنین عکس های هوایی کرد که مواضع مصری ها در آن ها مشخص باشد. زمانی که موارد درخواستی به واشنگتن رسیدند، زیرا در کاخ سفید مدارک و شواهد را به نیکسون (Nixon) رئیس جمهور آمریکا نشان داد. نیکسون از آنچه می دید، خشمگین شد و به پنتاگون دستور داد تا نسبت به تحویل برخی از سلاح ها که پیشتر ممنوع بودند، به اسرائیل اقدام کنند.

    از اواسط ۱۹۷۳، سازمان اطلاعات نظامی اسرائیل تقریباً به طور کامل از نقشه های جنگی اعراب آگاه بود. آن ها می دانستند که لشگرهای دوم و سوم نیروی زمینی مصر تلاش خواهند کرد تا از کانال سوئز گذشته و تا عمق ۱۰ کیلومتری صحرای سینا نفوذ کنند. در پی هجوم نیروهای پیاده، لشگرهای زرهی مصر نیز از کانال سوئز گذشته و همه ی راه را تا گذرگاه میتلا و گیدی که نقطه ی راهبردی برای هر ارتشی در سیناست، پیشروی خواهند کرد. نیروی دریایی و چتر بازان نیز برای تصرف شرم الشیخ در جنوب سینا، اقدام خواهند کرد. امان (سازمان اطلاعات نظامی اسرائیل) همچنین جزئیات بسیاری از نقشه ی جنگی سوریه را نیز می دانست.

    اما تحلیلگران اسرائیلی بر این باور بودند که اعراب برای آغاز جنگ، جدی نیستند. حتی زمانی که همه ی شواهد دال بر این بود که اعراب آماده ی جنگ می شوند، تا زمانی که جنگ آغاز شد بسیاری از تحلیل گران اسرائیلی همچنان بر این باور بودند. اما چرا چنین چیزی اتفاق افتاد؟

    در اواخر ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰، تصور کلی بر این بود که اعراب برای مقابله با اسرائیل بی میل هستند. این تصور از آنجایی سرچشمه می گرفت که پیروزی در ۱۹۶۷ چنان قاطعانه و تمام کننده بود که اعراب در حال حاضر توان غلبه بر اسرائیل را ندارند. بدین ترتیب حتی زمانی که مشخص شد اعراب نیات خوبی در سر ندارند، تحلیل گران اسرائیلی هنوز بر این عقیده بودند که اعراب به واقع چنین نیات خصمانه ای ندارند.

    بخشی از این اعتماد بنفس اسرائیلی ها، درست زمانی که همه چیز آشکار بود؛ به فریب کاری سیاسی و نظامی اعراب بر می گشت.

    رئیس جمهور مصر انور سادات که پس از مرگ ناصر در ۱۹۷۰، جایگزین او شده بود؛ مرتباً در عموم درباره ی قصدش برای حمله به اسرائیل، صحبت می کرد. او سال ۱۹۷۱ را سال تصمیم خواند اما آن سال آمد و رفت و سادات کاری نکرد. در ۱۹۷۲ نیز او به اعلام نیات خصمانه خود نسبت به اسرائیل ادامه داد. به همین خاطر در سال ۱۹۷۳، در ذهن تحلیل گران اسرائیلی، سادات تنها به مردی تبدیل شده بود که تهدید هایی تو خالی داشت و دروغ می گفت.

    در سپتامبر و اکتبر ۱۹۷۳ که مصر واقعا در حال آماده سازی پیش از جنگ بود، در اسرائیل این باور وجود داشت که چنین نیست زیرا در گذشته نیز چنین هشدارهای اشتباهی را دریافت کرده بودند. وزرای مصری همواره از نیات صلح جویانه خود برای غرب می گفتند که بسیار هم تاثیر گذار بود. اما فریب نظامی مصر حتی از آن کار آمد تر بود. گزارش ها حاکی از آن بود که دانشجویان افسری دورهای آموزشی خود را دوباره در ۹ اکتبر از سر خواهند گرفت و افسران نیز راهی حج به مکه شده اند. در ۴ اکتبر، رسانه های مصری اعلام کردند که ۲۰ هزار نیروی ذخیره از خدمت مرخص شده اند. پیش از شروع حمله در صبح ۶ اکتبر، دسته ای خاص از سربازان مصری در طول کانال مستقر شدند؛ وظیفه ی آن ها این بود تا بدون تجهیزات در برابر دید اسرائیلی ها ظاهر شوند، در آب کانال شنا و ماهیگیری کنند و پرتقال بخورند. هدف از این کار، ادامه فریب ساعاتی پیش از حمله بود.

    تمامی این گزارش ها و حرکات همانطور که اعراب می خواستند، به گوش امان می رسید و آن ها کاملا موفق شده بودند اطلاعات نظامی اسرائیل را فریب دهند.

    علاوه بر این ها، مصر و سوریه درباره ی حفاظت از نقشه ی حمله ی قریب الوقوع شان بسیار محتاط بودند. در مصر، تنها سادات و وزیر دفاع تا پیش از ۱ اکتبر درباره ی جنگ می دانستند. در سوریه نیز تنها ۹ نفر که شامل رئیس جمهور اسد، وزیر دفاع، رئیس ستاد، فرمانده عملیات ها، فرمانده اطلاعات نظامی، فرمانده نیروی هوایی و فرمانده پدافند هوایی بودند؛ درباره ی حمله قریب الوقوع به اسرائیل می دانستند. فرماندهان عالی لشگرهای مصری تنها چند روز پیش از حمله در جلسه عالی نیروهای مسلح مصر از این حمله با خبر شدند. همتایان سوری آنان نیز در جلسه ای مشابه در دمشق، پی به این موضوع بردند. فرماندهان تیپ ها و گردان ها در هر دو ارتش در روز ۵ اکتبر و یا فردا، همان صبح روز حمله از جنگ با خبر شدند. بسیاری از افسران و سربازان سوری و مصری نیز تنها ساعاتی پیش از حمله، در جریان قرار گرفتند.

    همچنین رهبران سوریه و مصر نیز درباره ی جاسوسی اسرائیل بسیار محتاط بودند و هیچ پیامی درباره ی جنگ را با خطوط تلفن، تماس رادیویی و تلگرام رد و بدل نمی کردند.

    سوریه نیز در مقیاسی کمتر شروع به فریب کاری سیاسی کرد. بطور مثال رادیو دمشق در ۴ اکتبر اعلام کرد که اسد در ۱۰ اکتبر برای سفری ۹ روزه راهی استان های شرقی کشور خواهد شد.

    با این که مصر در حال انجام فریب کاری بود اما با این حال همه چیز  را به فریب  سرویس های اطلاعاتی دشمن وابسته نکرده بود. اطلاعات مصر برآورد کرده بود که اسرائیل ۳ تا ۱۵ روز پیش از آغاز جنگ، از حمله آگاه خواهد شد. همچنین آنها انتظار داشتند تا ضد حمله اسرائیل ۶ تا ۸ ساعت و در بهترین حالت ۲۴ ساعت پس از آغاز جنگ، رخ دهد. اما مصری ها در اشتباه بودند، اسرائیل در آگاهی از حمله بسیار کند عمل کرد و بر خلاف پیش بینی مصری ها، هیچ ضد حمله ای در پی حمله مصری ها که عملیات بدر نام داشت؛ تا ۲ روز بعد اتفاق نیفتاد.

    روز حمله در ۱۲ سپتامبر و یا حتی احتمالا در روز های نخست اکتبر، انتخاب شده بود. در هر صورت ساعت نهایی حمله که ۲ بعد از ظهر بود در ۳ اکتبر، مشخص شد سوریه ترجیح می داد حمله در طلوع آفتاب زمانی که خورشید پشت سر آن هاست آغاز شود، در حالی که مصر غروب آفتاب (احتمالا بخاطر خنکی هوا) را ترجیح می داد. به هر صورت توافق برای ساعت ۲ بعد از ظهر صورت گرفت.

    از اوایل آوریل و می ۱۹۷۳، ۶ ماه پیش از حمله ی مشترک مصر و سوریه در صحرای سینا و بلندی های جولان، اطلاعات اسرائیل به اندازه ی کافی شواهدی دال بر قصد مصر برای جنگ، در دست داشت. سادات در حال آماده سازی نیروهای خود برای عبور از سوئز بود، تجهیزات پل گذاری و عبور از موانع آبی را تهیه کرده و موشک های سام تهیه شده بودند تا از نیروهای پیش روی کننده در برابر حملات نیروی هوایی اسرائیل محافظت کنند.

    رئیس امان، الی زیرا بسیار مطمئن بود که بر اساس شواهد موجود، احتمال جنگ بسیار اندک است (باید توجه داشت که اسرائیل بیشتر از این چندین بار هشدارهای اشتباه و یا گمراه کننده دریافت کرده بود.) اما رئیس موساد، زوی زمیر (Zri Zamir) همچون رئیس ستاد دیوید العازر (David Elazar) و وزیر دفاع موشه دایان (Moshe Dayan)، نسبت به دیدگاه زیرا کمتر خوشبین بودند.

    آوریل و می بدون هیچ اتفاقی بجز یک آماده باش کوچک نیروهای ذخیره اسرائیلی، آمدند و رفتند. این آماده باش هزینه بر بود و چندان تأثیر گذار نبود. اما همانطور که بعد ها مشخص شد یک عامل بازدارندگی بود. در آگوست ۱۹۷۳، سوری ها حجم زیادی از سربازان و تسلیحات را به جبهه ی جولان انتقال دادند که همراه با شبکه ای قوی و در هم تنیده از موشک های ضد هوایی بود که آسمان فراز جولان را به خوبی فضای بالای سر نیروهای سوری پوشش می داد. امان نسبت به اینکه این موشک ها برای مقابله با نیروی هوایی اسرائیل هستند، بی اعتنا بود. و البته طبق روال سابق، هیچ چیز رخ نداد.

    پیش بینی اطلاعات نظامی اسرائیل بر این بود که هیچ جنگی در بهار و تابستان سال جاری (۱۹۷۳) رخ نخواهد داد. به همین منوال آن ها چنین تفکری را در پاییز هم داشتند که به نتایج فاجعه باری ختم شد.

    در ۷ آوریل ۱۹۶۷، دو ماه پیش از آغاز جنگ شش روزه، نیروی هوای اسرائیل شش جنگنده سوری را بدون تلفات بر فراز بلندی های جولان سرنگون کرد. در ۱۳ سپتامبر ۱۹۷۳، اسرائیل ۱۲ جنگنده ی سوری را در ازای از دست رفتن یک جنگنده خودی در جریان یک ماموریت شناسایی بر فراز قلمروی سوریه، سرنگون کرد. این رخداد که شباهت بسیاری به اتفاق ۶ سال پیش داشت، این باور را بوجود آورد که اسرائیل با اثبات دوباره توانایی هوایی خود، اعراب را سرجای خود نشانده است.

    این در حالی بود که اسرائیل هنوز هیچ تجربه ای از تاثیر دفاع موشکی اعراب نداشت.

    چند روز پس از نبرد هوایی بر فراز جولان، رئیس امان الی زیرا استدلال کرد که اعراب حتی قبل از سال ۱۹۷۵ به یک جنگ فرسایشی هم فکر نمی کنند.

    فریب مصری ها موفق شده بود تا فعالیت های خود را در قالب تمرین نظامی با نیت حفظ آمادگی نیروها جا بزند و به گونه ای وا نمود کند که قصد بدی پشت آن ها نیست. اما اقدامات سوری ها، نگران کننده تر بود. حتی پس از نبرد هوایی جولان، سوریه به ارسال نیروی بیشتر به جبهه ی جولان  ادامه می داد و این ها بهمراه لغو درخواست مرخصی و همچنین هشدار باش بخشی از نیروهای ذخیره بود. تمام این ها بویژه برای فرماندهی شمالی اسرائیل نگران کننده بودند. اما به دلیل همان تفکری که در ابتدا به آن اشاره شد. این باور وجود داشت که سوریه به تنهایی وارد جنگ نخواهد شد. از آنجایی که مصر نیز قصدی برای جنگ نداشت پس نیت سوریه در اصل خود، خصمانه نبود. این باور حتی پس از ارسال پیامی از سوی اطلاعات ایالات متحده مبنی بر احتمال حمله مشترک سوریه و مصر به قوت خود باقی ماند و واکنش اسرائیل تنها این بود که چیزی برای نگرانی وجود ندارد.

    با این اوصاف، اقدامات سوریه در دامنه های جولان به اندازه ی کافی برای عده ای نگران کننده بود تا نیروهای پیاده و تانک های بیشتری را تا انتهای سپتامبر، به بلندی های جولان ارسال کنند همین نیروهای پشتیبانی اندک، فرق میان شکست مطلق و حفظ خطوط جهبه را در هنگام هجوم دشمن، رقم زدند و این در حالی بود که اجازه همین نیروهای اندک نیز بسختی گرفته شده بود. رئیس موساد همچنین تلاش داشت تا به رئیس امان بفهماند که اکنون نگرانی اش با چیزی که در ۱۳ اکتبر برآورده شده بود، تفاوت دارد. رئیس موساد ظاهرا تلاش کرد تا نگرانی اش درباره اقدامات سوریه را با نخست وزیر گلدامایر (Golda Meir) در میان بگذارد اما او زمیر را به موشه دایان ارجاع داد. وزیر دفاع نیز دچار همان برآورد خوشبینانه ای شده بود که امان داشت و او نیز درآماده باش نیروهای ذخیره چندان سریع نبود.

    در تحقیقات بعمل آمده مشخص شد که پیش بینی امان درباره ی جنگ با شکست مواجه شده بود اما در این میان یکی از افسران تحت تاثیر همان تفکر کلی قرار نگرفته بود؛ ستوان  بنیامین سیمان – تاو (Binyamin Simon – Tov) ، یکی از نیروهای پایین رتبه اطلاعات نظامی اسرائیل. او استدلال کرده بود که گسترش مواضع و تمرین های نظامی مصر در طول کانال سوئز به نظر استتاری برای اقدام واقعی آن ها برای عبور از کانال است. زمانی که نخستین ارزیابی او رد شد، سیمون – تاو ارزیابی جامع تری را در ۳ اکتبر ارسال کرد. هر دوی ارزیابی هایش توسط مافوقش رد شد. با این که سیمون – تاو ارزیابی درستی داشت اما با این حال او در رده بندی نیروهای اسرائیل یک افسر پایین رتبه بود و صدای او به رده های بالایی نمی رسید.

    در ۴ اکتبر، رئیس موساد به هر دلیلی، نگران تر شد. در آن روز، مشاوران شوروی و خانواده هایشان مصر و سوریه را ترک کردند. در همین حال هواپیماهای ترابری که ظاهرا بار سلاح داشتند، در ۵ اکتبر در دمشق فرود آمدند. شب پیش از آن عکس های هوایی از حجم بی سابقه ای از تانک ها، نیروهای پیاده و موشک های سام تهیه شده بود. به شکلی عجیب افسران بخش تحقیق امان عکس ها را دارای عیب دانسته و حجم نیروهای دشمن را کمتر برآورد کردند.

    شاید یکی از جالب ترین جنبه های شکست امان در پیش بینی وقوع حمله به ۲۵ سپتامبر ۱۹۷۳، ۱۲ روز پیش از آغاز جنگ باز می گردد که گلدا مایر از جانب شاه حسین، پادشاه اردن؛ هشداری شخصی مبنی بر حمله ی قریب الوقوع مصر و سوریه دریافت می کند. اردن به نشانه اتحاد اعراب، شماری از نیروهای خود را به جبهه سوریه ارسال کرده بود اما با این حال در طول روز های جنگ، جبهه ی مرزی خود با اسرائیل را کاملا ساکن نگاه داشته بود. بهمین دلیل ارتش اسرائیل توانست تنها نیروی اندکی شامل ۲۸ تانک را در مرز اردن مستقر کند و تمرکز قوای هوایی و زمینی خود را بر تهدید مصر و سوریه متوجه کند.

    بعدتر در ۵ اکتبر، ساعت ۲:۳۰ بامداد؛ رئیس موساد تلگرامی از سوی یک منبع قابل اعتماد مبنی بر وقوع قطعی جنگ دریافت کرد. هیچ زمان و یا روز دقیقی اعلام نشده بود اما با این حال یک چیز آشکار بود، وقوع جنگ حتمی است. نامی از این منبع برده نشده و تنها چنین تصویف شد، “یک اسرائیلی بزرگ، بهترین ماموری که کشور در زمان جنگ داشته است. یک منبع معجزه آسا…” رئیس ستاد موساد اولین کسی که بطور رسمی پیام را دیده و اهمیت آن را درک کرد، بعد ها چنین گفت : ما هیچ گاه چنین چیزی نداشتیم.

    با این حال، رئیس موساد درباره ی پیام به گلدامایر، وزیر دفاع موشه رایان و رئیس ستاد ارتش چیزی نگفت. بلکه او رئیس امان را از محتویات پیام آگاه کرد و گفت که وقوع جنگ حتمی است. سپس رئیس موساد، زمیر؛ تصمیم گرفت شخصا به اروپا رفته و با منبع خود در شب ۵ اکتبر ملاقات داشته باشد. از این سو رئیس امان، زیرا؛ نیز پیش از اتخاذ هر تصمیمی، منتظر زمیر شد.

    در ۳:۴۵ بامداد ۶ اکتبر، زمیر در یکی از سفارت خانه های نامشخص اسرائیل در اروپا با یک خط تلفن عادی (چون تعطیلات یوم کیپور فرا رسیده بود، هیچ یک از کارکنان رمز نگاری بر سر کار نبودند.) با رئیس امان تماس گرفت و به او گفت در غروب امروز، جنگ آغاز خواهد شد. بعد ها تحلیل ها نشان داد که پیام در راه رسیدن به رهبران رده بالای سیاسی و نظامی اسرائیل مورد تحریف قرار گرفته و بجای آنکه اعلام شود حمله در ساعت های بعد از ظهر و یا پیش از غروب آفتاب صورت خواهد گرفت، تبدیل به آن شد که بطور قطع حمله در غروب آفتاب رخ خواهد داد. غروب آفتاب در ۶ اکتبر، ۵:۲۰ بعد از ظهر بود اما با این حال تبدیل به ۶ بعد از ظهر شد. فارغ از اشتباه زمانی، منبع اعلام کرده بود که حمله همزمان و توسط هر دوی نیروهای مصر و سوریه صورت خواهد گرفت.

    حمله در ۶ عصر صورت نگرفت بلکه در ۱:۵۵ بعد از ظهر رخ داد و اسرائیل اصلا آمادگی آن را نداشت. در بلندی های جولان، ۱۴۰۰ تانک و بیش از ۱۰۰۰ آتشبار توپخانه سوری در مقابل ۱۷۷ تانک و تنها ۵۰ آتشبار توپخانه اسرائیل قرار گرفتند که شماری از آن ها نیز جزئی از نیروهایی بودند که در دقایق آخر رسیده بودند. نیروهای مصری به آسانی از سوئز گذشته و بر پدافند اسرائیل چیره شدند و به سرعت دست به ایجاد یک سرپل در عمق ۱۰ کیلومتری صحرای سینا کردند.

    اسرائیل نبرد سرسختانه ای در بلند های جولان ترتیب داد و از شکست، موقعیت خود را در ۷ اکتبر به تسخیر مجدد بیشتر بخش های بلندی های جولان تغییر دادند. اما با این حال سوری ها به پیشروی خود بسوی جلیله ادامه دادند که باعث بوجود آمدن وحشت زیادی در میان شهرک نشین های شمال اسرائیل شد.

    در جبهه سینا نیز، مصر نزدیک بود تا گذرگاه راهبردی میتلا و گیدی را پیش از رسیدن نیروهای ذخیره کافی اسرائیل برای دفاع از مرز های جنوبی اسرائیل تصرف کند. اما ضعف امان تنها در پیش بینی حمله دشمن نبود. آنها بشکلی جدی توانایی موشک های ضد تانک ساگر را که نیرهای پیاده مصری استفاده می کردند، دست کم گرفته بودند. همچنین آنها قدرت موشک های سام را چندان خطر جدی برآورد نکرده بودند. سلاحی که چه در جبهه مصر و چه در جبهه سوریه، نیروی هوایی اسرائیل را در هم کوبید.

    امان چندان کمکی به پیش برد جنگ نکرد و این تنها شجاعت، نبوغ و رهبری فرماندهان و سربازان نیروهای مسلح اسرائیل بود که توانست ورق جنگ را در سینا و جبهه ی جولان برگرداند. ظرف دو روز نتیجه ی جنگ در جولان عوض شد بیش از یک هفته نیز زمان برد تا اسرائیل توانست نیروهای مصری را در هم بکوبد، از کانال سوئز بگذرد و عقبه نیروهای دشمنی را مورد حمله قرار دهد. در اواخر اکتبر، قاهره و مصر زیر تیغ تهدید اسرائیل قرار داشتند و اگر تهدید شوروی مبنی بر حمله ی اتمی و دخالت ابر قدرت ها نبود، اسرائیل می رفت تا برای همیشه بخطر این دو دشمن پایان دهد.

    زمانی که جنگ پایان یافت، شکست و اعمال اطلاعات نظامی فراموش نشد. درس های بسیاری آموخته شد و افراد بسیاری بخاطر کوتاهی از کار برکنار شدند. در سال ۱۹۸۲ در جریان حمله ی اسرائیل به لبنان، امان بخوبی عمل کرد و بسیاری از اقدامات و توانایی های سوریه را پیش بینی و به انهدام آنها کمک شایانی کرد.

    اما درسی که اسرائیل از حمله ی سال ۱۹۷۳ گرفت، بسیار مهم بود آنها دریافتند که تصورات غلط و حتی غرور به آسانی می تواند رهبران سیاسی و نظامی شان را تحت سلطه درآورد و این آنها را در برابر آنچه که با حمله ی مصری ها و سوری ها رخ داد، آسیب پذیر کرده بود.

    نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۳۰ ساعت 11:51 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • پس از پایان جنگ شش ماهه لبنان در سال ۱۹۸۲ ، سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) مقر فرماندهی خود را از لبنان به تونس انتقال داد. از این‌رو راه ارتباطی اعضای ساف از طریق خطوط دریایی بود. اسراییل به منظور رهیگری افراد ساف، چندین واحد گشتی را در به صورت نامحسوس در منطقه بین لارناکا (قبرس) و بیروت مستقر نمود تا از این طریق بتواند اعضای مقاومت را شناسایی و در صورت لزوم دستگیر نماید. از این‌رو بارها اقدام به توقیف و بازرسی شناور هایی که در این منطقه تردد می‌کردند، می‌نمود و افراد مظنون به اعضای ساف را بازداشت می‌کرد. در ۱۳ام سپتامبر ۱۹۸۵ در یکی از این بازرسی ها توسط یکی از شناورهای اسراییلی، اعضای موساد موفق یه شناسایی یکی از فرماندهان ارشد ساف به نام فیصل ابو شراع شد. موساد ابوشراع را به اسراییل منتقل کرد و او پس از بازجویی، با حکم دادگاه به سال‌ها زندان محکوم شد.

    دو هفته بعد از این ماجرا در ۲۵ سپتامبر مصادف با عید یوم کیپور، سه فرد مسلح به ای کی ۴۷، سه اسراییلی را که درون شناوری تفریحی در نزدیکی بندر لارناکای قبرس لنگر انداخته بودند، دستگیر و سپس به قتل رساندند. پلیس قبرس در اقدامی سه مرد شرکت کننده در این کشتار را دستگیر و برای محاکمه به زندان انداخت که دو نفر از آنها فلسطینی و دیگری انگلیسی بود. اسراییل انگیزه این عملیات تروریستی را اقدامی تلافی جویانه علیه دستگیری ابوشراع که توسط شناوری کوچک از قبرس به لبنان سفر میکرد، برآورد کرد و اینکه سه فرد اسراییلی کشته شده به اشتباه افراد موساد تلقی شده بودند که رفت و آمد شناور های فلسطینی را رصد میکردند. این اقدام موجب برانگیختن ترس و وحشت بین شهروندان اسراییلی شد.

    هرچند ساف مسئولیت حمله را بر عهده نگرفت، دولت اسراییل سرانجام متقاعد شد که حمله کار نیروی هفده بوده، نیرویی که به طور مستقیم از یاسر عرفات دستور می‌گرفت و حفاظت از شخصیت‌های ساف را بر عهده داشت. کابینه اسراییل نشستی را در ۲۶ سپتامبر برگزار کرد تا تصمیم لازم برای اقدامات تلافی جویانه به این حمله به سریع ترین راه ممکن اخذ نماید. عزر وایزمن، یکی از اعضای کابینه، مخالف هرگونه حمله توسط نیروی هوایی بود زیرا به نظر او، چنین یورشی، اقدامی گسترده و نامتناسب با کشته شدن سه نفر بود و می‌توانست تلاش‌های اخیر حسین بن طلال، پادشاه اردن، در راستای صلح در منطقه را نابود کند. از طرفی آیرییل شارون خواستار حمله به مقر معاون یاسر عرفات در عمان پایتخت اردن بود. درنهایت اسحاق رابین، وزیر دفاع اسرائیل  از بین پیشنهادهای مطرح شده، حمله به مقر ساف در تونس را برگزید. عملیات پای چوبی نام گذاری شدو اجرای آن به اسکادران Spearhead در پایگاه تل نف واگذار شد.

    به دنبال این حادثه، مطبوعات عربی هشدارهای زیادی از امکان اقدامات تلافی جویانه اسرائیل منتشر کرد که بسیاری از این داستان ها توسط LAP، بخش جنگ روانی موساد طرح ریزی شده بود. تونس با توجه به خبرهای پخش شده در مطبوعات، نگرانی خود از اینکه ممکن است توسط اسرائیل مورد حمله فرار گیرد را به ایالات متحده ابراز کرد. با این حال، به گفته یک مقام عالی رتبه تونس ایالات متحده آمریکا خاطرنشان کرد که هیچ دلیلی برای نگرانی وجود دارد.

    با دریافت دستور طرح ریزی عملیات توسط پایگاه تل نف،  بسیاری از خلبانان پایگاه خواهان شرکت در عملیات بودند از جمله خود فرمانده پایگاه، سرتیپ گیورا، که پس از قبول اطاعت محض از دستورات فرمانده پروازی که دارای درجه ای پایین تر از گیورا بود، موفق به کسب اجازه شرکت در عملیات شد. افراد شرکت کننده در عملیات از بهترین های موجود انتخاب شدند و بسیاری از آنها در کارنامه خود دارای شکار میگ بودند.

    عملیات برای روز یکم اکتبر زمان بندی شد. روز حمله به قصد در وسط هفته قرار داده شده بود تا از میزان تلفات احتمالی به افراد غیر نظامی که بیشتر آنها توریست بازدیدکننده از ساحل بودند، جلوگیری شود.

    برای موفقیت در عملیات لازم بود که عملیات دور از چشم رادارهای کشورهای افریقای شمالی، سوریه و حتی ناوهای ایالات متحده که در دریایی مدترانه گشت‌زنی میکردند، صورت گیرد. در نتیجه تصمیم بر آن شد که پرواز ها در ارتفاع پایین و در مسیری بسیار دورتر از فاصله ی مستقیم تا هدف صورت پذیرد. مشکل دیگر واقع شدن مقر ساف در یک مکان پرجمعیت بود و از این رو نیاز به دقت عمل بالایی در بمباران هوایی داشت و لازمه آن در اختیار داشتن محل دقیق مقر ساف و سامانه های دفاع هوایی موجود در منطقه بود.

    اطلاعات لازم برای حمله توسط جاناتان پولارد جاسوس اسراییلی که یکی از کارمندان بخش اطلاعات نیروی دریایی آمریکا بود فراهم  گردید که شامل تصاویر ماهواره جاسوسی از مقر ساف در تونس و همچنین محل و نوع سامانه های دفاع هوایی لیبی، مصر و تونس بود. این اطلاعات امکان حمله دقیق به مقر ساف بدون شناسایی شدن توسط رادارهای این سه کشور را امکان پذیر میکرد.

    Jonathan_Pollard

    تصویری از جاناتان پولارد، کارمند بخش اطلاعات نیروی دریایی ایالات متحده که اطلاعات لازم برای حمله به مقر ساف را در اختیار اسراییل قرار داد.

    فرمانده وقت نیروی هوایی اسراییل، آموس لاپیدت، مقابله نیروی هوایی تونس در مقابل ایگل ها را بسیار اندک و ضعیف برآورد کرد. با این وجود یک شناور اسراییلی حامل هلی‌کوپتر قبل از عملیات در نزدیکی سواحل مالت مستقر شد تا در موارد اضطراری و اجکت خلبانان برای انجام عملیات جست‌جو و نجات اقدام نماید.

    بر خلاف عملیات اپرا که از هشت فروند F-16 و با پشتیبانی هوایی شش فروند F-15 برای بمباران راکتور اتمی عراق استفاده شد، به دلیل مسافت بسیار زیاد هدف در این عملیات، حمله زمینی به F-15 واگذار شد. هواپیمای F-15 درمدل های ای تا دی، با قابلیت حمله زمینی بسیار محدود و نادقیق طراحی شده بودند و تنها توانایی رهاسازی بمب های سقوط آزاد مارک هشتاد را داشتند. استفاده از بمب های سقوط آزاد مارک هشتاد امکان فراهم آوردن دقت لازم برای بمباران هدف در عملیاتی به مهمی عملیات پای چوبی را فراهم نمیکرد.

    از اینرو شش فروند F-15 مدل دی شرکت کننده در عملیات،  هر کدام مسلح به یک بمب سرشی هدایت اپتیکی دوهزار پوندیGBU-15 شدند که توسط صندلی عقب ایگل دی و با استفاده از غلاف دیتالینک دوطرفه AN/AXQ-144 که در جایگاه مرکزی ایگل نصب شده بود،  هدایت می‌شد. تغییرات لازم برای نصب مهمات هدایت دقیق نظیر GBU-15 توسط صنایع اسراییل در سال ۱۹۸۳۳ صورت پذیرفته بود ولی تا آن لحظه تنها در عملیات‌های تمرینی مورد استفاده قرار گرفته بود.

    GBU-15

    بمب GBU-15 در صورت رهاسازی از ارتفاع چهل هزار پایی دارای بردی معادل ۲۴ مایل است. ولی در عمل معمولا در ارتفاع حدود ۲۵ هزارپایی رها شده و بردی بین ۱۲ تا ۱۵ مایل دارد.

    دو هواپیمای دیگر شرکت کننده در عملیات از نوع F-15 مدل سی بودند که قرار بود آخر از همه بر روی هدف قرار گیرند و هر کدام به شش بمب ۵۰۰ پوندی متصل به رک رهاساز چندگانه “تر” که جایگاه های مرکزی ایگل پشت سر هم نصب شده بود، تسلیح شدند.

    علاوه بر تسلیحات هوا به زمین، به منظور مقابله با تهدیدات هوایی نیاز بود که ایگل‌ها تسلیحات هوا به هوا به همراه خود حمل نمایند. لذا ایگل های مدل دی [که هر کدام یک بمب GBU-15 در زیر بال چپ خود حمل میکردند] مسلح به دو تیر موشک نیمه فعال AIM-7 اسپارو زیر بدنه سمت راست و دو تیر موشک گرمایاب کوتاه برد AIM-9 سایدواندر نصب شده بر روی رک LAU-115 در زیر بال راست شدند. دو ایگل مدل سی نیز هر کدام ۴ تیر موشک سایدواندر در زیر بال و ۴ تیر موشک اسپارو در زیر بدنه به صورت متقارن حمل میکردند. همچنین خشاب توپ ۲۰ میلی متری ایگل ها نیز با تمام ظرفیت یعنی ۵۱۰ گلوله پر شده بود [۹۴۰ گلوله در مدل سی].

    روز بعد از طرح ریزی حمله، عملیاتی تمرینی برای انجام سوخت گیری هوایی و رهاسازی مهمات هدایت دقیق برگزار شد تا خلبانان آمادگی لازم را بدست آورند.

    Checking

    خدمه زمینی در حال چک کردن جی بو یو ۱۵

    در بریفینگ نهایی، گفته شد که در صورتی که دید مناسب بر روی اهداف موجود نباشد، عملیات کنسل شود تا هم از تلفات غیر نظامی جلوگیری شود و هم امکان پاسخ کوبنده به هدر نرود. تمامی نشانه های شناسایی بر روی بدنه ایگل‌ها قبل از عملیات پاک شده بود، تا از شناسایی ها در صورت کنسل شدن عملیات بر فراز تونس جلوگیری شود.

    روز عملیات:

    با تکمیل شدن آمادگی های لازم، در صبحگاه یکم اکتبر، خدمه پروازی برای آغاز دور بردترین بمباران نیروی هوای اسرائیل به سمت جت های خود روانه شدند. در آن زمان این عملیات با مسافتی حدود ۱۲۸۰ از مرزهای اسراییل، دوربردترین عملیات بمباران نیروی هوایی اسراییل بود که با وجود مزیت پایداری بالای ایگل ها ممکن شده بود. بخصوص مدل های سی و دی که نسبت به مدل های قبلی قابلیت حمل مخزن سوخت داخلی ۲۰۰۰ پوندی اضافه را داشتند.

    از دیگر عوامل امکان پذیری این حمله، قابلیت سوخت گیری هوایی جدید نیروی هوایی بود که توسط دو فروند کا سی ۷۰۷ به  عنوان تانکر سوخت‌رسان و پست هدایت و کنترل برای عملیات مورد استفاده قرار گرفتند.

    take-off

    تصویری از یکی از ایگل مدل دی در حال بلند شدن از باند پایگاه تل نف. بمب هدایت اپتیکی GBU-15 در زیر بال چپ مشهود است.

    ۱۰ استرایک ایگل درساعت ۸ به وقت محلی از باند پرواز برخواستند. دقایقی پس از شروع عملیات اولین نفص فنی رخ داد و یکی از نمایشگر‌های چند منظوره ایگل شماره ۵ [ فرمانده دسته دسته پروازی] از کار افتاد. ایگل ها پس از یک ساعت پرواز بر روی دریایی مدیترانه با دو فروند بویینگ ۷۰۷ ملاقات و اقدام به سوخت گیری هوایی کردند. دو فروند از دسته پروازی نقش ذخیره عملیات را بر عهده داشتند و دسته پروازی را تا نقطه ی سوخت گیری همراهی می‌کردند تا در صورت بروز نقص فنی و یا بروز مشکل در سوخت گیری هوایی جایگزین شوند که پس از سوخت گیری موفق همه ایگل‌ها، به پایگاه بازگشتند و هشت فروند ایگل دیگر در حالی که هر کدام حالا ۱۳٫۵ تن سوخت حمل میکرد، مسیر خود را به سمت سمت تونس اصلاح نمودند. [همان طور که گفته شد، ایگل شماره ۵ نقش فرمانده عملیات را بر عهده داشت و از این رو به توسط ایگل‌های ذخیره جایگزین نشد].

    refueling

    سوختگیری اولیه ایگل ها بر روی دریایی مدیترانه از کی سی ۷۰۷ نیروی هوایی اسراییل

    تانکر ها نیز پس از اتمام سوخت رسانی بر روی دریای یونان منتظر ماندند تا با بیرون بودن از عمق دریای مدیترانه، توسط رادارهای دوربرد مصر که دریای مدیترنانه را رصد میکردند، دیده نشوند و بتواند با بازگشت ایگل ها عملیات سوخت رسانی را بار دیگر انجام دهند.

    پس از رسیدن به چک پوینت مشخص، ایگل ها به دو ده دسته پروازی با فاصله زمانی ۴ دقیقه تقسیم شدند. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که نقص فنی دوم رخ داد و سیستم رهاسازی بمب ایگل شماره ۳  در حالی که خدمه در حال چک کردن آن برای اجرای حمله بود، از کار افتاد. از آنجایی که به هر ایگل، هدف مشخصی در مقر ساف تخصیص داده شده بود، هیچ گونه پشتیبانی برای اینکه هدف ایگل شماره ۳ را مورد حمله قرار دهد، وجود نداشت. خدمه پروازی سریعا تخصیص دوباره هدف ها را مورد بحث گذاشتند که درنهایت تصمیم بر آن شد که نقشه قبلی را دنبال کنند.

    در ساعت ۱۱ به وقت محلی بعد از آنکه دسته پروازی اول به فاصله مورد نظر تا هدف رسیدند، سه ایگل دی بمب هدایت اپتیکی خود را به سمت هدف های خود رها کرده و ۱۸۰ درجه تغییر مسیر دادند. حدود ۹۰ ثانیه بعد سه اصابت موفقیت آمیز رخ داد. به علت وجود باد شمال ابتدا ساختمان های جنوبی مورد حمله قرار گرفتند تا دود حاصل انفجار مانع دید حمله موج دوم به ساختمان های باقی مانده نشود. سپس دسته پروازی دوم به فاصله مورد نظر رسید و ایگل های شماره ۵ و ۶ بمب های خود را رها کردند که تنها بمب هدایت دقیق ایگل اول به هدف اصابت کرد و GBU-15 رها شده از ایگل شماره ۶ هدف را از دست داد. ایگل شماره ۵ بعد از رهاسازی بمب خود به دو ایگل سی باقی مانده که بمب های سقوط آزاد مارک ۸۲ حمل میکردند ملحق شد از فاصله مناسب مواضع را برای حمله آخر مشخص کرده و همچنین تصاویری برای تخمین میزان خسارت وارده به مجموعه ثبت کند.

    در موج آخر حمله، ایگل شماره ۸ با موفقیت ۶ بمب مارک ۸۲ خود را به سمت هدف خود رها کرد. با این وجود ایگل شماره ۷ به علت دود و گردخاک حاصل از انفجارات موفق به پیدا کردن هدف خود نشد و در نتیجه به همراه رهبر دسته پروازی در آسمان تونس گردش کردند و در نهایت از جهتی دیگر مهمات خود را با موفقت بر سر هدف مشخص شده رها کردند. کل زمانی که ایگل ها بر روی هدف خود بودند و اقدام به بمباران کردند، تنها ۶ دقیقه طول انجامید و پس از آن دو ایگل آخر (شماره ۵ و ۷) به سمت شرق تغییر مسیر دادند.

    Destruction

    تصویری که از برخورد بمب های مارک ۸۲ با مقر ساف که توسط سرنشین عقب ایگل شماره ۵ گرفته شده است

    در عملیات، خوشبختانه! با توجه به محرمانه بودن عملیات و استفاده از اصل غافل گیری هیچ گونه مقاومتی از طرف سامانه های دفاع هوایی موجود در منطقه صورت نگرفت و ایگل ها به هیچ جنگنده یا رهگیری برخورد نکردند. با اینکه خبر حمله به سرعت توسط خبرگزاری ها از جمله بی بی سی پخش شد و هنوز ایگل ها در راه خود به سمت آشیانه بودند، هیچ هواپیمایی برای رهگیری آنها به هوا  برنخواست و ایگل ها پس از سوخت گیری مجدد هوایی از بویینگ ۷۰۷، پس از ۶ ساعت پرواز مداوم به پایگاه تل نف رسیدند.

    تمام خدمه زمینی در پایگاه منتظر بازگشت ایگل ها بودند و ایگل ها  پس از رسیدن به آشیانه قبل از فرود آمدن یک با دور پایگاه چرخیدند تا قدردانی خود را به خدمه زمینی که بسیاری از آنها تا قبل از اعلام اخبار از چون و چرایی عملیات بی اطلاع بودند، برسانند.

    return of eagles

    تصویری از ایگل ها در راه بازگشت به آشیانه. همانطور که مشخص است تمامی علائم شناسایی بر روی بدنه با رنگ پوشانده شده است.

    برای نیروی هوایی اسراییل این عملیات یک موفقیت بسیار بزرگ بود. بر اثر حمله، مقر ساف به صورت کامل نابود شد. با این وجود یاسر عرفات، رهبر ساف در آن زمان در مقر حضور نداشت و جان سالم بدر برد. اسراییل ادعا نمود که در این حمله حدود ۶۰ عضو ساف از جمله تعدادی از رهبران نیروی  ۱۷ و تغدادی از محافظان یاسر عرفات کشته شدند. علاوه بر این حمله باعث کشته شدن تعداد زیادی افراد غیر نظامی ای که در محل حضور داشتند شد. به اساس منبع ای دیگر، ۵۶ فلسطینی و ۱۵ تونسیایی کشته و صدها تن زخمی شدند. منابع بیمارستانی تعداد کشته و زخمی شدگان را به ترتیب ۴۷ و ۵۶ تن اعلام کرد.

    این حمله وحشیانه با فاصله ۱۲۸۰ مایل دورتر از مرز های اسراییل به یک سرزمین دیگر، تخطی آشکار از منشور سازمان ملل و یک حمله تروریستی محسوب میشد.

    Wooden leg Op route

    مسیر تخمینی بازگشت ایگل ها پس از بمباران مقر ساف

    حمله به تونس سروصدای زیادی حتی در ایالات متحده که از متحد اصلی اسراییل بود، برپا کرد. با این وجود با برجسب گذاری این حمله به عنوان یک اقدام تلافی جویانه قانونی به ترورسیم، دولت ریگان اعلام کرد که این حمله را نمی توان محکوم کرد. از این رو این حمله باعث آسیب دیدن روابط بین دولت ریگان و دولت حبیب بورقیبه رییس جمهور تونس شد. تونس باور داشت که ایالات متحده از این حمله با خبر بوده و حتی در آن همکاری داشته است. از این رو درصدد قطع روابط دیپلماتیک بر آمد.

    مصر نیز مذاکرات خود را با اسراییل بر سر شهر مرزی مورد مناقشه یعنی تابا رو معوق گردانید. با این وجود شیمون پرس نخست وزیر اسراییل اعلام کرد که این حمله تنها یک دفاع از خود بوده است [به نظر میرسد اسراییل بر این باور است که بهترین دفاع حمله است].

    از طرف دیگر موفقیت آشکار ایگل ها در حمله زمینی، به عنوان یک بازدارنده دیگر در کنار برتری هوایی این جنگنده، برای کشورهای همسایه اسراییل محسوب میشد.

    جوانان تونسی روز بعد در مقابل سفارت امریکا راهپیمایی کردند و شعار هایی از جمله “ریگان بزدل” و “همدست صیهونیست ” سر دادند. در کرانه باختری نیز فلسطینان به اعتراض برخواستند. ساف به قول از یاسر عرفات بمباران انجام شده را نه حمله اسراییل، بلکه حمله اسراییلی امریکایی خواند. [عجب]

    واکنش جهان به حمله:

    پس از همگانی شدن وقوع حمله، کشورهای سراسر دنیا، بر این برآمدند تا اسراییل را محکوم نمایند. فرانسه با ادعای اینکه این حمله تجاوز به سرزمین مستقل و صلح طلب تونس میباشد، اسراییل را محکوم کرد. بریتانیای کبیر، با بیان اینکه حتی با وجود ارتباط بین ساف و واقعه ی انجام گرفته شده در قبرس [کشته شدن سه اسراییلی]، اسراییل حق نداشته است تا خاک تونس را مورد حمله قرار دهد.

    جماهیر شوروی خواستار درخواست سازمان ملل برای دریافت غرامت سنگین از اسراییل شد تا این امر متظمن عدم تکرار این حمله متجاوزانه در آینده شود. چین، ترکیه، دانمارک و استرالیا نیز به طور عمومی حمله اسراییل را محکوم کردند. وقتی اسحاق شمیر، وزیر امور خارجه اسراییل، در مجمع عمومی سازمان ملل برای بیان دفاع در مورد اقدام کشور خود حاضر شد، بسیاری از نمایندگان مجمع را به نشانه اعتراض ترک نمودند. تمامی ملل عرب به غیر از مصر از جلسه خارج شدند و که خروج با همراهی نمایندگان ایران، ویتنام، نیکاراگوئه افغانستان، آلمان شرقی، [شیراز] و تعدادی از ملل افریقایی همراه شد. از کشورهای بلوک شرق از جمله جماهیر شوروی نیز تنها یکی از اعضای پایین رتبه از نمایندگان آنها در مجمع باقی ماند.

    ایالات متحده از طرف دیگر، موضع خود را نسبت به این حمله نامعلوم اعلام نمود. ابتدا سخنگوی کاخ سفید لاری اسپیکز اعلام کرد که حمله یک پاسخ مشروع به حمله تروریستی بوده است. رییس جمهور ریگان نیز در ابتدا به ظاهر موافق با حمله بود و از این رو بیان داشت که اسراییل هم مانند هر ملتی در جهان، در صورت تشخیص عوامل مسئول به حمله تروریستی، حق مقابله به مثل دارد.

    این اظهار نظر ایالات متحده با خشم رییس جمهور تونس مواجهه شد و حبیب بورقیبه موضع گیری ایالات متحده را مخالف قوانین بین المللی و اخلاقی دانست و این امر باعث لطمه دیدن روابط موجود بین تونس و امریگا گردید. لازم به ذکر است که ایالات متحده نقص اساسی ای در متقاعد کردن تونس برای پذیرش برپاسازی مقر ساف در تونس داشت و حالا از حمله ترورسیتی آشکار اسراییل که موجب کشتهو زخمی شدن تعداد زیادی از شهروندان تونسیایی شده بود، چشم پوشی میکرد.

    پس از بیانات رییس جمهور تونس، ایالات متحده به سرعت موضع گیری اولیه خود را تغییر داد و اظهار داشت که نسبت به حمله نگران است [از حالت سینگل به کامپلیکیت تغییر موضع داد]. در موضع گیری جدید کاخ سفید حمله را به صورت “قابل درک به عنوان نوعی دفاع از خود” بیان کرد و درنهایت اعلام کرد که از بمباران نمی توان چشم پوشی کرد.

    با این وجود جورج شولتز، وزیر امور خارجه ایالات متحده طی پیامی پنهانی به اسراییل اعلام نمود که ایالات متحده نسبت اقدام متقابل نسبت به اقدامات تروریستی متعهد باقی می ماند و حمله اسراییل تنها یک اقدام دفاع از خود مشروع مدر مقابل یک سری تحرکات ترورستی با دستور ساف بوده است. ریگان همچنین به طور محرمانه اعلام نمود که حمله اسراییل توجیه شده است.

    پاسخ اسراییل:

    اسراییل در همان ابتدا، از قدام خود به عنوان یک اقدام دفاع از خود علیه عملیات های تروریستی ساف، دفاع کرد. شیمون پرس نخست وزیر اسراییل به طور صریح بیان نمود: ” این حمله یک اقدام دفاع از خود بوده است.”. رابین، وزیر دفاع نیز اعلام نمود که حمله با این هدف صورت گرفته است که به ترورست ها نشان دهد که دست بلند تلافی جویانه اسراییل در هرجایی که باشند، خواهد رسید.

    سازمان ملل:

    در دوم اکتبر ۱۹۸۵، تونس قبل از شورای امنیت سازمان ملل سخنرانی کرد و اسراییل را به ارتکاب  تجاوز آشکار و خشن متهم نمود. تونس از شورای امنیت تقاضا نمود که دولت اسراییل را محکوم نماید و مجبور به پرداخت غرامت نماید. نماینده اسراییل به دفاع از اقدام دولت خود به عنوان یک عملی دفاعی پرداخت. او مقر ساف در تونس را به برنامه ریزی و اجرای بیش از ۶۰۰ حمله در سال قبل که منجر به کشته و زخمی شدن بیش از ۷۵۰ شهروند اسراییلی متهم نمود. او همچنین اعلام نمود که نیروی ۱۷، مسئول کشته شدن سه شهروند اسراییلی در نزدیکی لارناکا بوده و در زمان حمله ی اسراییل در مقر ساف در تونس بوده اند.  از اینرو، تونس مسئول جلوگیری از چنین اقدامات تروریستی در سرزمین خود بوده است و لذا حمله سراییل به مرکز عصبی این عملیات های ترورسیتی یعنی مقر ساف در تونس اقدامی توجیه پذیر است و تلافات غیرنظامی سهوا و کاملا غیر عمدی بوده است.

    پس از آن، اعضای شورای امنیت یکی پس از دیگری سخنرانی کردند و حمله اسراییل را محکوم نمودند. علاوه بر شورای امنیت، ملل عربی و همچنین کشورهایی چون فرانسه، چین، جماهیر شوروی، بریتانیای کبیر، استرالیا و دانمارک نیز این حمله را محکوم کردند.

    در چهارم اکتبر، شورای امنیت در قطعنامه ای به شماره ۵۷۳، رای به محکومیت دولت اسراییل داد. به غیر از ایالات متحده که رای منتفی داد، بقیه اعضا رای مثبت به قطعنامه دادند.

    این قطعنامه اسراییل را به خاطر تجاوز مسلحانه به شدت محکوم نمود و خواستار آن شد که اسراییل از انجام چنین اقدامی در آینده خودداری نماید. همچنین حق درخواست خسارت برای جانباختگان و ویرانی به وجود آمده دارایی های تونس به آن کشور داده شد. این محکومیت اولین محکومیت اسراییل بعد عملیات اوسیراک به نیروگاه اتمی عراق بود.

    ساف:

    حمله به تونس عواقب سیاسی و نظامی زیادی برای ساف نیز داشت. رابطه ی بین ساف و تونس بدتر شد و ساف برای پیدا کردن مکان تازه ای برای برپاسازی مقر با مشکل مواجه شد و بارها کشورها دست رد به سینه ساف زدند شنید. با توجه به هرکی به هرکی بودن سازمان ملل و عدم رسیدگی به اتهامات اسراییل، کشورهای مورد درخواست از حمله ی اسراییل به خاک خود وحشت داشتند.

    جنگاوران:

    علاوه بر مسافت بسیار زیاد عملیات که مثال زدنی است(تقریبا دو برابر مسافت عملیات حمله به اچ۳)، قابلیت تغییر کاربری F-15 به یک هواپیمای دارای قابلیت حمله ی دقیق زمینی یک امر تاریخی است و تا قبل از این، قابلیت عظیم حمله زمینی توسط F-15 توسط هیچ کدام از کاربران این هواپیما به جز اسراییل به این شکل مورد استفاده قرار نگرفته بود. از اینرو موفقیت بمباران دوربرد توسط ایگلهای اسراییل را شاید بتوان الهام بخش ایالات متحده برای سرمایه گزاری و ساخت مدل حمله زمینی ایگل یعنی استرایک ایگل دانست.

    نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۳۰ ساعت 11:49 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • در سال ۱۹۳۵ وزارت دفاع المان نیاز خود را به یک  شکار  پیشرفته اعلام کرد. چندین طرح به وزرات دفاع پیشنهاد شد که دو عدد از انها طرحی با نام فوک ولف ۱۵۹ و دیگری طرحی با نام میشراسمیت ۱۰۹ بود.طی ارزیابی ها  در ۱۲ مارس  سال ۱۹۳۶ نیروی هوایی میشراسمیت ۱۰۹ را انتخاب کرد که  بعدها تبدیل  به بهترین شکاری نازی ها  در جنگ دوم جهانی شد

    اگرچه طرح فوک ولف ۱۵۹ که طرح مشهور  المان ها  کلت تانک ان را طراحی کرده  بود رد شد ولی حتی قبل از انتخاب میشراسمیت ۱۰۹ نیروی هوایی یک طرح جنگنده بمب افکن  نیز اعلام کرده بود که قرار بود در کنار میشراسمیت  ۱۰۹ خدمت کند. در ان زمان کورت تانک که سر طرح شرکت  فوک ولف بود طرحی  را ارائه کرد که بر اساس فوک ولف ۱۵۹ ساخته شده بود و به فوک ولف ۱۹۰ نامیده شد و برای ورود به خدمت نیروی هوایی نازی پذیرفته شد

    طرح فوک ولف ۱۹۰ دارای موتور شعاعی  بود. در ان زمان موتور شعاعی  عملا دیگر در طرح های اروپایی استفاده نمی شد  و موتور های خطی روی جنگنده ها نصب م می شد . موتور شعاعی  که در واقع  سیلندرها به شکل دارای شکل دور هم چیده شده بود باعث میشد جلوی هولپیما بزرگ شود و دید کاهش یابد از این رو موتورهای خطی که سیلندرها در یک خط به صورت مستقیم  قرار داشتند  محبوبتر بود ولی موتور شعاعی نیز امتیاز  خود را داشت از جمله  اینکه به دلیل در معرض هوا بودن سیلندر و پیستون، موتور با هوا نیز خنک می شد

    از طرفی  موتور های شعاعی   اگرچه بزرگتر بودن ولی طول کمتری داشتند از این رو هواپیما کوتاه تر می شد و البته تعمیر و نگهداری موتورها شعاعی  اسان تر بود از این رو کلت تانک تصمیم به استفاده از  موتور شعاعی گرفت

    جنگنده فوک ولف ۱۹۰ (که در مقاله با نام ۱۹۰ خوانده می شود)  پرنده ای دو باله و تمام فلزی بود که از دو ارابه جمع شونده زیر بالها بهره می برد. تاکید  فراوان کلت تانک برای استفاده  میدانی از ۱۹۰ باعث شد تا ارابه های فرود  بسیار مستحکم ساخته شود. بر خلاف میشراسمیت ۱۰۹ که ارابه فرود در زیر بدنه  قرار داشت و شعاع کمی را پوشش میداد  و از طرفی هر ضربه محکم به ارابه فورد در هنگام فرود  باعث یک عمل  کنش  و واکنش سریع میشد که کلا بدنه جنگنده را دوباره  به هوا پرتاب  می کرد  و جنگنده با  سر پایین می امد زیرا نیروی برخورد سریع  به زمنی جذب  بدنه میشد ولی در ۱۹۰ چرخ ها  زیر بال بود و نیرو توسط بال ها جذب   می شد و هواپیما بعد از یک برخورد شدید به زمین  دوباره به هواپرتاب نمی شد . نصب  ارابه فرود  زیر بدنه میسراسمیت ۱۰۹ باعث از دست رفتن یک پنجم  انها در  هنگام  فرود  شد

    یکی از پیش نمونه های 190

    یکی از پیش نمونه های ۱۹۰ وی ۱

    هواپیما دارای یک موتور شعاعی BMW801 بود.این موتور دارای  یک شبکه گردش روغن برای خنگ کردن موتور بود . روغن  در گردشش از پشت سر ملخ رد میشد تا با هوا خنک شود و البته یک رادیاتور  هم برای خنگ کردن روغن بود.موتور ۱۴ سیلندر  بود و ۱۵۲۹ اسب بخار قدرت فراهم میکرد

    جنگنده جدید در ۱ ژانویه سال ۱۹۳۹ پرواز کرد و از اگوست سال  ۱۹۴۱ وارد خدمت شد

    قبل از اینکه به سابقه عملیاتی ۱۹۰ بپردازیم به مدلهای مختلف ان خواهیم پرداخت

    FW-190V1 :نخستین نمونه ای که به پرواز درامد و چند پیش نمونه از ان نیز ساخته شد. این نمونه دارای  موتور بی ام دبلیوی ۱۳۹  با ۱۴ سیلندر که قدرتی معادل ۱۵۲۹ اسب بخار را فراهم می کرد . کابین خلبان مستقیم  پست موتور بود و هواپیما به سرعت ۶۰۱ کیلومتر در ساعت نیز  در وزن سبک دست می یافت . دارای  یک ملخ سه تیغه  با گام ثابت بود و دارای  چهار مسلسل شامل  یک  مسلسل ۷٫۹۲ م م و یکی  مسلسل ۱۳ م م در ریشه هر  بال بود. مسلسل ۷٫۹۲ م م MG-17  دارای سرعت اتش ۱۲۰۰ گلوله بر دقیقه بود  و هر مسلسل  ۵۰۰ گلوله حمل می کرد. این مسلسل از همان کالیبر سلاح  پیاده نظام  موز۹۸ کا استفاده می کرد. مسلسل دیگر مسسل۱۳ م م MG 131  بود که مسلسل سنگین به حساب می امد.این مسلسل ۹۰۰  گلوله بر دقیقه اتش می کرد  و  چندان کارایی ان رضایت بخش نبود و مستعد گیر کردن بود.۴۷۵ گلوله ۱۳ م م برای هر مسلسل حمل می کرد

    بعد از چند پیش نمونه موتور با موتور  ارتقا یافته BMW801 تعویض شد که ۱۵۳۹ اسب بخار قدرت داشت.  موتور قبلی مشکلاتی داشت  از جمله در ارتفاع بالای ۲۶۰۰ متر حرکت سریع دست گاز ممکن بود باعث خفه شدن موتور شود  که مربوط به سوپر شارژ موتور می شد  . از این رو موتور جدید ارتقا یافت. همچنین در پیش نمونه ها بعد شکل سکان عمودی تعویض  شد و بدنه تقویت شد . توان بارگذاری  بال کم بود زیرا ارتش به فکر نصب توپ ۲۰ م م روی جنگنده بود از این رو بار گذاری بال افزایش یافت اگرچه بعدها برنامه تغییر کرد

    با تغییرات داده شده نخستین  نمونه تولید و عملیاتی ۱۹۰ ساخته شد

    FW-190A0: این نمونه  در نوامبر   سال ۱۹۴۰ وارد تولید شد و ۲۸ فروند ان ساخته شد. به دلیل اینکه هنوز  در این نسخه  بال تقویت نشده بود دارای شش مسلسل ۷٫۹۲ م م بود که یکی در ریشه هر بال و چهار عدد در جلوی   شیشه کابین روی موتور که با ملخ هماهنگ شده بود تا گلول ها از میان ملخ ها رد شوند. این مسلسل ها به دلیل قرار گرفتن در راستای مستقیم دید خلبان دقت بالای داشت  .دارای  یه لایه زره در زیر بدنه و دور موتور بود و بخش های از بدنه  نیز زره بیشتری داشت. یک واحد عملیاتی از این جنگنده تشکیل شد تا ارزیابی عملیاتی انجام شود ولی  مشکل همچنان  باقی بود و موتور دچار  مشکل خفگی  بود از طرفی  به شکل عجیبی موتور جدید دارای  گرمایی بالای  بود و دمای سرسیلندر بسیار بالا می رفت. فوک ولف تلاش کرد یک فن نیز برای کاهش دمای موتور کار  بگذارد ولی مشکل موتور انچنان زیاد بود که حتی چند بار تا کنسل شدن کل پروژه  ۱۹۰ پیش رفت . نیروی هوایی ۵۰ تغییر  را در جنگنده خواهان بود و فوک ولف چاره ای جز افزایش سرعت تغییرات نداشت

    FW-190A1: این  نسخه دارای  موتور بهبود یافتهBMW801-C1  که عملکرد بهتری داشت  . همچنین این نمونه دارای دو مسلسل ۷٫۹۲ م م در درون بال، دو مسلسل جلو کابین  خلبان و  توپ  ۲۰ م م در ریشه بال. یکی از  دلایل انتقال دو مسلسل از جلو  به بال تاثیر گرمای مسلسل ها روی موتور و البته بلعکس بود .توپ MG151 دارای سرعت اتش ۷۵۰ گلوله بر دقیقه بود و ۲۵۰ گلوله  برای هر توپ موجود بود. ۳۱۵ فروند از این نسخه ساخته شد و در نزدیکی پاریس مستقر  شد. با وجود این ، هنوز این نمونه ازمایشی بود زیرا مشکلات کامل  برطرف نشده بود در ازاء هر ۴۰  ساعت پرواز  موتور نیاز به تعمیرات اساسی  به دلیل دمای بالا داشت

    FW-190A2: این نسخه در اکتبر سال ۱۹۴۱ وارد خط تولید شد و تلاش برای اصلاح اگزوز برای کاهش  دمایی تولید موتور بود . موتور BMW801-C2 روی این نسخه  دارای  ۱۳ اگزوز برای ۱۴ سیلندر  قرار داده شد که لوله ها انها از زیر  و کنار   بدنه  بیرون امده بود. این اگزوز ها  تلاش برای  خروج سریع گاز احتراق و کاهش گرمای موتور بود . با رفع مشکل دمای موتور ۹۱۰ فروند از این نمونه  تا اوت سال ۱۹۴۲ تولید شد

    نسخه ای 1 و ای 0 دو نمونه تولید نخست

    نسخه ای ۱ و ای ۰ دو نمونه تولید نخست

     FW-190A3: این نسخه دارای موتور BMW-801D2 بود که دارای ۱۷۰۰ اسب بخار قدرت داشت  و سوخت بیشتری حمل می کرد. این نسخه خود چند زیر مجموع داشت. نسخه ای ۳ یو۱ و یو۲  دو نسخه تولید اولیه  بود که  توان حمل یک غلاف راکت زیر بال را داشت. این غلاف زیر جایگاه حمل سلاح نصب می شد  زیرا این نسخه اصلا زیر بال جایگاه نداشت  و در واقع  این غلاف که حاوی یک راکت ۷۳ م م بود با بسته های زیر بال هواپیما  طرحی شده بود  . نسخه بعدی با نام ای۳یو۳ دارای یک جایگاه خارجی زیر بدنه  بود که می توانست   یک بمب ۵۰۰ کیلوگرمی را زیر بدنه حمل کند  ویا جای ان یک مخزن سوخت خارجی ۳۰۰ لیتری را حمل میکرد.این نسخه فاقد  مسلسل ۷٫۹۲ م م درون بال بود و به جای ان توپ  MGFF را حمل میکرد  که یک توپ ۲۰ م م و تنها توپ توپ۲۰ م م در ریشه بال و دو مسلسل ۷و۹۲ م م در جلوی کابین داشت. نسخه ای۳ یو۴ دیگر نسخه این نمونه بود که برای حمل یک غلاف دوربین در نقش شناسایی در جایگاه  زیر بدنه توسعه یافته بود

    FW-190-A4: این نسخه دارای همان موتور و جنگ افزار نسخه قبلی است ولی در زمینه بیسیم  و زره ارتقا یافته بود. همچنین  این نسخه تنها دارای   توپ ۲۰ م م درون ریشه بال  بود ولی همچنان توان حمل بمب زیر بدنه را دارد. چندین نسخه  از این مدل ساخته شده ولی نسخه ای۴ یو۸ دارای یک جایگاه خارجی زیر هر   بال نیز بود که توان حمل یک مخزن سوخت خارجی ۳۰۰ لیتری زیر هر  بال را نیز به ان می داد  و  یک توپ ۲۰ م م MGFF درون بال نصب شد(در کنار توپ ۲۰ م م ریشه بال یعنی هر بال دارای دو توپ ۲۰ م م بود)

    نسخه ای۴ دارای سرعت  ۶۷۰ کیلومتر بر ساعت و برد رزمی ۸۰۰ کیلومتر بود و ۹۷۶ فروند از ان از ژوئن سال ۱۹۴۲ تا مارس ۱۹۴۳  ساخته شد

    نسخه 190 ای 4 که الگوی برای نسخه های بعدی شد

    نسخه ۱۹۰ ای ۴ که الگوی برای نسخه های بعدی شد

    FW-190-A5:  دو طرح A3 و A4 نشان داد که ۱۹۰ توان حمل تسلیحات  بیشتری دارد و در نقش یک جنگنده بمب افکن  بسیار کارا است. از این رو جایگاه مخزن سوخت ۳۰۰ لیتری که در زیر بال های در نسخه A4 نصب شده بود با اصلاحاتی توان حمل یک بمب ۲۵۰ کیلوگرمی(در مجموع  دو بمب ۲۵۰ کیلورمی زیر بال) را پیدا کرد . این نسخه نیز  دارای چندین  زیر مجموع بود  که برخی تنها دارای دو توپ ۲۰ م م ریشه  بال بودند و برخی هر  سه سلاح ثابت را داشتند(چهار توپ و دو مسلسل که دو ملسل  در دماغه و چهار توپ در بال قرار داشت). بین نوامبر ۱۹۴۲ تا ژوئن سال ۱۹۴۳ در مجموع ۱۷۵۲ فروند از این مدل ساخته شد

    FW-190-A6: این نسخه  در زمانی تولید شد که امریکا  شروع به بمباران خاک المان با بمب افکن های ب۱۷ زدند. از این رو این نسخه برای مقابله با این  حملات ساخته شد و دارای چهار توپ ۲۰ م م و دو مسلسل ۷٫۹۲ م م بود. ریشه بال تقویت شده بود تا در صورت لوزم بشود  توپ ۳۰ م م را نیز روی هواپیما  جای توپ ۲۰ م م حمل کرد. همچنین دارای سامانه ناوبری   رادیویی بود تا در شب نیز بتواند جای بمب افکنها  را تشخیص دهد.۹۶۳ فروند از این نمونه تا جولای سال ۱۹۴۴ ساخته شد

    FW-190-A7: این نسخه  نیز برای مقابله با بمب افکن های امریکای طراحی شده بود. به دلیل اینکه مسلسل ۷٫۹۲  م م رو  دماغه کارایی بر ضد بمب افکنها  نداشت جای خود را به دو مسلسل ۱۳ م م داد که در کنار  چهار توپ ۲۰ م م استفاده می شد. همچنین  اکثر نسخه های تولید این مدل توان حمل راکت ۲۱۰ م م بی ار ۲۱ را نیز زیر بال داشتند . یک راکت زیر هر بال حمل می شد که برای حمله به اهداف زمینی  استفاده میشدند و ۴۰ کیلوگرم کلاهک جنگی داشتند. تا اوریل سال ۱۹۴۴ در مجموع ۷۰۱ فروند از ان ساخته شد

    نصب راکت 21 م م زیر بال 190 ای5

    نصب راکت ۲۱ م م زیر بال ۱۹۰ ای۵

    FW-190-A8: این نسخه  دارای موتور بهبود یافته   BMW801Q بود که با روش جدید تزریق  سوخت و بهبود اگزوز  برای کاهش بیشتر گرمای موتور دارای  قدرت ۱۹۵۳ اسب بخار بود  اگرچه  به دلیل  روش  پاشش و مخلوت  کردن سوخت با هوا مصرف سوخت این مدل بالاتر بود از این رو یک مخزن سوخت جدید ۱۱۵ لیتری پست کابین خلبان نصب شد.  این نسخه نیز زیر مجموع های  مختلفی داشت و در برخی نسخه ها  در این مدل توپ ۲۰ م م ریشه بال با توپ ۳۰ م م مارک ۱۰۸ تعویض شد(برخی نسخه ها چهار توپ ۲۰ م م و دو مسلسل ۱۳ م م داشت و برخی نسخه ها دو توپ ۳۰ م م و دو مسلسل). این توپ ۶۵۰ گلوله بر دقیقه شلیک  میکرد  و ۱۵۰ گلوله حمل میکرد و دارای  زره بیشتر به میزان ۵ م م در  دور موتور داشت. این  نسخه یکی از پرتولید ترین نسخه  های ۱۹۰ بود و در مجموع ۶۶۵۵ فروند ان تا پایان جنگ در هشت کارخانه ساخته  شد

    FW-190A9: این نمونه اخرین نسخه تولید بود که در سپتامبر سال ۱۹۴۴ به پرواز در امد. این نسخه مجهز به موتور قویتر  BMW801S  بود که دارای قدرت ۱۹۷۳ اسب بخار بود البته قرار بود موتور BMW801F1 با قدرت ۲۳۶۷ اسب بخار روی این پرنده نصب شود ولی این موتور در ان زمان هنوز تکمیل نشده بود. تا پایان جنگ ۹۱۰ فروند  از این نسخه تولید شد

    در مجموع ۱۳۲۹۱ فروند فوک فول ۱۹۰  از سری A تولید شد ولی فوک ولف مدل های دیگری هم داشت.

    نسخه 190 ای 8 پرتولید ترین نسخه 190

    نسخه ۱۹۰ ای ۸ پرتولید ترین نسخه ۱۹۰

    مشکل اساسی سری A این بود که همان طور که گفته شده موتور BMW801 در ارتفاع بالای  ۳۰۰۰ متر بسیار مستعد خفه کردن بود. حرکت سریع موتور می توانست  باعث خاموش شدن موتور شود اگرچه با یک استارت  دوباره روشن می شد ولی این مسئله باعث شد که نیروی هوایی تا پایان جنگ میشراسمیت ۱۰۹ را با وجود مشکلاتش در خط تولید نگه دارد زیرا همیشه نسبت به کارایی ۱۹۰ سری A در ارتفاع بالا شک داشت

    در سال ۱۹۴۱ زمانی که هنوز  نسخه های نخست  به صورت گسترده عملیاتی نشده بودند کلت تانک متوجه شد تنها  راه  قلبه بر مشکلات موتور تعویض موتور است . از این رو نسخه دیگری که ملقب به نسخه ارتفاع بالای  فوک ولف ۱۹۰ است توسعه یافت

     این نمونه  بر اساس موتور  جونکرس ۲۱۳  توسعه یافت   که یک موتور خطی بود و مانند نسخه قبلی موتور شعاعی نبود. این تغییر موتور  باعث افزایش طول ماغه و کشیده تر شدن هواپیما شد

    FW-190D-9: نخستین نمونه تولید ارتفاع بالا  که در زمانی وارد خدمت شد که المان ها  زیر بمب باران خورد کننده   متفقین قرار داشت . این نسخه  اولین بار در اوت سال ۱۹۴۴ به خدمت گرفته شد. موتور جدید جونکرس ۲۱۳A  که یک موتور خطی ۱۲ سیلندر خنگ شونده با اب  بود دارای بیشترین قدرت ۲۰۷۱ اسب بخار بود و می توانست  هواپیما را به سرعت ۶۸۶  کیلومتر در ساعت و ارتفاع  پروازی ۱۲۰۰۰ متری برساند. این نسخه ۱٫۵ متر کشیده تر از نسخه قبلی بود . اگرچه  این مدل سریعتر از نسخه سریA بود ولی نرخ اوجگیری  کمتری داشت  . از این رو اگرچه عملکرد بالای  در ارتفاع بالا دست  کم نسبت به نسخه قبلی داشت ولی چندان نظر خلبانان المانی را جلب نکرد .این نسخه دارای  دو مسلسل ۱۳م م با ۴۰۰ گلوله برای هر مسلسل بر  روی دماغه و دو توپ ۲۰ م م در  ریشه بال با ۲۵۰ گلوله بود  که کاهش  مهمات دید  نسبت به نسخه قبلی داشت  که دلیل تلاش برای کاهش وزن برای افزایش سرعت سعود  بود. ۱۸۰۵ فروند  از این مدل تا پایان جنگ ساخته شد

    در ادمه بر اساس این مدل سه مدل ئی ۱۱-۱۲ و ۱۳ ساخته شد که ارتقائاتی در موتور و ملخ به خود دیدند  ولی در نهایت کمتر از ۵۰ فروند  از انها تولید شد

    نسخه ارتفاع بالا 190 دی 9 که دارای موتور متفاوت خرجینی بود و دماغه ان کشیده تر بود

    نسخه ارتفاع بالا ۱۹۰ دی ۹ که دارای موتور متفاوت خرجینی بود و دماغه ان کشیده تر بود

    به غیر از دو سری اولی  ، فوک ولف ۱۹۰  دارای نسخه حمله به زمین  نیز بود

    FW-190F:  این نسخه بر اساس سریA با موتورBMW801 ساخته شد. این سری دارای  یک جایگاه خارجی زیر هر بال و یکی زیر بدنه بود ولی جایگاه  دارای گیره های چند  گانه بودند که توان حمل چندین بمب را به هر کدام از جایگاه می داد و برای  نمونه میتواند تا دو بمب ۵۰  کیلوگرمی  زیر بدنه و یا یک بمب ۲۵۰ کیلومی زیر بدنه  و یا دو بمب ۵۰  کیلوگرمی زیر  هر بال  و یا یک بمب ۲۵۰ کیلوگرمی زیر هر بال  ویا  زیر هر بال یک غلاف  تکی راکت  ۲۸۰ م م (در مجموع دو راکت  ) وی  تا پنچ راکت ۵۵ م م زیر هر بال را حمل کند.برخی از نمونه های تولید برای حمل یک اژدر ۱۴۰۰ کیلوگرمی  زیر بدنه نیز تغییر یافتند. تسلیحات ثابت این مدل   دو توپ  ۲۰ م م در ریشه بال و دو مسلسل ۱۳ م م در دماغه بود.همچنین این مدل زره بیشتر در زیر بدنه داشت و وزن بیشتری داشت . ۲۷۰ فروند از این نسخه تولید شد

    FW-190G: این نسخه  فاقد توپ ۲۰ م م ریشه بال بود  در عوض می توانست  دو بمب ۲۵۰ کیلوگرمی ویا یک بمب ۵۰۰ کیلوگرمی را زیر بدنه حمل کند و همچنین توان حمل یک بمب ۲۵۰ کیلوگرمی را نیز زیر هر بال حمل می کرد. این نمونه می توانست  در یک ماموریت  تا ۱۵۰۰ کیلوگرم بمب را حمل کند که در تمامی اعضای این خانواده بیشترین میزان را داشت . برخی نسخه های تولیدی این مدل نیز دارای  شش توپ ۲۰ م م بود که  برای حمله به  خودرو های زرهی سبک به کار می رفت

    با مجموع تولید نسخه های سری A ، مدل ارتفاع بالا و نسخه تهاجمی  ، ۲۰۰۰۰ فروند از این  هواپیما ساخته شد

    نسخه تهاجمی 190 اف و بمب 250 کیلوگرمی زیر بدنه

    نسخه تهاجمی ۱۹۰ اف و بمب ۲۵۰ کیلوگرمی زیر بدنه

    سابقه رزمی

    فوک ولف ۱۹۰ در  اوت سال ۱۹۴۱ عملیاتی شد. این هواپیما  در نبرد بریتانیا  حضور نداشت  دست کم چندین ماه بعد عملیاتی شد. خلبانان انگلیسی  به سرعت گذارش  دیدن ان را دادند. از دید انها هواپیمای جدید شبیه پی ۴۰ امریکایی با یک موتور شعاعی بود. هواپیما عملکرد خوبی در ارتفاع پایین داشت و نشان داد به خوبی از پس هاوکر هاریکن و پی ۴۰ در ارتفاع پایین بر می امد  و شتاب بالای داشت اگرچه همچنان  پاینتر  از اسپید فایر بود

    در ژوئن سال ۱۹۴۲ یک خلبان المانی با ۱۹۰  به اشتباه در انگلستان فرود امد  و انگلیسیها ان را ازمودند  و کارایی ان در ارتفاع پایین انها را به شدت تحت تاثیر گذاشت  و در کل خلبانان  المانی  از ان راضی بودند  دست کم تا زمانی که در ارتفاع زیر ۳۰۰۰ متر با ان دست به درگیری میزدند

    اولین درگیر بزرگی که ۱۹۰ در ان حضور داشت به عملیات دیپ بر میگردد. این عملیات در شمال فرانسه در ۱۹ اوت سال ۱۹۴۲ انجام شد و هدف ان اشغال یک بندر  در شمال فرانسه  برای باز کردن جبهه جدید در اروپا ضد المان بود که در نهایت عملیات  شکست خورد. این عملیات  با حضور  نیروی هایی انگلیسی و کانادای انجام شد و در ان میان ۱۱۵ فروند ۱۹۰ در برابر ۳۰۰ جنگنده اسپید فایر و تعداد کمی هاوکر هاریکن قرار گرفتند. طی عملیات ۱۰۶ جنگنده انگلیسی  در برابر ۸۱ فروند  ۱۹۰ از دست رفت که نتیجه خوبی بود.  ریجارد فوس فرمانده عملیات هوایی انگلیسی ها بعدها در نامه ای   در مورد ۱۹۰ در این عملیات می گوید به مراتب خطر ناک تر از میشراسمیت  ۱۰۹ بوده

    در ژوئن سال ۱۹۴۲ به ۱۹۰ عملیات جدید برای بمب باران برخی شهرهای انگلستان در جنوب غربی این کشور  در ساحل  کانال مانش انجام داد . در این عملیات  ها ۱۹۰ واقعا  عالی ظاهر شد زیرا حملات در ارتفاع پایین  و به سرعت انجام می شد   و دفاع در برابر انها سخت بود . پرواز زیر پوشش رادار های انگلیسی دفاع را سخت کرده بود و انگلیسیها  مجبور  به پرواز  طولانی گشتی  در طول روز برای مقابله با ۱۹۰ ها شدند. موفقترین  این عملیاتها در ۳۱ اکتبر سال ۱۹۴۲ انجام شد که   در ان ۷۰ فروند ۱۹۰ موفق به رها کردن  ۳۰ بمب  ا در شهر کانتربری شدند  که ۱۱۶ نفر کشته شدند. این بزرگترین عملیات جنگندهای المانی  بعد از بر ضد  بریتانیا بر فراز انگلستان بود

    دو مسلسل 13 م م روی دماغه

    دو مسلسل ۱۳ م م روی دماغه

    ولی در نهایت انگلیسی ها  توانستند  با استفاده از تاکتیکی  مختلفی از جمله دیدبان های هوایی و گشت هوایی جلوی این حملات را بگیرند  به صورتی که در اوریل سال ۱۹۴۳ به تلافی بمب باران  شبانه انگلیسی ها  دو واحد ۱۹۰  تلاش  در بمب باران  لندن کردند که تقریبا  یک یک شکست فاجعه بار تمام شد و دو  سوم ۱۹۰ اعضایم از ۵۰ فروند نابود شدند. از انجایی که از سال ۱۹۴۲ به بعد المانها توان فرستادن بمب افکن بر فراز انگلستان  را به دلیل پوشش هوایی مستحکم نداشتند تمام امید ها  برای بمب باران شهرهای انگلستان به ۱۹۰ بسته شده بود

    با اغاز عملیات در نرماندی  و پیاده شدن متفقین در فرانسه  ۱۹۰ در روز نخست  ۷۷۰ پرواز انجام داد . طی سه روز نسخت عملیات هوایی ۱۹۰ شامل  بمب باران متفقین بود زیرا امید بود که انها در صاحل  زمینگیر شوند. از دست رفتن تعداد از انها باعث شد دو واحد دیگر به منطقه اعضام شوند ولی بعد از  گذشت چند روز و استقرار متفقین با در نظر گرفتن اینکه نیروی هوایی متفقین نیروی های   المانی را زیر  اتش گرفتند ، ۱۹۰ در نقش دفاع هوایی به کار رفت. تا ۲۰ روز بعد از عملیات  در مجموع ۲۰۰ فروند  و  تا پایان ماه ژوئن ۲۳۰ فروند ۱۹۰ از دست  رفت که البته موفق به سرنگونی ۱۷۳ هواگرد  متفقین نیز شد. در کل طی ۲۰ روز اول ۵۵۱ جنگنده المانی سرنگون شد و ۶۵ فروند نیز روی زمین  از بین رفت ولی المانها خود مدعی از بین بردن ۵۲۶ فروند جنگنده متفقین هستند

    بخش دیگری از ماموریت ۱۹۰ مقابله با بمب افکن های  متفقین بود.از اواسط سال ۱۹۴۳ با رشد سریع بمب باران های متفقین ۱۹۰ برای انجام عملیات پرواز شبانه بر ضد بمب افکنها شب پرواز استفاده  شد.۱۹۰ رادار نداشت و جنگنده شب پرواز نبود و تنها روش استفاده این  بود که پشت سر جنگندهای رادار  دار  چون بی اف۱۱۰ و یا یونکرز ۸۸ راه می افتاد  و به اهدافی که انها پیدا میکردند حمله کند. همچنین استفاده  از منور ارتفاع بالا برای ادرس  دهی از روی زمین  نیز متداول بود. از جولای  ۱۹۴۳ تلاش شد با کمک  نورافکن  های ارتفاع بالا از روی زمین  بمب افکن  را برای ۱۹۰ روشن کنند تا ان دست به حمله بزند  ولی در کل  اصلا  موثر نبود و به زودی برنامه پرواز شبانه ۱۹۰ رها شد

    در عوض از ۱۹۰ برای حملات روزانه به بمب افکنها  استفاده شد ولی به زودی مشخص شد که مسلسل های ۷٫۹۲ و حتی توپ ۲۰ م م برای سرنگون دژ  پرنده امریکایها یعنی ب۱۷ اصلا  کافی نیست(برای اشنایی با ب۱۷ اینجا را کلیک کنید)

    Focke-Wulf-Fw-190-WNr-50046-in-flight-01

    از طرفی شلیک صدها مسلسل ۱۲٫۷ م م دفاعی این بمب افکنها کار را برای  ۱۹۰ سخت کرده بود از این رو ۱۹۰ تنها معمولا به ب۱۷ صدمه وارد میکرد به جای انکه  انها را سرنگون کند . به سرعت نیروی هوایی المان  دست  به نصب  غلاف توپ زیر بال های ۱۹۰ زد. این غلاف های دارای دو توپ ۲۰ م م بودند که یک غلاف زیر هر بال نصب می شد. از این رو از انجای که نسخه دفاعی هوایی خود چهار توپ ۲۰ م م ثابت داشت با کمک چهار  توپ ۲۰ م م دیگر به صورت غلاف توان اتش  بیشتری بر ضد بمب افکن ها  پیدا کرد . از نوامبر سال ۱۹۴۳ نیز  توپ ۳۰ م م روی ۱۹۰ ها ازمایش  شد . با نصب توپ ۳۰ م م روش جدید توسط خلبانان  المانی  به کار رفت. از انجای که مهمات توپ ۳۰ م م کم بود انها از  ۵۰۰ متری  با مسلسل های ۱۳  م م و توپ ۲۰ م م به طرف  ب ۱۷ اتش می کردند (البته از عقب بمب افکن  به ان حمله می کردند) تا با این شکل  مسلسل چی بمب افکن  را سردرگم کنند و وقتی که به ۱۵۰ متری می رسیدند  دست به اتش توپ ۳۰ م م می زدند

    اینکه ۱۹۰ چند ب۱۷ را سرنگون کرد مشخص نیست  ولی انتظار می رود دست کم ۵۰۰ ب۱۷ را سرنگون کرده باشد در کل ۱۹۰ انقدر که به نقش یک جنگنده بمب افکن  به کار رفت نقش  شکاری نداشت   زیرا همواره مشکلات موتور BMW-801 در ارتفاع بالا مانع درگیر تمام یار در ارتفاع بالا با بمب افکن های  متفقین می شد و پیروزی ها نیز معمولا توسط نسخه ارتفاع بالای ۱۹۰ به دست امد

    در جبهه  شرق ۱۹۰ بیشتر استفاده شد. زیرا در نقش جنگنده بمب افکن برای درگیر در خط مقدم  با روسها از سال ۱۹۴۲ کاملا مناسب  بود. در این جبهه دست کم بیش از ۵۰۰۰ هواپیمای روسی را سرنگون کرد. البته نمی توان این رقم بالا را پیروزی بزرگی برای  ۱۹۰  حساب کرد زیرا دست کم دو سوم این رقم را بمب افکن های  شیرجه روی ایلیوشین ۲ تشکیل میدهد که یک هواپیمای  تک موتوره ساده بود که سرعت ان به سختی  به ۳۵۰ کیلومتر بر ساعت می رسید . ایلیوشین  ۲ پر تعداد ترین هواپیمای  تاریخ بود و بیش از ۴۰۰۰۰ فروند ان ساخته شد

    در مجموع فوک ولف ۱۹۰ بهترین جنگنده بمب افکن نازیها و شاید کل جنگ بود اگرچه رقیب بسیار قدری  چون پی ۴۷ نیز داشت. اگر موتور بهتری داشت  صدرصد موفقیت بیشتری به دست می اورد

    Cutaway Fw 190A

    مشخصات  فوک ولف ۱۹۰ –ای۸

    خدمه: یک نفر

    طول:۹ متر

    بلندی:۳٫۹۵ متر

    وزن خالی:۳٫۲ تن

    بیشترین وزن برخاستن:۴٫۹ تن

    موتور: یک موتور شعاعی ۱۴ سیلندر با ۱۷۰۰ اسب بخار

     بیشترین سرعت:۶۵۶ کیلومتر بر ساعت

    برد: با توپ ۸۰۰ کیلومتر

    نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۳۰ ساعت 11:47 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • ارتش امریکا  با اغاز جنگ جهانی دوم به برخی کاستی های خود پی برد. البته این کاستی ها برای تمامی ارتش های درگیر در جنگ بود. تقریبا  تمامی  ارتش های درگیر جنگ نیاز به یک سلاح ضد تانک موثر برای نیروی های پیاده بودند. البته همه مشکل تانک نبود. نیروی های پیاده برای حمله به کامیون ها  ویا خودرو های زرهی سبک ویا یک سنگر تیربار ، سنگر معمولی ویا مراکز تجمع  دشمن ویا یک ساختمان نیاز به یک سلاح انفجاری   با برد بیش از برد یک نارنجک تفنگی داشتند

    ارتش امریکا از سال ۱۹۴۲ سلاح  جدید با نام ام۱۸ به خدمت گرفت. ام۱۸ یک توپ بدون لگ  خان دار برای شلیک از روی شانه یک سرباز پیاده بود. این توپ  ۵۷ م م مهمات های ضد زره خرج گود ویا انفجار  قوی ترکش شونده را درگیری با نیروی های زرهی و یا پیاده  دشمن اتش میکرد. توپ دارای یک فشار شکن  در انتهای لوله بود که گاز شلیک را  به عقب سلاح هدایت میکرد تا لگد زیادی تولید نشود. این سلاح دارای برد موثر ۴۵۰ متر بود اگرچه به عنوان یک توپ  بر روی  سه پاییه می شد با یک سایت هدفگیری  تا ۳۵۰۰ متر نیز ان را اتش کرد. اگرچه سلاح بسیار خوبی بود و حتی تا جنگ کره نیز در خدمت باقی ماند ولی مشکلات خود را داشت . مهمات ان به عنوان  توپ سنگین    و خود  قبضه به تنهای  ۲۲ کیلوگرم وزن داشت

    روش عملکرد سلاح بدون لگد

    روش عملکرد سلاح بدون لگد

     سلاح ام18

    سلاح ام۱۸

    در  اوائل  سال ۱۹۴۲ یک سرهنگ ارتش  امریکا با نام لسلی اسکینر یک  ایده جدید  داشت. ارتش امریکا از نارنجک  تفنگی ضد تانک ام۱۰ بهره میبرد که حدود ۱٫۸ کیلوگرم وزن داشت . این نارنجک تفنگی بردش کم بود و هدفگیر ان سخت. نمی شد ان را با تکیه به کتف  ویا از روی کتف شلیک کرد ولی این سرهنگ  باهوش  این ایده را داشت که به  نارنجک یک خرج سوخت جامد راکتی ببندد و ان را از درون یک لوله از روی کتف شلیک کند. این ایده  باعث متولد شدن اولین سلاح شانه پرتاب ضد تانک راکتی جهان یعنی ام۱ بازوکا شد(المانها  سلاح راکتی مشابه ای با نام پانزر فاست را داشتند  ولی در ان زمان از روی یک پاییه با دو چرخ  متصل به ان برای حمل اسان شلیک می شد . وقتی المانها  بازوکا  را دیدند متوجه شدند ان پاییه  و چرخ زیادی است  ، پاییه و چرخ را برداشتند  و ان  را روی شانه شلیک کردند)

    ام1 بازوکا

    ام۱ بازوکا

    سلاح  ام۱ بازوکا یک  پرتابه راکتی سوخت جامد بود که از درون یک لوله شلیک میشد. سلاح دارای خرج سوخت جامد بود ولی با راکتهای سری ار پی جی فرق دارد. در بازوکا خرج پرتاب در همان لوله تمام شده و راکت  وقتی به بیرون می امد  دیگر پیشرانه ای ندارد با همان نیروی شلیک  اولیه به پیش می رود. در واقع مانند نارنجک تفنگی است با  این تفاوت که از لوله شلیک می شد و یک خرج راکتی داشت . مهمات ضد زره خرج گود این  سلاح ام۶ نامیده می  شود. ام۶ دارای  شش بالچه تعادل  در پشت سر خود بود که بعد از شلیک و خروج از لوله تعادل پرتابه را حفظ می کرد . برای به کار انداختن سوخت جامد  مهمات ، بازوکا در دسته که زیر لوله قرار داشت از دو باتری استفاده می کرد. در واقع بازوکا در زیر  خود دارای  سه بخش  دسته مانند بود. یکی در جلوی بود که برای گرفتن  به عنوان دسته برای حفظ تعداد سلاح استفاده می شود، دومی کمی عقب تر بود که ماشه به  ان وصل بود و قبضه تپانچه یا شکل ان بود و در نهایت سومی که بزرگ و پهن بود و محل قرار گیر  دو باتری که به عنوان تکیه  گاه به شانه هم استفاده می شود . مهمات از عقب لوله وارد قبضه پرتاب میشد و معمولا سلاح دو خدمه داشت . یکی برای گلوله گذاری  و دیگری شلیک. به دلیل داشتن اتش عقبه ، تا فاصله ۳۰ متری پشت بازوکا  در هنگام شلیک منطقه خطر اعلام شده بود

    قبضه  پرتاب ۱۳۷ سانتیمتر طول داشت و دارای  وزن ۵٫۹ کیلوگرم بود که بسیار سبکتر  از توپ بدون لگد ام۱۸ بود. مهمات بعد از شلیک تا ۳۷۰ متر برد داشت  ولی برد موثر برای برخورد با دقت ۱۴۰ متر بود و مهمات ضد زره ان در ۷۶ م م زره نفوذ می کرد. این میزان  نفوذ  برای از بین برد پانزر ۲ و ۳ و برخی نسخه  های پانزر ۴ کافی بود. یک  نوع مهمات دیگر با نام ام۷۷ نیز شلیک  میکرد که ان مهمات انفجار  قوی ترکش شونده برای استفاده برضد نفرات پیاده بود.

    ام1 بازوکا..دو مهمات در تصویر دیده می شود مهمات جلوی مهمات ضد تانک و مهمات عقبی مهمات ضد نفر

    ام۱ بازوکا..دو مهمات در تصویر دیده می شود مهمات جلوی مهمات ضد تانک و مهمات عقبی مهمات ضد نفر

    چندین نسخه از بازوکا ساخته شد

    نسخه که  بلافاصله بعد از نمونه ام۱ تولید شد و از همه در جنگ بیشتر استفاده شد نسخه ام۱ ای ۱ است.این نسخه  بر روی لانچر دارای  یک سایت اتش بود . سایت اتش  دارای  دو بخش بود یکی در جلوی لوله و یکی در میانه لوله. سایت برای اتش در  برد ۱۰۰، ۲۰۰ و ۳۰۰ متر قابل تنظیم بود . همچنین این نسخه  مهمات پر توان تر ام۶ ای ۱ را در نقش ضد زره شلیک میکرد. این مهمات انحراف کمتری داشت  زیرا بر اساس گذارشات مهمات قبلی یا همان مهمات ام۶ بعد از طی ۵۰ متر دچار انحراف میشد از این رو ام۶ یا ۱دارای بالچه  تعادل بهتری بود . تا پایان جنگ  مهمات ام۶ ای۳ نیز وارد میدان شد که تا ۱۰۲ م م زره را نفوذ میکرد  . اگرچه همچنان  از جلوی برجک و بدنه به تایگر المانی کارگر نبود

    مشکلات باتری و دردسر باتری  و باتری بازی در میدان  جنگ باعث ساخته شده نسخه جدید از بازوکا با نام  ام۹  شد. این نسخه  دیگه دارای  جایگاه بزرگ و پهن باتری در زیر قبضه  نبود و به جای باتری از یک سیستم چرقه  مغناطیسی  از طریق   ماشه مجهز شد . همچنین نسخه  ای با نام ام۹ ای ۱ نیز ساخته شد که دارای قبضه دو تکه بود که از هم جدا می شد و می شد انها را سر هم کرد . این  نسخه برای نیروی های هوابرد ساخته شد

    ام9

    ام۹

    بازوکا برای اولین بار در  سال ۱۹۴۲ در عملیات در شمال افریقا بر علیه نیروی های المانی و ایتالیایی  استفاده شد. در مرحله نسخه  به دلیل عدم اموزش درست و اطمینان پذیری پایین  اثری در جنگ نداشت و حتی در یکی از نامه های ایزنهاور که فرمانده نیروی های امریکایی در شمال افریقا بود به این مسئله اشاره شده است  ولی در ضد  حمله نازی ها در مه ۱۹۴۳ به خوبی ظاهر شد و تعداد زیادی  از تجهیزات انها را از بین برد

    در سیسل در سال ۱۹۴۳ بر ضد نیروی های المانی و ایتالیایی  موفق بود و تعداد زیادی از پانزرهای المانی را شکار کرد ولی مشکل بزرگش این بود که دود زیادی تولید می کرد که جای تیر انداز بلافاصله لو می رفت . در جریان عملیات در اروا بعد از پیاده شدن نیرو ها در نرماندی بازوکا نشان  داد در برابر تایگر  و نسخه های اخر پانزر ۴ موثر نیست حتی از کنار نیز گهگاه نفوذ کافی نداشت و  از این رو امریکا ترجیه میداد  بازوکا را از عقب  به تانک شلیک کنند و یا   اینکه ان را به سطح شیب داری پایین  جلوی بدنه تانک شلیک کنند . در نهایت  هرگز بازوکا موفق به شکار تانک های پیشرفته المانی چون  تایگر ، پانتر و جگوار نشد ولی در نبرد اروپا تاثیر بسیاری بر ضد سنگر های تیربار المانی و ساختمانها  که در ان تیربار مستقر کرده بودند داشت

    مهمات ضد زره ام6

    مهمات ضد زره ام۶

    در جنگ کره نسخه ام۲۰ سوپر بازوکا به کار رفت. این نسخه  ۹۰ م م بود و ۲۷۰ متر برد مفید و ۱۰۰۰ متر برد نهایی داشت و می توانست در ۲۸۰ م م زره نفوذ  کند  و دارای دو خرج پرتاب و پرواز بود و با نسخه ام۱ ای۱ فرق داشت. این نسخه دارای لانچری  به وزن ۶٫۵ کیلوگرم بود و عملکرد ان در زمان خودش بسیار  بالا بود  ولی به دلیل سیاست بی توجه ای به جنگ افزار متعارف بعد از جنگ جهانی دوم و دست یابی امریکا به سلاح اتمی  تعداد  کمی ام۲۰ تا زمان  اغاز جنگ کره تولید شد. با اغاز جنگ کره ام۱ای۱ و ام۹ بازوکا که از پس تانک های  المانی جنگ دوم بر نیامده بودند  بر ضد تی ۳۴ کمونیستها نیز کاری از پیش نبرد  و امریکا به سرعت  دست به تولید گشترده  سلاح ام۲۰۰ سوپر بازوکا زدند که البته با ورود به جنگ تاثیر زیادی  در نبرد پیاده نظام بر علیه نیروی زرهی کمونیست ها گذاشت. چین این سلاح را طی جنگ به دست اورد و ان را بر علیه شرمن و ام ۴۶ امریکا طی جنگ کره  استفاده کرد  و مدتی حتی نسخه چینی ان نیز تولید شد

    سوپر بازوکا تا میانه دهه ۱۹۶۰ در خدمت ارتش امریکا  بود و حتی طی جنگ ویتنام به کار رفت و در نهایت  با ام ۶۷ و ام ۷۲ لاو جایگزین شد

    بازوکا به ۲۵ کشور جهان از جمله ایران صادر شد. ایران این سلاح  را بعد از  جنگ جهانی دوم  به صورت محدود از دو نوع  ام۱ ای۱ و ام۹ تحویل گرفت و تا اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی در خدمت بود

    در این تصویر به خوبی تفاوت نسخه 57 م م ام9 بازوکا و نسخه 90 م م سوپر بازوکا دیده می شود

    در این تصویر به خوبی تفاوت نسخه ۵۷ م م ام۹ بازوکا و نسخه ۹۰ م م سوپر بازوکا دیده می شود

    مشخصات

    نام ام۱ ام۱ ای۱ ام۹ ام۲۰(سوپر بازوکا)
    طول لانچر ۱۳۷ سانتیمتر ۱۳۷ سانتیمتر ۱۵۵ سانتیمتر ۱۵۲ سانتیمتر
    وزن لانچر ۵٫۹ کیلوگرم ۵٫۸ کیلوگرم ۶٫۵ کیلوگرم ۶٫۵ کیلوگرم
    کالیبر ۵۷م م ۵۷م م ۵۷م م ۹۰م م
    برد نهایی ۳۷۰ متر ۳۷۰ متر ۳۷۰ متر ۹۱۳ متر
    برد موثر ۱۴۰ متر ۱۴۰ متر ۱۱۰ متر ۲۷۰ متر
    توان نفوذ ۷۶ م م ۷۶م م ۱۰۲ م م ۲۸۰ م 
    نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۳۰ ساعت 11:46 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • در  سال ۱۹۳۶ شرکت المانی ارگوس موتورن کار روی یک هواپیمای بدون سرنشین شناسایی را اغاز کرد که کنترل شونده از راه دور بود و دارای نام ای اس ۲۹۲ بود

    در ۹ نوامبر  سال ۱۹۳۹ نیروی هوایی المان   خواهان یک هواپیما بدون  سرنشین  کنترل شونده از راه دور با برد ۵۰۰ کیلومتر و یک کلاهک یک  تنی   شد    تا ارگوس با همکاری با شرکت ارادو در یک سرمایه گذاری خصوصی روی این برنامه کار کنند.این برنامه در سال ۱۹۴۰ شکل جدی تری به خود گرفت و با نام پی ۳۵ شناخته شد

    در ۳۱ فوریه نیروی هوایی این برنامه  را لغو کرد زیرا معتقد بود استفاده از کنترل از راه دور برای یک  هواپیمای بدون سرنشین   انتهای بسیار پیچیده  است و با در نظر گرفتن برتری هوایی المانها در ان زمان نیازی به چنین سلاحی  نبود. مدیر  عامل  شرکت   ارگوس  تلاش زیادی برای حفظ طرح کرد ولی در نهایت برنامه کنار رفت

    ولی کل طرح مشکل نداشت ایده خوبی بود از این رو در سال ۱۹۴۲ نیروی هوایی از شرکت فیسلر و هاینکل خواست تا یک طرح کوچکتر با یک موتور را توسعه دهند. دفتر طراحی جدید ار ال ام تشکیل شد که شرکت  فیسلر به عنوان پیمانکار اصلی  شناخته شد . طرح جدید با نام FI103 نامیده  شد و  اولین بدنه ان در ده سپتامبر  سال ۱۹۴۲ از یک بمب افکن  پرتاب شد بدون اینکه پیشرانه ای داشته باشد

    این سلاح در سال ۱۹۴۴ در المان با نام سلاح انتقامی هیتلر شناخته شد و به ان  کد وی ۱ داده شد

    وی۱  بر اساس طرح اولیه یک هواپیما بدون سرنشین  انتهاری بود.  ان را موشک نمی دانند  و در منابع  نظامی به ان بمب  پرنده میگوید زیرا سیستم هدایت ان ساده تر از این بود که قابل هدایت باشد (در مقاله برای راحتی خوانندگان موشک نام برده شده).

    وی۱ از  ورقه های فولادی جوشکاری شده ساخته شده بود و دارای  بالی  از جنس چوب بود  . بدنه ای اشک  شکل داشت  و دارای دو بال کاملا صاف و بدون پس گرایی و دو دم کوچک و یک سکان عمودی بود .  طول سلاح ۸٫۳۲ متر و  وزن کامل ۲٫۱ تن است.  بالهای اصلی بزرگ میانه بدنه ثابت بود ولی دم و سکان عمودی داری بخش های متحرک است

    V1 vor dem Start Aus guter Deckung wird

    دارای یک موتور پالس جت بود که که روی بدنه سوار  بود  به دلیل صدای زوزو  شکلش به بمب وزوزو مشهور شده بود.این موتور ساخت ارگوس بود و شکل کلی بسیار ساده داشت .  هوا از جلو وارد موتور میشد، سوخت به محفظه احتراق تزریق شده با هوا ترکیب شده و یک  شمع  ترکیب سوخت و  هوا را اتش زده  و در امتداد یک لوله بریک حرکت میکرد و با فشار از عقب خروجی  موتور بیرون امده و موشک به جلو حرکت میکرد. دارای   دو شمع برای جرقه زدن  بود و موشک  دارای  یک مخزن  ۶۲۵ لیتری از نوعی بنزین بود که در میانه  بدنه  (در میانه دو بال ) قرار داشت.

    موشک از روی ریل  زمینی   پرتاب میشد . موشک دارای یک راکت سوخت مایع در زیر بدنه   بود که موشک را از روی ریل پرتاب میکرد و بعد از موشک جدا میشد تا پیشرانه موشک روشن شود. شمع چرغه زن تنها  تا زمانی که دمایی محفظه احتراق به دمایی لازم برای سوزش  یک نواخت سوخت برسد کار میکرد و بعد از ان دیگر  چرقه  نمی زد و انقدر دما در محفظه احتراق بالا بود که  سوخت با هوا ترکیب و اتش بگیرد. موتور یک نواخت  کار نمی کرد برای همین به ان موتور پالس جت میگفتند و احتراق در هر ثانیه  دو بار انجام میشد و شعله  انتهای خروجی کم زیاد میشد و قابل رویت بود

    موتور  موشک را به سرعت پرواز یک نواخت ۶۴۰ کیلومتر  بر ساعت می رساند و موشک دارای برد ۲۵۰ کیلومتر بود.

    سیستم هدایت موشک بسیار ساده بود که شامل  یک خلبان خودکار بود که با در نظر گرفتن سرعت هواپیما و ارتفاع موشک بر اساس یک فشار سنج به پرواز مستقیم  خود ادامه می داد.  موشک دارای یک سامانه ژیرسکوپی  ساده برای حفط تعادل  هواپیما بود، و برای به حرکت  دراوردن سطح کنترل  قدرت را از دو مخزن هوایی فشرده گوی شکل در درون بدنه دریافت میکرد

    600px-Crossbow_V1_02

    روش کار بسیار ساده بود

    موشک از روی ریل پرتاب جدا  شده و  خلبان خودکار با کمک یک ارتفاع  سنج که با فشار سنج هوا کار می کرد موشک را به ارتفاع ۶۰۰ تا ۹۰۰ متری بسته به تنظیم اولیه می رساند …. یک  سامانه سنجش سرعت در دماغه همانند یک ملخ دو تیغه قرار داشت که با برخورد با هوا می چرخید و سرعت  موشک را با در نظر گرفتن سرعت چرخش ملخ  در دماغه به دست میاورد که معمولا حدود ۶۴۰ کیلومتر بر ساعت  بود… ژیرسکوپ با کمک یک قطب نمایی مغناطیسی موشک را بعد از رسیدن به ارتفاع مورد نظر پرواز  ،  به صورت فاقی  در اورده و موشک یک مسیر مستقیم  را تا هدف  با سرعت ثابت طی میکردد و در صورت هر گونه تغییر در زاویه سر و یا ته موشک، ژیرسکوب خطا را مشخص میکرد و با کمک سطوح کنترول  موشک  را دوباره    با افق تراز میکرد.. به  یک رایانه ساده ای  تنها یک عدد داده شده بود و ان عدد  این بود که مثلا با  این سرعت این مقدار زمان را طی کند(مثلا با سرعت ۶۴۰ کیلومتر بر ساعت  ۱۷ دقیقه  پرواز کند) بعد از اینکه موشک مقدار زمان داده شده را با سرعت مشخص پرواز کرد بر اساس محاسبه باید روی سر هدف باشد ، خلبان خودکار جریان  سوخت موتور را قطع میکرد و  همزمان با دادن سکان  کنترلی بال کوچک عقب  به طرف  بالا سر موشک پایین افتاده و به طرف زمین  شیرجه میرفت.

    کلاهک موشک بعد از طی ۶۰ کیلومتر از  لانچر پرتاب فعال میشد. خوب مشخص  است  که این  روش هدایتی بسیار ابتدایی  بود و نسبت به سرعت باد و جهت باد بسیار  اسیب پذیر ، حتی کمترین  سرعت باد از دو طرف و یا جلو  و عقب باعث  خطا در محاسبات و یا زاویه پروازی میشد ولی خیلی مهم نبود زیرا وی۱  را برای در هم کوبیدن شهرها ساخته بودند.  موشک طوری زمان بندی میشد که در بالای یک شهر بزرگ در مرکز ان عمل کند … در نهایت در برابر شهر بزرگی چون لندن  یک جا فرود میامد!!!!

    ریل پرتاب

    ریل پرتاب

    موشک دارای یک کلاهک انفجاری  ۸۵۰ کیلوگرمی بود که در جلو موشک قرار داشت و از اماتول تشکیل شده بود که کارایی مشابه تی ان تی داشت  و تا زمانی که موشک ۶۰ کیلومتر را طی نمی کرد  کلاهک فعال نمی شد

    در سال ۱۹۴۲ وی۱ از زمین  و هوا برای تست شلیک شد تا مشکلاتش بر طرف شود و اگرچه میشد ان را از بمب افکن پرتاب کرد ولی معمولا این کنار  تنها در مراحل ازمایش انجام شد و همیشه از روی ریل پرتاب زمینی  اتش میشد . در روز ۱۵ موشک را یک سکو می توانست  اتش کند و بیشترین رکورد ۱۸ موشک در یک روز از یک ریل بود. موشک قبل از پرتاب  سوختگیری  میشد تا مشکلی پیش نیاید .

    اولین بار گذارش تکمیل  موشک وی ۱ در سال ۱۹۴۲ به انگلیسها  رسید. تقریبا  گذارش تکمیل   موشک بالستیک  وی۲ و موشک وی۱ همزمان به غرب رسید ولی واقعا کسی درک درستی از چنین سلاحی نداشت. انگلیسها فکر میکردند بشود  با یک راکت سوخت مایع مانند وی ۲ یک کلاهک یک تنی را در برد بیش از ۲۰۰ کیلومتری شلیک کرد ولی با راکت سوخت جامد از نظر انها بعید  بود زیرا انها  فکر میکردند وی ۱ یک موشک سوخت جامد است ولی در واقع یک موشک با  موتور نسل جت بود

    اولین بار المانها از میانه سال ۱۹۴۴ با استقرار پرتابگرها در فرانسه که هنوز بخشی از ان دست المانها بود اقدام به شلیک موشک وی ۱ به طرف خاک انگلستان کردند.  انگلیسی ها  به سرعت متوجه وجود وی۱ شدند و ان را بمب  پرنده نامیدند ولی چندان  متعجب نشدند زیرا انها قبلا با راکت وی ۲  روبرو شده بودند.

    موشک با برد ۲۵۰ کیلومتری اگر از شمال  فرانسه  و یا هلند اتش میشد ، لندن   را می توانست  مورد هدف قرار دهد ولی با در نظر گرفتن سرعت پیشروی متفقین و از دست رفتن اکثر سایت های پرتاب به زودی لندن  و در نهایت تا اوائل سال ۱۹۴۵  تمام انگلستان  از برد کمینه وی۱ خارج شد. در اقدامی با نام برنامه اف۱ المانها کلاهک را نصف و بخشی از بدنه را با چوب ساختند تا برد موشک به ۴۰۰ کیلومتر  برسد ولی این کار تنها در حد ازمایش بود اگرچه چند  بار  با شلیک از  شمال  المان ویا هلند با این نسخه نیز لندن  هدف قرار گرفت ولی با بمب باران وسیع خطوط  تداراکاتی و همچنین کارخانه های سازنده  قطعات وی ۱ دیگر برنامه اف۱ به جای نرسید.

    المان ها  چندین ازمایش برای پرتاب موشک وی۱ از بمب افکن هنگل۱۷۷ و اردو انجام دادند ولی اواخر جنگ با در نظر گرفتن از دست رفتن برتری هوایی المانها حتی پرواز این بمب افمنها هم ممکن نبود.

    روش شکار وی1... اسپید فایر به موشک نزدیک شده ، بال خود را روی بال موشک گذاشته و ان را کج میکند تا موشک به طرف زمین شیرجه رود

    روش شکار وی۱… اسپید فایر به موشک نزدیک شده ، بال خود را روی بال موشک گذاشته و ان را کج میکند تا موشک به طرف زمین شیرجه رود

    انگلستان برای مقابله با  وی ۱ عملیات کمان پولادین را اغاز کرد.این عملیات با استقرار تعداد زیادی توپ ضد هوایی در مسیر های ورودی موشک وی ۱ انجام شد. از انجای که وی۱ یک مسیر کاملا مستقیم را طی میکرد  و نقاط نصب  پرتابگر های  ان مشخص،  از این رو صد  کردن راهش  بسیار راحت بود.  این موشکها تنها از جنوب و جنوبی شرقی لندن وارد میشدند از این رو طی یک دفاع چند لایه چند ده کیلومتری چندین   دیوار اتش پدافندی  در سر راحش قرار داشت

    در روزهای اول  چندان کار موفق نبود زیرا هدف سریع و کوچک بود  و تقریبا دوبرابر یک بمب افکن سرعت داشت و البته یک پنچم یک بمب افکن . انگلیسها از توپ ۳۷ پوندی با  کالیبر ۹۴ م م برای نابودی این موشک استفاده میکردند . این توپ  مهمات های با  چاشنی مجاورتی  شلیک میکرد  . این توپ دارای یک رایانه  انالوگ بود که با تنظیم  گلوله های مجاورتی   بسته به ارتفاع پروازی موشک انها را با پالس رادیویی  در زمان مناسب نزدیک موشک منفجر میکرد  . اوائل این توپ در دستراس به صورت فراگیر نبود ولی بعد از مدتی مشکل برطرف شد و تعداد لازم به دست امد

    کار بسیار خوب پیش می رفت و وی ۱  اصلا قابل قیاس با وی۲ نبود. راکت وی۲  اصلا قابل پیش بینی نبود،  نه شلیکش و نه برخوردش و عملا هیچ دفاعی در مقابلش وجود نداشت ولی وی ۱  در ارتفاع پایین بین ۶۰۰ تا ۹۰۰ متری پرواز میکرد و حتی در شب هم خروجی موتور ان به خوبی قابل دیدن بود .. از انجای که مسیر مشخصی و صافی را طی میکرد فقط کافی بود مسیر پیش  روی ان را با پدافند  هدف گرفت و اتش کرد. در اوائل اغاز پرتاب این موشک ،  در میانه سال ۱۹۴۴ تنها ۶۰% وی۱ شلیکی توسط پدافند  سرنگون شد ولی تا پایان  ان سال به ۸۱% رسید(برای اشنایی با وی ۲ اینجا را کلیک کنید)

    البته این تنها پدافند  نبود  که وی ۱ را شکار  میکرد  بلکه جنگنده  های   انگلیسی هم ان را شکار میکردند… شکاری های چون تایفون  ، اسپید فایر، میتئور  و پی ۵۱ به خوبی می توانستند  با سرعت وی۱ پرواز کنند  انها زمان  لازم برای شلیک  به وی۱ را داشتند . دو روش برای نابودی وی۱ وجود داشت

     اول اتش با توپ و یا مسلسل هواپیماها به انها که معمولا  در برد بیش از ۲۰۰  متر برای حفظ  فاصله لازم به دلیل انفجار کلاهک موشک انجام میشد . ولی این روش چندان خوشایند خلبانان  نبود زیرا انفجار  کلاهک تاثیر بدی  در هواپیما می گذاشت از این رو انها روش بسیار ساده ای را پیش بردند.با وجود این در مجموع ۶۲۳  موشک وی۱ شکار شد که ۳۰۳ فروند توسط اسپید فایر و مابقی توسط ماستانگ بود . دست کم ۱۳ فروند نیز توسط میتئور و  حدود ۵۰ تا ۷۰ فروند توسط دیگر جنگنده ها شکار شد

    خلبان خود را به  وی ۱ می رساند ، بال  جنگنده را روی بال موشک میگذاشت و بال را به طرف  پایین حل میداد ، تعادل  موشک به هم میخورد و از انجای که ژیرسکوپ  موشک تنها می توانست  جلوی و عقب  موشک  را تراز کند، تعادل موشک به هم می خورد  به طرف زمین  شیرجه میرفت. از این روی وی۱ بدون شلیک حتی یک گلوله  سرنگون میشد. مشخص نیست چند وی۱ اینگونه نابود شد

    المانها به سرعت متوجه شدند که وی ۱ کارایی ندارد زیرا به راحتی کشف و قابل نابودی بود و شروع  به شلیک در شب کردند ولی باز موثر نبود زیرا شعله انتهای موتور جت انقدر واضع بود که از برد ۵۰۰ متری توسط خلبانان  کشف میشد … جالب اینکه  انگلیسی ها  برای نابودی  بمب افکنهای المانی  در شب در سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۳ نیاز به رادار داشتند ولی برای نابودی موشک وی ۱ نه

    با وجود این المانها هرگز تخمینی از میزان موفقیت وی۱ نداشتند. انها می دانستند  وی ۲ ها به شهر برخورد میکنند ولی از وی۱ خبری نداشتند  زیرا انها توان شناسایی هوایی بر فراز لندن به دلیل از دست رفتن  برتری  هوایی را نداشتند. وی۱ در اواخر جنگ بر علیه شهرهای فرانسه و بلژیک وهلند نیز استفاده شد

    خط تولید وی ۱ در همان محل خط تولید وی ۲ بود. خط تولید  زیر زمینی در  Kohnstein  در شمال المان راه اندازی  شده بود تا از حملات متفقین در امان  باشد. این خط تولید بسیار وسیع بود و بر روی منطقه که زیر ان موشک ها وی ۱ و وی۲ تولید میشد بتن ریخته بودند تا در برابر بمب های بزرگ نیز مقاومت کند . ۲۵۰ اسیر جنگی به صورت کارگر در بدترین شرایط ممکن زندگی شبانه روز برای تولید موشک  ها کار می کردند  . این کارگران در تونل های  در زیر زمین  می خوابیدند و از هر گونه مراقب پزشکی  و یا بهداشتی ، حمام  و توالت محروم  بودند و تلفات انها بالا بود ولی چیزی که بود  برای جایگزینی انها  به اندازه کافی نازیها اسیر داشتند . انها بعد از مرگ در  کوره های زباله سوزی نابود می شدند.

    در مجموع از ۴۲۳۱ تیره وی ۱  شلیک شده تنها ۲۵% انها به اهداف خود رسیدند و ماباقی  یا توسط پدافند و جنگنده ها نابود  شدند ویا به دلیل مکانیزم ساده هدایت به دلیل باد،  باران از مسیر منحرف شده و دچار  خطا شدند. واقعیت این است که وی ۲ بسیار موفق تر از وی ۱ بود اگرچه ان نیز اصلا دقت نداشت ولی دست کم به هدف خود می رسید

    4718617274_c0521856dd

    وی۱ اگرچه بعد از جنگ توسط تمامی  کشورهای پیروز در نبرد مورد تست قرار گرفت ولی به اندازه وی۲ انها را تحت تاثیر قرار نداد و عملا تاثیری در پروژه های بعدی در این کشورها نگذاشت  و تنها امریکا سلاح مشابه از نظر عملکرد ولی با موتور توربوجت و سامانه هدایت پیشرفته  را در نقش کروز اتمی بعد از جنگ به  سبک وی۱ عملیاتی کردند

    مشخصات

    طول:۸٫۳۲ متر

    ارتفاع:۱٫۴۲ متر

    موتور: یک موتور پالاس جت

    سرعت:۶۴۰ کیلومتر بر ساعت

    برد:۲۵۰ کیلوگرم

    وزن کلاهک :۸۵۰ کیلوگرم

    سیستم هدایت: خلبان خودکار

    ترجمه:عبدالحمید تارخ

    منبع:https://en.wikipedia.org/wiki/V-1_flying_bomb

     

     

    16+

     

    نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۳۰ ساعت 10:45 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • بعد از بررسی تجهیزات نیروی هوایی پاکستان به سراغ بررسی تجهیزات نیروی زمینی پاکستان می رویم .نیروی زمینی پاکستان همکنون دارای  ۵۵۰۰۰۰ نفر نیرو است که این تعداد را در قالب بیست لشکر پیاده، دو لشکر زرهی، دو لشکر مکانیزه، دو لشکر هوابرد،دو لشکر  استراتژیک، یک لشکر توپخانه گرد هم امده ند. هر لشکر در ارتش پاکستان  ۱۵۰۰۰ نیروی رزمی و ۸۰۰۰ نیروی پشتیبانی در اختیار  دارد . در کنار این لشکرهای این ارتش  دارای هشت تیپ مستقل  زرهی،پنچ تیپ مستقل  توپخانه،سه تیپ مستقل پیاده و سه تیپ مستقل ضد زره است و هر تیپ حدود ۳۰۰۰ نفر نیرو دارد

    سلاح انفرادی

     سلاح سازمانی ارتش پاکستان  سلاح تهاجمی ژ۳ است که تحت امتیاز در این کشور تولید شد و برای چهار دهه سلاح اصلی این ارتش  می باشد ولی در کنار ان از دهه ۱۹۹۰ این کشور دست به تولید ای کی ۴۷ زده است و بخشی از نیرو های امروزه به ای کی ۴۷ مجهز می باشند ولی ژ۳ همچنان سلاح اصلی است  . البته برخی نیروی های ویژه دارای  کاربین ام۴ هستند و یا حتی AUG  و البته با در  نظر گرفتن تولید تحت امتیار مسلسل ام پی ۵ در این کشور  بسیاری از نیروی های  نظامی و امنیتی  نیز  مجهز به این  مسلسل هستند

    مسلسل متوسط  این ارتش مسلسل ام جی ۳ است که در پاکستان تولید شد. این مسلسل هم مانند ژ۳ دیگر تولید نمی شوند ولی همچنان در خدمت است   ولی به شکل محدود مسلسل فن مگ  نیز در خدمت است.

    مسلسل اصلی  سنگین این ارتش  دوشکا است که در داخل پاکستان  تولید می شود اگرچه تعداد مسلسل های  امریکای برونینگ  هم در خدمت این ارتش  است که معمولا  با بالگردهای غربی  وارد  این کشور شده است ولی مسلسل سنگین که  روی خودروه و زره پوش های نصب می شود دوشکا است

    راکت انداز ار پی جی ۷ ، سلاح اصلی ضد تانک دشمن است که در پاکستان  تولید می شود ولی این ارتش  به شکل محدود  کارل گوستاو سوئدی را نیز در خدمت دارد

     موشک های ضد تانک

    موشک ضد تانک اصلی ارتش پاکستان در نیروی زمینی  موشک ضد تانک اچ جی ۸ یا در واقع همان نسخه چینی  موشک نیم خودکار هدایت سیمی  هات است که ۲۲۰۰۰ تیره ان  بین سال های  ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ میلادی در این کشور تولید شده است . تاو دیگر موشک  ضد تانک این ارتش است. پاکستان در سال ۱۹۸۱  نخستین  بار ۱۰۰۵  تیره ان به خدمت گرفته شده است و ۲۰۳۰ تیره دیگر درسال ۱۹۸۶٫ در ادامه  طی دو  سری دیگر پاکستان  دست کم ۵۱۰۰ تیره دیگر تاو تحویل گرفته  است. این تاو ها از بالگرد کبرا و واحدهای زمینی پرتاب می شوند

    اچ جی ۸

    توپخانه کششی

    توپخانه نیروی زمین پاکستان  بسیار متنوع است و از کشورهای  زیادی خریداری شده است. نسخه های امریکایی در خدمت میتوان به  ۲۶ عراده هویتزر ۲۰۳ م م ، ام۱۱۵ اشاره کرد که همچنان در خدمت است  و دهه ۱۹۵۰ تحویل شده است ،  ۳۰ عراده هویتزر کششی ۱۵۵ م م ام ۵۶،  ۳۰۰ عراده هویتزر  ۱۰۵ م م کششی ام۱۰۱ ، ۶۰ عراده هویتزر ۱۵۵ م م کششی ام ۱۱۴ که هر چهار مورد به  شکل دست  دوم تحویل این کشور شد، ۱۴۰  عراده  هویتزر ۱۵۵ م م کششی  ام ۱۹۸ که طی سه سری تحویل این کشور شد.از دیگر هویتزر های کششی این کشور میتوان به ۷۲ هویتزر ۱۵۵ م م کششی پانتر ساخت ترکیه(از قرار تنها هویتزر کششی پاکستانیها است که دارای رایانه اتش است)، ۱۰۰ عراده هویتزر ۱۳۰ م م ام ۴۶ ساخت شوروی  که به شکل دست دوم تحویل شد، ۵۰ هویتزر  ایتالیای ۱۰۵ م م. ما بقی هویتزر ها  ساخت چین هستند  که شامل ۴۰۰ هویتزر ۱۲۲ م  تایپ ۵۴، ۲۰۰ عراده هویتزر ۱۲۲ م م تایپ ۶۰، ۵۰ عراده هویتزر ۱۵۲ م م، ۴۰۰ هویتزر ۱۳۰ م م

    هویتزر ۱۵۵ م م ساخت ترکیه

    هویتزر ۱۲۲ م م

    ام۱۱۰

    توپخانه خود کششی

    هویتزر های خودکششی پاکستان  تمام ساخت امریکا هستند  که شامل ۲۷۵ هویتزر ام ۱۰۹ از مدل ای ۲ و ای ۵ و ۶۰ هویتزر ۲۰۳ م م ام۱۱۰ است. پاکستان تعداد کمی  هویتزر خودکششی نسبت به اندازه هویتزر های کششی خود دارد

    راکت های توپخانه ای

    اگرچه پاکستان یک قدرت موشکی است ولی چندان علاقه ای  به راکت توپخانه ای ندارد. سه راکت توپخانه ای در سازمانده ای این ارتش است. ۴۵ راکت انداز تایپ ۸۳ که در پاکستان  با نام آذر تولید شد  و نسخه چینی راکت انداز ۱۲۲ م م گراد است، ۴۰ تا ۶۰ لانچر راکت کی ار ال -۱۲۲ که نسخه پاکستانی گراد  با برد ۲۲ کیلومتر است و در نهایت ۴۲ عراده  A-100 که نسخه چینی راکت ۳۰۰ م م سمریچ  با برد ۶۰ تا ۱۰۰ کیلومتر بسته به مهمات است

    تصویری از راکت انداز A100 ، تانک الخالد، ام۱۱۳  مجهز به موشک hj-8

    خودرو های زرهی

    ام۱۱۳: پر تعدادترین نفربر زرهی  پاکستان ام۱۱۳ است که دست  کمی طی ۹ سری در مجموع ۳۱۰۰ عراده ان را از امریکا تحویل  گرفت  ولی برخی منابع  معتقدند همکنون بین  ۱۶۰۰ تا ۲۰۰۰ عراده عملیاتی هستند. حدود ۷۰۰ عراده جدیدا توسط ترکیه ارتقا یافته اند. این نفربر ها در داخل پاکستان به مسلسل دوشکا، به شکل محدود مسلسل برونینگ ام۲ و موشک های ضد تانک اچ جی ۸ و تاو مجهز شده اند

    اکریپ: خودروی زرهی   چهار چرخ ساخت ترکیه که ۲۶۰ عراده ان توسط پاکستان خریداری  شده است

    الفهد: نفربر هشت چرخ ابی خاکی ساخت عربستان مجهز به برجک  با توپ ۲۵م م  که ۱۴۰ عراده ان تحویل پاکستان شده است

    طلحه: خودروی زرهی شنی دار شبیه  ام۱۱۳ که در پاکستان  توسعه  یافته است و همکنون ۴۰۰ عراده ان در خدمت است و قرار است  ۲۰۰۰ عراده ان تولید و جایگزین  ام۱۱۳ شود. این نفربر نیز حامل سلاح است که البته در اکثر نسخه های تولیدی تنها مجهز به دوشکا است

    از دیگر خودرو های زرهی ارتش پاکستان میتوان به  تعداد نفربر بی تی ار، نفربر چینی چرخدار WZ-551 ، خودروی زرهی شنی دار بومی القسوا اشاره کرد

    همچنین پاکستان  دارای  ۵۰۰۰ عراده خودروی  لندرور  و حدود ۴۰۰۰ کامیون و ۸۰۰۰ وانت تاکتیکی  از انواع مختلف است

    M113

    تلها

    الفهد

    تانک

    تایپ۵۹: ۶۰۰ عراده تایپ ۵۹ در خدمت پاکستان  است. تایپ۵۹  نسخه چینی  تانک تی ۵۵ است که اولین تانک تولید شده چین نیز  است. چین ۱۶۷۰ عراده تایپ ۵۹ طی دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به پاکستان فروخت

    تایپ ۶۹: نسخه بهبود یافته تانک تایپ ۵۹  مجهز به زره بیشتر، موتور قویتر و مسافت یاب لیزری است که به شکل رسمی پاکستان ۲۵۰ عراده تایپ ۶۹  تحویل گرفته  است ولی برخی منابع اعلام میکنند که این کشور  ۴۰۰ عراده تایپ ۶۹ دارد. احتمالا  فاصله ۲۵۰ تا ۴۰۰ را تانک های ۵۹ ارتقا یافته به تایپ ۶۹ می باشند

    تایپ ۸۵: این کشور در سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ موفق به دریافت  ۲۶۸ عراده تانک تایپ ۸۵ از چین شده. این تانک  از سری تانک های تایپ ۸۰ دارای  توپ ۱۲۵ م م روسها با گلوله گذاری خودکار( البته نسخه چینی ان) و زره واکنشی و سامانه اتش رایانه  ای است

    الزرار : یک  ارتقاء روی تانک تایپ ۵۹ ارتش پاکستان که شامل تعویض  موتور با یک موتور ۷۳۰ اسب بخاری، تعویض برجک و نصب برجک  جدید با توپ ۱۲۵ م ، نصب زره واکنشی  و سامانه اتش جدید.بین ۴۰۰ تا ۵۰۰  تایپ ۵۹ به الزار ارتقاء یافتند که یکی از بهترین ارتقائات انجام شده روی تی ۵۵ و تایپ ۵۹ است

    تی ۸۰ یو دی: پاکستان در دهه ۱۹۹۰ دست به دریافت ۳۲۰ عراده تی۸۰ یو دی  از اکرایین زد  که دارای  موتور دیزل و زره واکنشی هستند و از قرار تنها مورد صادرات تی ۸۰ نو ساز از اکرایین بعد از فروپاشی شوروی نیز است .از قرار این تانک زره پوش ترین تانک پاکستانی ها است

    الخالد: الخالد نام نسخه تولید شده تانک ام بی تی ۲۰۰۰ چینی در داخل پاکستان است. این تانک در انواع ۱و۲ و۳ ساخته خواهد شد و قرار است ۱۰۰۰ عراده ان تولید شود که تا کنون حدود ۶۰۰ عراده تحویل داده شده است. این تانک همکنون پیشرفته ترین تانک پاکستانی ها است. ممکن است در ادامه تولید این کشور دست به تولید تانک ام بی تی ۳۰۰۰ نیز بزند

    این ارتش  ۳۰۰ عراده  تانک ام ۴۸ را به شکل ذخیره دارد

    تایپ ۸۵

    الخالد

    الزار

    تی۸۰

    بالگرد

    یورکاپتر فنک: این کشور دارای  ۲۷  بالگرد اروپایی فنک  در خدمت است  که یک بالگرد کوچک چند منظوره با توان حمل شش نفر سرباز است. برخی از فنک های تحویلی مجهز به بالچه برای حمل راکت و مسلسل ۱۲٫۷ م م می باشد

    الوئت۳:  این کشور بیش از ۱۲۰ بالگرد الوئت ۳  در خدمت دارد که نیمی از این تعداد در اختیار نیروی زمین است و بقی دست نیروی هوایی. الوئت ۳ یک بالگرد تک موتوره با ظرفیت شش نفر است

    لاما: بالگرد کوچک با ظرفیت چهار نفر که ارتش  پاکستان ۳۴ فروند از این بالگرد را تحویل گرفت  که حدود ۲۰ فروند همچنان در خدمت است. لاما یک بالگرد تک موتوره با ظرفیت سه نفر است

    یو اچ-۱: این ارتش  ۳۰ فروند بالگرد یو اچ۱ را به شکل دست  دوم از امریکا تحویل گرفت که همچنان تعدادی  از انها در خدمت دارد

    بالگرد بل ۴۱۲: بالگرد ترابری چند منظوره سفارش داده شده به ایتالیا که برای جایگزین یو اچ۱ وارد خدمت شده است . ۲۸ فروند از این بالگرد تحویل گرفته شد

    بل ۲۰۶: بالگرد چند منظوره  که ۱۲ فروند ان در سال ۱۹۷۵ تحویل ارتش پاکستان شد

    بل ۴۰۷:  جدید پاکستان ۴۵ فروند از این بالگرد برای جایگزین برخی ناوگان بل۲۰۶ و الوئیت ۳  سفارش داده است

    میل۱۷: این بالگرد پر تعداد ترین بالگرد ترابری  ارتش پاکستان است که ۹۲ فروند ان در خدمت این ارشت است  . این بالگرد اولین بار در دهه۱۹۹۰ تحویل پاکستان شد و به دلیل عملکرد بالا ان در مجموع شش سری از این بالگرد سفارش داده شد

    پوما: دیگر بالگرد ترابیر سنگین  ارتش  پاکستان بالگرد فرانسوی پوما است  که ۵۰ فروند ان تحویل این ارتش  شده است

    کبرا: اصلیترین بالگرد تهاجمی ارتش  پاکستان بالگرد  تهاجمی کبرا است . این بالگرد نخستین  بار در سال ۱۹۸۱ پاکستان دست به سفارش ۱۰ فروند AH-1S کبرا زد  و در همان دهه یک دسته  ده فروندی دیگر نیز به دست اورد. ده فروند دیگر  نیز به زودی به شکل کمک در اختیار پاکستان قرار گرفت و بعد از بیست سال در سال ۲۰۰۴ پاکستان ۱۲ فروند AH-1F کبرا به شکل دست دوم از امریکا دریافت کرد.در سال ۲۰۱۵ میلادی  ارتش پاکستان به عنوان اولین مشتری AH-1Z ویپر دست به سفارش  ۱۵ فرود ویپر زد که از سال ۲۰۱۷ اماده تحویل می شود. همکنون حدود ۵۰ فروند کبرا در خدمت پاکستان است

    میل۳۵ ام: در سال ۲۰۱۵ ارتش پاکستان به دلیل رضایت از عملکرد میل۱۷ دست به سفارش چهار فروند میل ۳۵ زد. این خرید بیشتر جهت ارزیابی اولیه احتمالا جهت سفارش بیشتر است

    توان دفاع هوایی پاکستان در مقاله نیروی هوایی پاکستان امده است

    پوما

    فنک

    بل۴۱۲

    لاما

    میل۱۷

    الوئت۳

    AH-1F

     

    نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۳۰ ساعت 10:36 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • با سرنگون شدن قذافی دیکتاتور پیشین لیبی، این کشور شمال آفریقا دستخوش یک جنگ داخلی شده است و گروه های وابسته به داعش، القاعده و برخی از نظامیان سابق این کشور، با تحریک و حمایت های تعدادی از بازیگران خاص، در مناطق مختلف این کشور با هم درگیر هستند.

     
    در این میان دولت های خارجی منطقه ای و فرامنطقه ای مثل آمریکا، فرانسه، انگلستان، مصر و حتی امارات متحده عربی وارد کارزار در این کشور کوچک شده و به دنبال حمایت از گروه های مورد نظر خود هستند.
     
    اما آنچه انگیزه نوشتن این مطلب است انتشار اطلاعات جدیدی درباره حضور یک شخصیت بد نام آمریکایی در بحران لیبی است.
     
    اریک پرنس؛ از سلاخی مردم عراق تا کشتار مردم یمن
     
    در سال 2011 میلادی مقاله ای در روزنامه نیویورک تایمز آمریکا منتشر و در آن به اقدامات کشور امارات برای تشکیل ارتشی از خارجی ها اشاره شده بود که بازتاب فراوانی در فضای سیاسی و رسانه ای جهان پیدا کرد.

    بنا بر اسناد این روزنامه، در سال 2010 میلادی "اریک پرنس" بنیانگذار شرکت آمریکایی "بلک واتر" کار ساخت یک گروه عملیات ویژه برای امارات متحده عربی را آغاز کرد. این افسر سابق نیروی ویژه دریایی آمریکا به اماراتی ها کمک کرد تا نیروهای نظامی سابق کلمبیایی را به امارات وارد کرده و به آموزش آنها بپردازد.
     
    طبق این اسناد که با تکذیب سفت و سخت یا انتشار جزییاتی خلاف آن همراه نشد، شیخ محمد بن زاید آل نهیان حاکم ابوظبی، شخصا پرنس را مامور این کار کرده و شاخه اطلاعات نظامی ارتش امارات نیز به این عملیات نظارت داشت.
     
    بلک واتر 
     اریک پرنس بنیانگذار شرکت آمریکایی بلک واتر
     
    اما بر اساس گزارش نیویورک تایمز و صحبت های نویسندگان آن با برخی از مسئولین سابق این پروژه و کلمبیایی های حاضر در این برنامه، این نیرو صرفا یک یگان ضد شروش یا ضد تروریستی نبوده و اماراتی ها از همان ابتدا تفکرات بسیار بلند پروازانه ای برای این یگان در سر داشتند.
     
    بر این اساس، یگان مورد نظر برای اموری مثل کنترل شورش، جنگ شهری، حفاظت از خطوط انتقال نفت، حفاظت از مواد رادیواکتیو و تاسیسات اتمی و همچنین نابود کردن نفرات و تجهیزات دشمن آموزش دیده و حتی بر اساس اطلاعات منتشره توسط نیویورک تایمز، مقامات اماراتی توهماتی درباره استفاده از این یگان برای حمله و تصرف جزایر ایرانی در خلیج فارس که با ایران بر سر مالکیت آن اختلاف داشته، مطرح کرده بودند.
     
    اما در اتفاقی جدید، بر اساس اطلاعاتی که توسط وب سایت تحلیلی Intelligence Online منتشر شده، اریک پرنس بنیانگذار شرکت بدنام آمریکایی "بلک واتر" این بار وارد معرکه لیبی شده و اقدام به تشکیل یک نیروی هوایی برای گروه های طرفدار امارات در لیبی کرده است.
     
    امارات متحده عربی از جمله حامیان اصلی ژنرال خلیفه حفتر از جمله بازیگران اصلی میدانی در صحنه لیبی است که مقر حکومت خود را در شهر تبروک لیبی قرار داده است. اما به راه انداختن یک نیروی هوایی بر اساس جنگنده های جت امری زمان بر و هزینه بر است و نیاز به خلبانانی خاص دارد.
     
    در اینجا بود که اماراتی ها با استفاده از تجارب این آدمکش حرفه ای، یک هواپیمای خاص آمریکایی را وارد لیبی کردند.
     
    AT-802U؛ از سمپاشی مزارع کشاوزی تا عملیات ضد شورش
     
    هواپیمای AT-802 ملقب به ایرتراکتور در ابتدا به عنوان یک هواپیمای سمپاش برای استفاده در امور کشاورزی مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به افزایش درخواست ها برای یک هواپیمای سبک ضد شورش، مدل AT-802U این هواپیما با قابلیت حمل محموله تسلیحاتی به وزن 4100 کیلوگرم معرفی شد.
     
    بلک واتر 
    هواپیما، پهپاد و بالگردهای اماراتی در لیبی  
     
    در این مدل، بدنه تقویت و از شیشه های ضد گلوله استفاده شده است. همچنین دو قبضه مسلسل سه لوله GAU-19 ، هشت فروند موشک هلفایر یک یا دو بمب هدایت لیزری و راکتهای 2.75 اینچی، تسلیحاتی هستند که این هواپیما قابلیت حمل آن را دارد. آمریکا از اینگونه مسلح در عملیاتهای ضد قاچاقچیان مواد مخدر در آمریکایی جنوبی نیز استفاده کرده است.
     
    بلک واتر 
    AT-802U نیروی هوایی امارات متحده عربی

     

    این هواپیما از یک موتور توربوپراپ به قدرت 1600 اسب بخار بهره برده و می تواند با سرعت 370 کیلومتر بر ساعت پرواز کند. برد این هواپیما 2900 کیلومتر و ارتفاع پروازی آن 7 کیلومتر است.
     
    بلک واتر 
    حمله هوایی به جنوب بنغازی در 30 نوامبر 2016 توسط ایرتراکتورهای اماراتی
     
    بلک واتر 
     
    بلک واتر 
    بقایای بمب ساخت ترکیه، استفاده شده در لیبی 
     
    امارات متحده عربی از جمله کاربران این هواپیما به شمار می رود و اولین بار در سال 2015 میلادی تصاویری از حضور این هواپیما در لیبی منتشر شد. در ادامه مشخص شد که اماراتی ها پهپادهای شناسایی و مسلح را نیز در لیبی مستقر کرده است.
     
    بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط Intelligence Online خلبانان این هواپیماها عمدتا مزدوران آمریکایی هستند که توسط اریک پرنس اجیر شده اند و اکنون در خدمت ارتش غیررسمی امارات متحده قرار دارند.
     
     
    00:00 00:25
     
    حمله ایرتراکتور به بنغازی - 22 نوامبر 2016 
     
    شورای انقلابیون بنغازی که یکی دیگر از گروه های درگیر در لیبی بوده در این مدت اخیر تصاویری از حملات هوایی AT-802U ها در اطراف بنغازی لیبی را منتشر کرده و حتی عکس بقایایی بمب ساخت ترکیه که در یکی از این حملات به کار رفته نیز توسط این گروه منتشر شده است.
     
    بلک واتر 
    هواپیمای ترابری IL-76 خط هوایی Sky Prim Air در لیبی
     
    اما از طرف دیگر نیروهای خلیفه خفتر با چندین خط هوایی دیگر نیز دارای رابطه هستند که به نظر هزینه عملیات این خطوط در لیبی نیز توسط امارات متحده عربی پرداخت می شود. خط هوایی Sky Prim Air متعلق به کشور مولداوی که دارای ارتباطاتی با شرکت اماراتی Oscar Jet است از جمله خطوط هوایی به شمار می آید که خدمات ترابری هوایی را برای نیروهای خلیفه خفتر در لیبی تامین می کند.
     

    با این اوصاف، اگرچه به نظر نمی رسد امارات متحده توان راهبری و به حکومت رساندن یک گروه خاص را در کشوری چون لیبی داشته باشد و نیاز به کسب حمایت و تایید بازیگران بزرگتری است، اما در عین حال، پیام های مهمی که از پررنگ تر شدن نقش اریک پرنس و بلک واتر در ساختار نظامی این کشور کوچک و نیز حضور تجهیزات نظامی این کشور در مناطقی چون اریتره و لیبی به گوش می رسد را نباید ساده یا بی اهمیت توصیف و تحلیل کرد.

    نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۷ ساعت 13:17 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه در نشست خبری خود به مناسبت اولین سالگرد اجرایی شدن برجام، اظهارات کاملا متناقضی درباره رفع تحریم‌های بانکی و دسترسی به پول نفت بیان کرد.

    این مقام وزارت امور خارجه با اشاره به گشایش‌های ایجاد شده در حوزه های انرژی، حمل و نقل و پولی و بانکی اظهار کرد: «خوشبختانه درآمدهای حاصل از فروش نفت امروز قابل وصول است. 29 میلیارد دلار از فروش نفت در یک سال گذشته درآمد داشته ایم که همه این‌ها قابل وصول است.»

    در حالی که عراقچی مدعی است دسترسی به 29 میلیارد دلار درآمد فروش نفت، کاملا مهیا است، اما او در همین نشست خبری گفته است: هنوز شرایط بانکی ما به حالت عادی برنگشته است.

    وی با اشاره به رفع تحریم‌ها در حوزه‌های مالی و بانکی با بیان به اینکه در این حوزه هنوز شرایط بانکی ما به حالت عادی برنگشته است،‌ اظهار کرد: علت‌های متعددی برای این مسأله وجود دارد که تقریباً هیچ کدام به برجام مربوط نیست. مهمترین مانع تحریم‌های بانکی تحریم‌های اولیه آمریکا است که بعد از انقلاب اعمال شده است اما در برجام به آنها پرداخته نشده است و ماهم نگفتیم که برداشته می‌شود. ما فقط در مذاکرات هسته‌ای پیرامون همین موضوع صحبت کردیم. اما راه‌های جایگزین مشروع و قانونی وجود دارد که می‌توانیم بدون استفاده از سیستم مالی آمریکا نقل و انتقالات‌مان را انجام دهیم. مهم این است که در هر پروژه باید مسیر بانکی خودش را پیدا کنیم. همان‌طور که در رابطه با قرارداد ایرباس و بوئینگ کانال بانکی خاص خودش ایجاد شد. همچنین در رابطه با قرارداد پژو که حدود 600 میلیون یورو است کانالی مالی و بانکی ایجاد شد.

    وی ادامه داد: موانع دیگر از جمله قوانین پولشویی، مقابله با منابع مالی تروریست‌ها از جمله داعش و القاعده باعث شده در 10 سال گذشته قواعد انضباطی پیچیده وضع شود و بانک‌های ما به خاطر تحریم‌ها از این فضا دور بودند اما حالا به تدریج در حال به روز شدن هستند.

    عراقچی گفت: دوستان بانکی مطرح می‌کنند اگرچه مشکلات بانکی هنوز هست اما هیچ کجا در بن‌بست نیستیم. در هر حال به طور کلی در حوزه بانکی و مالی در وضعیت خوبی قرار داریم.

    بخش اخیر اظهارات عراقچی، مؤید گلایه‌های همیشگی فعالان اقتصادی درباره عدم لغو تحریم‌های بانکی است. برخلاف تبلیغات مسئولان دولتی، تجار و بازرگانان در یک سال اخیر و حتی در شرایط فعلی هم معتقدند سازوکار استفاده از مراودات بانکی بین‌المللی هنوز به شرایط عادی بازنگشته و آنها همچنان مجبور به استفاده از صرافی‌ها برای نقل و انتقال پول هستند. همین مسئله هم سبب گرانی دلار در بازار آزاد شده و دولت از کنترل آن عاجز مانده است.

    از سوی دیگر، ناتوانی بانک مرکزی در تک‌نرخی کردن ارز با وجود گذشت یک سال از اجرای برجام هم از سوی معاون ارزی بانک مرکزی به عادی نشدن مراودات بانکی ربط داده شده است.

    تمامی این حقایق بیانگر آن است که به علت تداوم تحریم‌های دلاری، هنوز بانک مرکزی قادر به دسترسی به پول نفت کشورمان نیست و همچون دوران تحریم و قبل از برجام، این پول‌ها بلوکه می‌شود و ایران فقط می‌تواند از کشورهای خریدار نفت، کالا وارد و با پول نفت،‌ تهاتر کند.

    نکته مهم تناقض سخنان عراقچی در همین موضوع، نهفته است. او مدعی است درآمدهای حاصل از فروش نفت امروز قابل وصول است و رقم آن را 29 میلیارد دلار عنوان کرده است.

    اکنون این سوال مطرح است که اگر طبق ادعای عراقچی، تحریم‌های بانکی رفع شده و ایران قادر به جابجایی ارقام هنگفت چند ده میلیارد دلاری درآمدهای نفتی است، پس اساسا نباید هیچ مانع و گره بانکی دیگری باقی مانده باشد. چون مهمترین و اثرگذارترین تحریم علیه کشورمان، بلوکه شدن پول نفت بود. اکنون اگر طبق ادعای عراقچی، این تحریم رفع شده و «درآمدهای حاصل از فروش نفت امروز قابل وصول است»، پس نباید برای مبادلات بانکی کوچکتر فعالان اقتصادی که ارقام آن چند میلیون دلاری است، مشکلی باشد.

    این در حالی است که خود عراقچی در ادامه نشست خبری‌اش، به تداوم این تحریم‌ها اعتراف کرده و آن را به مسائل غیربرجام ربط داده است.

    در هر حال، اگر نقل و انتقال 29 میلیارد دلار درآمد نفت برای ایران تسهیل شده بود و بانک مرکزی به این پول دسترسی داشت، اکنون مطمئنا نرخ ارز تک‌نرخی شده بود. ضمن آن که مبادلات بانکی خرد فعالان اقتصادی نیز بدون هرگونه مشکلی در جریان بود و دیگر کسی از ادامه مشکلات بانکی سخن نمی‌گفت.

    نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۷ ساعت 13:16 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • دکتر علیرضا زاکانی رئیس کمیسیون بررسی برجام در مجلس نهم صبح امروز در نشست مطبوعاتی «تجربه‌گران» که به مناسبت اولین سالگرد برجام از سوی انجمن روزنامه نگاران مسلمان در محل تالار اسوه برگزار شد اظهار داشت: اکنون یک سال از اجرای برجام می‌گذرد و این یک سال می‌تواند قضاوت دقیقی را برای ما فراهم کند تا بازبینی کنیم که چه شد به این توافق رسیدیم و مقدمات این توافق با چه مسیری فراهم شد.

    وی افزود: در سال 82 بهانه‌جویی و اظهار نظرات مغرضانه‌ای از سوی آمریکایی‌ها باعث باز شدن پرونده‌ای شد که تا سال 92 توسط آقایان روحانی، لاریجانی و جلیلی پیگیری شده و نتیجه آن مذاکرات آلماتی 2 شد. 

    زاکانی با بیان اینکه از انتهای دولت دهم راه دومی در موضوع هسته‌ای به پیشنهاد آمریکا گشوده شد، خاطرنشان کرد: رهبر انقلاب با تدبیر دقیق و هوشمندانه این راه را در جهت حذف منافع حداکثری رد نکردند و راهی برای مذاکرات غیررسمی باز شد تا در مذاکرات رسمی ثبت خواسته‌های خود را حداکثری نگه داریم. 

    وی افزود: با آغاز دولت یازدهم این دولت تمام مسیر سابق را کنار گذاشته و همچنین با کنار گذاشتن 1+5 خود را در برابر آمریکا قرار داده و با آن مذاکره را آغاز کردیم. 

    *رویکرد این دولت مذاکره با کدخدا بود

    رئیس کمیسیون بررسی برجام در مجلس نهم با بیان اینکه دولت یازدهم همه دستاوردهای گذشته را کنار گذاشت، گفت: رویکرد این دولت همان مذاکره با کدخدا بود و شاهد بودیم که در طول مذاکرات تمام تلاش خود را برای مذاکره با آمریکا به کار گرفته بود.

    وی افزود: کار اشتباه این بود که در قالب مذاکرات با آمریکا از ظرفیت‌های موجود در طرف مقابل استفاده نکردند و خود را نیازمند ارتباط با آمریکا معرفی کردند. 

    *گره زدن آب خوردن مردم به مذاکرات استغنایمان را تبدیل به نیاز کرد

    رئیس کمیسیون بررسی برجام در مجلس نهم در همین راستا ادامه داد: اینکه گفتند خزانه کشور خالی است و گره زدن آب خوردن مردم به مذاکرات بسته است و اظهاراتی اینچنین باعث این شد که ما برخورد از سر استغنا را به برخورد از سر نیاز تبدیل کردیم و این مسیر با اشکالات جدی ادامه پیدا کرد.

    وی با بیان اینکه ما در مذاکرات روی متن آمریکایی‌ها مذاکره کردیم؛ عدم استفاده از گسل‌های میان 6 کشور در روند مذاکرات را یکی از مشکلات روند گفت‌وگو‌ها دانست و گفت: چنین اشتباهاتی باعث شد تا ما در نقشه راه آمریکا وارد شدیم و خود مذاکره کنندگان نیز اعلام کردند که برجام سندی آمریکایی است و ما فقط درباره آن اعلام نظر کردیم که این با منطق انقلاب اسلامی مغایر بود.

    زاکانی همچنین با بیان اینکه تصحیح این سند بسیار مشکل بود و از نظر حقوقی دست و پای ما بسته بود؛ اظهار داشت: رئیس‌جمهور به آقای ظریف دستور داد که از ظرفیت‌های حقوقی برجام در جهت بدعهدی آمریکا استفاده کند و تیم مذاکره کننده بروند و کمیسیون مشترک تشکیل شود. باتوجه به سیری که در مفاد 3731 برجام و تیم ارشد مذاکره کننده؛ ادامه راه شکایت وجود ندارد جز اینکه شکایت مبتنی بر ماده 12 قطعنامه 2231 کل قطعنامه‌ها و ششگانه 1929 باشد که بیان می‌کند کل تحریم‌های قبل برگردد.

    *دوستان ما به طرف آمریکایی درحد اعلا اعتماد کردند

    وی همچنین با بیان اینکه دوستان ما به طرف آمریکایی به حد اعلا اعتماد کردند تصریح کرد: بنده زمانی که به عنوان رئیس کمیسیون برجام بودم و تیم مذاکره‌کننده به مجلس آمدند از آقای عراقچی پرسیدم نگاه شما به آمریکا به عنوان دوست است یا دشمن، این سند را با دوست بسته‌اید یا دشمن، او گفت با دشمن، اما زمانی که سند را نگاه می‌کردیم انگار با برادر تنی بسته شده بود.

    *سند برجام در پاویون فرودگاه به تصویب رسید

    رئیس کمیسیون بررسی برجام در مجلس نهم ادامه داد:‌ در مرحله اول 5 نفر عضو ارشد می‌بایست سند برجام را دنبال می‌کردند که بعد آقای صالحی و وزیر دفاع به آنها اضافه شدند و آن 5 نفر به‌صراحت اعلام کردند که ما نسبت به محتوای برجام بی‌خبریم و این به ضرر ما بود که علاوه بر آن ما فرصت کمی هم داشتیم که باعث شد در پاویون فرودگاه سند برجام بررسی شود که باید آن را سند پاویونی نام نهاد و این سند غیرکارشناسی به ثبت و ضبط رسید و آنها برای تعجیل خود دلایلی را می‌تراشیدند که هیچ‌یک از این دلایل مبنای درستی نداشت.

    *آمریکا نیازمند معامله هسته‌ای با ایران بود

    نماینده سابق مجلس خاطرنشان کرد: ما سرمایه بزرگی را به عنوان صنعت هسته‌ای قبول کردیم که با آن سرمایه معامله می‌کنیم و کسی که به این معامله نیاز داشت آمریکا بود. ما هم نیاز داریم، ولی نیاز ما برابر نیست و اگر اوباما توافق هسته‌ای ما را نداشت باید به جای گریه خون می‌گریست.

    وی ادامه داد: ما هیچ‌وقت صحنه مذاکره را ترک نکردیم و منعی هم برای آن نداشتیم. ما به مردم حرف راست نزدیم و دروغ گفتیم و به آنها نگفتیم که این معامله در صنعت هسته‌ای به ضرر شماست و آنچه که حاصل می‌شود برای شما خسران محض خواهد بود.

    زاکانی تصریح کرد: آقایان می‌گفتند که نفت داشت به صفر می‌رسید و  تمام می‌شد و جالب این است که می‌گویند برجام کار خود را کرد. اگر کارکرد برجام همینی بود که ما دیدیم باید وامصیبتا سر داد.

    نماینده سابق مردم تهران در مجلس با طرح این پرسش که یعنی تمام کارکرد برجام همین بوده است، گفت: این نحوه مراجعه با افکار عمومی نیست چراکه در درازمدت به افکار عمومی آسیب می‌زند. چرا باید یک عده مردم را این‌گونه تحقیر کنند.

    * ادعای دور شدن سایه جنگ از سر ایران از اساس دروغ و اشتباه بود

    وی به ادعای برخی‌ها مبنی بر اینکه برجام سایه جنگ را از سر ایران برداشت اشاره و این دیدگاه را از اساس غلط دانست.

    نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با اشاره به ادعای برخی از عوامل داخلی مبنی بر اینکه ما منزوی هستیم، اظهار داشت: چرا باید آن چیزی را القا کنیم که غربی‌ها به دنبال آن هستند. امروز سازمان ملل و شورای امنیت نام ما را به‌عنوان عنصر مؤثر در مورد سوریه بیان می‌کند. آیا این به دلیل برجام است؟ چرا ما قابلیت‌های خود را نادیده می‌گیریم؟

    به اعتقاد زاکانی اگر مقاومت در سوریه، عراق و مدل موفق دفاعی و مستشاری ایران نبود امروز از دست وحشی‌هایی چون داعش در منطقه در امان نبودیم و باید در تهران با آن‌ها مواجه می‌شدیم. 

    *ما با مذاکرات مخالف نیستیم

    رئیس کمیسیون برجام در مجلس نهم با تأکید بر اینکه ما با مذاکرات مخالف نیستیم و هیچ وقت زمین مداکره را ترک نکردیم، تصریح کرد: هرکسی مخالف است باید در داشته‌های عقلانی خود شک کند؛ اما نباید در مذاکرات از سر نیاز و احتیاج به یک ورشکسته بین‌المللی (آمریکا) رجوع کنیم.

    وی مذاکره و معامله خوب را شرط هر گفت‌وگوی دوجانبه و چندجانبه عنوان و تأکید کرد: آقایان گفتند که ما منزوی هستیم که این حرف نادرستی بود چون آن‌ها نیازمند ما هستند که البته ما نیز نیازمند تعامل با همه جهان به‌غیراز رژیم نامشروع صهیونیستی و با شروطی با آمریکا هستیم.

    زاکانی دست برداشتن از موضع استکباری و موضع دشمنی با ایران از سوی آمریکا را دو شرط ایران برای تعامل و ارتباط با این کشور عنوان و بیان کرد: چرا در ماده 28 برجام اعلام می‌کند که باید طرفین با حسن نیت به این مسئله نگاه کنند اما ما فردای برجام شاهد تحریم ایران از سوی آمریکا هستیم.

    به گفته نماینده مردم تهران در مجلس نهم ما دائماً خلاف‌های آمریکایی‌ها در برجام را توجیه کردیم که این اشتباه بود. به چه حقی دولت توجیه‌گر عهدشکنی و خلاف‌های‌ آمریکایی‌ها هست؟

    وی به فرمایش رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه ما چیزی را از دست نمی‌دهیم و دستاورد این برجام بالا رفتن سطح نگاه جامعه به دشمن خود است،‌گفت: بالا رفتن سطح نگاه جامعه به دشمن خود کف جامعه است و باید هویت نامشروع آمریکا و بدعهدی این دولت جنایتکار روشن شود؛ بنابراین دولت نباید ما را از این حداقل محروم کند.

    زاکانی خطاب به دولت یازدهم گفت: ما به شما دستاورد هسته‌ای دادیم اما بدمعامله کردید و تبدیل به خسران محض شد. 

    *دولت دستاوردهای هسته‌ای را سبک شمرد

    نماینده مردم تهران در مجلس نهم به بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 29 دی‌ماه سال گذشته مبنی بر اینکه دولت متوجه باشد که سرمایه سنگینی و امکان سنگینی را از دست دادیم، اظهار داشت: یکی از اشکالات عظیم بخش هسته‌ای در دولت جدید این بود که دولت دستاوردهای هسته‌ای را سبک شمرد. 

    «بله سانتریفیوژ نسل یک مثل تفنگ برنو در مقابل یک تفنگ اتوماتیکی است که امروز کشورهای مختلف سانتریفیوژهایی با 20 سو و 30 سودارند اما اثر آن شلیک است. فرق می‌کند کسی تفنگ بر کمربسته باشد یا بخواهد با شمشیر و تیر و کمان بجنگد.» این سانتریفیوژ مثل توپ‌های سر پر دوره قاجار است اما داشتن و نداشتن این امکان نیز فرق می‌کند. علاوه بر اینکه بر پیشرفت هسته‌ای مسیری را طی می‌کردیم که به‌صورت جهشی سانتریفوژهایی با سو بسیار بالا و دقت بسیار بهتری را تولید می‌کردیم.»

    وی بابیان اینکه دولت یازدهم از همان ابتدا صنعت هسته‌ای را سبک می‌شمرد، تصریح کرد: سازمان انرژی اتمی از ماه مهر سال 92 می‌گفتند که این صنعت هزینه‌ فایده ندارد و بهتر است ما نداشته باشیم و به کمک ما بیایند. اعتقاد داشتند که دنیا امدادگر خیرخواهی است (آمریکا) که نیاز و مشکلات داخلی ما را رفع و التیام می‌بخشد.

    زاکانی افزود: ما تجربه سال 86 راداریم که شاهد بودیم پلیگون را بر ما قطع کردند که فقط در حوزه هسته‌ای قابل استفاده است. 

    *برجام کودک ناقص الخلقه‌ای است که باید مدام تیمارش کنیم

    به اعتقاد نماینده مردم تهران در مجلس نهم دولت یازدهم مسیری را در مذاکرات طی کرد که دچار بچه ناقص‌الخلقه شدیم و باید مدام تیمارداری کنیم. بنابراین دولت نمک به زخم نپاشد و واقعیت‌ها را بگوید.

    وی می‌گوید که دولت باید به دلیل نقض برجام توسط آمریکایی‌ها و بدعهدی‌های این کشور در سطح جهانی برای آمریکا رسوایی درست کند و سایر کشورها نیز از تجربه ما استفاده کنند اما دولت می‌خواهد ما را از حداقل خود نیز محروم کند. 

    زاکانی با تأکید بر اینکه دولت برای بعد از برجام هیچ برنامه‌ای نداشت، گفت: بنده جلسات دولتی‌ها را بررسی و مطالبه کرده‌ام که در بهمن سال گذشته در جمع انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان گفتم که کشور شاهد یک غارت بزرگ است که البته مرا به دادگاه فراخواندند و در دادگاه مطرح کردم. 

    خروجی برجام یک هواپیمای ایرباس 321 است

    نماینده مردم تهران در مجلس نهم با اشاره به تحویل ایرباس 321 به ایران اظهار داشت: محصول و خروجی برجام امروز یک هواپیمای ایرباس 321 به ایران است و بزرگ‌ترین جایگاه رسمی این کشور یعنی در حوزه راه و ترابری اعلام می‌کند که باید این هواپیما را به مشهد ببرند و طواف بدهند. 

    وی ضمن ابراز تأسف ازاین‌گونه اظهارات گفت: ما خجالت می‌کشیم از کسانی که برای کشور این‌گونه تصمیم‌گیری می‌کنند. این افراد چه اطلاعاتی دارند و چگونه به جامعه چهار و نیم میلیونی دانشجو و چند هزارنفری اساتید نگاه می‌کنند؟ آیا اینکه برویم هواپیما را در مشهد طواف دهیم بازی کردن باعزت کشور نیست؟ چرا عزت ملی را منسوخ می‌کنید؟

    * امروز هیچ چارچوب‌ حقوقی که کدخدا را مکلف به تعهدات برجام کند دریافت نمی‌کنیم

    زاکانی معتقد است که بحث امروز در کشور اولویت‌ها و چگونگی رسیدن به آن‌ها است. بنابراین همه این اتفاقات بر مبنای غلط نگاه کردن به منافع ملی و مصالح انقلابی به‌عنوان یک دستاورد سیاسی برای جناح خاص شکل‌گرفته است و عدم باورمندی و توانمندی داخلی در حد صفر نیز یکی از این دلایل است. 

    نماینده مردم تهران در مجلس نهم افزود:‌ امروز هیچ مستند دقیق و چارچوب‌ حقوقی که کدخدا را مکلف به تعهدات خود کند از برجام دریافت نمی‌کنیم چراکه اوباما اعلام کرد من با دشمنم تعهد بسته و مذاکره کرده‌ام. درحالی‌که آن‌ها نیازمند تعامل و مذاکره با ما بودند.

    وی به جامعه سیاسی آمریکا و تفویض نقش‌ها در قالب پلیس خوب و پلیس بد بین نیروهای سیاسی پرداخت و گفت: امروز که ترامپ بر سر کار آمده در حالیکه آمریکایی‌ها نیازمند سند برجام هستند وزیر دفاع این کشور یک موضع و وزیر پیشنهادی امور خارجه نیز موضع دیگری می‌گیرند که بتوانند با این مواضع کشور خود را بیشتر کنند و امتیاز بیشتری نیز کسب کنند. 

    رئیس کمیسیون ویژه برجام در مجلس نهم در ادامه با انتقاد از رویکرد دولت در عدم توجه به منتقدین گفت: دولت حاضر نبود حرف‌های منتقدان را گوش دهد و در جواب منتقدان می‌گفتند به ما اعتماد کنید درصورتی‌که با همین رویکردشان ما را به سراب بردند.

    زاکانی افزود: امیدواریم دولت ما را به مسیری ببرد تا حداقل این تجربه برایمان باشد که آمریکا با دستکش مخملی و با دست چدنی خود به‌پای میز مذاکره آمده بود.

    *چرا دلار گران و گشایش اقتصادی ایجاد نشد

    وی با اشاره به افزایش قیمت دلار در ماه‌های اخیر گفت: جواب بدهند که چرا قیمت دلار نه‌تنها پایین نرفت بلکه در این یک‌سال افزایش هم یافت و جواب دهند که چرا گشایش اقتصادی ایجاد نشد.

    رئیس کمیسیون بررسی برجام در مجلس نهم افزود: چیزی هم که در مورد تحریم‌ها گفتند نادرست بود و رئیس بانک مرکزی گفت: دستاوردی نداشتیم و نتیجه برجام خسران بوده است.

    زاکانی ادامه داد: روحانی به مردم صراحتاً بگوید از برجام چه چیزی عاید اقتصاد شد و چقدر از منابعی که به دست آمد به داخل کشور منتقل شد؛ همچنین روحانی به مردم بگوید میزان موجودی جیب مردم چه تغییری در این یکسال کرده است.

    رئیس کمیسیون بررسی برجام در مجلس نهم ادامه داد: می‌شود آمار سازی کرد اما جیب خالی مردم را چه می‌شود کرد؟ مگر قبل از انتخابات است که از موضع اپوزیسیون صحبت می‌کنید و از کمبود اشتغال‌ و وجود رکود حرف می‌زنید.

    زاکانی با بیان اینکه دولت از حرف درمانی و تنظیم انشاءهای مختلف دست بردارد گفت: فکر، عمل و تدبیر است که گره از مشکلات مردم باز می‌کند و اکنون زمان انشاء نوشتن نیست.

    نماینده سابق مردم تهران در مجلس در همین راستا خاطرنشان کرد: دولت پاسخ دهد دلیل رکود کشور کیست و موضع اپوزیسیون نظر ندهد چون این حرف‌ها مربوط به قبل از انتخابات است نه بعد از انتخابات که دولت در مقام پاسخگویی.

    *امیدواریم دولت از «انشاء» به «اجرا» برسد

    زاکانی ادامه داد: دولت تبدیل به دولت انشاء شده و امیدواریم به دولت اجرا تبدیل شود.

    رئیس کمیسیون بررسی برجام در مجلس نهم بابیان اینکه روحانی صراحتاً بگوید‌ روزی 150 میلیارد دلاری که قرار بود بعد از برجام به نفع کشور شود دقیقاً کجاست؟

    زاکانی تأکید کرد: دولت سرمایه‌‌های خود را باید به سمتی ببرد که باتوجه به داشته‌های داخلی کشور مشکل بیکاری را حل کند.

    *بیکاری و تعطیلی کارخانه‌ها به یک مشکل بزرگ بدل شده است

    نماینده سابق مردم تهران با اشاره به خرید ایرباس توسط دولت گفت: شرکت ایرباس کارکنان خود را اخراج می‌کرد و با خرید ایران از مشکل اقتصادی خارج شد درصورتی‌که بیکاری و تعطیلی کارخانه‌ها در کشورمان به یک مشکل بزرگ بدل شده است.

    *خرید ایرباس 100هزار شغل برای شرکت بوئینگ ایجاد کرد

    زاکانی در همین راستا افزود: مدیرعامل شرکت بوئینگ می‌گوید بزرگ‌ترین مشکل ما بیکاری است ولی با خرید ایران 100 هزار شغل را برای خود ایجاد کرده‌ایم و این درحالی است که کارخانه‌های داخلی‌مان رو به تعطیلی رفته‌اند.

    ادامه دارد...

    نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۷ ساعت 13:15 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • اوایل آذر ماه سال 95 سرلشکر «محمدحسین باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در همایش فرماندهان نیروی دریایی ارتش به راه‌برد «منع دسترسی» ایران و تمرکز دشمن بر مقابله با این راه‌برد اشاره کرد و با بیان اینکه دشمن ادعا می‌کند ایرانی‌ها و چینی‌ها با همکاری هم راهبرد ممانعت از دسترسی را پیش‌می‌برند، گفت: «این راهبرد ماست و باید آن را توسعه دهیم تا شناورهای دشمن از سواحل فاصله بگیرند این راهبرد خودمان است و کسی به ما یاد نداده و راهبردهای دیگری هم داریم».

     
    مشرق قصد دارد تا به همین بهانه، طی این گزارش درباره دو راه‌برد «ضددسترسی» و «منع منطقه‌ای[1]»، اعتراف آمریکایی‌ها به مهارت ایران در این دو راه‌برد و نقش هم‌کاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در قابلیت‌های بازدارندگی ایران توضیحاتی را در اختیار مخاطبان قرار دهد.
     
    راه‌برد ضددست‌رسی و منع منطقه‌ای ایران دست و پای آمریکا در خلیج فارس را بسته است
    سرلشکر «محمدحسین باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، راه‌برد «منع دسترسی» ایران را ابتکارآمیز و مستقل از هر کشور دیگری توصیف کرده است

     

    امکانات ایران برای پیاده‌سازی ضددسترسی و منع منطقه‌ای

    راه‌بردهای ضددسترسی و منع منطقه‌ای آن‌قدر به هم مرتبط هستند که تقریباً همه جا در کنار هم می‌آیند. با این حال، این دو راه‌برد با یک‌دیگر متفاوت و در واقع کاملاً مجزا هستند. ضددسترسی به معنای اقداماتی است که یک کشور انجام می‌دهد تا به نیروهای نظامی دشمن اجازه ورود به منطقه را ندهد. این در حالی است که منع منطقه‌ای شامل اقداماتی می‌شود که یک کشور انجام می‌دهد تا آزادی فعالیت را از نیروهای نظامی دشمن که پیشاپیش در منطقه حضور و بلکه بر آن تسلط دارند، سلب کند.

    جمهوری اسلامی ایران به وضوح ابزارهای لازم برای هر دو راه‌برد فوق را در اختیار دارد و تا کنون آن‌ها را به کار نیز بسته است. برخی از این ابزارها عبارتند از: انواع شناورها و قایق‌های تندرو در خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان؛ پهپادهای شناسایی و مسلح بر فراز منطقه و مرزهای آبی و خاکی کشور؛ سامانه‌های هوشمند زمینی و بدون نیاز به کاربر (شامل رادار برای شناسایی و تجهیزات دفاعی برای درگیری در صورت لزوم)؛ موشک‌های کوتاه‌برد ضدکشتی؛ و غیره.

    در کنار این ابزارها، باید به موشک‌های دوربرد ایران نظیر «سجیل»، «عماد» و «قدر» با بردی در محدوده 2000 کیلومتر (و موشک‌های دیگری که به ادعای «مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشینگتن» تا 4000 کیلومتر را نیز هدف می‌گیرد[2]) نیز اشاره کرد که البته در چارچوب راه‌بردهای نظامی عموماً در طبقه‌بندی «بازدارندگی» قرار می‌گیرند و نه ضددسترسی و منع منطقه‌ای.

    راه‌برد ضددست‌رسی و منع منطقه‌ای ایران دست و پای آمریکا در خلیج فارس را بسته است
    تمرکز گزارش «مرکز ارزیابی‌های استراتژیک و بودجه‌ای» آمریکا بر منطقه حیاتی خلیج فارس و تنگه هرمز است

    بدون شک یکی از واضح‌ترین مواردی که قدرت ایران در پیاده کردن راه‌بردهای ضددسترسی و منع منطقه‌ای به خصوص در منطقه راه‌بردی خلیج فارس را به آمریکایی‌ها اثبات کرد، دستگیری دو قایق آمریکایی در اولین روزهای سال 2016 میلادی (اواخر دی ماه سال 94) بود[3]. این اتفاق مصداق بارزی بود که نشان داد تحرکات دشمن در منطقه و به خصوص هرگونه تعرض به مرزهای ایران، نه تنها شناسایی، بلکه با قدرت دفع می‌شود.

     

    راه‌برد ضددست‌رسی و منع منطقه‌ای ایران دست و پای آمریکا در خلیج فارس را بسته استآمریکایی‌ها درباره ضددسترسی و منع منطقه‌ای ایران چه می‌گویند

    قابلیت‌های ایران در ضددسترسی و منع منطقه‌ای از سال‌ها قبل موضوع گزارش‌های متعددی در اندیشکده‌ها و رسانه‌های شناخته‌شده آمریکایی بوده است. یکی از مفصل‌ترین گزارش‌ها در این‌باره را «مرکز ارزیابی‌های استراتژیک و بودجه‌ای» تحت عنوان «از بیرون به درون: عملیات از دور برای غلبه بر تهدیدهای ضددسترسی و منع منطقه‌ای ایران[4]» و با چهار فصل به نام‌های «از اعزام سریع تا حضور دائم»، «ضددسترسی/منع منطقه‌ای با ویژگی‌های پارسی»، «عناصر یک مفهوم عملیاتی ظرفیت‌ساز [عملیات] از بیرون به درون» و «طرح‌هایی برای تقویت یک مفهوم عملیاتی ظرفیت‌ساز» منتشر کرده است. در این‌جا، خلاصه‌ای از این گزارش و بخش‌های مهم دومین فصل از آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد که ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که مشرق صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور به این گزارش پرداخته و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ هرگز مورد تأیید مشرق نیست.

    برای دانلود گزارش کامل، روی تصویر جلد آن یا همین نوشته کلیک کنید.

    نویسندگان گزارش مرکز ارزیابی‌های استراتژیک و بودجه‌ای پیش از هر چیز به سرمایه‌گذاری ویژه ایران در «قابلیت‌های جدیدی که می‌تواند برای بازدارندگی، تأخیر، و یا جلوگیری از عملیات نظامی مؤثر آمریکا در خلیج فارس مورد استفاده قرار گیرد» اشاره می‌کنند. آن‌ها اعتراف می‌کنند: «دست‌یابی ایران به سلاح‌هایی که می‌تواند از آن‌ها برای منع دسترسی به خلیج فارس، کنترل جریان نفت و گاز از منطقه، و انجام اقدامات تهاجمی یا تحمیلی استفاده کند، موجب نگرانی شدید آمریکا و شرکای امنیتی این کشور شده است.»

    گزارش مذکور بر همین اساس به دولت آمریکا توصیه می‌کند «مفهوم عملیاتی جدیدی» را تدوین کند که بتواند با «قدرت رو به رشد نظامی ایران» مقابله کند. نویسندگان معتقدند وزارت دفاع آمریکا باید ارزیابی‌های 30 سال پیش خود مبتنی بر بی‌رقیب بودن در خلیج فارس بعد از سقوط شوروی را تغییر دهد، چراکه ایران به دنبال تقویت ظرفیت‌های ضددسترسی و منع منطقه‌ای خود است و این یعنی برنامه‌های نظامی قدیمی آمریکا دیگر اعتبار ندارد.

    به اعتقاد نویسندگان گزارش، «ایران طی بیست سال اخیر، فرصت کافی برای بررسی «روش آمریکایی جنگ» و رسیدن به این نتیجه را داشته که اجازه دادن به آمریکا و متحدانش برای انباشتن قدرت نظامی در مرزهای این کشور ایران به معنای پیچیدن نسخه شکست برای خود است. بنابراین، ایران دارد اقداماتی را دنبال می‌کند که هدف آن‌ها منع دسترسی ارتش آمریکا به امکان پایگاه‌سازیِ نزدیک مرزهای ایران و سلب امکان انجام عملیات آمریکا به شکل سنتی در خلیج فارس، مگر با قبول هزینه گزافی که عملاً مانع انجام عملیات باشد، است.»

    راه‌برد ضددست‌رسی و منع منطقه‌ای ایران دست و پای آمریکا در خلیج فارس را بسته است
    ادعای گزارش «مرکز ارزیابی‌های استراتژیک و بودجه‌ای» آمریکا؛ برد موشک‌های ایران و کشورهایی که در تیررس این موشک‌ها هستند

     

    ضددسترسی و منع منطقه‌ای به سبک ایران

    نویسندگان گزارش ادعا می‌کنند که ایران با توجه به شرایط منحصربه‌فرد خلیج فارس، از یک استراتژی نامتقارن و «ترکیبی» در راه‌برد ضددسترسی و منع منطقه‌ای خود استفاده خواهد کرد که فن‌آوری‌های پیشرفته را با تاکتیک‌های شبه‌نظامی ترکیب می‌کند تا مانع از دسترسی نیروهای آمریکایی به امکانات پایگاهی و آزادی مانور دریایی در منطقه شود.

    در ادامه این گزارش می‌خوانیم که ایران در قالب استراتژی ضددسترسی و منع منطقه‌ای خود تلاش خواهد کرد تا کشورهای منطقه را وادار کند که به آمریکا اجازه ندهند از پایگاه‌های خود در خلیج فارس برای انجام عملیات استفاده کند. البته نویسندگان گزارش، به زعم خود این توان را از آن‌جایی برای ایران قائل هستند که «جمعیت‌ها، دولت‌ها و ثروت‌های منطقه خلیج فارس در نقاطی متمرکز هستند که در تیررس موشک‌های بالستیک ایران قرار دارند.»

    مرکز ارزیابی‌های استراتژیک و بودجه‌ای در ادامه موشک‌های بالستیک و نیروهای نیابتی ایران را تهدیدی مستقیم علیه پایگاه‌ها و نیروهای آمریکایی در خلیج فارس نیز توصیف می‌کند و ضمن اشاره به تسلیحات هدایت‌شونده، موشک‌های کروز ضدکشتی، و پهپادهای بی‌شماری که ایران در سواحل خود یا جزایر واقع در تنگه هرمز و ورودی خلیج فارس در اختیار دارد، توضیح می‌دهد که ایران سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌های ضروری برای استراتژی ترکیبی ضددسترسی و منع منطقه‌ای را آغاز کرده و طی دو دهه آینده هم می‌تواند این ظرفیت‌ها را به شکل چشم‌گیری تقویت کند.

    گزارش مذکور سپس به ارتش آمریکا توصیه می‌کند مفهوم عملیاتی جدیدی را در این‌باره برای خود تدوین کند که پیش‌فرض‌های آن «عدم دسترسی یا امکان احداث پایگاه در نزدیکی ایران، چالش در همه زمینه‌های عملیاتی، و تهدیدات احتمالی تروریستی و سلاح‌های کشتار جمعی، از جمله سلاح‌های هسته‌ای، برای بازدارندگی یا ممانعت از دخالت نظامی موفقیت‌آمیز آمریکا در خلیج فارس» باشد.

    راه‌برد ضددست‌رسی و منع منطقه‌ای ایران دست و پای آمریکا در خلیج فارس را بسته است
    ادعای گزارش «مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشینگتن»؛ موشک‌های ایران و برد آن‌ها روی نقشه

     

    چاره‌های آمریکا: فرار، بزن دررو، حمله نظامی، تغییر رژیم

    نویسندگان که آزادی عمل ارتش آمریکا در خلیج فارس را از دست‌ رفته می‌دانند، به دولت این کشور توصیه می‌کنند تا برای «جلوگیری از موفقیت استراتژی ضددسترسی و منع منطقه‌ای ایران و بازیابی آزادی عمل ارتش آمریکا» سه نوع عملیات را پی‌گیری کند:

     

    • تنظیم شرایط با هدف بازدارندگی یا شکست تحمیل و تهاجم ایران، و در عین حال، اعزام نیروهای آمریکایی برای حمایت از عملیات اولیه و پیش‌دستانه علیه ایران از فاصله دور و خارج از تیررس تهدیدات ضددسترسی این کشور؛
    • عملیات از دور برای کاهش اثربخشی ضددسترسی و منع منطقه‌ای پیچیده ایران با تضعیف قابلیت‌های اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی و کاهش تراکم سیستم‌های تهاجمی و دفاعی این کشور، از جمله موشک‌های بالستیک، قابلیت حذف [و نابود کردن نیروهای دشمن در حوزه] دریایی، و شبکه دفاع هوایی.
    • ایجاد برتری هوایی و دریایی هر زمان و هر جایی که لازم باشد، از جمله، کنترل دریا از طریق تنگه هرمز، برای پشتیبانی از اعزام نیروهای بیش‌تر و عملیات‌های منطقه‌ای.

     

    گزارش هم‌چنین به نیروهای آمریکایی پیشنهاد می‌کند تا از مناطق نزدیک ایران به مناطق دورتر جابه‌جا شوند تا از تیررس ایران در امان باشند. نویسندگان به علاوه سه مورد بالا، عملیات‌های دیگری را هم برای مقابله با ایران برمی‌شمارند که درون این پیشنهادات البته اتهاماتی به ایران نهفته است؛ این موارد عبارتند از:

     

    • جلوگیری از انتقال یا استفاده ایران از سلاح‌های کشتار جمعی، از جمله سلاح‌های هسته‌ای، و در صورت شکست بازدارندگی، جلوگیری از استفاده از آن‌ها [تسلیحات] و کاهش تأثیر حمله هسته‌ای؛
    • مقابله با گروه‌های نیابتی ایران که مجهز به راکت، توپ‌خانه، خمپاره و موشک‌های هدایت‌شونده هستند، از جمله جلوگیری از تأمین مجدد تسلیحات برای گروه‌های شبه‌نظامی در سراسر جنوب غربی آسیا توسط ایران؛
    • تحمیل هزینه به تهران با حمله به زیرساخت‌های بخش انرژی ایران و سایر اهداف حیاتی که [عمل‌کرد آن‌ها] برای حفظ اقدامات جنگی این کشور ضروری است.
    • در صورتی که ضرورت پیدا شود، انجام اقدامات جنگی نامتعارف که بتواند شرایط را برای تغییر رژیم از درون آماده کند.
    راه‌برد ضددست‌رسی و منع منطقه‌ای ایران دست و پای آمریکا در خلیج فارس را بسته است
    گزارش «مرکز ارزیابی‌های استراتژیک و بودجه‌ای» درباره سیر تغییرات در تعداد و وضعیت نیروهای آمریکایی در خلیج فارس

     

    شرایط در خلیج فارس به سود ایران است

    نویسندگان گزارش هم‌چنین با اشاره به «دفاع موزائیکی» و چندلایه ایران که هزینه‌های هرگونه اقدام تهاجمی علیه این کشور را به شدت بالا می‌برد، به مواردی هم اشاره می‌کنند که در منطقه خلیج فارس موضع برتر را به ایران می‌دهد. گزارش ضمن اشاره به «موشک‌های بالستیک» ایران و قائل شدن «ظرفیت‌های شیمیایی، بیولوژیک و رادیولوژیک؛ و کلاهک‌های هسته‌ای» برای کشورمان و همین‌طور نام بردن از جنگ نامتعارف و نیروهای نیابتی، شرایط مختلف جغرافیایی و ژئواستراتژیک در خلیج فارس را نیز به سود ایران می‌داند:

     

    • خلیج فارس، نسبت به غرب اقیانوس آرام، متمرکزتر است و مراکز مهم جمعیتی و پایگاه‌های نظامی کشورهای شورای هم‌کاری خلیج فارس کاملاً در محدوده [تیررس] تجهیزات جنگی کوتاه‌برد و میان‌برد ایران هستند؛
    • آب‌های باریک تنگه هرمز، گلوگاه حمل‌ونقل دریایی محسوب می‌شود؛
    • شرایط دشوار در خلیج فارس و نزدیکی آن، عملیات جنگی ضدزیردریایی را پیچیده می‌کند.
    • کشورهای خلیج فارس جمعیت‌های متمرکزی را در فاصله نزدیک از ایران دارند، که این مسئله می‌تواند آسیب‌پذیری آن‌ها در مقابل اقدامات تحمیلی را افزایش دهد.

     

    در سراسر فصل دوم از گزارش، به نقاط قوت ایران نظیر توانایی مین‌گذاری و استفاده نیروی دریایی سپاه پاسداران از نقاط قوتی که دقیقاً نقاط ضعف ارتش آمریکا محسوب می‌شوند (از جمله مسافت بسیار کوتاهی که شناورهای ایرانی برای دریافت هرگونه خدمات از پایگاه‌های کشور خود باید طی کنند) اشاره شده است.

    وابستگی دنیا به منابع انرژی‌ای که باید از طریق خلیج فارس و تنگه هرمز حمل‌ونقل شوند، دشواری مانور نیروهای دریایی آمریکا که آن‌ها را در تیررس ظرفیت‌های کوتاه‌برد و میان‌برد ایران قرار می‌دهد، قرار داشتن پایگاه‌های نظامی آمریکا در کشورهای حاشیه خلیج فارس در تیررس ایران، آمادگی نسبی برخی کشورهای منطقه برای جلوگیری از استفاده آمریکا از خاک‌شان برای انجام عملیات‌های نظامی علیه ایران، و موارد بسیار دیگر نیز همگی به معنای آن است که ارتش آمریکا بهتر از هرگونه درگیری نظامی در خلیج فارس با ایران ممانعت کند.

    نویسندگان گزارش هم‌چنین یادآور می‌شوند که نه تنها «موشک‌های بالستیک ایران قدرت حمله‌ای را به ایران داده‌اند که مقابله با آن برای نیروهای آمریکایی دشوار و پرهزینه است»، بلکه طی بیست سال آینده ایران ظرفیت‌های موشکی خود در این زمینه را گسترش خواهد داد؛ چنان‌که ساخت موشک‌های قدر و سجیل نشان می‌دهد این کشور در حال به بلوغ رساندن توانایی داخلی خود در طراحی، ساخت و تولید [انبوه] سیستم‌هایی است که برای ارتقای زرادخانه موشکی خود به آن‌ها نیاز دارد.

    راه‌برد ضددست‌رسی و منع منطقه‌ای ایران دست و پای آمریکا در خلیج فارس را بسته است
    بخش بزرگی از انرژی دنیا، هر روز از طریق خلیج فارس و تنگه هرمز حمل و نقل می‌شود؛ این گلوگاه به طور کامل تحت کنترل ایران قرار دارد

     

    آیا ایران برای راه‌برد ضددسترسی و منع منطقه‌ای نیاز به کشور دیگری دارد؟

    چنان‌که سرلشکر باقری هم متذکر شد، برخی کارشناسان و مقامات سیاسی کشورهای غربی ادعا می‌کنند که ایران با کمک چین یا کشورهای دیگر، اقدام به طراحی و اجرای راه‌برد ضددسترسی و منع منطقه‌ای می‌کند[5]؛ یا در موردی مشابه، کارشناسان دیگر، برای کشورهایی مانند یمن، نقشی در این راهبرد ایران، قائل می‌شوند[6].

    این در حالی است که اگر منظور، استفاده ایران از تجهیزات خریداری شده از کشورهای دیگر (مانند اس 300 از روسیه) یا کمک استراتژیک به کشورهای دیگر برای تقویت این راه‌برد باشد، این ادعاها تا اندازه‌ای (که آن نسبت به ظرفیت‌های بومی ایران، نظیر شناورهای تندرو و زیردریایی‌های کوچکی که بلای جان نیروی دریایی آمریکا هستند، هم اندک است) می‌تواند درست باشد.

    با این حال، چنان‌که مقایسه گزارش مرکز ارزیابی‌های استراتژیک و بودجه‌ای میان راه‌برد ضددسترسی و منع منطقه‌ای چین و ایران نشان می‌دهد، این دو راه‌برد تفاوت‌های زیادی با یک‌دیگر دارند که بعضاً از تفاوت میان شرایط جغرافیایی ایران با کشورهایی مانند چین و روسیه نشأت می‌گیرد و بنابراین انتساب راهبرد ایران به راهبرد این‌گونه کشورها اعتباری ندارد.

    به هر حال، آن‌چه واقعیت موجود در خلیج فارس است، این است که ایران ابزارهای متفاوت و متعددی را برای بازدارندگی، ضددسترسی و منع منطقه‌ای در اختیار دارد که گزارش‌های کارشناسان و اندیشکده‌های آمریکایی نیز حاکی از اعتراف و اطلاع آن‌ها از وجود این ابزارهاست. این ظرفیت‌ها روزبه‌روز تقویت می‌شود و وقوع اتفاقاتی مانند دستگیری قایق‌های آمریکایی نیز گاه‌به‌گاه به آمریکایی‌ها یادآوری می‌کند کدام قدرت است که در خلیج فارس حرف اول را می‌زند.

     
    نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۷ ساعت 13:15 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • سردار غلامحسین غیب پرور در همایش مدیران قرارگاه های فضای مجازی بسیج استان های سراسر کشور در مرکز فضای مجازی بسیج، گفت: حضور در این جمع برای من توفیقی است؛ در کنار برادران عزیزی که به عنوان مدیر در صحنه مهم ،حساس و حیاتی فضای مجازی مجاهدت می‌کنند.

    وی ضمن قدردانی از تلاش‌های مدیران فضای مجازی بسیج در کشور گفت: کار در عرصه فضای مجازی کار بزرگی است و نکاتی که در این جلسات مطرح می‌شود بسیار مهم است و لازم است پیگیری شود.

    رئیس سازمان بسیج مستضعفین با طرح سوالی مبنی بر اینکه " چرا به این مجموعه قرارگاه گفته می‌شود؟" اظهار داشت: هر کلمه بار معنایی خود را دارد، ما زمانی یک مجموعه را قرارگاه قلمداد می‌کنیم که احساس کنیم در یک معرکه جدی، یک جنگ و یک نبرد باشیم.

    غیب‌پرور ادامه داد: کار قرارگاهی الزاماتی دارد؛ در ایام دوران دفاع مقدس وقتی به یک مجموعه‌ای "قرارگاه" گفته می‌شد دیگر آن مجموعه روز و شب نداشت، 24 ساعته فعال بود یعنی اگر کسی ساعت 3 بامداد هم وارد قرارگاه می‌شد، می‌دید که عده‌ای مشغل فعالیت هستند.

    وی گفت: اولین لازمه کار قرارگاهی بیداری دائم است، منظور از این بیداری، بیداری فیزیکی نیست بلکه منظور هوشمندی و عدم غفلت است.

    رئیس سازمان بسیج مستضعفین اظهار داشت: از الزمات دیگر کار قرارگاهی هماهنگی فوق‌العاده بالا است، منظور از هماهنگی این نیست که همه کس یک کار انجام دهند، یعنی اینکه هرکسی باید به اقتضای محیط خود و شهر خود و باتوجه به اقتضاء بومی و محلی کار کند اما در کلان کشور، مرکز فضای مجازی سازمان بسیج یک هم‌افزایی باید داشته باشد که باید آن را برآیند بنامیم.

    غیب‌پرور گفت: برآیند کار قرارگاه باید حفظ انقلاب و دستاوردهای انقلاب اسلامی باشد، برآیند کار قرارگاه باید بقاء انقلاب اسلامی باشد.

    وی با بیان اینکه از الزامات دیگر کار قرارگاه که باید در حوزه مفهومی به آن بپردازیم، "اثربخشی" است، عنوان کرد: همه فعالیت هایی که داریم باید بینیم چقدر در حفظ انقلاب اسلامی و دستاوردهای امام و شهداء موثر بوده است؟

    رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به لزوم حفظ انسجام در بسیج گفت: فضای مجازی قطعه اثرگذاری از یک پازل بزرگ است و آن پازل حفظ انقلاب اسلامی است، نظر رهبر معظم انقلاب این است که ما باید در بسیج مدام بحث آسیب شناسی را داشته باشیم و این کار را دائم انجام دهیم.

    غیب‌پرور با اشاره به اینکه نگاه مدیران فضای مجازی باید معطوف به انقلاب اسلامی باشد، ادامه داد: حفظ وحدت ملی، دنبال کردن مواضع مقام معظم رهبری، حفظ خط شهدا و جلوگیری از نفوذ، وظیفه ماست اما مدیران باید علاوه بر مسائل ملی و کلان کشور، به مسائل محوری شهرستان‌ها و استان‌ها، به ارتقاء وحدت، امنیت و امید در بین آحاد جامعه کمک کنند.

    رئیس سازمان بسیج مستضعفین تاکید کرد: باید به نخبگان استان‌ها توجه ویژه ای داشته باشیم و در استان‌ها و شهرهای مختلف کشور نخبگان برجسته و انقلابی را به مردم معرفی کنید تا مایه امید مردم باشند.

    وی افزود: گاهی اوقات در فضای مجازی به بهانه انتقاد از این گروه و آن گروه، منافع ملی نشانه گرفته می شود که کاری ناصحیح است؛ امید و نشاط رکن اساسی یک جامعه است و کسی حق ندارد امید و نشاط جامعه را از آن بگیرد.

    سردار غیب پرور با بیان اینکه مهم‌ترین موضوع در بقا حکومت‌ها، همبستگی مردم و نشاط و امید است، گفت: به مسائلی که به امیدواری مردم کمک می‌کند بپردازید، معرفی نخبگان جامعه، کشاورزان، خانواده‌های معظم شهدا، جانبازان، پزشکان، مهندسان و تلاشگران برای مردم را باید قدردانست و به مردم معرفی کرد.

    رئیس سازمان بسیج مستضعفین غیب‌پرور درپایان بر تلاش برای افزایش سواد فضای مجازی در بین مردم به ویژه جوانان و نوجوانان تاکید کرد و گفت: دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای انقلاب کار بسیار دشواری است و دائما باید اقدامات دشمن در این عرصه را رصد کرد.

    نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۷ ساعت 13:12 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • در ۱۹۸۲ ؛ عراق در تلاش برای خریدن جنگنده ای بود که حرفی در برابر جنگنده های ایرانی داشته باشد و بتوان از ان استفاده گسترده کرد .عراق با فرانسه وارد مذاکره شد و درخواست خرید جنگنده میراژ F-1 از نوع EQ از فرانسه کرد .فرانسه موافقت کرد ولی اقدامی انجام داد که تعجب هر فرد نظامی و استراتژیست را بر می انگیزد .فرانسه ذکر کرد که خط تولید میراژ F-1 فی الواقع جا ندارد ولی میتوان به جای میراژ برای مدت محدودی به عراق جنگنده ضد کشتی داسو-برگه Super-Etendard قرض داد .(برای اشنایی با سوپر اتندارد اینجا را کلیک کنید)

    البته شایان ذکر است که خود عراقی ها هم تمایلات قبلی از خود برای اجاره نشان داده بودند .عراق از این موافقت دولت فرانسه بسیار خوشحال شد زیرا میتوانست به وسیله سوپر اتاندارد ضربات مهلکی به شاهرگ اقتصاد ایران یعنی نفت وارد کند .سوپر اتاندارد هایی که عراق اجاره کرد دو ویژگی بسیار موثر در حملات به کشتی های نفت کش ایرانی داشت :

    ۱-سوپر اتاندارد های عراق ، نسخه استاندارد نیروی دریایی فرانسه بود که برتری های الکترونیکی نسبت به سوپر اتاندارد های سایر کشور ها مانند ارژانتین داشت که در نبرد این برتری ها نمایان میشود .۲-حمل موشک مرگبار Exocet که نه تنها در زمان خود بلکه فی الواقع هم از ان در خیلی از کشور ها استفاده میشود .سر انجام در تابستان سال ۱۹۸۳ تیم فنی ۳۰ نفره از طرف عراق عازم فرانسه شد تا مهارت های نگهداری سوپر اتاندارد ها را فرا بگیرند .در ۷ اکتبر ۱۹۸۳ ، عملیات شکر ( Sugar ) صورت گرفت . ۵ تن از خلبانان فرانسوی به همراه ۵ سوپر اتاندارد به شماره های (۶۵ ، ۶۶ ، ۶۷ ، ۶۸ ، ۶۹ ) و ۲ عدد داسو فالکن ( احتمالا ۲۰ ) راهی عراق شدند .

    جنگنده ها در دو مرحله در جریان سفرششان به عراق ابتدا بر روی ناو هواپیمابر فوش که از لبنان باز می گشت فرود امدند و سپس بار دیگر بر روی ناو کلمنسو نشستند .بالاخره جنگنده های اجاره ای عراقی در پایگاه هوایی ( القریه ) فرود امدند . نیروی هوایی عراق برای سوپر اتاندارد ها اسکادران ۸۱ را تشکیل داد .بر خلاف مسئله ای که بر ما و ذهن ما غالب میکنند ، از ۵ تن خلبان فرانسوی که حامل جنگنده ها بودند تنها ۱ نفر باقی ماند که به عنوان مربی در عراق باقی ماند و خلبانان عراقی سوپر اتاندارد ها را به پرواز در می اوردند .

    super-etendard-hunter-iraf-jp-0592

    عراق همراه سوپر اتاندارد ها ۲۰ موشک AM-39 Exocet دریافت کرد که بعدا سفارش دریافت اگزوست بیشتر هم شد .در زمان اموزش عراقی ها در فرانسه ، ستوان Feuilloy مسئول اموزش عراقی ها بود ، این ستوان که از اسکادران ۸۱F نیروی دریایی فرانسه بود نه تنها بر مکانیک های عراقی نظارت میکرد بلکه بر اموزش خلبان ها نیز ناظر بود و گمان میرود وارد عراق هم شده باشد .عراقی ها اولین ضربه را توسط سوپر اتاندارد ، به نفتکش یونانی Filikon زدند که غرق نشد ولی اسیب جدی دید و نتوانست به سفر خود ادامه دهد و همین برای عراقی ها کفایت میکرد .از شکار های دیگر سوپر اتاندارد میتوان به نفتکش Heyang Ilho کره جنوبی اشاره کرد که نفتکش کره ای غرق شد .

    عراقی ها در مجموع ۵۱ حمله انجام دادند که تعداد نسبتا چشمگیری بود ولی یکی از جالب ترین عملیات های اتاندارد ها ، حمله به نیروگاه اتمی بوشهر بود !سوپر اتاندارد های عراقی اولین تلاش را برای از بین بردن راکتور بوشهر انجام دادند و بار ها و بار ها این تلاش توسط جنگنده های دیگر تکرار شد . ماجرا بدین صورت است .عراق در روز ۲۳ بهمن سال ۱۳۶۳ نخستین تلاش رزمی واقعی خود را برای انهدام اولین نیروگاه هسته ای ایران یعنی نیروگاه بوشهر به کار بست . به طرز جالب و تعجب برانگیزی هواپیمای مورد انتخاب فرماندهان نیروی هوایی عراق برای این حمله پر خطر دو فروند سوپر اتاندارد بود هر پرنده مسلح به یک تیر اگزوسه از پایگاه هوایی شعیبه به اسمان برخواستند  و به طور مخفیانه به محدوده اسمان ایران نزدیک شدند.

    ستوان انصاری در زمان اموزش خلبانی سوپر اتندارد در فرانسه به همراه تیم فنی که با هم اموزش می دیدند(فرد با لباس سبز)

    ستوان انصاری در زمان اموزش خلبانی سوپر اتندارد در فرانسه به همراه تیم فنی که با هم اموزش می دیدند(فرد با لباس سبز)

    با وجود اغاز عملیات زمینی نیروهای ایرانی در جبهه جنوب که نتیجه ان تعدد و فراوانی رهگیر های هوایی نیروی هوایی ارتش ایران در مناطق حساس بود. فرستادن دو جنگنده زیر صوت و بسیار ارزشمند سوپر اتاندارد برای این ماموریت خطر پذیر سوال برانگیزی بود که البته فرماندهان ارشد نیروی هوایی عراق قبول کرده بودند.اوضاع بر طبق پیش بینی و امید خلبانان عراقی پیش نرفت و به زودی رهگیر های ایران متوجه نزدیک شدن دو مهاجم شدند. عملیات رهگیری اغاز شده و رادار زمینی به هر دو سوپر اتندارد ورود تامکت های ایرانی را به منطقه گزارش دادند. خلبان عراقی سوپر اتندارد شماره دو بلافاصله متغیر های پروازی مورد نیاز برای پرتاب اگزوسه را فراهم نمود و موشک را روانه هدف کرد .

    اما رهبر دسته که میدانست اگزوسه با وجود برد بالا مرد این فاصله و این مسافت زیاد تا نیروگاه نیست فارغ از پرتاب اگزوسه و گردش به عقب شماره دو اش خطر به چنگ تامکت افتادن را قبول و به مسیر خود را ادامه داد .نزدیک شدن بیش از این به فضای بوشهر یعنی خودکشی بنابراین رهبر دسته به محض وارد شدن به لبه برد پروازی موشکش جنگنده را در موقعیت مناسب قرار داد اگزوسه را پرتاب نمود و بدون معطلی در ارتفاع پایین گردش شدیدی به طرف بصره نمود .

     موشک اول با رسیدن به اب های ساحلی بوشهر ناتوان از ادامه مسیر در همان نقطه به اب فرو رفت تا شاهد عبور اگزوسه رهبر به اسمان بوشهر و ورود موشک به فضای نیروگاه شود اگزوسه دوم به علت ارتفاع پایین با یکی از ساختمان های بلند نیروگاه برخورد و خسارت ناچیزی به بار اورد .همانطور که همه میدانیم ، هیچ جنگنده ای نیست که شکار نشود ، سوپر اتاندارد های در اختیار عراق هم با این قاعده و قانون بیگانه نبودند .انچه که از ۵ فروند سوپر اتاندارد باقی ماند ، تنها ۲ یا ۳ فروند بود ! اما با این حال هیچ مرجعی در شرح و نحوه از بین رفتن ان ۲ یا ۳ فروند اتفاق نظر ندارند ولی انچه که بعضی منابع فرانسوی ادعا میکنند چنین است :

    ۱-در ۲ اوریل ۱۹۸۴ توسط F-4E و Aim-7

    ۲-در ۷ اوت ۱۹۸۴ توسط F-14A

    ۳-در ۱۴ ژانویه ۱۹۸۵

    چهار خلبان از پنچ خلبان عراقی در کنار هم

    چهار خلبان از پنچ خلبان عراقی در کنار هم

    در مورد شکار ۲ اوریل ، ۲ نظر وجود دارد :

    ۱-سوپر اتانداردی که شکار شد ، در یک ماموریت هارد لندینگ داشته است و نقص داشته است ، در یک ماموریت بر فراز خلیج  فارس در حین لانچ موشک اگزوست به او اخطار داده می شود که جنگنده ای در شرف نزدیک شدن هست و در حین گردش به سمت راست و فرار شکار شد .خلبانش ستوان ( کمال حسین کاظم الانصاری ) فارغ التحصیل از دوره ۲۹ دانشگاه نیروی هوایی عراق ؛ بوده است ( عراقی ها نیز به هلاکت رسیدن ستوان انصاری را تایید کرده اند )

    ۲-سوپر اتاندارد شماره ۶۷ نیروی دریایی فرانسه ، هارد لندینگ سختی تجربه کرده است ولی به کشورش برگشته است و شکار نشده است .

     با تمام اتفاقات و شکار ها و افتخارات سوپر اتاندارد ها در عراق ، سر انجام در فوریه ۱۹۸۵ ، با شروع تحویل جنگنده های Mirage F-1 که قابلیت لانچ اگزوست را دارا بودند ، سوپر اتاندارد ها به زادگاه مادری شان برگشتند و به سازمان رزم فرانسه بازگردانده شدند .پرسنل فنی و خلبانان سوپر اتاندارد ، به خاطر اشنایی با جنگنده میراژ و سیستم هایش به گردان های میراژ پیوستند .اسکادران ۸۱ منحل نشد و تبدیل به اسکادران جنگنده Mirage F-1 شد و ماموریت اصلی ان حملات دقیق به مواضع دشمن بود .

    5 سوپر اتندارد نیروی هوایی عراق در پایگاه هوایی القریه بعد از عملیات شکر

    5 سوپر اتندارد نیروی هوایی عراق در پایگاه هوایی القریه بعد از عملیات شکر

    photo417660882520221849

    خدمه عراقی در فرانسه در کنار سوپر اتندارد نیروی دریایی فرانسه

    میراژ ۵ ، از نیل تا دجله !

    سوپر اتاندارد ها اخرین مهمانان نیروی هوایی عراق نبودند ، تنها یک سال پس از ان احتمالی وحشتناک مطرح شد !خلبانان ایرانی همه متعجب بودند ! کمی هم ترس در ان ها ایجاد شده بود ؛ اگر واقعیت داشته باشد برای ما بسیار گران خواهد شد ، جنگال قدرتمندی حمل میکرد که رادار هایمان را از کار می انداخت ، فکرش هم ترسناک بود که عراق به ان دست پیدا کرده است .(برای اشنایی با میراژ ۵ اینجا را کلیک کنید)

    در ۱۹۸۶ ، خلبانان ایرانی احتمالی مبنی بر وجود و راه اندازی خط تولید جنگنده Mirage 2000 در عراق را مطرح کردند که باعث نگرانی ارتش شده بود زیرا میراژ ۲۰۰۰ جنگنده ای نبود که بشود با ان شوخی کرد !به گفته خلبانان فانتوم و تایگر بعضی اوقات ان را میدیدند  ، نمیشد ان را هدف قرار داد زیرا جنگالش رادار های فانتوم و تایگر را از کار می انداخت . انچه که مشخص بود دلتا وینگ ان بود که باعث شد احتمال وجود میراژ ۲۰۰۰ در عراق مطرح شود و احتمالش را نمیتوان نادیده گرفت و خطرناک بود .

    در تصویر بخش نارنجی رنگ دم نشانه ای بود که ایرانیها به مصری بودن میراژ پی بردند

    در تصویر بخش نارنجی رنگ دم نشانه ای بود که ایرانیها به مصری بودن میراژ پی بردند

    در ان زمان ، عراق به دنبال جنگنده پیشرفته میراژ ۲۰۰۰ بود که به گفته بعضی منابع حتی خواستار راه اندازی یک خط تولید ان در عراق بود که به دلایل نامعلومی اینکار انجام نشد و دو دلیل میتوان برای ان در نظر گرفت :

    ۱-مخالفت فرانسه

    ۲-گران بودن تجهیزات میراژ ۲۰۰۰ برای عراق

    ۳-انتظار برای دریافت اخرین فروند از میراژ F-1 ها و سپس تلاش جدی برای دریافت ۲۰۰۰

    وقتی به رادار زمینی گفته میشد که فانتوم ها نمیتوانند ان هارا هدف قرار دهند و به ایستگاه هاوک دستور شلیک دهید ، ایستگاه هاوک هم مختل شده بود و خیلی راحت جنگنده های عراقی به بمباران مواضع ایرانی میپرداختند .مانند شبه می امدند و مانند شبه نیز میرفتند بدون انکه پدافند موشکی قادر به مقابله باشد .عراقی ها هیچ چیزی در این مورد را رسانه ای نکردند ولی مشکلی هم با ان نداشتند و وجود همین مسئله که باعث افت روحیه خلبانان ایرانی میشد برای عراق و صدام کافی بود .

    میراژ ها بنا بر شواهد حدود ۶ هفته در عراق دیده شده بودند و در همین ۶ هفته زهرشان را به اندازه کافی ریختند و با استفاده از اخلالگر هایشان پوشش امنی برای بمب افکن های ضربتی عراق درست میکردند .نیروی هوایی باید متوجه میشد که ایا قضیه میراز ۲۰۰۰ صحت دارد یا خیر ، اخلالگر ها در همه جنگنده های و رادار ها اختلال ایجاد میکرد جز یک جنگنده که ان هم F-14 تامکت بود که در مقابل ان کاری از پیش نمیبرد . وقتش بود که گربه نر را جلو میفرستادند .

    در ۱۴ مارس ۱۹۸۶ اولین درگیری بین تامکت و میراژی که احتمال میدادند ۲۰۰۰ باشد رخ داد . میراژ تلاش خودش را کرد تا اختلال ایجاد کند و از دست تامکت بگریزد ولی موفق نشد و توسط یک عدد موشک Aim-9P از بین رفت و لاشه ان در خاک ایران افتاد .متخصصان با سرعت تمام خود را به لاشه رساندند و ان را برای تحقیقات با خود بردند . همان اول متوجه رنگ نارنجی روی سکان عمودی ان شدند و احتمال دادند که متعلق به نیروی هوایی مصر است و به همین نتیجه هم رسیدند .

    گزارش تکمیلی کارشناسان ، این جنگنده را از نوع Mirage 5-SDE متعلق به نیروی هوایی مصر نشان داد که کمی خیال خلبانان و فرماندهان را راحت کرد ولی هنوز مشکل جنگال مطرح بود .متخصصان نتوانستند نوع جنگال را مشخص کنند زیرا شواهد فهمیدن نوع جنگال از بین رفته بود و حتی خود جنگال متلاشی شده بود .تمام علائم من جمله شماره سریال ، راندل و خلاصه هر نشانه ای که نشان میداد ان جنگنده متعلق به مصر بود ، پاک شده بود ولی همان رنگ نارنجی برای پی بردن به مالک میراژ کافی بود .بر طبق اسنادی که بعدا منتشر شد ، نشان میداد ۵ فروند میراژ ۵ از مدل SDE توسط عراق اجاره شده بود ولی خلبانان ان تماما و در تمام ماموریت های مصری بود .

    میراژ مصری در عراق با غلاف جنگ الکترونیک غربی زیر بدنه

    میراژ مصری در عراق با غلاف جنگ الکترونیک غربی زیر بدنه

    میراژ های شکار شده :

    همانطور که گفته شد ، ۵ میراژ V در عراق حضور داشتند که یکی از شکار ها قطعی است و شکی در ان نیست ولی یک شکار دیگر دور از ذهن است ولی احتمال دارد که رخ داده باشد .

    شکار قطعی :

    F-14A , 8th TFB , 14 Mar 1986 , Aim-9P , Mirage 5SDE

    شکار احتمالی [بنابر گفته خلبانان] دور از ذهن است زیرا در همان روز یعنی ۱۴ مارس ، یک فروند فانتوم ! میراژ ۵ را دوباره زمین زد ؛ احتمالش ضعیف است ولی بعضی منابع ان را تایید کرده اند .

    F-4E , 6th or 3rd TFB , 14 Mar 1986 , Aim-9P , Mirage 5SDE

    نوبت های ورود :

    میراژ ها کلا در یک مقطع ۶ هفته ای از مارس ۱۹۸۶ وارد عراق شده بودند و ماموریت ان ها چنین یاد می شود .بعد از عملیات والفجر ۸ و پیروزی قطعی ایرانی ها بر فاو ، باید پاتکی بر ضد ایرانی ها زده میشد و به فکر استفاده از پاد جنگ الکترونیک افتادند و به همین دلیل از نیروی هوایی مصر کمک خواستند که ان ها میراژ ۵ را فرستادند .غلافی که این همه باعث دردسر خلبانان و پدافند ما شد ؛ غلاف پیشرفته و قوی سلنیا AN/ALQ-234 بود که با ایجاد اختلال فوق سنگین اکثر رادار های هوابرد را از کار می انداخت .سر انجام پس از ۶ هفته اختلال و شکار شدن یک میراژ ،  قطعی و یک شکار احتمالی ؛ به زادگاه خود بازگشتند . نقش میراژ ۵ در جنگ ایران و عراق ، چشمگیر نبود ولی انکار قدرت جنگال ان هم کار صحیحی نیست . میراژ ۵ های  مصری در عراق ؛ بخشی از دفتر تاریخ جنگ ایران و عراق شد و تا ابد هم باقی خواهد ماند .در اخر عراق توانست در عملیات [توکلنا علی الله] با استفاده از انواع سلاح های متعارف و غیر متعارف ، فرماندهی درست و بی تدبیری برخی فرماندهان ایرانی ، فاو را دوباره به چنگ بگیرد .

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 23:11 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • نیروی زمین عربستان  با استعداد  ۲۳۵۰۰۰ نفر به شکل عملیاتی و تقریبا  همین میزان به شکل ذخیره بزرگترین  نیروی نظامی عربستان است که مانند همه نیروی های نظامی  عربستان از بین قبایل  وفادار به حکومت نیرو می گیرد  . این نیرو در سال ۱۹۲۹ تشکیل شد اگرچه به شکل کاملا مدرن بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت. این ارتش  به شکل بسیار  کوچک بر علیه اسرائیل  در جنگ های سال ۱۹۴۸، ۱۹۶۷، ۱۹۷۳ شرکت داشت ولی اولین  حضور واقعا جدی در یک نبرد   به نبرد  خفجی بر میگردد که مربوط  به حمله صدام به منطقه خفجی  عربستان در جنگ سال  ۱۹۹۱ می باشدکه تنها تعرض  ثبت شده یک کشور  خارجی دست کم بعد از تشکیل  السعود به عربستان  است.بین سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ این ارتش  مدتی در یمن دیگری بود ولی یک نبرد بزرگتر به سال  ۲۰۱۵  بر میگردد که همچنان ادامه دارد

    در این مقاله قرار نیست عملکرد نیروی زمینی  عربستان بررسی  و مانند مقالات  قبلی در مورد ارتشهای منطقه و ایران به بررسی تجهیزات انها خواهیم پرداخت(نیروی هوایی کشورهای منطقه  بررسی شده دست کم اکثر انها حال  نوبت بررسی نیروی زمینی  و دریایی است البته نگاهی نیز  به  زودی به ارتش های مهم  جهان خواهیم کرد)

    سلاح های سبک

    ارتش عربستان از دو نوع تپاچه استفاده  میکند. نیروی زمینی  معمولا از برونینگ اچ پی و دیگر نیروها معمولا از گولگ ۱۷

    سلاح سازمانی ارتش عربستان تا مدتها سلاح G-3 بود  ولی این ارتش  از سلاح AUG که در دهه ۱۹۹۰ از اتریش خریداری  شد، ای کی ۴۷ به شکل محدود،تعداد ای کی ۱۰۳  ساخت روسیه و همچنین سلاح ام۴ برای نیروی های ویژه  خود استفاده میکنند. جدید این ارتش  تعدادی سلاح جی ۳۶ را دریافت کرده و برخی نیروی های ویژه  و البته نیروی های امنیتی از مسلسل دستی ام پی ۵ استفاده میکند

     مسلسل اصلی متوسط این ارتش ، مسلسل بلژیکی فن مگ است  و از مسلسل ۱۲٫۷ م م برونینگ ام۲ به عنوان مسلسل سنگین اصلی روی خودرو و تانکها ویا نفربر ها  استفاده می شود

    عربستان از  راکت ضد زره لاو و به شکل محدود ار پی جی  پی ۷  استفاده میکنند

     این ارتش  از موشک های ضد تانک بسیاری استفاده میکند ولی موشک ضد تانک اصلی  ارتش عربستان تاو است. این ارتش  طی ده سری بیش از ۴۰۰۰۰ تیره موشک تاو را تحویل گرفته که از همه مدلها شامل انواع  تک مرحله ای  و دو مرحله ای است   ولی بزرگترین سفارشات این  سلاح یکی به میزان  ۱۰۷۰۰ تیره برای تاو  و دیگری    ۹۰۰۰ تیره برای تاو نسخه پاییه بود  است

    همچنین این ارتش  از موشک ضد تانک هدایت سیمی دراگون نیز استفاد میکند. دو سری دراگون در مجموع  ۴۷۰۰ موشک  در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ تحویل این ارتش  شده که همچنان در خدمت  است. موشک ضد تانک هدایت سیمی نیم خودکار بیل به  میزان ۲۰۰ تیره از سوئد، ۳۷۰۰ تیره موشک ضد تانک  هدایت نیم خودکار هات  ۱و ۲و که ۳۵۰۰ تیره از نوع هات۱ است، ۱۰۰ تیره موشک ضد تانک هدایت  سیمی المانی میلان  و  ۲۰ لانچر و ۱۵۰ تیره موشک جولین از جمله موشک های زمین پرتاب  قابل  حمل توسط نفر ویا خودروی زرهی در عربستان است

    ای کی 103

    ای کی ۱۰۳

    ای کی 47

    ای کی ۴۷

    اشتایر AUG

    اشتایر AUG

    چیپ هاموی و موشک تاو و مسلسل برونینگ

    چیپ هاموی و موشک تاو و مسلسل برونینگ

    یک تمرین نمایشی

    یک تمرین نمایشی ..ای کی ۴۷ و ژ۳

    در زمینه خمپاره انداز این ارتش  دارای

    ۳۷ قبضه خمپاره انداز ۱۲۰ م م  اتریشی ام ۱۲، ۳۶ خمپاره انداز ۱۲۰ م م فنلاندی  نمو ۱۲۰ (با ماهی با این اسم اشتباه گرفته نشود)  برای نصب پشت خودرو زرهی ،  ۲۰۰ خمپاره انداز ۱۲۰ م م فرانسوی MO-120-RT، ۲۵ خمپاره انداز ۱۲۰ م م ۲R2M  ساخت فرانسه برا نصب پشت نفربر ام۱۱۳ ، ۷۳  خمپاره انداز ۱۲۰ م م درون برجک برای نصب روی خودروی  پیرانا و ۶۳ خمپاره انداز  ۱۲۰ م م کا۶٫٫ همچنین این ارتش  حدود ۸۰۰ خمپاره انداز ۱۰۷ ، ۸۱ و ۶۰ م م نیز در خدمت دارد

    توپخانه

    در زمینه توپخانه خود کششی

     ام۱۰۹ اصلیترین و پر تعداد ترین توپخودکششی  عربستانیها است.  عربستان  اولین بار در سال ۱۹۷۹ دست به سفارش ۸۷ فروند توپ خودکششی ام۱۰۹ ای ۱ زد و بعد از ان نیز دوسری از ان توپ را دریافت  کرد که مجموع انها به ۱۵۸ عراده می رسد .  از این تعداد به غیر  از ۴۸ عراده که بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ تحویل شده  و مدل ای ۵ است مابقی نسخه ای ۱ است

    در کنار ام۱۰۹ این کشور دارای ۵۴ عراده توپ ۱۵۵ م م چینی PLZ-45 ، ۵۱ عراده نسخه  ۱۵۵ م م فرانسوی  AMX-GCT که بعدها ارتقا یافته و دارای  سامانه اتش  رایانه ای شد

    دیگر توپ پرتعداد عربستانی که به تازگی وارد خدمت شده است توپ۱۵۵ م م سزار  ساخت فرانسه است که این کشوری طی سه سری در مجموع ۱۳۲ فروند ان را سفارش  داده است که اخرین ان در سال ۲۰۱۵ تحویل شد این توپ نیز دارای سامانه اتش  رایانه ای  است وبا شاسی چرخدار تحرک بالای از دیگر توپ های عربستانی  با شاسی شنی دار دارد(این توپ در اختیار گارد ملی قرار دارد)

    توپخانه کششی

    در زمینه  توپ های خودکششی می توان به ۲۸ عراده توپ ۱۵۵ م م فرانسوی  TR-F-1 ،  ۲۰ عراده توپ ایتالیایی  مدل ۵۶ با کالیبر  ۱۰۵ م م،  ۷۲ عراده توپ ۱۵۵ م م انگلیسی FH-70،  ۴۰ توپ ۱۰۵ م م ام ۱۰۲،  ۱۰۰ عراده توپ ۱۰۵ م م ام۱۰۱،   ۹۰ توپ ۱۵۵ م م ام ۱۹۸ که به شکل دست دوم تحویل شد

    توپخانه راکتی

    دو نوع راکت انداز در عربستان در خدمت است اول  راکت نداز  ۱۲۷ م برزیلی استروس  با ۳۲ راکت برای هر اتش بار  که ۷۲  عراده ان  سال  ۱۹۸۷  تا ۱۹۹۲ تحویل شد و دیگری ۵۰ راکت  انداز ۲۷۰ م م امریکایی ام ۲۷۰

    AMX-GCT و AMX10 در کنار ان

    AMX-GCT و AMX10 در کنار ان

    ام109

    ام۱۰۹

    سزار

    سزار

     عربستان در کل در بخش توپخانه ظرفیت خوبی دارد

    خودروهای زرهی

    هاموی: این کشور دارای  بیش از ۱۵۰۰۰  هاموی است. این هاموی ها در انواع ساده ویا زره پوش تحویل عربستان شده است و یک شرکت عربستانی کار تعمیر و نگهداری  و پشتیبانی انها را بر عهده گرفته است

    Oshkosh M-ATV: یک خودروی چهار چرخ امریکایی  که عربستان ۳۰۰ عراده ان را در سال ۲۰۱۳ تحویل گرفته است .

    خودره زرهی Medevac : یک چهار چرخ ساخت گرجستان که عربستان صد عراده ان را سفارش  داده است

     وانت تاکتیکی  CUCV:  اصلیترین وانت ارتش  عربستان که ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ عراده ان در خدمت ارتش عربستان است

    خودرو تاکتیکی  VAMTAC : یک خودروی  چهار چرخ  ساخت اسپانیا  که بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ عراده ان تحویل ارتش عربستان  شده است

    ارویس : یک خودروی زرهی پوش شده  چهار چرخ  با قابلیت  حفاظت در برابر مین های زمینی  که مجهز به یک برجک هدایت درون از درون برجک مجهز به مسلسل ۱۲٫۷ م م است.طی دو  سری ۱۶۰  عراده تحویل عربستان شد

     نفربر  زرهی پیرانا:  پیرانا پرتعداد ترین خودروی زرهی عربستان است . این کشور   چند سری از دهه ۱۹۹۰ دست به دریافت  ۳۰۰۰  عراده پیرانا از چند مدل شامل نسخه کانادایی LAV  نسخه ضد تانک  نیز دریافت کرده . این خودرو در عربستان  به چندین برجک  شامل توپ ۳۰ م م، مسلسل ۱۲٫۷ م م موشک تاو ویا برجک با توپ ۱۰۵ م م و همچنین  برجک  با  خمپاره انداز ۱۲۰ م م مجهز  شده است (بیش از ۱۵۰۰ عراده این نفربر در اختیار گارد ملی عربستان است)

     الفهد:یک نفربر  هشت چرخ  با یک موتور ۵۵۰ اسب بخاری که توان حمل ۱۱ سرباز را دارد و میتوان ان را به برجک ۳۰ م م ،  نارنجک انداز ۴۰ م م ویا توپ۱۰۵ م م مجهز کرد. این خودرو در عربستان  طراحی و تولید شد و ۲۲۰ تا ۲۵۰ عراده ان برای گارد ملی ساخته شد

    المصمک: یک خودروی طراحی شده در عربستان با مشارک یک شرکت غربی  و تولید شده در خود  عربستان. این خودروی  زرهی چهار چرخ  را میتوان به یک مسلسل ۱۲٫۷ م م ویا ۲۵ م م تجهیز کرد  و بدنه ان دست کم در برابر گلوله های ۷٫۶۲ م م مقاوم است. قرار است بیش از ۲۰۰۰ عراده از این خودرو به خدمت گرفته شود

    خودروی زرهی  TPz: یک خودروی زرهی شش چرخ المانی که ۳۶ عراده ان در دهه ۱۹۹۰ تحویل  عربستان شده است

    نفربر زرهی ای ام ایکس ۱۰ پی: خودروی زرهی  فرانسوی که در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ عربستان بیش از  ۵۸۰ عراده  ان را تحویل گرفت که معمولا مجهز به توپ ۲۰ م م هستند و موشک  ضد تانک هات از ان شلیک می شود

    ام۱۱۳: یکی از پرتعداد ترین نفربر های عربستانی است. عربستان دست کم طی شش سری ۱۱۱۲ عراده ام۱۱۳ را از امریکا به شکل نو و دست دوم دریافت کرد که در این میان حدود ۱۰۰۰ عراده ان توسط ترکیه به نسخه A4 ارتقا یافته اند. ام۱۱۳ عربستانی به مسلسل برونینگ ام۲، موشک تاو و خمپاره انداز مجهز است

    نفربر زرهی برادلی: یک نفربر زرهی مسلح امریکا که ۴۰۰ عراده ان در دهه ۱۹۹۰ تحویل عربستان شد. برادلی مجهز به توپ ۲۵ م م است.

    LAV-150: یک تانک سبک چرخدار ساخت امریکا که در دهه ۱۹۶۰ توسعه یافت . این تانک سبک چهار چرخ برای امور  شناسایی به کار می رود و دارای یک موتور  دیزل ۲۰۲ اسب بخاری و یک برجک با یک توپ ۹۰ م م  است. ۵۲۱ عراده این تانک سبک در دهه ۱۹۷۰ تحویل عربستان داد همچنان در خدمت است

    AML-60/90: یک تانک یک چهار چرخ ساخت  فرانسه که دارای  یک توپ ۹۰ م م است و در نقش شناسایی و پشتیبانی اتش به کار می رود در اوائل دهه ۱۹۷۰ عربستان ۲۳۵ عراده را تحویل گرفت مشخص نیست چقدر انها در خدمت است

    وی 150

    وی ۱۵۰

    پیرانا

    پیرانا

    المصمک

    المصمک

    برادلی

    برادلی

    الفهد

    الفهد

    Oshkosh

    Oshkosh

    پیرانا

    پیرانا

    ام113

    ام۱۱۳

    تانک

    AMX-30: تانک ام بی تی فرانسوی محصول دهه ۱۹۶۰ که البته  همینک از خدمت ارتش فرانسه خارج شده است. ای ام ایکس یک تانک  با توپ ۱۰۵ م م و یک توپ ۲۰ م م هماهنگ با توپ اصلی است که بین تمامی تانک های غربی نسل دوم کمتری زره را  داشت و برای نمونه زره ان از روبرو تنها ۸۰ م م بود. ۲۹۰ عراده  از این تانک تا سال ۱۹۸۲ تحویل عربستان شد  که همچنان  بیش از ۱۰۰ عراده ان در خدمت است. عربستان از این تانک در یمن  نیز بهره برد

    AMX-30

    AMX-30

    ام۶۰: عربستان طی ۵ سری  دست به دریافت  تانک ام۶۰ از نوع A1 و A3 از امریکا زد. اولین سری ان در سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۹ شامل  ۱۵۰ عراده M60A1  بود  و در سال ۱۹۸۰ ، هشت عراده دیگر از این مدل را دریافت کرد. ۱۰۰ عراده نسخه M60A3 با رایانه  اتش دیجیتال  ، سامانه دید حرارتی و مسافت یاب لیزری  در سال ۱۹۸۶ تحویل شد و در ادامه  دو سری دیگر از این تانک  به میزان ۱۷۲ فروند دیگر از این مدل را دریافت کرد. در کل   عربستان ۴۳۵ عراده ام۶۰ دریافت  کرد. همچنان این تانک  در خدمت است  که تعدادی از انها(بر اساس  تصاویر و فیلم های ارسالی خود یمنیها از لحظه نابودی  ) شش عراده  در یمن از بین رفته است

    M60A3

    M60A3

    ام۱ ابرامز: پیشرفته ترین  تانک عربستانی ها ابرامز است. تصمیم به خرید  تانک ابرامز  برای جایگزین ای ام ایکس  گرفته  شد و این کشور بین سال های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۴  موفق به دریافت  ۳۱۵  عراده M1A1S شد. ابرامز های عربستانی از نوع ای ۱ بود و تفاوت اصلی ان با نسخه اصلی  در نداشتن زره  تورانیومی  در پیشانی برجک است است ولی ما بقی تجهیزات  مشابه است. تمامی ۳۱۴ فروند در سال ۲۰۰۹ به ام۱ ای ۲ اس ارتقا یافتند که باز فاقد زره امورانیومی  ولی مشابه ای۲ امریکایی بودند . عربستان ۵۹ عراده ام۱ ای۲ دیگر  به شکل دست دوم بین سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ تحویل گرفت . امروزه  در کل عربستان دارای ۳۷۳ عراده ابرامز است. ابرامز های عربستان دارای  زره کمتری نسبت به نسخه امریکای به دلیل نداشتن اورانیوم می باشد  ولی میزان حفاظت انها  دست کم در برابر خرج گود بالای ۱۲۰۰  تا ۱۳۰۰ م م  از روبرو برجک است .

    همچنین در ۹اگوست سال ۲۰۱۶ (۱۹ مرداد سال ۱۳۹۵) اعلام شد عربستان ۱۳۳ عراده دیگر ابرامز سفارش  داده است . عربستان مدتهای به دنبال تانک دیگری بود تا کنار ابرامز  خدمت کند. عربستان همیشه سیاست خرید یک نوع سلاح از چند کشور را  دنبال میکند تا از تحولات سیاسی  و تحریم های احتمال از هر رو بتواند جان به در برده و همیشه از اینکه بخشی از تجهیزات را میتواند از خارج پشتیبانی کند  خیال راحتی داشته باشد  از این رو به دنبال یک تانک اروپایی بود. یک برهه از زمان چندین تانک همچون لئوپارد۲، چلنچر ۲ و حتی تی ۹۰ را بررسی کرد ولی در نهایت  لئوپارد ۲ را پسندید . این کشور از سال ۲۰۱۱ به دنبال خرید  ۶۰۰ تا ۸۰۰ لئوپارد۲ بود که در نهایت به دلیل مخالفت مجلس  المان به دلیل موارد حقوق بشری  این برنامه به جای نرسید. بعد از ان مدتی به دنبال خرید لگرک فرانسوی  بود ولی از قرار در نهایت تصمیم به خرید دوباره ابرامز گرفت(بدون شک بین لگرک و ابرامز در جهان غرب …ابرامز بهتر است) این تانک در یمن شرکت داشته . در اپارات سرویس  اشتراگ گذاری فیلم  در ایران با سرج  کلمه  ابرامز و عربستان شش مورد فیلم می اید که در مورد تصاویری از انهدام تانک های عربستانی توسط یمنی ها  است . دو مورد بدون شک ابرامز است یکی را غنیمت  گرفته و بعد منفجر میکنند و یکی نیز با موشک کونکورس از بالای برجک هدف قرار میگرد(تانک کمی شیب دارد موشک هم از زاویه  بالا شلیک می شود ) ما بقی دو مورد یمنی ها  گفته اند ابرامز  است در تصویر مشخص نیست چیست ، یک مورد خودروی زرهی و دو مورد به وضح  ام۶۰ است) با در نظر گرفتن اینکه چندین بار دیگر ابرامز هدف قرار گرفته ولی یمنی ها همچون مخافین اسد تنها زمانی که تانک را  منهدم میکنند تصویر را منتشر میکنند(اگرچه دوبار برخورد تاو به تی ۹۰  در سوریه را منتشر کردند که برخورد صورت گرفت ولی  انهدام کامل نبود) اگر چهار مورد ادعای  را بپذیریم  چهار مورد اگر دو موردی را که با چشم میتوان ابرامز را شناسایی  کرد بپذیریم  دو مورد ابرامز  هدف قرار گرفته است  . البته چندین تصور نیز وجود دارد که به شکل عکس است و بدون شک میتوان نابودی پنچ تا هفت ابرامز تائید کرد(واقعا برای یک درگیری این میزان تلفات قابل قبول است) ما بقی موارد  ادعای رسانه ای است مثلا نابودی ۷۰۰ تانک عربستانی  تنها در یک درگیر توسط رسانه های داخلی. البته چند مورد رها سازی و به غنیمت دادن ابرامز نیز بوده  است که عکس های از ان در اختیار است که یمنیها با انها عکس گرفته اند  (این مطلب جهت شفاف سازی گفته شد…خونسرد باشید ،حساس نشو حساس نشو)

    در مجموع عربستان از نظر زرهی در منطقه به خوبی مصر ، ترکیه و اسرائیل نیست

    M1A2S

    M1A2S

    تست تی 90 در عربستان

    تست تی ۹۰ در عربستان

    بالگرد

    یو اچ-۶۰ بلک هاوک: بالگرد ترابری ساخت امریکا  اولین بار عربستان در سال ۱۹۸۸ دست به دریافت  ۱۳ فروند UH-6OA زد که البته یکی از انها برای حمل و نقل VIP بود، در ادامه هشت فروند در سال ۱۹۹۲ ، ۲۲ فروند در سال ۲۰۰۸  از نسخه L خریداری شد ، ۳ فروند سال ۲۰۱۱ البته برای پلیس، ۲ فروند در سال ۲۰۱۲، ۲۴ فروند نسخه M در سال ۲۰۱۴  از دیگر خریداری عربستان از این مدل بوده همچنین تمامی مدلهای UH-60A نیز طی دو مرحله به نسخهL ارتقا یافتند . همکنون ۶۷ فروند بلک هاوک در چندنی مدل در خدمت عربستان است که حدود ۴۳ فروند در خدمت نیروی زمین عربستان است

    download

    ای اس ۵۳۲ کوگارد: یک بالگرد ترابری ساخت فرانسه با توان حمل ۲۰ سرباز و ۷ تن  بار. عربستان  ۱۲ فروند از این بالگرد را سال ۲۰۰۸ میلادی سفارش  داد و تا سال ۲۰۱۱ تحویل گرفت و امروزه در اختیار  نیروی هوایی قرار دارد

    بل ۲۱۲: عربستان در دهه ۱۹۸۰  موفق به دریافت  ۲۹ بل ۲۱۲ زد که مدتی هم بخشی از انها در نیروی دریایی خدمت میکردند  . همکنون ۲۷ فروند در اختیار نیروی هوایی قرار دارد

    بل۲۰۶ :۲۴ فروند بل۲۰۶ در دهه ۱۹۶۰ تحویل عربستان شد که نخستین  فروند بالگرد امریکایی  ارتش عربستان بود. این بالگرد در خدمت نیروی زمینی  قرار دارد

    یو اچ ۱:  یک بالگرد ترابری  امریکایی که این کشور در دهه ۱۹۷۰ از امریکا تحویل گرفت. همچنان ۲۴ فروند در خدمت نیروی هوایی قرار دارد

    بل۴۱۲: ۳۲ فروند از این بالگرد برای جایگزینی  بخشی از ناوگان ۲۱۲ در سال ۲۰۰۲ به عربستان تحویل شد . بهشی از ان در نیروی هوای خدمت میکند

    بل ۴۰۶ اس سی:  یک نسخه از او اچ ۵۸  برای عربستان که مجهز به  چهار موشک تاو بود و به عنوان بالگرد شناسایی و ضد تانک به کار می رود .۱۵ فروند از این بالگرد تا سال ۱۹۹۰ تحویل عربستان شد که همچنان ۱۳ فروند ان در خدمت است. این بالگرد در نیروی زمین خدمت میکند

     اس ۹۲ سوپر هاوک : یک بالگرد ترابری  ساخت امریکا با توان  حمل ۱۹ سرباز و هفت تن بار . عربستان در سال ۲۰۰۸ میلادی ۱۶ فروند از این بالگرد را سفارش داد. این بالگرد  در نیروی زمینی  خدمت میکند

    ام دی ۵۳۰ ایی: یک بالگرد سبک دید بانی مسلح که در سال ۲۰۱۲ سفارش داده شد  و در نیروی زمینی  خدمت میکند

    AH-6: یک بالگرد دید بانی مسلح  به موشک هلفایر که احتمالا  برای جایگزینی بل ۴۰۶ سفارش داده شد و تا سال ۲۰۱۷ تحویلش کامل می شود

    AH-64 اپاچی: نخستین  بار در سال ۱۹۹۰ عربستان موفق به دریافت ۱۲ فروند بالگرد اپاچی از امریکا شد که همگی در سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ میلادی به لانگ بو اپاچی  ارتقا یافتند. عربستان همچنین در سال ۱۲ فروند دیگر لانگ بو اپاچی  بین سال های  ۲۰۱۴  تا ۲۰۱۵  تحویل گرفت و طی سفارش دیگر ۲۴ فروند دیگر لانگ بو اپاچی  دیگر سفارش داد که تا سال ۲۰۱۵ نیز انها تحویل شدند و در نهایت  ۱۲ فروند دیگر در سال ۲۰۱۲  البته از نوع E سفارش داده شد. عربستان در کل ۶۰ اپاچی تحویل گرفته اگرچه  در برخی منابع عدد ۹۲ فروند ذکر شده ولی سفارش که توسط دولت امریکا ثبت شده ۶۰ فروند است. دست کم سه فروند از این بالگردها طی حوادث مختلف در یمن از دست رفته اگرچه برخی منابع  پنچ عدد را اعلام کرده اند(البته تنها لاشه  یک فروند توسط یمنی ها  نشان داده شد  و فیلم صدمه دیدن  یک فروند وجود دارد). عربستان  ۶۰۰۰ تیره موشک هلفایر را نیز دریافت کرده است

    نیروی دریایی نیز حدود ۴۰ فروند بالگرد دارد که در معرفی نیروی دریایی عربستان به ان خواهیم پرداخت

    بل 212

    بل ۲۱۲

    بل 406

    بل ۴۰۶

    اپاچی

    اپاچی

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 23:8 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • اس ار ۷۱ تقریبا از تیتاینوم ساخته شده زیرا با در نظر گرفتن سرعت بالای که داشت نیاز به الیاژی برای تحمل بالا دما بود از این رو ۸۵ % بدنه از تیتانیوم  و مواد  ترکیبی ساخته شد . برای حفظ دمای هواپیما در درون بدنه نیز دارای یک استر  حرارتی است تا دمای بیرون بر روی سامانه های درون هواپیما تاثیر نگذارد . در نهایت بزرگترین چالش طراحی اس ار ۷۱ همین دمایی بالای  ان بود.

    The Blackbird can't fire a gun and doesn't carry a bomb, and I don ...

    خلبانان که می خواهند با SR71(black bir) پرواز کنند، باید لباس فضانوردی بپوشند. به دلیل سقف پروازی و سرعت بالا ی این پرنده است.

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 23:3 توسط : علی نباتیان | دسته : دستاورد نظامی شرقی وغربی
  • [ادامه مطلب]   []

  • اسرائیل در روز های نخست  تاسیس  ، از تانک های جنگ جهانی دوم به صورت دست  دوم بهره می برد از جمله تانک شرمن. در واقع شرمن اولین تانکی بود که اسرائیل دست به ارتقا ان زدند  و در دهه ۱۹۶۰ با نصب توپ ۹۰ م م فرانسوی  اف۱  دست به ارتقا  شرمن ها  زده و انها را به سایت اتش جدید و زره تقویت شده و موتور دیزل تجهیز کرد.

    در جنگ سال ۱۹۵۶ و ۱۹۶۷ صدها عراده (بیش از ۶۰۰ عراده) تانک تی ۵۴ و تی ۵۵  از مصر  غنیمت  گرفت و انها را به  توپ ۱۰۵ م م ال۷ استاندارد ناتو  و سایت جدید اتش تجهیز کردند. بعد ها  در ادامه  دست به ارتقا تانک های تی ۶۲ غنیمت گرفته شده از سوریه  در جنگ سال ۱۹۷۳ نیز زدند (اسرائیل در طول جنگ های ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ بیش از ۱۵۰۰ تانک و زره کوب از اعراب  غنمیت گرفت)

    اسرائیل همچنین  تعداد زیادی تانک ام ۴۸ و ام ۶۰  از سری پاتن داشت که به صورت  نو و دست دوم از چندین  کشور انها را دریافت کرده بود و در دهه ۱۹۷۰ برای افزایش کارایی انها برای مقابله با تهدیدات زرهی جدید چون تانک تی ۶۲ شوروی و بعد از ان تانک تی ۷۲ دست به ارتقا انها زد. این سری ارتقائات   در اسرائیل با نامگاچ شناخته میشوند

    برای اشنایی با تانک ام ۴۸ اینجا را کلیک  کند

    برای اشنایی با تانک ام۶۰ اینجا را کلیک  کنید

    ماگاچ۱

     ماگاچ ۱ یک نام بود و ارتقا خواصی روی ان انجام نشد . اسرائیل در سال ۱۹۶۷ توانست ۱۵۰ تانک ام ۴۸ ای۱ را از   المان غربی دریافت کند و دست کم ۱۰۰ عراده  دیگر را نیز از امریکا تحویل گرفت ولی تنها ۱۲۰ عراده ان به جنگ سال ۱۹۶۷ رسید.در همین جنگ دست کم ۱۰۰ ام ۴۸ ای۱ دیگر از اردن سالم به غنیمت گرفته  که به همه انها در کل نام  ماگاچ۱ داده شد

    ماگاچ۲

    این نام به تانک های ام۴۸ ای۲ داده شد که انها نیز دست دوم از المان غربی تحویل این کشور شد

    ماگاچ۳

    ماگاچ۳ یک ارتقا بر روی تانک ها ام۴۸ ای۱ و ای۲ و تعدادی ای ۳  را به سطح استاندارد ام ۴۸ ای۴  رساند. البته ام۴۸ ای۴ یک ارتقا روی سری قبلی در امریکا بود ولی این نسخه  که در  اسرائیل ارتقاء یافت مشابه همان بود که شامل  نصب توپ ۱۰۵ م م ناتو به جای توپ۹۰ م م اصلی تانک که برد و قدرت نفوذ ان دو برابر توپ قبلی بود، ارتقا برجک فرمانده و نصب سایت دید  جدید برای فرمانده،نصب موتور دیزل  AVDS-1790-2A با توان ۷۵۰ اسب بخار به جای موتور بنزینی ساخت الیوسن در نسخه قبلی. موتور جدید نتنها   نتنها قدرت بیشتری داشت بلکه دیزل بود که خطر بسیار کمتری در زمینه اتش سوزی داشت(گازوئیل دمای اشتعال بالای دارد به راحتی بنزین اتش نمی گیرد  و اتش ان نیز غیر قابل مهار همچون بنزین نیست)

    در اوائل دهه ۱۹۸۰ برخی از ماگاچ های۳ به زره واکنش دهنده بلازر تجهیز  شدند. بلازر  یک زره واکنش دهنده ساخته شده در اسرائیل بود که میزان مقاومت  در حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ م م در برابر خرج گود(موشک و راکت های  ضد تانک) داشت

    ماگاچ3

    ماگاچ۳

    ماگاچ۵

     مشابه ام ۴۸ ای ۵ است و در کل فرق زیادی با ماگاچ۳ نداشت ولی مجهز به موتور بهیود یافته AVDS-1790-2D و گیربکس جدید بود

    ماگاچ۶

    در حالی که ماگاچ۱و۲و۳ و۵ برنامه ارتقا تانک ام۴۸ ارتش اسرائیل بود ماگاچ۶ برنامه ارتقا تانک های ام ۶۰ بود.  ماگاچ ۶ شامل چندین نسخه میشد که عبارت بودن از:

    ماگاچ۶ ای:یک برنامه برای ارتقاع ام۶۰ ای۱ در سایت اتش .

    ماگاچ۶ بی: شامل  ارتقا تانک های ام۶۰ ای۱ و ماگاچ۶ ای به این سطح که با نصب موتور دیزل بهبود  یافته AVDS-1790-2C  که نسخه موتور اصلی بود ولی مصرف کمتر و هزینه تعمیرات و نگهداری کمتری  داشت.  تمامی این مدل ها در دهه ۱۹۸۰ مجهز به زره واکنش دهنده شده است.

    ماگاچ۶ بی گال: نصب سامانه کنترل اتش اسرائیل گال که برد موثر اتش در روز را تا ۲۰۰۰ متر با دقت ۸۵% افزایش داد( در حالی که برد موثر ام ۶۰ ای۱ بین ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ متر بود). این سامانه اتش دارای دید حرارتی نسل دوم بود که نیازی به نورافکن فروسرخ نداشت و برد درگیر در شب را به ۱۵۰۰ متر به صورت موثر افزایش داده بود . همچنین  سامانه گال  شامل مسافت یاب لیزری  تا برد ۵۰۰۰ متر نیز بود. این نسخه دارای صفحه های کامپوزیت بر روی برجک است که  این صفحه هات روی برجک نصب میشود  و شکل برجک را تغییر داده است. اکثر ماگاچ های ۶ از این نسخه هستند

    ماگاچ6 بی و زره واکنش دهنده بلازر

    ماگاچ۶ بی و زره واکنش دهنده بلازر

    ماگاچ۶ بی گال باتاش: نسخه ارتقا یافته ماگاچ های ۶ بی گال مجهز به زره واکنش دهنده   نسل چهارم  و همچنین  موتور قویتر ۹۰۸ اسب بخاری به جای موتور قبلی ۷۵۰ اسب بخاری در نسخه  های قبلی شده است  . شیب برجک  در این مدل باعث  افزایش  میزان مقاومت در برابر مهمات انرژی جنبشی  از ۳۰۰ م م به ۶۰۰ تا ۷۰۰ م م شد.

    ماگاچ۶ باز: مجهز به سامانه اتش باز . تنها چند عراده تبدیل شد

    ماگاچ۶ سی و ار ارتقا در موتور ام ۶۰ ای۱ و ای ۳

    ماگاچ ۶ ار *:نصب سامانه کنترل  اتش اوز شامل  سایت اتش دید شبانه  نسل دوم  و مسافت یاب لیزری  و رایانه  اتش بالستیک

    ماگاچ6 بی گال باتاش

    ماگاچ۶ بی گال باتاش

    ولی در خانواده ماگاچ این ماگاچ ۷ است که به دلیل تغییرات بسیار شهرت زیادی پیدا کرده است . این ارتقا روی تانک های ام۶۰ انجام شد. در واقع با وجود نصب زره واکنش دهنده بلازر  روی ام ۴۸ ولی این زره نشان داد که اگرچه در برابر مهمات های خرج گود موثر است ولی در یک درگیری زره با زره شانسی در برابر پرتاب های توپ های ۱۱۵ و ۱۲۵ م م تانک های چون تی ۶۲ و تی ۷۲ ندارد .  اضافه کردن  زره واکنش دهنده بیشتر اشتباه  بود زیرا این زره ها وزن  را بیش از اندازه بالا می برد و حتی تا ده تن تانک  سنگینتر  میشد و البته در نهایت سطح حفاظت لازم در برابر مهمات انرژی جنبشی به دست نمی امد . از این رو در ان زمان اسرائیل که در حال توسعه زره کامپوزیت  برای تانک مرکاوا بود دست به ساخت زره لازم برای ارتقا تانک ام ۶۰ زد. ماگاچ ۷ را  باید بهترین ارتقا  انجام شده روی ام۶۰ دانست.(برای اشنایی با مرکاوا اینجا را کلیک کنید )

    ماگاچ۷ ای (A): این نسخه دارای زره ارتقا یافته کامپوزیت در ناحیه برجک است که در جلو و دو طرف برجک را فراگرفته است و گفته شده میزان مقاومت در برابر موشک ها و راکت  های ضد تانک را بین ۹۵۰ تا ۱۲۵۰ م م افزایش داده که عملا جز چند موشک ضد تانک در جهان توان نفوذ در ان را  دست کم از روبرو  برجک را نداشت

    همچنین این نسخه دارای موتور  بهبود یافته دیزل AVDS 1790-5A است که در واقع هم نسل موتور قدیمی AVDS 1790-2C است که البته همان موتور نیز در  اسرائیل روی ام۶۰ نصب شد. موتور جدید ۹۰۸ اسب بخار قدرت داشت در حالی که موتور قبلی  ۷۵۰ اسب بخار قدرت داشت. موتور جدید دارای   قطعات مشابه به میزان ۸۰%  است و مصرف سوخت کمتری دارد. البته تغییر موتور لازم بود زیرا وزن تانک  ۳تن  افزایش یافته بود ولی این خود نشان دهنده برتری  زره جدید بر زره واکنش  دهنده  است زیرا زره واکنش دهنده بلازر وزن تانک را تا ۸ تا ۱۰ تن افزایش میداد

    همچنین تانک دارای  گیربکس اتوماتیک جدید شد و در مجموع موتور و زره نصب شده روی این مدل  متعلق به مرکاوا مارک۱ بود

    ماگاچ7

    ماگاچ۷ سی

    همچنین این نسخه دارای  یک پکیج  قدرت برای تعویض سریع موتور در  عرض نیم ساعت بود و از   سامانه کنترل اتش گال بهره میبرد  اگرچه نسخه پیشنهادی برای  صادراتی از  سامانه ساخت  البیت استفاده میکند. دارای سایت اتش شبانه نسل دوم و توان اتش  در روز در ۲۵۰۰ متری  را داشت و دارای   رایانه اتش بالستیک  دیجیتال بود . همچنین فرمانده نیز می توانست  از سایت اتش  خود دست به اتش به صورت مستقل بزند

    توپ همان توپ ۱۰۵ م م حفظ  شد ولی توان  پرتاب مهمات انرژی جنبش ام ۴۱۳ به ان داده شد که توان نفوذ در ۶۰۰ م م زره را دارد که همه تانک های سوری  را حریف است. همچنین این نسخه همانند تانک مرکاوا دارای یک خمپاره انداز داخلی ۶۰ م م برای مقابله با پیاده نظام است

    چند عراده از این تانک در یک کمین  در جنوب لبنان مورد هدف ۲۰  موشک مالیوتکا  قرار گرفت  ولی تنها دو موشک در زره ماگاچ۷ ای نفوذ کردند که تنها باعث  اتش سوزی شد که به سرعت خاموش  شد و خدمه اسیب ندیدند . در تجزیه  و تحلیل ارتش اسرائیل مشخص شد اگر به جای زره کامپوزیت زیره واکنش دهنده روی این تانک بود این حادثه تلفات  جای  به همراه داشت

    ماگاچ۷ سی :این نسخه تفاوت چندان با مدل قبیل (ماگاچ ای ) ندارد و بزرگترین تفاوت در شکل جلوی  برجک و ایجاد شیب  بالا برای مقاومت بیشتر است. گفته شده میزان مقاومت در برابر خرج  گود در این نسخه بالاتر  از ۱۴۰۰ م م است. این نسخه پر تعداد ترین نسخه ماگاچ ۷ است

    در مجموع ارتش اسرائیل ۲۰۰ مگاچ ۳، ۵۶۰ ماگاچ ۶ و بیش از ۱۱۰۰ ماگاچ ۷ را تحویل گرفت که همکنون به عنوان تانک ذخیره استفاده میشود

    ماگاچ 7 سی

    ماگاچ ۷ سی

    Pereh : این نسخه  شامل  یک طرح ازمایشی برای  ارتقا برخی ماگاچ های ۵  در خدمت به موشک اسپایک است. در این نسخه  توپ برداشته شده اگرچه  لوله ان برای فریب همچنان سر جای خود است و در برجک دارای  ۱۲ موشک ضد تانک اسپایک است که در دو سیلوی شش تایی روی هم نصب شده است. سیلوی موشک ها از درون برجک بیرون امده و موشک ها شلیک  میشوند و تانک دارای یک دوربین اپتیکی بزرگ بر روی برجک سمت راست برای هدفگیری موشک ها است . موشک اسپایک مورد استفاده در این سامانه Spike-NLOS  است که دارای  برد ۲۵ کیلومتر و توان هدایت همزمان ان در اسمان است . این نسخه  حدود یک دهه است به صورت محدود در خدمت است ولی تا مدتها خبری  از ان منتشر نشده بود

    تانک موشک انداز Pereh ... سیلو های بیرون امده موشک مشخص است

    تانک موشک انداز Pereh … سیلو های بیرون امده موشک مشخص است

    قسمت پشت تانکPereh و محل لود موشک درون ان از پشت برجک

    قسمت پشت تانکPereh و محل لود موشک درون ان از پشت برجک

    تصویری از تانک مگاچ است. این  تصویر در سرانها داخلی به عنوان یک مرکاوا درچ شده که طی جنگ 33 روزه هدف قرار گرفته... تنها با نگاهی به برجک متوجه می شودی این تصویر مگاچ است و در یک تمرین شیب چپ شده است..کدام سلاح ضد تانک بدون وارد کردن خسارت به تانک ان را چپ میکند؟

    تصویری از تانک مگاچ است. این تصویر در رسان های داخلی به عنوان یک مرکاوا درج شده که طی جنگ ۳۳ روزه هدف قرار گرفته… تنها با نگاهی به برجک متوجه می شوید این تصویر مگاچ است و در یک تمرین شیب چپ شده است..کدام سلاح ضد تانک بدون وارد کردن خسارت به تانک ان را چپ میکند؟

    سابرا:در واقع یک ارتقا  مشابه مگاچ ۷ برای ترکیه بود که در ترکیه  ام۶۰ تی سابرا خوانده میشود

    سابرا  به خود ارتقائات زیادی دیده و اشتراکات زیادی با تانک مرکاوا دارد. این  نسخه دارای  توپ ۱۲۰ م م ام جی ۲۵۶   ساخت اسرائیل است که در واقع نسخه تولید شده توپ المانی  ال ۴۴ در اسرائیل است. این توپ از نظر برد و قدرت نفوذ مهمات دو برابر توپ ۱۰۵ م م نسخه اصلی قدرت دارد

    سابرا دارای  برجکی  همچون  ماگاچ ۷ است  ولی مقاومت زره  بیشتری  دارد در منبع مختلف  مقاومت زره برجک در برابر خرج گود بین ۱۲۵۰ تا ۱۷۰۰ م م ذکر شده ولی چیزی  که مشخص  است از نظر مقاومت زرهی برابر و یا برتر از تانکی چون تی ۹۰ است . همچنین جلوی  تانک نیز با بلوک های کامپوزیت ساخت شرکت رافال اسرائیل پوشانده شده است . نارنجک اندازهای دود زا  به  برجک به صورت مستیقم وصل شده و دارای سامانه اتش  El-Op ساخت البیت اسرائیل است  که توان درگیر با اهداف  متحرک و ثابت در حالت متحرک و ثابت  را به واسطه   سامانه کنترل اتش می دهد. سامانه کنترل اتش  توان تعقیب خودکار هدف را دارد و میتواند با محاسبه لازم زاویه لوله را  برای اتش  دقیق حتی به طرف یک هدف متحرک  را دارد . فرمانده و توپچی دارای  دو سایت اتش جدا است  و هر کدام مسافت یاب لیزری  خود را دارند

    مسافت یاب لیزری  توپچی ۱۰۰۰۰ متر با دقت ۵ متر برد دارد و  فرمانده  و توپچی هر دو دارای سایت   دید شبانه نسل دوم خودشان هستند. این نسخه  توان نابود هدف را در برد ۲۵۰۰ متر با احتمال  برخورد بالای ۹۰% را با یک گلوله دارد اگرچه  تمرینات   در ۳۵۰۰ متر نیز با دقت بالا شکار  داشته است

    تانک از  یک موتور ۹۰۰ اسب بخاری  دیزل AVDS-1790-5A dizel  بهره می برد  ولی در دو مدل مارک۲ و مارک۳ سابرا تانک دارای  موتور ۱۰۰۰ اسب بخاره AVDS-1790-5A dizel  میباشد

    سه مدل از سابرا توسعه یافت . اولین نمونه سابرا مارک ۱ بود   که در بالا به ان اشاره  شد در نسخه مارک ۲  که دارای  موتو قویتر ۱۰۰۰ اسب بخاری و همچنین   سامانه  اتش مستقل   برای فرمانده و توپچی به صورت جدا بود و از زره کامپوزیت در جلوی بدنه بهره می برد. نسخه مارک ۲ را ام۶۰ تی نیز می گوید،  در نهایت سابرا مارک۳ که از وضعیت خدمتش  در ارتش ترکیه  اطلاعی  در دست  دست نیست و دارای هشدار   دهنده راداری، هشدار دهنده لیزری  و پلتفرمی  مشابه تانک مرکاوا است

    در مجموع ۱۷۰ سابرا تحویل ارتش ترکیه شد

    سابرا

    سابرا

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 23:2 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • سال‌‌های نه چندان دور صنعت فضایی ایران در مرکز توجهات اخبار داخلی و خارجی بود؛ مدتی است که  هیاهوی این صنعت فروکش کرده و اخبار فعالیت های آن با سر و صدای کمتری هر از گاهی منتشر می‌شود. یکی از خبرهایی که این روزها شنیده می‌شود تمایل نخبگان فعال در صنعت فضایی ایران برای مهاجرت به دیگر کشورها است. به گونه‌ای که حتی برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نیز برای جذب نخبگان فضایی ایران دندان تیز کرده و تلاش می‌کنند.

    درباره وضعیت امروز صنعت فضایی کشور با یکی از کارشناسان و مدیران سابق این صنعت به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

    محسن شاطرزاده عضو هیات علمی پژوهشگاه فضایی، تا اول فروردین 95 مسئولیت معاونت پژوهشی این پژوهشگاه را عهده‌دار بوده است. وی مسئولیت‌هایی از جمله قائم مقام بین‌الملل سازمان فضایی، معاون اقتصادی و بین‌‌الملل وزارت صنایع و معادن و سفیر ایران در برزیل را در کارنامه دارد. معاونت گروه مپنا و مسئولیت انتقال فناوری از آلمان و ایتالیا در چندین پروژه مهم کشور از دیگر مسئولیت‌های پژوهشی و اجرایی او بوده است.

    صنعت فضایی در ایران چگونه آغاز شد؟

    شاطرزاده: سابقه ورود به حوزه هوا و فضا در ایران به دهه 60 برمی‌گردد. در جریان جنگ تحمیلی که بیش از 45 کشور به صدام کمک می‌کردند و انواع تجهیزات موشکی در اختیار عراق قرار داده بودند و امکان تامین موشک برای رزمندگان وجود نداشت، نیاز به ساخت موشک در ایران بیش از پیش احساس می شد.

    بر اساس فراخوان دولت، 3 نهاد و دستگاه اجرایی کشور به حیطه ساخت موشک وارد شدند.

    پس از مدتی از 3 مجموعه فعال در حوزه موشکی، یک از آن دستگاه‌های اجرایی از کار کنار کشید. یک نهاد عمدتا روی ساخت موشک سوخت مایع متمرکز شد و نهاد دیگر روی موشک سوخت جامد تمرکز کرد و در نهایت در سال 1368 و به هنگام پذیرش قطعنامه 598 اولین موشک بغداد زن تولید ملی کشور در ایستگاه سمنان تست شد و سربلند از آب بیرون آمد.

    در سال 1368، با روی کار آمدن دولت سازندگی و ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، ایشان به یکی از وزرا ماموریت طرحی برای ساخت موشک ماهواره‌بر را داد. نخستین طرح برای این منظور موشک با برد 700 کیلومتر بود که به رییس جمهور ارائه شد. آقای هاشمی رفسنجانی در این زمان تصمیم به ایجاد مرکز فضایی کشور گرفته و گروهی را مأمور کرد تا درباره ساختار فضایی کشور و جایگاه تشکیلاتی آن طرحی تهیه و ارائه کنند.

    مأموریت این تیم حدود 2 سال طول کشید و گزارش نهایی به رییس جمهور ارائه شد. بر اساس این طرح، سازمان فضایی در کشور باید تحت نظر بالاترین مقام اجرایی کشور و بدون محدودیت بودجه و مقررات جاری کشور ایجاد شود. بر اساس این بررسی‌ها مقرر شد سازمان فضایی زیرنظر ثروتمندترین دستگاه اجرایی و وزارت‌خانه قرار بگیرد و بر این اساس وزارت پست و تلگراف انتخاب شد و شورایی هم به نام شورای عالی فضایی به ریاست  رییس جمهور برنامه ها و سیاست ها و پروژه های آنرا تصویب کند. لایحه آن هم توسط دولت تهیه شده و به مجلس شورای اسلامی ارائه شد.

    در سال 1380 لایحه تشکیل سازمان فضایی در قالب لایحه وظایف وزارت ارتباطات در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و سازمان فضایی کشور رسماً شکل گرفت. شورای عالی فضایی هم با عضویت وزرای ارتباطات و دفاع و خارجه و راه و ترابری و صدا و سیما زیر نظر ریاست جمهوری تشکیل و دبیرخانه این شورا در سازمان فضایی مستقر شد . رئیس سازمان فضایی معاون وزیر ارتباطات و دبیر شورای عالی فضایی بود.

    اما پس از سالیانی ملاحظه شد که سازمان فضایی خروجی قابل قبولی در حوزه فضایی نداشته و بیشتر در گیر امور تشریفاتی شده و بدون خروجی ملموسی ادامه حیات می دهد و کماکان کشور در حوزه فضایی خلأ داشت. وانگهی تشکیلات موازی متعددی در دیگر دستگاه ها از جمله وزارت علوم و وزارت جهاد و صدا و سیما هم راه اندازی شده بود و در عمل برآیند فعالیت ها گاهی نه تنها افزایش نمی یافت که خنثی هم می شد.

    در ابتدای دولت دهم، رهبری از رئیس‌جمهور خواستند تا بخش فضایی را فعال کند. در آن زمان بخش‌های فضایی متعددی در کشور فعال بودند. سازمان فضایی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، مرکز تحقیقات فضایی در وزارت ارتباطات، پژوهشگاه هوا و فضا در وزارت علوم، سازمان هوا و فضا در وزارت دفاع و پزوهشکده مهندسی در وزارت جهاد کشاورزی در حوزه فضایی فعالیت‌هایی را به صورت پراکنده انجام می‌دادند.

    آقای احمدی‌نژاد رئیس جمهور وقت، برای فعال کردن بخش فضایی در نخستین قدم پرتاب نخستین ماهواره در سال 1389 را تکلیف کرد که این ماهواره کوچک و تحقیقاتی بود.

    در سال 1389 و پس از بررسی ها و مطالعات متعدد، برای ایجاد یکپارچگی امور فضایی و هم افزایی بیشتر در اجرای پروزه های فضایی، طرحی در شورای عالی اداری کشور به ریاست آقای احمدی نژاد رئیس جمهور به تصویب رسید که طبق آن سازمان فضایی از وزارت ارتباطات به ریاست جمهوری انتقال یافت. بر اساس این طرح پژوهشکده مهندسی جهاد شامل چهار مرکز در تهران و اصفهان و تبریز و شیراز از وزارت جهاد منتزع شده و به سازمان فضایی ملحق می شد؛ پژوهشگاه هوا و فضا از وزارت علوم و تحقیقات و فن آوری منتزع شده و به سازمان فضایی ملحق می شد و مرکز تحقیقات فضایی از وزارت ارتباطات منتزع شده و به سازمان فضایی ملحق می شد و سازمان فضایی هم از وزارت ارتباطات منتزع شده و به نهاد ریاست جمهوری منتقل می شد. حکم رئیس سازمان فضایی مستقیما توسط رئیس جمهور صادر شده و شورای عالی فضایی به ریاست رییس جمهور و عضویت چند وزیر و به دبیری رئیس سازمان فضایی تشکیل می شد.

    سازمان فضایی در ترکیب جدید خود که بیش از 1500 نیروی متخصص و محقق و ستادی داشت، تجدید سازماندهی کرده و در تشکیلات جدید سازمان فضایی به عنوان جایگاه حاکمیتی و سیاست گذاری و تخصیص بودجه و نظارت بر اجرای پروژه ها تبیین وظیفه شد و در کنار آن پژوهشگاه جدید فضایی با تعداد بیش از 1200 نیروی متخصص و ستادی شامل هفت پژوهشکده سیستمی و تخصصی در تهران و شهرهای اصفهان و شیراز و تبریز و مازندران و یک گروه تخصصی حقوق فضا تشکیل شد.
     
    تصویب اساسنامه پژوهشگاه فضایی به مدت 2 سال از سال 89 تا 91 طول کشید تا در نهایت به تصویب شورای گسترش دانشگاه ها در وزارت علوم رسید. به این ترتیب، تعداد هفت پژوهشکده و یک گروه شامل پژوهشکده فضایی با  مأموریت ساخت و تولید ماهواره، پژوهشکده فضانوردی با ماموریت زیست فضا و اعزام انسان به فضا، پژوهشکده حمل و نقل فضایی با مأموریت انتقال وحمل ماهواره از مدار پایین به مدارات بالاتر، پژوهشکده مواد، پژوهشکده مکانیک و سازه‌های فضایی، پژوهشکده رانشگرهای فضایی، پژوهشکده کاربردها و خدمات فضایی به علاوه گروه حقوق فضا در قالب پژوهشگاه فضایی تشکیل شد.

     

    سازمان فضایی علاوه بر پژوهشگاه فضایی، توان علمی و تحقیقاتی دانشگاه های معتبر کشور را نیز در قالب واگذاری پروژه های طراحی ماهواره به کار گرفت و تحرک خوبی در میان متخصصین و اساتید و دانشجویان رشته های هوا و فضا ایجاد شده و ده ها آزمایشگاه و کارگاه های فضایی در دانشگاه های کشور احداث شد.  چندین ماهواره تحقیقاتی شامل ماهواره شریف ست در دانشگاه صنعتی شریف، ماهواره آت ست در دانشگاه صنعتی امیرکبیر، ماهواره های نوید 1 و نوید 2 در دانشگاه علم و صنعت و ماهواره‌های پارس 1 و پارس 2 در پژوهشگاه فضایی نیز به اجرا در آمدند و هم‌اکنون این ماهواره‌ها علیرغم اتمام مراحل تکمیل  سالهاست که بر زمین مانده‌ و هنوز پرتاب نشده اند.
     
    البته چندین ماهواره نیز در صنایع دفاع ساخته و بعضی از آنها پرتاب شد.  متاسفانه در 3 سال گذشته ماهواره جدیدی در دولت یازدهم سفارش داده نشده و ماهواره های امید و تدبیر همان ماهواره هایی هستند که قبل از سال 1392 طراحی و ساخته شده و پس از روی کار آمدن دولت جدید صرفا نام آنها تغییر کرد.


    چه اصراری برای توسعه دانش فضایی در شرایط فعلی کشور وجود دارد؟

    شاطرزاده: فضا یک حوزه از فناوری‌های آتی بشر است و آینده بشر بسیار وابسته به فضا خواهد بود. تکنولوژی فضایی در مرزهای دانش حرکت می‌کند و کشوری که مسلط به دانش و تکنولوژی فضایی است سرریز آن را در سایر صنایع و علوم استفاده می کند. حوزه فضا یک حوزه اقتدار آفرین بوده و موجب غرور ملی می شود. در آینده هر اقدام صنعتی با فضا ارتباط خواهد داشت. همچنان که هم‌اکنون برای ناوبری هواپیماها و کشتی ها و قطارها و کامیون ها و سایر وسایل حمل و نقلی، برای مدیریت بحران مانند سیل و زلزله و طوفان، برای آموزش و پزشکی، برای جغرافیا و نقشه برداری و امثال آن نیاز به حضور در فضا داریم.

    از نگاه امنیت ملی، ما نیاز به سیستم ناوبری بومی داریم . اکنون اروپایی ها و روس ها و چینی ها در کنار سیستم ناوبری آمریکایی GPS، سیستم های ناوبری اختصاصی خود شامل گالیلو و گلوناس و بایدو را به راه انداخته‌اند.

    از نگاه اقتصادی نیز فضا فزاینده‌ترین نرخ تولید ثروت را دارد. در حال حاضر درآمدهای فضایی در جهان حدود 70 میلیارد دلار تا 80 میلیارد دلار در سال است که پیش‌بینی می‌شود تا سال 2020 به رقم سالانه 500 میلیارد دلار برسد.

    از نظر فناوری، فضا در لبه و مرز تکنولوژی‌ است و  از سرریز تکنولوژی آن در سایر صنایع استفاده می شود. به این معنی که برای مثال یک تن سنگ آهن وقتی به یک تن فولاد تبدیل می‌شود، ارزش افزوده محدودی پیدا می‌کند، در حالی که اگر به محصول نانو تبدیل شود 15 تا 20 هزار دلار ارزش پیدا می‌کند و اگر به یک تن ماهواره تبدیل شود حداقل 300 میلیون دلار ارزش خواهد یافت و این رقم در یک ماهواره نظامی و با دقت بالا حدود 700 تا 800 میلیون دلار ارزش پیدا می کند.

    اهمیت موضوع فناوری فضایی به حدی است که دفتری در سازمان ملل با عنوان دفتر همکاری‌های صلح‌آمیز فضای ماوراء جو UNCOPOUS با عضویت 75 کشور ایجاد شده و با تدوین مقررات حضور در فضای ماوراء جو بر برنامه های صلح آمیز فضایی کشورها نظارت دارد.

    با توجه به اهمیت بارز حضور در فضا کشورها برای ثبت نقاط مداری در فضا بسیار تلاش می‌کنند؛ برای مثال هم‌اکنون فرانسه تعداد زیادی  نقطه مداری در فضا داشته و با قراردادن ماهواره در آن نقاط استفاده ملی و تجاری و نظامی از پتانسیل فضا می کند. ایران نیز 3 نقطه مداری در فضا داشته که به دلیل عدم استفاده 2 نقطه را از دست داده و هم‌اکنون برای حفظ یک نقطه باقی مانده در تلاش است. بنابراین اگر هم اکنون اقدام نکنیم فردا دیگر فرصتی برای اقدام نداریم.

    تغییرات ساختاری سازمان فضایی در کشور چگونه بوده است؟

    شاطرزاده: با روی کار آمدن دولت آقای دکتر روحانی، آقای مهندس ترکان از سوی ریاست‌ جمهوری ماموریت یافت که در مدت 2 ماه سازمان فضایی را تعیین تکلیف کرده و ساختار و جایگاه جدید سازمان فضایی و پژوهشگاه فضایی را پیشنهاد دهد.

    جمع‌بندی بررسی‌های آقای ترکان این شد که یکپارچکی و تمرکز فعالیت‌های فضایی کشور باید حفظ شود. این موضوع مخالفانی در دولت داشت که خواستار تجزیه سازمان فضایی بودند. وزیر ارتباطات طبق وعده‌ای که قبل از وزارت داده بود خود را متعهد می دید که حتما سازمان فضایی و مرکز تحقیقات فضایی را به وزارت ارتباطات بازگرداند و بر این امر اصرار داشت ولی این خواسته به مفهوم انتقال حدود 250 تا 300 نفر از پرسنل موجود در سازمان و پژوهشگاه فضایی بود و لازم بود مابقی 1000 نفر پرسنل این مجموعه تعیین تکلیف شوند.

    وزارت علوم نیز پژوهشگاه هوا و فضای سابق خود را طلب می‌کرد. در این میان تعداد کثیری از پرسنل پژوهشگاه فضایی که شامل پژوهشکده های حمل و نقل فضایی و پژوهشکده مواد و پژوهشکده مکانیک و پژوهشکده رانشگرهای فضایی بودند بلا تکلیف بودند تا نهایتا با دستور مقام معظم رهبری مبنی بر حفظ یکپارچگی مجموعه و علیرغم تمایل وزیر ارتباطات، تصمیم به انتقال کل پژوهشگاه فضایی به وزارت ارتباطات گرفته می‌شود.

    در این مدت که بیش از 18 ماه به طول انجامید بلاتکلیفی و سردر گمی در کل مجموعه فضایی کشور مشهود بود. درنهایت با مصوبه جدید شورای عالی اداری در دیماه 1393، مجموعه سازمان فضایی و پژوهشگاه فضایی به وزارت ارتباطات و پژوهشکده فضانوردی از پژوهشگاه فضایی منتزع شده و به عنوان پژوهشگاه هوا و فضا به وزارت علوم منتقل شد. مرکزی هم به نام مرکز ملی امور فضا و با حکم ریاست جمهوری در معاونت علمی ریاست جمهوری تشکیل شده و شورای عالی فضایی و سیاستگذاری امور فضا به آن مرکز واگذار شد.

    هم‌اکنون پژوهشگاه هوا و فضا در وزارت علوم برنامه چندان متمرکز و مشخصی برای فعالیت نداشته و عدم اختصاص بودجه مناسب و عدم واگذاری پروژه بزرگ و سیستمی باعث شده که فعالیت‌های این پژوهشکده به شدت کاهش یابد. پروژه اعزام انسان به فضا نیز با صفر شدن بودجه آن تعطیل شده است.

    در وزارت ارتباطات نیز، بودجه قطع شده پژوهشگاه فضایی تاحدودی برقرار شده است، اما در پی تحولات اخیر و ادامه‌دار شدن وقفه در فعالیت ها، نیروهای متخصص و نخبه پراکنده شده‌اند و تعدادی مهاجرت کرده و بعضا جذب سازمان های فضایی کشورهای دیگر شده اند.

    علاوه بر این سازمان فضایی به عنوان بازوی اجرایی حاکمیتی در کنار مرکز ملی امور فضا به عنوان متولی برگزاری شورای عالی فضایی دچار دوگانگی شدیدی شده و اختلافات بین این دو تشکیلات فزونی یافته است به گونه ای که جلسه شورای عالی فضایی در دولت یازدهم حتی یکبار هم تشکیل نشده و در این  3 سال مصوبات شورای عالی فضایی بلاتکلیف بوده است.

    با نهایت تاسف باید گفت که این بهم ریختگی تشکیلات فضایی و سردرگمی ها و اصطکاک های درون سازمانی ایجاد شده باعث توقف برنامه فضایی ایران و از هم گسستگی سیاست های فضایی در کشور شده است. امری که بعضی از آن به عنوان یک حرکت خواسته و مطلوب دولت یاد می کنند زیرا در راس وزارت ارتباطات و مشاورین ویژه فضایی وزیر ارتباطات و در هرم تصمیم گیری در دولت یازدهم اعتقادی به برنامه فضایی وجود نداشته و از مجموعه اقدامات انجام شده قبلی به عنوان شو و نمایش یاد می شود و گاهی هم به استهزا گرفته می شود و در میان مطلعین از برنامه فضایی کشور به عنوان اولین قربانی در مذاکرات برجام یاد می شود.

    آینده نزدیک فعالیت‌های فضایی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

    شاطرزاده: سازمان فضایی از ابتدای دولت یازدهم به دنبال خرید ماهواره از فرانسوی‌ها رفت که بی‌نتیجه ماند و اکنون با روس‌ها برای خرید ماهواره مذاکره می‌کنند.

    امسال رهبری از دولت خواستند که در حوزه فضایی گزارش دهند و در برنامه ششم توسعه نیز تاکید بر تقویت حوزه فضا کرده اند. از این رو به نظر می رسد جهشی دوباره در فعالیت‌های فضایی ایجاد شود.

    از بین ماهواره های بر زمین مانده، آقای دکتر بهرامی رئیس سازمان فضایی ایران وعده دادند که تا پایان سال حتماً یک پرتاب خواهند داشت. هزینه بالای پرتاب ماهواره و بودجه محدود اختصاص یافته به برنامه فضایی عملا سازمان فضایی را با چالش مواجه کرده است.

    به دلیل وقفه در فعالیت‌های فضایی، تعدادی از متخصصان فضایی کشور جذب برنامه های فضایی امارات، قطر شده و یا به امریکا و کانادا رفته‌اند. امارات برنامه گردشگری فضایی تا سال 2025 را در دستورکار دارد و با حقوق‌های کلان متخصصان فضایی ایرانی را دعوت به همکاری می‌کند.

    توان فضایی ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

    شاطرزاده: هرچند ما تاکنون ماهواره عملیاتی مخابراتی یا سنجشی نساخته ایم اما در ساخت ماهواره های تحقیقاتی به توانمندی های خوبی دست پیدا کرده ایم. نیروی انسانی متخصص و جوان و نخبه ما یک مزیت است که موقعیت مارا نسبت به همسایگانی چون پاکستان و ترکیه متمایز کرده است و زیر ساخت ها و آزمایشگاه های خوبی در حوزه فضایی ایجاد شده است.

    بنابراین اگر اراده ملی و اعتقادی در دولت به برنامه فضایی وجود داشته باشد حتما می توانیم در یک بازه زمانی کوتاه به ساخت ماهواره های عملیاتی از جمله سنجشی و مخابراتی دست پیدا کنیم. متاسفانه برنامه فضایی ایران حدود 3 سال عقب افتاده اما می تواند با شتاب مناسبی عقب افتادگی خود را جبران کند. امید به غربی ها و به طور خاص فرانسوی ها برای تامین ماهواره و مذاکرات بی حاصل با آنها بیش از 3 سال کشور را عقب انداخته و سازمان فضایی امروز در حال مذاکره با روسیه برای ساخت ماهواره ملی به صورت مشترک است . سازمان فضایی که طبق قانون متولی سیاستگذاری و برتامه ریزی برای توسعه دانش و فن آوری فضایی است امروز تبدیل به مسئول خرید ماهواره از غربی ها شده است هرچند که تاکنون حتی در امر خرید هم موفقیتی حاصل نشده است و این یعنی خسارت محض و عقب افتادگی از برنامه ملی. امروز همه به این نتیجه رسیده اند که باید توان فضایی کشور را یکپارچه کرد، عزم و اراده ملی را به کار گرفت، جوانان غیور و متخصص میهن را به کار گرفت و نیاز کشور در حوزه فضا را حل کرد. حتی ماهواره ای به نام مصباح که 10 سال پیش با مشارکت ایتالیایی‌ها ساخته شد تاکنون روی زمین مانده هنوز پرتاب نشده و اکنون دیگر فناوری آن قدیمی شده است.

    صنعت فضایی چه صرفه اقتصادی برای ایران دارد؟

    شاطرزاده: فقط ساخت ماهواره را اگر بخواهیم در نظر بگیریم با قیمت کمتر از یک پنجم جهانی امکان ساخت ماهواره های تحقیقاتی و سنجشی و حتی مخابراتی را داریم اما ارزش اصلی اقتصادی تکنولوژی فضایی در حوزه خدمات فضایی در کشاورزی، پزشکی، محیط زیست، ناوبری، مدیریت بحران و مخابرات و بانک و هزاران کاربرد دیگر است که به خوبی با تکیه بر خیل نیروهای تحصیلکرده و متخصص خودمان می توانیم به آن دست یابیم.  

    ایراد اصلی در فعالیت‌های فضایی ایران را در کجا می‌بینید و پیشنهاد اصلاح چیست؟

    شاطرزاده: بودجه تحقیقاتی پژوهشگاه فضایی عمدتا از محل درآمدها دیده شده که این درست نیست. باید بر اساس برنامه و پروژه های مصوب شورای عالی فضایی بودجه مناسب آنهم در اختیارحوزه تحقیقات فضایی قرار گیرد و دولت مشتری خدمات فضایی بشود تا حوزه فضایی به بالندگی برسد.

    نگاه دولت به فعالیت های اقتصادی در بخش فضا نگاهی غیر منطبق بر واقعیات است. اگر در آمریکا و اروپا امروز شاهد فعالیت های اقتصادی در زمینه خدمات و کاربرد های فضایی هستیم حاصل 50 سال سرمایه گذاری دولت ها و تجربه در این مسیر است در صورتیکه ما هنوز در ابتدای راه هستیم و این بخش نیاز به مساعدت و اراده جدی دولت دارد.

    سازمان فضایی باید یک آژانس ملی و بین قوایی، زیر نظر 2 قوه مجریه و مقننه باشد تا تغییر و تحولات سیاسی و تغییر دولت ها تاثیری بر برنامه های آن نداشته باشد. اگر بار دیگر ساختار سازمان فضایی در کشور منسجم شده و حداقل به مدل قبل از سال 92 برگردد و منابع لازم بار دیگر تخصیص داده شود، می‌توانیم به اهداف قبلی دست پیدا کنیم و البته علی‌رغم تأخیر چند ساله، این بار نرخ رشد سریع‌تر از قبل خواهد بود.

    کارشناسان امر و گزارش مرکز پژوهش‌ها از وضعیت صنعت فضایی در کشور تایید می‌کنند که سند جامع توسعه هوافضا مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی سند کاملی برای راهبرد فضا در کشور است و بهتر است حرکت طبق سند انجام شود.

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 22:29 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • اهمیت دادن به طراحی و تولید سامانه های پدافندی خصوصا توسعه سامانه های راداری از جمله مهمترین اولویت های صنایع دفاعی جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر بوده است.

     
    با توجه به اینکه بحث کشف و رهگیری اهداف هوایی از جمله مسائل بسیار مهم و پایه ای در امر دفاع هوایی محسوب می شود، از این رو در کشور ما نیز توجه زیادی به این مطلب شده و محصولات زیادی در این بخش طراحی و ساخته شده است.
     
    پس از برگزاری رزمایش بزرگ پدافند هوایی در جنوب کشور، موضوع تمرکز یگان‌های مختلف پدافندی بر استفاده از سامانه های بومی، بیش از پیش مورد تاکید و توجه قرار گرفت و در عین حال، این سوال مطرح شد که آیا همه اجزاء سامانه باور 373 به عنوان جدیدترین و مدرنترین سامانه پدافند هوایی ایرانی، توسط متخصصان کشورمان طراحی و تولید شده است یا خیر.
     
    پاسخ مهم به این سوال را می توان از برخی جزییات منتشر نشده از نمایشگاه هوایی کیش که چندی پیش در این مروارید خلیج فارس برگزار شد، به دست آورد چراکه اطلاعات مهمی از دستاوردهای راداری کشور در آنجا برای مخاطبان به نمایش در آمده بود.
     
     رادار
     
    بر اساس تصویر به نمایش در آمده در این غرفه وظایف چندین سامانه راداری از جمله برخی از اجزای سامانه پدافند هوایی باور 373 مشخص و نسبتا تشریح شده بود. در این تصویر البته رادارهای رادار مطلع الفجر 2 و رادار ملی هدایت فرود دقیق نیز دیده می شود.
     
    آنچه که درباره این رادارها و خصوصا سامانه هایی مثل نجم و یا رادار معراج 4 به چشم می آید این مسئله است که در طراحی و ساخت این دو رادار به نظر از مکتب طراحی غربی الهام گرفته شده و می توان در این زمینه به رادار AN/TPY-2 ساخت شرکت ریتهون اشاره کرد اما در عین حال در بخش رادارهای متحرک کوچکتر، شاهد نوعی الگوگیری از طراحی رادارهای روسی هستیم که کوچکتر بوده و روی شاسی هایی به منظور تحرک بالا نصب شده اند.
     
    در حقیقت می توان به نوعی به این نتیجه گیری رسید که در بخش طراحی و توسعه رادارها هم مکاتب غربی و هم مکاتب شرقی مورد توجه طراحان ایرانی بوده و در عین استفاده از تجارب شرق و غرب، تلفیقی از بهترین ها مورد نظر بوده و اصرار و تاکید خاصی روی بهره گیری از الگویی منحصرا شرقی یا غربی، به چشم نمی خورد.
     
    نجم؛ رادار خاص ایرانی با 5120 چشم بیدار
     
    اولین تصویر در این مجموعه، محصولی کاملا شبیه به سامانه راداری نجم است. رادار نجم-802 ساخت ایران یکی از نمونه‌های جدید بومی است که شامل يك رادار آرايه فازي با قابليت جستجو و ردگيري چندگانه اهداف هوايي بوده و براي استفاده در سامانه‌هاي پدافند هوايي برد متوسط طراحي و ساخته شده است.
     
    رادار 

     

    اولین تصویر از آن در نمایشگاهی از دستاوردهای دفاعی در تابستان سال 1390 منتشر شد که مورد بازدید فرماندهی کل قوا قرار گرفت. این رادار پیشرفته که ساخت شرکت صنایع الکترونیک ایران (صاایران) است در بیست و پنجمین جشنواره بین المللی خوارزمی در همان سال رتبه اول پژوهش‌های کاربردی را در بخش طرح‌های ویژه به همراه موشک سجیل و رادار مطلع الفجر-2 به خود اختصاص داد.
     
    رادار 
    رادار نجم-802 با آنتن‌های جمع شده در حالت آماده حرکت 
     
    رادار نجم-802 در حالت جستجو می‌تواند اهداف را در برد متوسط آشكارسازي و آنها را با بهره‌گیری از قابلیت خاص ردگيري کند. با استفاده از این توانایی خاص در حالی که رادار مشغول ردگیری یک یا چند هدف شناسایی شده است بخشی از توان خود را نیز برای جستجوی مجدد اختصاص داده و در واقع هوشیاری مجموعه پدافند نسبت به فضای تحت پوشش بیشتر می‌شود زیرا با وجود این قابلیت در صورت حضور اهداف جدید در پهنه آسمان، سامانه از وجود آنها مطلع خواهد شد.

    در حالت ردگيري با مديريت منابع رادار و استفاده از روش شكل‌‌دهي ديجيتالی پرتو رادار نجم قادر است اهداف را به صورت همزمان از فاصله متوسط ردگيري كند. با روش شکل‌ دهی پرتو می‌توان امواج را در جهات مورد نظر تقویت یا تضعیف کرده بهترین مسیر را برای سیگنال‌های ارسالی و مشخصات مقدار و فاز آنها مطابق شرایط تنظیم کرد.

    رادار نسبتاً بزرگ نجم-802 بر روی یک تریلر قرار داده شده و توسط یک کامیون جابجا می شود. در این رادارها آنتن از دو بخش مستطیلی تشکیل شده که در حال حرکت از هم جدا شده و در دو طرف محور طولی خودرو قرار می گیرند و در حالت آماده به کار نیز این 2 بخش به هم متصل شده و یک صفحه بزرگ را ایجاد می نمایند. بخش های پردازش و کنترل این رادارها نیز روی خودروی دیگری قرار می گیرد.
     
    البته ساختار آنتن رادار نجم-802 از 5120 المان کوچک مربعی در قالب ماتریسی با 64 سطر و 80 ستون تشکیل شده است که هر یک از دو بخش مستطیلی دارای 32 سطر از المان های فوق هستند.
     
     رادار معراج 4
     
    تصویر بعدی که در بالای این مجموع تصاویر وجود دارد، به نظر می رسد یک نمونه از رادار معراج 4 باشد که از جمله رادارهای به کار رفته در سامانه پدافند هوایی باور 373 است. این رادار سه بعدی مراقبت و کنترل هوایی برد بلند بر پشت یک کشنده قرار گرفته و وظیفه کشف هدف اولیه برای سامانه باور 373 را بر عهده دارد.
     
    رادار 
     
     
     رادار
     
    تصویری از این رادار در جریان مراسم رونمایی از آن با حضور رییس جمهور نیز منتشر شد. این سامانه بر روی یک کشنده قرار دارد و دارای قابلیت کنترل، هشدار اولیه، مراقبت هوایی برد بلند، زمین پایه و ردگیری سه بعدی است. این سامانه مجهز به تکنیک‌های روز ضد جنگ الکترونیک است و قابلیت آشکار سازی و ردگیری 200 هدف را دارد و مجهز به اتاق کنترل فرماندهی است.
     

    رادار ردگیر سامانه باور 373

     
    تصویر بعدی نیز مربوط به رادار ردگیری سامانه پدافند هوایی برد بلند باور 373 است که پیش از این نیز تصویری با کیفیت کم تر از آن، از رسانه ملی پخش شده بود. این رادار که بر روی یک کشنده نصب شده وظیفه تعقیب اهداف کشف شده را بر عهده دارد.
     
    رادار 
     
    رادار 
     
    این رادار آرایه فازی و متحرک که از آنتن مسطح مستطیلی بهره می برد قابل مقایسه با رادار 96L6 است که این رادار روسی بردی بین 5 تا 300 کیلومتر داشته و توانایی ردگیری تا 100 هدف با سرعت‌های 50 تا 2800 متر بر ثانیه را دارد. برای رادار ایرانی نیز کارایی مشابهی را می‌توان تخمین زد. این رادار قابلیت چرخش مکانیکی در صفحه افقی برای پوشش 360 درجه اطراف را داشته و جستجوی آن در راستای عمودی نیز با چرخش الکترونیکی امواج به انجام می‌رسد.
     
    رادار آرایه ای سامانه باور 373
     
    تصویر بعدی مربوط به یک سامانه راداری آرایه ای است که پیش از این در جریان مراسم رونمایی از سامانه باور 373 دیده شده بود و بر اساس توضیحات منتشر شده در تصویر موجود در غرفه صا ایران در نمایشگاه کیش، یک رادار آرایه ای جستجو و ردگیری است.
     
    رادار 
     
    رادار 
     
    این رادار هم از جمله رادارهای ناشناخته ایرانی مربوط به سامانه باور 373 می باشد. ظاهر و نوع ماموریت اعلام شده برای آن این سامانه را در کلاس رادار قبلی معرفی شده قرار می دهد. ظاهرا این رادار از گونه آرایه فازی بوده و برای جستجوی فضا و ردگیری اهداف هوایی به کار می رود.
     
    رادار مطلع الفجر 3
     
    اما تصویر بعدی که به عنوان رادار تاکتیکی هشدار اولیه مراقبت هوایی برد بلند معرفی شده است و البته یک دستگاه از آن نیز در بیرون از سالن برگزاری نمایشگاه هوایی کیش حضور داشت، در حقیقت رادار رادار مطلع الفجر 3 است.
     
    رادار 
     
    رادار 
     
    این رادار در آبان ماه سال جاری توسط وزیر دفاع کشورمان رونمایی شده و بر اساس توضیحات سردار دهقان، یک رادار دو بعدی با برد 500 کیلومتر است.
     

    با توجه به این توضیحات، مشخص است که ساختار و نوع طراحی سامانه ایرانی باور 373 در حقیقت یک الگوی بومی برای حفاظت و تامین امنیت پایدار آسمان کشورمان است که با بهره گیری از انواع رادارهای دو و سه بعدی با برد و ارتفاع قابل توجه، نقشی مهم را در آینده نزدیک بر عهده خواهد گرفت. این موضوع از آنجا اهمیت ویژه ای دارد که تا پیش از تکمیل این سامانه ایرانی، این تصور برای عده ای پیش آمده بود که بدون سامانه اس 300، یگانهای پدافندی کشورمان قادر به تامین کامل امنیت در لایه های بالایی آسمان کشورمان نبوده و نیاز است با خرید از کشورهای دیگر، در این زمینه رفع نیاز کرد که خوشبختانه با تاخیر طرف سازنده، نیروهای مسلح کشورمان در این بخش نیز به خودکفایی رسیدند.

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 22:28 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • موج اعتراضات و خشونت هایی که پس از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهور جدید آمریکا در شهرهای مختلف این کشور به راه افتاده، بار دیگر نوع رفتار و تجهیزات پلیس آمریکا را زیر ذره بین رسانه ها قرار داده است.

     
    اگرچه نیروهای پلیس در اکثر کشورهای دنیا با توجه به حجم تهدیدات موجود مسلح شده و در کنار یگان های عادی پلیس نیز واحدهای عملیات ویژه برای مقابله با خلافکاران سازمان یافته یا مواردی مثل عملیات رهایی گروگان وجود دارند اما در چند سال اخیر روند بسیار عجیبی را در پلیس ایالات متحده آمریکا مشاهده می شود که بسیاری از کارشناسان غربی از آن با عنوان روند "نظامی سازی پلیس" یاد می کنند.
     
    درست است که جامعه آمریکا به عنوان مسلح ترین جامعه در دنیای امروز توصیف می شود که چیزی در حدود 80 درصد از جمعیت آن دارای سلاح هستند اما پلیس آمریکا تا به امروز هیچوقت در این سطح مسلح نبوده است.
     
    این روند مسلح سازی و افزایش خشونت پلیس تا به امروز باعث ایجاد چالش های فراوانی شده که از جمله جدیدترین آنها می توان به بحث ناآرامی ها در شهر فرگوسن در اعتراض به قتل یک نوجوان سیاه پوست اشاره یا بحث حمله یک عضو رزرو ارتش آمریکا به افسران پلیس در تگزاس به تاریخ 7 جولای 2016 که به مرگ 5 پلیس آمریکایی منجر شد را یادآوری کرد.
     
    پلیس 
     
    پلیس 
     
    پلیس 
     
    پلیس 
    پلیس آمریکا در جریان ناآرامی ها در فرگوسن
     
    پلیس 
    نفربر ام 113 پلیس آمریکا
     
    مسئولان پلیس از قانونی برای نظامی ساختن بیشتر خود بهره می‌برند که بر اساس آن به وزارت دفاع آمریکا اجازه می‌دهد تا تسلیحات و یا تجهیزات اضافی ارتش این کشور را به پلیس یا سایر واحدهای اعمال قانون در آمریکا عمدتا به صورت مجانی اهداء کند.
     
    یکی از موارد جالب در این خصوص، تحویل زره‌پوش‌های حفاظت شده هستند. ماجرا از آنجا آغاز شد که در جریان تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان و عراق، نیروهای این کشور با بمب های کنار جاده ای یا کمین های تک تیراندازان مواجه و تلفات سنگینی را متحمل شدند.
     
    پلیس 
     
    پلیس 
    نمونه ای از زره پوش های حفاظت شده پلیس آمریکا
     
    برای مقابله با این تهدیدات، چندین شرکت آمریکایی توسعه خودروهای حفاظت شده را آغاز کردند که بسته به مدل و نوع سفارش مشتری توان مقابله با حجم گسترده ای از این نوع تهدیدات را داشت. با پایان حضور نظامی آمریکا در عراق و کمرنگ شدن نقش نظامی این کشور در افغانستان، پنتاگون حجم زیادی از این زره پوش های حفاظت شده را به یگان های پلیس در این کشور تحویل داد.
     
    در کنار این خودروهای سنگین که عملا استفاده لازم را برای پلیس این کشور (در شرایط فعلی) ندارند، انواع سلاح های هجومی و تک تیرانداز، پوشش های حفاظتی و حتی ربات های کنترل از راه دور نیز از همین طریق یا به صورت خرید مستقیم به پلیس آمریکا تحویل شد.
     
    برخی از مسئولین پلیس در آمریکا در دفاع از این نوع تجهیزات اینگونه استدلال می کنند که به دلیل وجود انواع تهدیدات و خصوصا وجود سلاح گرم در این کشور، به این تجهیزات نیاز دارند اما نکته جالب اینجاست که واحدهای پلیس در آمریکا حتی به نفربر نظامی M-113 نیز مجهز هستند.
     
    البته تصاویری مثل حضور این پلیس های تا بن دندان مسلح به همراه زره پوش ها در راهپیمایی های فرگوسن که تقریبا همگی آنها به صورت صلح آمیز برگزار شد، بحث وجود تهدید را تا حد زیادی زیر سوال می برد. شاید بتوان برخی از پاسخ های مربوط به این تجهیزات را در جریان تحقیقی که وزارت دادگستری آمریکا درباره خشونت پلیس در شهر فیلادلفیای این کشور انجام داده بود، یافت.
     
    بر اساس این تحقیق، دستورات برای استفاده از زور در بسیاری از موارد گیج کننده است چراکه اکثر سناریوهای تمرینی پلیس به استفاده از زور ختم شده و در جریان تمرینات توجه ای به پایان دادن مناقشه به صورت صلح آمیز نمی شود. همچنین 80 درصد قربانیان تیراندازی پلیس سیاه پوست هستند و اصولا سیاه پوست بودن به نوعی یک تهدید محسوب می شود و این که در بسیاری از موارد نیز افسر مورد نظر مدتها بعد از تیراندازی مورد بازجویی قرار می گیرد.
     
    جنگ به شهرهای آمریکا وارد می شود
     
    شاید بتوان روی پنهان این اتفاقات را در گزارشات انجمن آزادی های مدنی آمریکا با عنوان "جنگ به خانه می آید" مشاهده کرد که در سال 2014 میلادی به ابعاد مختلفی از بحث نظامی سازی پلیس این کشور می پردازد که در بخش هایی از این گزارش به مسلح شدن بیش از حد پلیس آمریکا و حوادثی که به دنبال آن برای مردم غیر نظامی رخ می دهد اشاره شده است.
     
    در بخش دیگری از این گزارش به تاکتیک های بسیار خشن مورد استفاده شده توسط پلیس خصوصا برای ورود به منازل و املاک شخصی و نحوه بازداشت متهمین اشاره و به این نکته متذکر می شود که در حقیقت این نوع تاکتیک ها و آموزش ها برای میدان جنگ و نه دستگیری یک متهم در وسط یک شهر کاربرد دارد.
     
    یکی دیگر از یافته های این تحقیقات عدد جالبی درباره ارزش مالی تجهیزات نظامی مورد استفاده در پلیس آمریکا است که در سال 1990 میلادی تنها یک میلیون دلار بوده و این رقم در سال 2013 به عدد 450 میلیون دلار رسیده است. یعنی در بیش از دو دهه ارزش این اقلام 450 برابر شده است که این خود نشان از افزایش سنگین بحث نظامی سازی پلیس در آمریکا دارد.
     
    در جریان تحقیقاتی در همین زمینه که توسط روزنامه نگاری آمریکایی به نام Radley Balko انجام شده، مشخص شده است که در بسیاری از موارد از یگان عملیات ویژه پلیس آمریکا موسوم به SWAT برای عملیات هایی مثل ورود به منازل شخصی تا حمله به مکانهایی که در آنها به صورت غیر قانونی قمار صورت گرفته یا به نوجوانان زیر سن قانونی مشروبات الکلی فروخته می شود بهره گرفته شده و این حملات به دلیل تاکتیک های خشن این نیرو در حداقل 50 مورد باعث مرگ غیر نظامیان بی گناه شده است.
     
    بر اساس این گزارش، بخشی از شرکت های اسلحه سازی و در عین حال کمپانی های دخیل در امور آموزشی، در قالب شرکت های خصوصی امنیتی در حال ایجاد یک نوع روابط بین پلیس و این بخش ها به منظور تامین تجهیزات و رفع نیازها با بودجه دولت فدرال هستند و سود سرشار حاصل از این بحث باعث می شود که این روند ادامه پیدا می کند.
     
     هنگامی که گزارش واشنگتن‌ پست مبنی بر اینکه در سال گذشته میلادی 990 نفر توسط ماموران پلیس آمریکا کشته شده و در سه ماه ابتدایی سال 2016 نیز پلیس آمریکا 256 نفر را به ضرب گلوله از پای درآورده در کنار این روند نظامی سازی پلیس امریکا قرار می گیرد، می توان متوجه شد که موضوعاتی مثل عدم نظارت و پیگرد قانونی ماموران پلیس، افزایش خشونت های اجتماعی با استفاده از سلاح گرم در آمریکا و نبود قوانین و سختگیری های لازم برای فروش اسلحه (به علت لابی کمپانی های اسلحه سازی) باعث خواهد شد در آینده، ارتشی تا دندان مسلح عهده دار امور ساده پلیسی در شهرهای آمریکا باشد.
     
    این روند آنجایی با تامل همراه خواهد بود که رسانه های آمریکایی، با کوچکترین اقدام و اتفاقی در برخی کشورهای جهان، موضوع خشونت علیه مردم و شهروندان آن کشورها را به موضوع روز خود تبدیل می کنند اما در مقابل این روند عجیب، تنها نظاره گر و فاقد تحلیل و بازتاب هستند. شاید آنها هم می دانند چنین پلیس شبه ارتش، برای آشوب های آینده عصای دست دولت آمریکا خواهد بود.
    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 22:27 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • تصویر مرتبط

    سردار حسین سلامی صبح امروز در مراسم معارفه فرمانده سپاه حضرت قمربنی هاشم(ع)، با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی ایران شبیه به بعثت اولیه اسلام بود، اظهار کرد: زمانی که آیات وحی برای اولین بار بر قلب پیامبر(ص) ظهور کرد و پرتوهای آزادی، کرامت، اخلاق و معرفت را بر صفحه‌ دل‌ها تاباند هیچ کس تصور نمی‌کرد که اسلام با این سرعت طول و عرض عالم را طی کند.

    جانشین فرمانده سپاه پاسداران با اشاره به اینکه 38 سال است همه جنگ‌های بزرگ و کوچک عالم در منطقه‌ای به نام اسلام و در منطقه‌ای که ام‌القرای جهان اسلام است به نام ایران صورت می‌گیرد، ادامه داد: اساس انقلاب اسلامی ایران برای در هم شکستن جغرافیایی سیادتی بود که دنیای استکبار برای استیلا بر مسلمانان ایجاد کرده بود.

    سلامی افزود: برای مسلمانان ننگ‌آور بود که کشورهای استکباری بر سرنوشت آنان مسلط شوند و ثروت‌های ملی، مذهبی و دیگر ثروت‌های آنان را به غارت ببرند ولی این سرنوشت جهان اسلام تا قبل از انقلاب اسلامی بود.

    وی با اشاره به تسلط آمریکا و انگلیس بر سرنوشت مسلمانان حداقل در 100 سال اخیر، تصریح کرد: استکبار سرنوشت غم‌باری برای مسلمانان ایجاد کرده بود که تحمل این وضعیت برای یک روحانی آزاده سخت بود.

    جانشین فرمانده سپاه پاسداران با تاکید بر اینکه شکست دادن آمریکای آن روز جز به دست انسانی که بر خدا تکیه داشت ممکن نبود، تصریح کرد: با دست خالی و غلبه بر امپراطوری آن روز تنها نشان از نصرت الهی بود.

    * بیشترین آمار کشته‌ها در دنیا که حدود 8 میلیون نفر هستند توسط آمریکایی‌ها صورت گرفته است

    وی با اشاره به ائتلاف قدرت‌های استکباری افزود: این قدرت‌ها ائتلاف کردند تا از گسترش جغرافیای اسلام جلوگیری کنند چرا که می‌دانستند شکل‌گیری این جغرافیا و گسترش آن هیچ سکویی برای اینکه آنان قدرت جهانی شوند نمی‌گذارد.

    سردار سلامی با اشاره به اینکه هر منطقه‌ای که جنگ‌های زیادی در آن رخ می‌دهد نشان‌دهنده این است که این منطقه برای آنان یک منبع درآمد است، خاطرنشان کرد: به فضل الهی شرایطی که آنان می‌خواستند برای ما بسازند که چقدر رشد کنیم، چقدر پیشرفت کنیم، چه کسانی را دشمن و چه کسانی را تروریست بدانیم، محقق نشد.

    وی با اشاره به اینکه در منطق استکبار، رژیم صهیونیستی گروهی است که با تروریست‌ها مقابله می‌کند و گروه‌های جهادی فلسطینی تروریست هستند، بیان کرد: این در حالی است که می‌دانیم بیشترین کشته‌ها در دنیا که حدود 8 میلیون نفر به صورت مستقیم هستند توسط آمریکایی‌ها صورت گرفته است.

    *همه دیکتاتورهای عالم محصول سیاست آمریکا است/ رهبر معظم انقلاب یک پناهگاه معنوی بزرگ است

    سردار سلامی ادامه داد: همه دیکتاتورهای عالم محصول سیاست آمریکا است و هر گروه تروریستی ساخته دست آمریکا و متحدان آنان هستند و همه آزادی‌خواهان عالم به دست آنان به زندان رفته‌اند و در جنگ‌های 38 سال گذشته که در غرب آسیا رخ داده است یک طرف آنها آمریکا، بخشی از کشورهای اروپایی و رژیم‌ها مرتجع منطقه مثل آل‌سعود بوده است.

    این مسؤول با اشاره به اینکه آمریکا و متحدانش طی این سال‌ها به 14 کشور مسلمان حمله کرده و ملت‌ها را آواره کرده است، افزود: اکنون 10 میلیون زن و کودک سوری از پیامدهای جنگ خونین رنج می‌برند که آمریکا و هم‌پیمانانش آن را برای سیادت خود به راه انداخته‌اند.

    وی با اشاره به وضعیت بد منطقه بیان کرد: به یمن، پاکستان، عراق و لبنان که نگاه کنیم، می‌بینیم این جهان اسلام یک حامی نیرومند و صادق به نام جمهوری اسلامی دارد که بدون هیچ چشم‌داشتی به ثروت‌های مادی آنان، از آنان حمایت می‌کند

    سردار سلامی با اشاره به اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران یک پناهگاه معنوی بزرگ است که در مقابل این صف‌آرایی قدرت‌های بزرگ، از مظلومان دفاع می‌کند، افزود: ما هیچ منافع مادی در فلسطین، سوریه، لبنان و عراق نداریم منافع ما تنها آبرو، عزت، حفظ کرامت، امنیت مسلمانان و حفظ و احیا ارزش‌های اسلامی است که به فضل الهی همان‌طور که می‌بینید هر چه دشمن پرونده گشود تا توسط آن به انقلاب اسلامی آسیب برساند، مختومه و باطل شد.

    * فلج کردن ایران با تحریم‌ها فقط یک رویا برای غرب بود؛ ما در تحریم هسته‌ای شدیم

    وی با بیان اینکه کشور ایران در قالب جنگ 8 ساله در قواره یک قدرت بزرگ ظاهر شد، اظهار کرد: تحریم اقتصادی یک جنگ واقعی است که اگر به این شکلی که الان بر ملت ایران تحمیل شده بر قدرتی بزرگ و جهانی تحمیل شود کمر آن را می‌شکند.

    سردار سلامی خاطر نشان کرد: امروز سیمای یک اقتصاد تحریم شده را در جمهوری اسلامی نمی‌بینیم، هرچند قرار بود با تحریم‌های علمی و اقتصادی فلج شویم ولی این تنها رویای غرب بود چرا که ما در تحریم، هسته‌ای شدیم نیروگاه‌ها و پالایشگاه‌های مهم ساختیم و دیگر اقداماتی که شاهد آن هستیم.

    وی با اشاره به اینکه دشمن می‌خواست با تهاجم فرهنگی ملت ایران را از نظام خود، جوانان را از اسلام، دختران را از حجاب، مساجد را خالی و اعتماد مردم به رهبری را کم کنند، افزود: یکی دیگر از کارهایی که می‌خواستند انجام دهند این بود که ما را درون مرزهای جغرافیایی خودمان محصور کنند، اما آنچه که اتفاق افتاد عکس این بود و امروز ساختمان‌های بزرگی از قدرت به دلیل فرصت تحریم‌ها برای انقلاب اسلامی ایران ایجاد شده است.

    * حزب‌الله به سیادت سیاسی رسیده است/در 360 درجه‌ای محیط پیرامون ما آتش زبانه می‌کشد ولی ایران امن است

    جانشین سپاه پاسداران ادامه داد: ما در لبنان حزب‌الله را داریم که به سیادت سیاسی رسیده است و نقطه تعادل سیاسی و تعیین‌کننده نظم شده است و رژیم صهیونیستی از ترس حزب‌الله جرأت هیچ کاری را ندارد.

    وی افزود: در سوریه یک ارتش نیرومند و بسیج مردمی قدرتمند شکل گرفته است و خوشبختانه آن ید واحده و امت واحده نه فقط در وجه سیاسی بلکه در قالب یک نیروی نظامی قدرتمند در حال شکل‌گیری است و بسیج مهم‌ترین نیرو در حال حاضر برای عقب راندن تروریست‌ها در سوریه است.

    سردار سلامی ادامه داد: وقتی ملت ایران و ملت‌های دیگر با تکیه بر قائمه ولی‌فقیه به عنوان عمود خیمه اسلام دست به دست هم می‌دهند نتیجه آن پیروزی است و سپاه مفتخر است در این مسیر سخت جهاد از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون حضور داشته است.

    وی با اشاره به اینکه در کشور سپاه قدرتمندی در کنار ارتش نیرومند شکل گرفت، افزود: ارتش، سپاه و نیروی انتظامی ما امروز نیرومندتر از گذشته است و درحالی که در 360 درجه‌ای محیط پیرامون ما آتش زبانه می‌کشد ولی ایران امن است.

    سردار سلامی افزود: این معجزه نظام ماست که خداوند اینگونه آن را لنگرگاه امنیت قرار داده است هرکجا ما هستیم امنیت هم هست و هرکجا انقلاب اسلامی سایه پراکنده است مردم به دیار خود باز می‌گردند مانند نجف، لبنان، کربلا فلوجه و... .

    سردار سلامی با اشاره به اینکه ایران امروز یک قدرت جهانی است، اظهار کرد: وقتی یک کشور بتواند در مقابل ائتلاف جهانی بایستد و نقطه ثقل منطقه شود یعنی قدرتی جهانی است.

    جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران در پایان افزود: ساختارهایی که امروز در جمهوری اسلامی شکل گرفته نویدبخش شکل‌گیری یک قدرت جهانی را دارد که توانسته قوای جهانی را در کنترل خود بگیرد.

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 22:26 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در راستای تبدیل شدن به یک «نیروی راهبردی» نیازمند به خدمت گرفتن تجهیزات جدیدی است که با شدت گرفتن تحریم همه جانبه نظامی، تنها با اتکا به توان داخلی امکان تأمین آنها را خواهد داشت.

    ثمره شیرین اتکا به توان داخلی، پیش از این در پروژه ساخت ناوشکن موج مشاهده شده بود که اولین نمونه آن با نام جماران، سی ام بهمن سال 88 رسما با حضور رهبر معظم انقلاب عملیاتی شد و به زودی وارد هفتمین سال خدمت خود خواهد شد، در حالی که چند نمونه دیگر از رده جماران و رده های بالاتر در حال ساخت است.

    یکی از نیازهای نیروی دریایی به عنوان یک نیروی تجهیزات محور، در اختیار داشتن ناو آموزشی-رزمی است که برای تکمیل آموزش‎های افسران مختلف خدمت کننده در شناورهای دریایی مورد نیاز است. تاکنون برای مأموریت‎های آموزشی از برخی ناوهای پشتیبانی نیروی دریایی استفاده می‎شده که با توجه به عدم طراحی آنها برای نقش آموزش، نیاز به ناوی با توانمندی مذکور به وجود می ‎آید.

    ناو
    ناو خارک که بخش بزرگی از آموزش فرامنطقه ای پرسنل جوان نداجا را بر عهده دارد


    به علاوه این ناوها فاقد سامانه ‎های موشکی مختلف شامل سطح به هوا و سطح به سطح و اژدر بوده و تنها برخی امور آموزشی توسط آنها قابل پوشش بوده است.

    همچنین از نظر قابلیت پذیرش افراد و میزان برد، فقط ناو بزرگ خارک تا کنون برای مأموریت‎های آموزشی فرامنطقه‎ای اعزام شده در حالی که برای نیروی دریایی راهبردی حضور افسران جوان در چنین مناطقی نیز لازم است. این در حالی است که با توجه به تحریم‎های نیروهای مسلح کشورمان امروزه دریافت شناورهای رزمی و آموزشی بزرگ از کشورهای دیگر تقریباً ناممکن است.

    تایید رهبر انقلاب بر پروژه لقمان و ساخت ناو آموزشی خلیج فارس

    تا اینکه امیر دریادار حبیب‌الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از طراحی پروژه مهمی به نام "لقمان" خبر داد که با هدف ساخت ناو منحصر به فرد آموزشی رزمی منطقه در حال انجام است و گفت: «خلیج فارس» یک ناو آموزشی است که برای ما از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چراکه بخش اعظمی از آموزش‌ها علاوه بر جنبه تئوریک، جنبه عملی دارد و دانشجو حتما باید برای دریانوردی، چندین روز به آبهای آزاد برود و در صحنه عمل، آموزش ببیند.

    برادر بزرگ «جماران» آماده سفرهای 14 هزار کیلومتری می‌شود +عکس
    تشریح طرح ناو خلیج فارس در محضر فرماندهی معظم کل قوا


    سیاری در این گفتگو خاطرنشان کرده بود که "طرح ساخت ناو «خلیج فارس»، 28 شهریور سال 91 در مراسم دانش آموختگی دانشگاه امام خمینی(ره) نوشهر خدمت فرمانده معظم کل قوا ارائه شد و ایشان نیز آن را تایید کردند."

    علل نیاز به یک ناو آموزشی مجهز و بزرگ در نداجا

    کشورمان ایران با وجود سابقه تاریخی در ساخت کشتی‎های بزرگ در زمان خود و اجرای مأموریت‎های فرامنطقه‎ای توسط نیروی دریایی در چندهزار سال گذشته (مانند نبرد ماراتن)، در بیش از یک صد سال اخیر از فناوری‎های نوین مورد استفاده در عرصه ساخت کشتی‎ها محروم بوده و در نتیجه هیچ گونه سابقه‎ای در ساخت کشتی‎های نظامی پیشرفته نداشته است.

    اما در میانه دهه 1370 و با دستور و تأکید مقام معظم رهبری کار مطالعه، طراحی و ساخت ناو رزمی چند منظوره با قابلیت حمل بالگرد آغاز شد که در قالب پروژه موج به ساخت ناوشکن (ناو محافظ) جماران منجر شد. چند سال پس از آغاز کارهای مطالعه و طراحی این پروژه، فعالیت‎های مشابهی برای ساخت ناوچه‎های رزمی معروف به رده سینا نیز در کشور آغاز شد که امروزه در شمال و جنوب کشور در حال ساخت است و چندین فروند از آنها به خدمت عملیاتی در آمده است.

    از سوی دیگر تجربه ساخت شناورهای غیرنظامی بزرگ نیز در چند سال گذشته با طراحی و ساخت 2 فروند از کشتی‎های باری اقیانوس‎پیمای 185 متری و بیش از 37هزار تنی «ایران-اراک» و نفتکش‎های غول پیکر 250 متری و 113هزار تنی از رده «افراماکس» در کشور به وجود آمده است که پایه‎ای دیگر برای طراحی و ساخت سریع ناو عملیاتی-آموزشی خلیج فارس می‎تواند باشد.

    بنا بر این هر چند طراحی و ساخت ناوی به بزرگی خلیج فارس، حرکتی در رده‎ای بسیار بالاتر از ناو جماران محسوب می‎شود اما با ترکیب توانمندی و تجارب طراحی و ساخت چند رده شناور رزمی و تجربیات موجود از ساخت کشتی‎های بزرگ در صنعت دریایی کشور از هم اکنون نتیجه‎ای شایسته برای این تلاش عظیم قابل تصور است.

    ناو

    ناو
    جدیدترین توضیحات ناو خلیج فارس که توسط نداجا منتشر شده است


    اما مدتها بود خبر و توضیحات جدیدی از روند طراحی و ساخت این ناو منتشر نمی شد تا اینکه خبرنگار مشرق در حاشیه هفدهمین همایش صنایع دریایی در جزیره کیش، به توضیحات مستندی در خصوص این پروژه مهم دست یافت. بر اساس این مستندات، طول کلی این ناو حدود یک و نیم برابر جماران یعنی حدود 150 متر و وزن آن در حدود 5 برابر جماران یعنی 6 هزار و 500 تن خواهد بود. همچنین این ناو توان پیمایش 8 هزار مایل دریایی را دارد.
     
    بر اساس تصاویر، کشتی رزمی-آموزشی خلیج فارس قابلیت پذیرش بالگرد را بر روی عرشه مخصوص آن در پاشنه ناو داشته و دارای آشیانه مخصوص (هنگر) برای استقرار بالگرد است که امکان حمل ایمن و حفاظت از بالگرد را در هر گونه شرایط فراهم می‎کند. از سوی دیگر، با توجه به طراحی صورت گرفته، مشخص است که متخصصان دفاعی کشورمان، برنامه ویژه ای برای کاهش شناسایی این شناور بزرگ توسط رادارها و اصطلاحا پنهانکاری و رادارگریزی این ناو دارند.
     
    طبق مستندات قبلی درباره این پروژه، علاوه بر رادارهای سطحی دوربرد، این ناو از رادار مشابه رادار آرایه فازی عصر که اخیراً رونمایی شد نیز بهره می‎برد. برد رادار عصر برای اهدافی با سطح مقطع راداری 4 متر مربع دستکم 200 کیلومتر است و قابلیت ردگیری 1000 هدف را به صورت سه بعدی دارد. بنا بر این از نظر کیفیت و کمیت سامانه‎های موشکی، ناو بزرگ خلیج فارس در سطحی قابل مقایسه ناوهایی مانند جماران و سهند خواهد بود.

    به گزارش مشرق، هر چند نوع سامانه دفاع نقطه‎ای مورد نظر برای ناو خلیج فارس مشخص نیست اما قاعدتاً نوعی از توپ‎های دارای نواخت تیرِ بالا، عنصر اصلی آن خواهد بود. همچنین تا زمان ورود به خدمت این ناو که در حدود سال 1396 یا 1397 تخمین زده می‎شود ممکن است انواع بهبود یافته رادار عصر، موشک‎های کروز ضد کشتی دوربردتر و نیز موشک‎های سطح به هوا مانند صیاد-2 به فهرست تسلیحات آن افزوده شود. خصوصاً موشک‎هایی مانند صیاد-2 که برد بیشتری دارند و سامانه کنترل آتش آنها امکان درگیری با چند هدف را فراهم می‎کند برای افزایش منطقه امن برای ناو ارزشمند خلیج فارس بیشتر مفید خواهند بود.

    در این نمایشگاه، مواردی چون بومی سازی دانش طراحی شناورهای بزرگ نظامی، رفع وابستگی به حضور کارشناسان و شرکت های خارجی در طراحی شناورهای نظامی بزرگ، تربیت و پرورش نیروی انسانی متخصص از نخبگان دانشگاهی و استفاده از ظرفیت های علمی دانشگاههای صنعتی کشور به عنوان دستاوردهای این پروژه ذکر شده است.

    ناو
    ماکت بزرگ ناو خلیج فارس


    همچنین غرفه نداجا در نمایشگاه بین المللی کیش اعلام کرده است که اقداماتی چون طراحی هیدرولیک شناور، طراحی سازه ای شناور، جانمایی عمومی و ماشین آلات اصلی و فرعی و نیز طراحی سامانه های سلاح، نهایی شده است.

    امیر رستگاری معاون وزیر دفاع و رییس سازمان صنایع دریایی نیز در گفتگویی کوتاه با مشرق با بیان اینکه از روند دقیق ساخت این پروژه به علت انجام آن در نیروی دریایی ارتش مطلع نیست، گفت: تا آنجا که مطلعم، کار ساخت آن از سال آینده آغاز می شود.

    با توجه به اصل طراحی ناو رزمی و آموزشی خلیج فارس اجرای مأموریت در آب‎های آزاد، این ناو با آخرین فناوری‎های صنعت دریایی کشور برای مقاومت و دریانوردی طولانی و مطمئن در آب‎های فرامنطقه‎ای مانند اقیانوس آرام ساخته خواهد شد؛ ناوی که ساخت آن، تراز این صنعت کشورمان را در جهان بالا برده و با وارد خدمت شدن به نیروی دریایی راهبردی کشورمان، ایران را پس از روسیه و چین و بالاتر از کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، هند و ترکیه به عنوان یکی از غول های دارنده و البته سازنده چنین شناور رزمی بزرگی تبدیل خواهد کرد.

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 22:20 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • ناوشکن ها از جمله مشهورترین شناورهای رزمی در دنیا هستند که در عرف بین المللی و زبان انگلیسی به عنوان "destroyer" شناخته می‌شود. این تجهیزات مهم معمولا بین 6 الی 12 هزار تن وزن دارند و توان انجام طیف زیادی از ماموریت ها از تهاجم علیه اهداف سطحی و زیر سطحی، دفاع هوایی نقطه ای و منطقه ای حتی در برابر موشک های بالستیک و در سالهای اخیر با اضافه شدن موشک های کروز حمله به اهداف زمینی، توان حمله به اهداف در عمق خاک دشمن را نیز پیدا کرده اند.

     
    تا دهه های اخیر، کشورهایی مثل شوروی سابق، انگلستان، آمریکا و فرانسه، رده های برتر در بحث طراحی و ساخت ناوشکن محسوب می شدند اما امروزه رقیبان بسیار قدری خصوصا از قاره آسیا وارد رقابت شده اند که نه تنها ناوشکن های غربی را به چالش می کشند بلکه در بسیاری از موارد آنها را نیز پشت سر گذاشته اند.
     
    این ابتکار و خلاقیت در کشورهای دیگر، آنقدر ملموس بوده که بر اساس برخی رتبه بندی های مهم بین المللی، آمریکا دیگر جایگاه اول در میان بهترین ناوشکن های دنیا را در اختیار نداشته و پس از حدود 2 دهه، این عنوان را به یک نمونه آسیای شرقی واگذار کرده است. برای آشنایی با 10 مدل از بهترین ناوشکن های جهان (از ضعیف ترین تا بهترین) با ما همراه باشید.
     
    ناوشکن کلاس AKIZUKI
     
    4 ناوشکن این کلاس از جمله جدیدترین شناورهای نیروی دریایی ژاپن محسوب می شوند که توسط صنایع سنگین میتسوبیشی ژاپن ساخته و تحویل نیروی دریایی این کشور شده اند. این ناوشکن ها وزنی در حدود 6800 تن داشته و ماموریت آنها دفاع از نسل جدید ناوهای بالگرد بر ژاپن است. نکات جالبی درباره این کشتی وجود دارد که یکی از آنها که به نوعی مهمترین آنها به حساب می آید بحث استفاده از فناوری های بومی در بخش رادار و سامانه مدیریت رزمی این شناورها است.
     
    طول این ناوشکن 150 و عرض آن 18 متر است و از تعداد 200 نفر خدمه بهره می برد و توان پذیرش یک فروند بالگرد سی هاوک را نیز دارد.
     
    سامانه مدیریت رزمی ATECS شامل یک رادار آرایه فازی فعال جستجوی سطحی و هوایی در باند C و رادار کنترل آتش از نوع آرایه فازی در باند X از جمله این سامانه های بومی هستند. سیستم های جنگ ضد زیردریایی و جنگال این ناوشکن نیز به صورت بومی در ژاپن توسعه یافته است.
     
    ناوشکن 
     
    در بخش تسلیحات ما با ترکیبی آمریکایی – ژاپنی مواجه می شویم. در بخش سلاح های ضد شناور این ناوشکن ها از 8 تیر موشک ضد کشتی کروز Type 90 ساخت ژاپن با برد 150 کیلومتر، سرعت حدود 1150 کیلومتر در ساعت و سر جنگی 225 کیلوگرمی استفاده می کند.  این شناور با دو سری پرتابگر 3 لوله اژدر کالیبر 324 میلی متری نیز مسلح شده است.
     
    سامانه پرتابگر عمود مارک 41 نیز بر روی این شناور نصب شده است که حاوی موشک های ضد هوایی RIM-162 با برد حدود 50 کیلومتر و موشک های ضد زیردریایی RUM-139 و موشک ضد زیردریایی Type07 ساخت ژاپن است. یک قبضه توپ 127 میلی متری ساخت شرکت BAE با کالیبر 127 میلی متر و برد 24 کیلومتر و دو قبضه سامانه دفاع نزدیک فالانکس از دیگر تسلیحات این شناور به حساب می آید.
     

    در بخش سیستم پیشرانه این ناوشکن‌ها از توربین ترکیبی گازی به همراه 4 توربین گازی ساخت شرکت رولزرویس انگلستان بهره می برد که در مجموع توانی در حدود 78 مگاوات را برای این شناور ایجاد می کند. سرعت نهایی این ناوشکن ها نیز 55 کیلومتر بر ساعت است.نداشتن موشک دفاع هوایی برای درگیری در برد بلند و همچنین عدم توان حمله به اهداف زمینی از جمله نقاط ضعف اصلی این ناوشکن های محسوب می شود.

     

    ناوشکن Type 052C

     
    کشور چین در حدود 2 دهه اخیر برنامه مدرن سازی بسیار سنگینی را به اجرا گذاشته است و در این میان شناورهای سطحی بسیار نیرومندی را نیز وارد میدان کرده است که ناوشکن های تایپ 052 سی از جمله این شناورها به حساب می آیند.


    ناوشکن های این کلاس با وزنی در حدود 7 هزار تن، طول 155 متر و عرض 17 متر با ماموریت اصلی دفاع هوایی از ناوگان نیروی دریایی ارتش چین طراحی و ساخته شده است. قلب این ناوشکن پیشرفته چینی رادارهای آرایه فازی Type 348 است که بنا بر برخی از اطلاعات در باند اس فعالیت کرده و دارای بردی در حدود 450 کیلومتر است.

    یک رادار برد بلند دو بعدی به همراه دو رادار کنترل آتش برای موشک های ضد کشتی و توپهای دفاع نزدیک این سامانه دیگر رادارهای نصب شده بر روی این شناورها هستند.
     
    ناوشکن 
     
    بکارگیری 4 رادار آرایه فازی فعال برای پوشش 360 درجه به همراه استفاده از موشک های ضد هوایی برد بلند HHQ-9 مدل دریایی موشک HQ-9 که در حقیقت مهندسی معکوس چین از اس 300 روسی است برای اولین بار توانایی دفاع هوایی برد بلند حتی بر علیه موشک های بالستیک را به این مدل از شناورهای چینی اعطاء می کند.
     

    بخش اصلی تسلیحاتی ناوشکن های این کلاس 48 فروند موشک سطح به هوای HHQ-9 با برد 200 و ارتفاع درگیری 30 کیلومتر است که توان درگیری با اهداف پرنده و حتی موشکهای بالستیک را نیز دارا می باشد. سلاح اصلی این موشک در نقش ضد کشتی 8 فروند موشک YJ-62 با برد 280 کیلومتر و سرجنگی 300 کیلوگرمی با قابلیت ثانویه حمله به اهداف زمینی است.

    یک قبضه توپ 100 میلی متری به همراه دو سامانه دفاع نزدیک Type 730 نیز بخش دیگری از تسلیحات این ناوشکن را تشکیل می دهد.
     
    در بخش جنگ ضد زیردریایی این ناوشکن به سامانه سونار فعال و غیر فعال SJD-8/9 ساخت چین به همراه 6 پرتابگر اژدر مجهز است. راکت اندازهای ضد زیردریایی نیز بر روی این ناوشکن نصب شده است. این شناور قابلیت حمل یک فروند بالگرد روسی کاموف 27 روسی و یا Z-9C ساخت چین را دارد.
     

    بخش پیشران این ناوشکن شامل دو پیشران توربین گازی هرکدام به قدرت 24 مگاوات و دو موتور دیزل هر کدام به قدرت 5 مگاوات است که سرعتی در حدود 55 کیلومتر در ساعت را برای این ناو فراهم می کند. برد این ناوشکن نیز در حدود 8700 کیلومتر است. ناوشکن های Type 052C دارای 280 نفر خدمه بوده و تاکنون 6 فروند از آنها ساخته شده و هر 6 فروند آنها نیز هم اکنون در خدمت هستند.

     
    Type 45: شیر بی یال و دم انگلیسی در دریا
     
    نیروی دریایی انگلستان به سرعت در مسیر ضعف و کاهش نیرو قدم بر می دارد و حتی جدیدترین شناور این کشور یعنی ناوشکن های دفاع هوایی تایپ 45 نیز این قاعده به کنار نیستند. این ناوشکن ها که صرفا برای امر دفاع هوایی توسعه پیدا کردند به تعداد 6 فروند ساخته شده و هر کدام از آنها در حدود 1 میلیارد پوند قیمت دارد.
     
    این ناوشکن ها در حدود 8500 تن وزن داشته و طول آنها 152 و عرض آنها 21 متر است. این ناوشکن دارای 191 نفر خدمه است و توان پذیرش 1 فروند بالگرد ضد زیردریایی Westland Merlin یا 2 فروند بالگرد  Lynx Wildcat را دارد.
     
    بخش نیرومند این شناور سامانه های راداری و تسلیحات رزم هوایی آن است. یک رادار آرایه فازی فعال مدل SAMPSON با برد بیش از 300 کیلومتر برای هدایت موشک ها و توپ های این شناور و یکی رادار آرایه فازی غیر فعال S1850M ساخت شرکت تالاس که بردی بیش از 400 کیلومتر دارد و وظیفه جستجوی هوایی را داشته و حتی توان رهگیری موشک های بالستیک را نیز دارد.
     
     ناوشکن
     
    در بخش تسلیحات نیز این شناور به پرتابگرهای عمودی به منظور حمل 48 فروند موشک ضد هوایی Aster 15 و Aster 30 با بردهای 50 و 120 کیلومتر مجهز است. همچنین 8 فروند موشک ضد کشتی هارپون ساخت آمریکا نیز بر روی این کشتی نصب شده است که البته از سال 2018 به دلیل مشکلات مالی از روی این شناور حذف خواهد شد. یک قبضه توپ 114 میلی متری، دو قبضه توپ 30 میلی متری تک لول ساخت بوش مستر و دو سامانه دفاعی فالانکس از جمله دیگر تسلیحات نصب شده روی این ناوشکن ها هستند.
     
    نکته عجیب آن است که این شناور فاقد پرتابگر اژدر بوده و همچنین سامانه سونار آن صرفا در درون بدنه کشتی نصب شده و بخش زیادی از عملیات ضد زیردریایی بر عهده بالگردها قرار دارد. این مسائل این ناوشکن ها را شدیدا در برابر حملات زیر سطحی ضعیف کرده و امکان آسیب به آنها را افزایش می دهد. برنامه انگلیسی ها در این میان وارد خدمت کردن ناوهای تایپ 26 برای همراهی با ناوشکن های تایپ 45 است که البته تا سال 2025 حداقل خبری از این شناورها نخواهد بود.
     
    اما تمام این مشکلات تسلیحاتی به کنار بحث سیستم پیشران این ناوشکن ها از همه مهم تر است. دو توربین گازی مدل WR-21 ساخت شرکت رولز رویس انگلستان به همراه دو ژنراتور دیزل مجموع سامانه پیشران این ناوشکن را فراهم می کنند که انرژی تولید شده نهایی توسط آنها در حدود 45 هزار کیلو وات است. سرعت نهایی این شناور 56 کیلومتر بر ساعت بوده و با حرکت در سرعت 33 کیلومتر بر ساعت برد آن 13 هزار کیلومتر است.
     
    مسئله اینجاست که این پیشرانه به آب گرم حساس بوده و بارها در زمان حضور عملیاتی در مناطق مختلف جهان از کار افتاده است. موضوع از کار افتادن سیستم پیشران باعث از دست رفتن نه فقط توان حرکت بلکه باعث از دست رفتن کلیه سامانه های موجود در این کشتی به دلیل نبود الکتریسیته می شود.
     
     کلاس HORIZON/ORIZZONTE
     
    اما شناور بعدی در لیست ما یک پروژه مشترک بین دو کشور فرانسه و ایتالیا است که در فرانسه به عنوان ناوهای کلاس HORIZON و در ایتالیا به عنوان کلاس  ORIZZONTE شناخته می شود. این ناوشکن ها با ماموریت اصلی دفاع هوایی طراحی و ساخته شده اند اما توان انجام انواع ماموریت های دیگر در حوزه های ضد سطحی و ضد زیردریایی  و تا حدی توان حمله به اهداف زمینی را نیز دارد.
     
    طراحی کلی دو شناور یکسان بوده اما برخی از سامانه ها و تسلیحات آنها متفاوت است. این شناور که از طراحی پنهانکار بهره می برد و وزن آنها در حدود 7 هزار تن است و طول آن در حدود 152 و عرض آن 20 متر است. این شناورها بین 236 تا 255 نفر خدمه دارند. نیروی دریایی ایتالیا 2 فروند و نیروی دریایی فرانسه نیز 2 فروند از این ناوشکن ها در اختیار دارد.
     
     ناوشکن
     
    در بخش راداری این شناور از یک سامانه آرایه فازی غیر فعال به نام EMPAR در باند C برای جستجوی سطحی و هوایی و هدایت موشک بهره می برد. یک فروند رادار آرایه فازی غیر فعال مدل S1850M باند L برای جستجوی هوایی و هشدار زودهنگام، یک سامانه جستجوی فروسرخ به نام Vampir MB ساخت شرکت ساژم و سامانه سونار نصب شده در داخل کشتی از مدل UMS 4110 از جمله سنسورهای مشترک این شناورها است. شناورهای ایتالیایی به رادار جستجوی سطحی RAN 30X/I ساخت شرکت Selex در باند E و F نیز مجهز هستند.
     
    در بخش تسلیحات هر دو نوع ایتالیایی و فرانسوی از 48 پرتابگر عمودی برای موشک های ضد هوایی Aster 15  و 30 که بالاتر به آنها نیز اشاره شد استفاده می کنند. شناورهای فرانسوی به 8 تیر موشک کروز ضد کشتی اگزوست بلوک 3 مجهز هستند که بردی در حدود 180 کیلومتر با سرعت 0.9 ماخ را داشته و توان حمله به اهداف دریایی و همچنین توان حملات ضد اهداف زمینی را نیز دارد.
     
    ناوهای ایتالیایی نیز از 8 تیر موشک ضد کشتی کروز  TESEO Mk-2/A استفاده می کنند. در مدل ایتالیایی از 3 قبضه توپ 76 میلی متری Super Rapid ساخت OTO Melara و در مدل فرانسوی دو قبضه از این توپها استفاده می شود. در مدل فرانسوی همچنین موشک های کوتاه برد میسترال و همچنین دو قبضه توپ 20 میلی متری و در مدل ایتالیایی 2 قبضه توپ 25 میلی متری نصب شده است. پرتابگر اژدرهای سبک MU90 نیز بر روی هر دو شناور نصب شده است.
     
    این شناورها از سیستم پشیران ترکیبی دیزلی یا گازی استفاده می کنند دو توربین گازی و دو موتور دیزل است که در مجموع 50 مگاوات نیرو تولید می کنند. سرعت نهایی این شناورها 54 کیلومتر بر ساعت و برد آنها با سرعت 33 کیلومتر بر ساعت در حدود 11 هزار کیلومتر است.
     
    کلاس کلکته
     

    کلاس کلکته جدیدترین و سنگین ترین ناوشکن حال حاضر نیروی دریایی هند محسوب می شود که نیروی دریایی این کشور قصد دارد 3 فروند از آن را به خدمت بگیرد. این ناوشکن ها توسط شرکت هندی Mazagon Dock ساخته شده اند. در حال حاضر دو فروند از این ناوشکن ها عملیاتی شده و آخرین فروند نیز تا قبل از پایان سال جاری میلادی در نیروی دریایی هندوستان عملیاتی می شود.

    هندی ها در بخش طراحی و ساخت این ناوشکن تقریبا به صورت بومی و با تکیه بر توان داخلی عمل کردند اما همچنان در بخش هایی مثل پیشرانه و برخی از سامانه های راداری و تسلیحاتی نیازمند خارج هستند. این ناوشکن در حدود 8200 تن در حالت بارگیری کامل وزن داشته، دارای طول 163 متر و عرض 17.4 متر است.
     
    ناوشکن
     
     

    ناوشکن های کلاس کلکته از دو توربین گازی ساخت شرکت Zorya اوکراین و موتور دیزلی که با مشارکت نروژ ساخته شده است بهره می برد. این سیستم قدرت سرعت نهایی در حدود 56 کیلومتر بر ساعت را برای این ناوشکن فراهم کرده و برد آن در صورت حرکت با سرعت 33 کیلومتر بر ساعت در حدود 15 هزار کیلومتر است. این ناوشکن ها دارای حدود 390 نفر خدمه هستند.

    در بخش رادار و الکترونیک این شناور هندی از محصولات رادار آرایه فازی باند اس در مدل EL/M-2248 MF-STAR و رادار فرانسوی  LW-08 ساخت شرکت تالاس بهره می برد. در بخش سونار و فرماندهی کنترل عمده سامانه ها توسط شرکت هندی بهارات الکترونیک تامین شده است. در بخش اقدامات متقابل نیز ترکیبی از محصولات خارجی و هندی بر روی این 3 ناوشکن نصب شده است.

    در بخش تسلیحات موشک اصلی نصب شده بر روی این ناو 16 تیر موشک کروز ضد کشتی و حمله به اهداف زمینی مافوق صوت براهموس با برد نزدیک به 300 کیلومتر و سرعت 3 ماخ است که به صورت مشترک بین هند و روسیه ساخته شده است. در بخش ضد هوایی نیز این شناور به 32 تیر موشک سطح به هوایی باراک 8 مجهز شده است. توپ 76 میلی متری ساخت شرکت اتومورلا ایتالیا و 4 قبضه توپ دفاع نزدیک AK-630 ساخت روسیه نیز بر روی این ناوشکن ها نصب شده است.

    این ناوشکن دارای 4 پرتابگر 533 میلی متری اژدر بوده و به 2 پرتاب گر راکت ضد زیردریایی RBU-6000 نیز مجهز شده است و توان حمل دو فروند بالگرد مثل سی کینگ یا Dhruv را دارد.
     
    کلاس HOBART
     
    شناور بعدی در لیست ما ساخت کشور استرالیا است و کلاس HOBART نام دارد. این شناور برای امور دفاع هوایی از ناوگان نیروی دریایی استرالیا در اصل ساخته شده اما توان انجام سایر ماموریت ها به غیر از حمله به اهداف زمینی را نیز دارد. استرالیا قصد ساخت 3 فروند از این ناوشکن ها را دارد و البته هنوز هیچ کدام از آنها به صورت رسمی وارد خدمت نشده است. این ناوشکن ها 6800 تن وزن داشته و طول آنها 147 و عرض آنها نیز 18 متر است.
     
     
    این ناوشکن ها دارای حدود 200 نفر خدمه بوده و توان حمل یک فروند بالگرد MH-60R را نیز دارد.
     
    در بخش سامانه های راداری و حسگرها با سیستم هایی مثل SPY-1D P از خانواده ایجیس ساخت آمریکا در باند S با برد بیش از 350 کیلومتر، رادار باند ایکس AN/SPQ-9B برای کشف اهداف پروازی در ارتفاع پایین و سامانه VAMPIR IR در نقش جستجوی فروسرخ ساخت فرانسه رو به رو هستیم. سامانه های یک پارچه سونار و سیستم اپتیک برای هدایت توپ از دیگر سیستم های نصب شده بر روی این شناور است.
     
    ناوشکن 
     
    در بخش تسلیحات به غیر از 8 تیر موشک کروز ضد کشتی هارپون ساخت آمریکا 48 پرتابگر عمودی مارک 41 برای شلیک موشک های سطح به هوای ESSM با برد 50 کیلومتر، SM-2 با برد 150 کیلومتر و SM-6 با برد 350 کیلومتر در این ناوشکن ها نصب می شود. 1 توپ 127 میلی متری ، 2 توپ 25 میلی متری ، یک سامانه دفاع نزدیک فالانکس و دو پرتابگر برای اژدرهای سبک MU-90 از دیگر تسلیحات این ناوشکن ها به حساب می آید.
     
    در بخش پیشران نیز این ناوشکن ها به سامانه ترکیبی دیزل یا گازی با دو توربین گازی مدل LM2500 و دو موتور دیزل مدل Caterpillar Bravo که در مجموع 46 مگاوات نیرو تولید می کند مجهز است. سرعت این ناو در حالت نهایی 52 کیلومتر بر ساعت و برد آن با سرعت 33 کیلومتر بر ساعت در حدود 9300 کیلومتر است.
     

    Type 052D

     
    این ناوشکن چینی در حقیقت مدل پیشرفته شده از نمونه های 052 بی و سی است و در مقایسه با بسیاری از نمونه های دیگر نام برده شده در بالا می توان گفت که این شناور چینی یک کشتی جنگی کاملا بومی محسوب می شود. این ناوشکن که از طراحی پنهانکار بهره می برد در تقریبا تمامی بخش ها از سامانه های ساخت چین بهره می برد.
     
    ناوشکن 


    چین به دنبال ساخت 12 فروند از این ناوشکن هاست و در حال حاضر 3 فروند از این شناورها به صورت عملیاتی در اختیار نیروی دریایی چین است. این ناوشکن ها در حدود 7500 تن وزن ، 156 متر طول و 18 متر عرض بوده و 280 نفر خدمه دارند.

    این شناورها از دو موتور توربین گازی چینی QC-280 به توان هر کدام 28 مگاوات و دو موتور دیزل آلمانی هر کدام به قدرت 6 مگاوات استفاده می کند. این شناورها سرعتی در حدود 55 کیلومتر داشته و برد آن در هنگام حرکت با سرعت 33 کیلومتر بر ساعت در حدود 9260 کیلومتر است.

    این شناور مجهز به سامانه راداری آرایه فازی فعال Type 346 و همجنین رادار باند ال مدل Type 518  می باشد. رادار آرایه فازی مورد نظر در باند اس فعالیت کرده و برخی کارشناسان انگلیسی، روس و چینی این رادار را مشابه نمونه آمریکایی یعنی رادار SPY-1 ساخت شرکت لاکهید که قلب سامانه ایجیس نیروی دریایی آمریکا به حساب می آید دانسته اند. این کارشناسان اعتقاد دارند که این سامانه راداری توان شناسایی هواپیمای پنهانکار اف 35 را در فاصله 350 کیلومتری شناسایی کند.

    سامانه های سونار، جنگ الکترونیک، به اشتراک گذاری اطلاعات به صورت شبکه ای، سیستم دریافت اطلاعات از ماهواره و اخلالگرهای نصب شده بر روی این شناور همگی ساخت چین است.

    در بخش تسلیحات این شناور به پرتابگرهای عمودی موشک مجهز بوده و 64 تیر موشک شامل موشک های کروز حمله به اهداف زمینی CJ-10 با برد 1500 کیلومتر، موشک ضد کشتی و حمله به اهداف زمینی YJ-18 با برد 540 کیلومتر، موشک سطح به هوایی HQ-9B با برد 200 کیلومتر، موشک سطح به هوای میان برد DK-10 با برد 50 کیلومتر و موشک های ضد زیردریایی CY-5 مسلح شده است.

    2 توپ 30 میلی متری، یک سامانه دفاع نزدیک تایپ 730، پرتابگر موشک های کوتاه برد سطح به هوای HHQ-10 و 6 پرتابگر اژدر به همراه یک توپ 130 میلی متری در جلوی ناو از دیگر تسلیحات این شناور است. ناوشکن های Type 052D قابلیت حمل یک فروند بالگرد را نیز دارند.
     

    کلاس Atago
     
    دو فروند ناوشکن های کلاس Atago در حال حاضر پیشرفته ترین ناوشکن های عملیاتی نیروی دریایی ژاپن را تشکیل می دهند و توسط شرکت میتسوبیشی ژاپن ساخته شده اند. در حقیقت این دو ناوشکن 10 هزار تنی دارای نقش اصلی دفاع هوایی و موشکی هستند و از سامانه راداری معروف ایجیس بهره می برند.

    این شناور که به نوعی برای ساخت آن از ناوشکن های آمریکایی کلاس Arleigh Burke الگو برداری شده است در حدود 10 هزار تن وزن، 165 متر طول و 21 متر عرض داشته و 300 نفر خدمه در آن حضور دارند. 4 توربین گازی نصب شده بر روی این ناوشکن به طور مشترک توسط آمریکا و ژاپن ساخته شده است و توانی در حدود 100 هزار اسب بخار را برای این شناورها تامین می کند. سرعت نهایی این شناور در حدود 56 کیلومتر بر ساعت بوده و در زمان حرکت با سرعت 37 کیلومتر بر ساعت بردی در حدود 9260 کیلومتر دارد.
     
    ناوشکن 

     

    قلب راداری این شناور سامانه راداری آرایه فازی غیر فعال AN/SPY-1DV ساخت شرکت لاکهید مارتین است که در باند اس فعالیت می کند. رادارهای جستجوی سطحی و سونار این شناور ساخت آمریکا هستند.
     

    در بخش تسلیحات این ناوشکن از 8 تیر موشک Type 90 در نقش ضد کشتی استفاده می کند. این موشک ها توسط شرکت میتسوبیشی ژاپن ساخته شده است و بردی در حدود 150 کیلومتر دارد. اما بخش مهم تسلیحات این شناور موشک های ضد هوایی آن است که متشکل از موشک های سری استاندارد در مدل های SM-2 و SM-3 است که توان دفاع هوایی و رهگیری و نابودی موشک های بالستیک را نیز برای این شناور فراهم می کند.

    سامانه ضد زیردریایی RUM-139 نیز بر روی این شناور نصب شده است و دو پرتابگر اژدر سبک را نیز حمل می کند. یک قبضه توپ 127 میلی متری در جلوی نصب شده است که در اصل ساخت آمریکا بوده اما در ژاپن به صورت تحت لیسانس تولید می شود. دو قبضه سامانه دفاع نزدیک فالانکس نیز بر روی این دو ناوشکن نصب شده است.

    در بخش پروازی نیز یک فروند بالگرد دریایی سی هاوک ساخت آمریکا بر روی این ناوشکن ها مستقر شده است. به مانند دیگر ناوشکن ژاپنی در این لیست همچنان توان حمله به اهداف زمینی در این شناور نیز وجود ندارد.

    کلاس Arleigh Burke

     
    اما به ناوشکن های کلاس Arleigh Burke نیروی دریایی ارتش آمریکا می رسیم که به نوعی معروف ترین ناوشکن عملیاتی حاضر در دنیا محسوب می شود و نیروی دریایی آمریکا 62 فروند از آنها را از سال 1991 که اولین نمونه وارد ناوگان رزمی شد، در خدمت دارد. وزن این ناوشکن ها حدود 9 هزار تن و ابعاد آن  154 متر طول و 20 متر عرض است. این ناوشکن ها در حدود 280 نفر خدمه دارد. این ناوشکن ها در سالهای اخیر تحت ارتقاء های مختلفی تحت عنوان Flight قرار گرفته اند و دارای سامانه ها و تسلیحات مختلفی هستند.
     
    به طور معمول این ناوشکن ها به سامانه ایجیس و رادار AN/SPY-1D مجهز هستند. انواع رادارهای جستجوی سطحی و سامانه های سونار نیز در آنها نصب شده است. موشک کروز حمله به اهداف زمینی تاماهاوک، موشک های ضد هوایی استاندارد SM-2 و موشک های ضد کشتی هارپون، موشک ضد هوایی SM-3 ، SM-6 RIM-162 ، RIM-161 و RUM-139 از جمله دیگر تسلیجات موشکی این شناور هستند که به غیر از موشک های هارپون همگی از پرتابگر های عمودی مارک 41 پرتاب می شوند.
     
    ناوشکن 
     

    یک قبضه توپ 127 میلی متری، یک سامانه دفاع نزدیک فالانکس، 2 قبضه توپ 25 میلی متری بوش مستر و پرتاب گر های اژدر سبک مارک 32 از دیگر تسلیحات این ناوشکن ها به شمار می آید.

    این ناوشکن ها همچنین بسته به استاندارد آنها توان حمل یک یا دو فروند بالگرد را نیز دارد. پیشرانه این ناوشکن ها دارای 4 توربین گازی مدل LM2500 است که در مجموع توانی در حدود 19800 کیلو وات را فراهم می کند. سرعت نهایی این شناورها در حدود 56 کیلومتر بر ساعت بوده و برد آنها با سرعت 37 کیلومتر بر ساعت در حدود 8100 کیلومتر است.
     
    سجونگ کبیر و شوک بزرگ به آمریکا
     
    اما آخرین شناوری که به آن می رسیم ساخت کره جنوبی است. این شناور به نوعی شاید قوی ترین ناوشکن عملیاتی در جهان باشد و با وزنی در حدود 11 هزار تن در میان سایر شناورهای کلاس ناوشکن، سنگین ترین محسوب می شود. فراموش نکنید که شناوری مثل کلاس زوموالت آمریکایی در حقیقت یک رزم ناو (کلاس بالاتر از ناوشکن) محسوب می شوند و اطلاق واژه ناوشکن به آنها بیشتر برای امر جلوگیری از ایجاد حساسیت در سایر کشورها است. همان طور که چینی ها نیز طرح آینده Type 055 خود را ناوشکن نامیده اند در حالی که این شناور از نظر وزنی در اندازه های یک رزم ناو است.
     

    کره جنوبی از دیگر کشورهای بسیار فعال در حوزه توسعه توان دریایی در سالهای اخیر بوده و سرمایه گذاری وسیعی را در این بخش کرده است. کلاس سجونگ کبیر در حال حاضر پیشرفته ترین ناوشکن عملیاتی نیروی دریایی کره جنوبی محسوب می شود. کره ای ها در حال حاضر 3 فروند از این ناوشکن را در اختیار داشته و به دنبال ساخت سه فروند دیگر از آنها نیز هستند. این ناوشکن ها به صورت مشترک توسط دو شرکت دوو و هیوندای کره جنوبی ساخته شده اند. هر کدام از این ناوشکن ها در زمانی در حدود 2 سال ساخته شده اند که با توجه به وزن، ابعاد و سامانه های نصب شده بر روی آنها زمانی بسیار کوتاه به حساب می آید.

    این ناوشکن ها وزنی در حدود 11 هزار تن در حالت بارگیری کامل داشته ، طول آنها 165 متر و عرض آنها 21 متر است و بین 300 الی 400 نفر بر روی هر ناوشکن خدمت می کنند. این شناور از 4 توربین گاز ترکیبی مدل LM2500 بهره می برد که توانی در حدود 100 هزار اسب بخار را برای این شناور تامین می کند. سرعت بیشینه این ناوشکن ها 56 کیلومتر بر ساعت و برد آنها نیز در حدود 10200 کیلومتر است.
     
    ناوشکن 


    در این ناوشکن نیز رادار ایجیس مدل AN/SPY-1D V نصب شده است و باقی سامانه های رادار کنترل آتش و جستجوی سطحی نیز از مدل های آمریکایی مثل AN/SPG-62 نصب شده است. در این شناور سامانه جنگ الکترونیک ساخت شرکت کره ای LG نصب شده است.
    یک قبضه توپ 127 میلی متری و یک قبضه توپ 30 میلی متری گل کیپر ساخت هلند بر روی این ناوشکن ها نصب شده است. سامانه پدافندی RAM بلوک 1 نیز بخش دیگری از دفاع نزدیک این ناوشکن ها را تشکیل می دهد. این شناورهای رزمی با 4 تیر موشک ضد کشتی SSM-700K با برد 150 کیلومتر ساخت کره جنوبی مسلح شده است.

    80 تیر موشک ضد هوایی استاندارد SM-2 ، 32 تیر موشک کروز حمله به اهداف زمینی Hyunmoo-3 ساخت کره جنوبی با برد 1500 کیلومتر و 16 تیر موشک مخصوص ضد زیردریایی Hong Sang Eo ساخت کره جنوبی نیز بر روی این شناور نصب و 2 پرتابگر 3 لول اژدر سبک کوسه آبی ساخت کره نیز بر روی این ناوشکن تعبیه شده است. در بخش پروازی نیز این ناوشکن توان حمل دو بالگرد مثل سری لینکس یا سی هاوک را دارد.
     

    شاید این ناوشکن ساخت کره جنوبی در بحث دفاع در برابر موشک های بالستیک آنچنان توانایی خاصی نداشته باشد اما در بحث های دیگری مثل جنگ سطحی، زیر سطحی، حمله به اهداف زمینی و دفاع در برابر موشک کروز و سایر حملات هوایی نمره کامل را می گیرد. آنچه با مطالعه این مطالب و آشنایی با این شناورهای جدید می توان فهمید این مسئله است که شناورهای غربی مثل سری Arleigh Burke آمریکایی در یک دهه اخیر با رقبای بسیار قدری رو به رو شده اند و ساخت ناوشکن دیگر علمی در انحصار صرفا چند کشور محدود نیست.

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 22:19 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • بعد از معرفی تجهیزات نیروی هوایی رژیم  صهونیستی  (کلا بعد از معرفی تجهیزات نیروی هوایی اکثر کشورهای منطقه به سراغ نیروی زمینی کشورهای منطقه خواهیم رفت ) به سراغ نیروی زمینی  این رژیم خواهیم رفت و در این مقاله به معرفی تجهیزات نیروی زمینی رژیم صهونیستی میپردازیم .

    نیروی زمینی اسرائیل دارای ۱۳۳۰۰۰ نیروی رسمی و ۳۸۰۰۰۰ نیروی ذخیره است اگرچه در  صورت لزوم میتواند تا یک میلون نفر را اماده جنگ کند که یک سال زمان خواهد برد(شامل نیروی ذخیره ذخیره). ارتش رژیم صهونیستی فاقد لشکر است و طی سه دهه گذشته  تشکیل شده از تیپ های مستقل است که شامل پنج تیم پیاده  و یپایده مکانیزه ،یک تیپ اموزشی،یک تیپ نیرو ویژه، پنچ گردان مستقل  شامل گردان های مخابراتی ،پدافندی و پیاده و مکانیزه ،سه تیپ زرهی،سه تیپ توپخانه، یک تیپ مهندسی و چند گردان مهندسی مستقل و چند گردان مستقل دیگر

    سلاح های انفرادی تپانچه:

    ارتش اسرائیل دارای  تپانچه های مختلفی است ولی همگی انها از کالیبر ۹ پرابلم استفاده میکنند. به شکل متداول  از تپانچه بومی جریکو ۹۴۱ استفاده می شود  که دارای  خشاب ۱۵ فشنگه کالیبر  ۹ م م است  ولی در این ارتش از تپانچه برونینگ  اچ پی،گلوک  ۱۷ و ۱۹ و برتا نیز استفاده می شود

    f1jer941

    مسلسل دستی

    مسلسل دستی  مشهور یوزی به عنوان یکی از نخستین  تسلیحات  ساخت اسرائیل  همچنان در خدمت است . این مسلسل در سه  اندازه یوزی، مینی یوزی و میکرو یوزی  تولید شد ولی خود ارتش از یوزی استفاده میکند و دو نوع دیگر معمولا توسط نیروی های امنیتی و پلیس،همچنین طی یک دهه گذشته مسلسل دستی میکرو تاور نیز  تا حدودی  جایگزین یوزی شده است. تاور یک سلاح تهاجمی بولپاپ  است ولی نسخه مسلسل ان نیز با کالبیر ۹ م م ساخته  شده است

    uzi-family

    سلاح تهاجمی

    ارتش  اسرائیل در سه دهه گذشته از سلاح ام۱۶ ای ۱ و ای ۲  و ام۴ به عنوان سلاح سازمانی  اصلی  استفاده  کرده است. این کشور در دهه ۱۹۷۰ دست به تولید ام۱۶ ای۱ برای جایگزینی  فن فال زد  و در دهه ۱۹۹۰ به بعد این سلاح را با ام۴ جایگزین کرده است که همچنان ان را در خدمت دارد. سلاح سازمانی دیگر این ارتش تاور است که یک سلاح بومی بولپاپ است و در حالی جایگزینی  با ام۱۶ و ام۴ است  اگر چه در کنار ام۴ خدمت میکند. تاور یک بولپاپ با کالیبر ۵٫۵۶ م م است(این کالیبر ، استاندارد  ارتش اسرائیل است) و دارای  سرعت اتش ۷۰۰ تا ۹۰۰ گلوله بر دقیقه بسته به مدل است. همچنین برخی نیروی های  ویژه از سلاح گالیل که ان نیز در این رژیم طراحی شده استفاده می شود

    تاور

    تاور

    گالین

    گالیل

    مسلسل پیاده نظام این ارتش  ، مسلسل نگیو است. این مسلسل  با کالیبر ۵٫۵۶ م م نسخه اسرائیلی مسلسل  فن مینی می است

    مسلسل متوسط اصلی ارتش اسرائیل مسلسل  فن مگ ساخت بلژیک است که در داخل این رژیم تولید می شود و دارای کالیبر  ۷٫۶۲ ناتو است اگرچه این ارتش از نسخه ۷٫۶۲ م م نگیو  نیز استفاده  میکند

    همچنین ارتش اسرائیل از مسلسل سنگین برونینگ ام۲ به عنوان اصلیترین مسلسل سنگین  این ارتش  بهره میبرد

    اسرائیل خود شات گان تولید  نمیکند  ولی نیروی پلیس و بخشی از ارتش  برای شلیک گلوله های پلاستیکی و یا ساجمه ای از شات گان ها  رامنگتون ساخت امریکا استفاده میکند

    سلاح تک تیر اندازی  این ارتش شامل سلاح های ۷٫۶۲ م م اس ار ۲۵ نسخه از ای ار ۱۰ و دو سلاح بومی گالاتس و ام ۸۹٫ همچنین  سلاح ۱۲٫۷ م م برت امریکایی و سلام ام ۲۴ با کالیبر  ۷٫۶۲ م م نیز در این ارتش در خدمت است

    مسلسل مگ

    مسلسل مگ

    سلاح های ضد تانک

    اصلیترین راکت  ضد تانک ارتش اسرائیل راکت  بی ۳۰۰ است که در این رژیم  طرحی شده و دارای  برد ۴۰۰ متر و  قدرت نفوذ ۶۰۰ م م  است. این راکت در حال حاظر با کلاهک انفجار قوی ترکش شونده  و تریموبایرک در خدمت  است. با وجود این سلاح های دیگر نیز در این ارتش  است از جمله راکت امریکای لاو، راکت بومی MATADOR که به شکل مشترک  بین سنگاپور و این رژیم طراحی شده  است

    راکت بی 300

    راکت بی ۳۰۰

    همچنین نارنجک اندازهای ۴۰ م م ام ۲۰۳ برای نصب زیر  لوله سلاح های مختلف ،نارنجک انداز تک لول  ام ۷۹، نارنجک  انداز خودکار امریکایی ام کا ۱۹ وام کا ۴۷ نیز در خدمت است

    موشک ضد تانک  اصلی فعلی این ارتش انواع مختلف موشک های  اپتیکی اسپایک است که در اندازهای مختلف از روی شانه، تا روی سه پاییه و خودرو و بالگرد  شلیک می شود ، موشک بومی MAPATS  که نسخه اسرئیلی تاو ولی با سیستم  هدایت لیزری، موشک ضد تانک لهد برای پرتاب از بالگرد و یا لوله توپ تانکها ساخت این رژیم، موشک بومی لیزری  نمرود  که ان نیز برای پرتاب از بالگرد توسعه یافته است و همچنین موشک  تاو امریکایی است( این رژیم حدود ۱۰۰۰۰ تاو  طی سه دهه به خدمت گرفته است ) از دیگر موشک های ضد تانک این رژیم است

    همچنین این رژیم از سامانه ضد زره Pereh  که شامل نصب ۱۲ موشک اسپایک  نولس با برد ۲۵ کیلومتر  درون برجک یک تانک ماگاچ است بهره میبرد

    اسپایک

    اسپایک

    لهد

    لهد

    نمر

    نمر

    78376643

    ضد زره Pereh

    خمپاره انداز

    توپخانه

    این رژیم طی چندین دهه گذشته توپ های زیادی را از انواع  کششی و خودکششی به خدمت گرفته است که طی فرایندی تعداد از توپ های کشش را  روی شاسی شنی دار نصب کرده است . این رژیم  از توپ های بسیاری چون   توپ های ۲۰۳ و ۱۷۵ م م  استفاده میکرد  ولی همکنون تنها کالیبر ۱۵۵ م م است که در اسرائیل خدمت میکند

    اصلیترین و احتمالا فعلا تنها توپ کششی اسرئیلیها توپ ام۷۱ ساخت خود رژیم است که یک توپ ۱۵۵ م م با توان اتش تا برد ۲۳ کیلومتر است

    در زمینه توپ های خودکششی اصلیترین و پرتعداد ترین توپ این ارتش  توپ ۱۵۵ م م ام ۱۰۹ است. اولین بار این توپ در سال ۱۹۷۰ به میزان ۶۰ عراده وارد خدمت شد ولی در ادامه  ۳۶۹ عراده دیگر تحویل این ارتش شد و حدود ۳۰۰ عراده و یا کی کمتر را نیز در داخل تولید کرده است و در مجموع باید حدود ۶۰۰ عراده از این توپ همچنان در خدمت باشد

    این رژیم در خال جایگزینی  ام ۱۰۹ با هوتزر بومی اتوموس ۲۰۰۰ ساخت خود این رزیم است که شامل نصب توپ ۱۵۵ م م ام ۷۱ روی یک شاسی چرخدار است

    اتاموس

    اتاموس

    ام71

    ام۷۱

    ام109

    ام۱۰۹

    راکت های توپخانه ای

    این کشور طی سه دهه ۲۱۰ راکت انداز امریکایی  ام ۲۷۰ را  دریافت کرده در برخی منابع از  وجود ۵۰ تا ۱۵۰ عراده ان در خدمت خبر میدهند. همچنین اسرائیل از راکت انداز  بومی ۱۶۰ م م LAR-160 با لانچر ۲۶ لوله و برد ۴۵ کیلومتر  نیز استفاده میکند

    در سازمانده ای  توپ خانه  ای اسرائیلی   از راکت EXTRA  با برد ۱۳۰ کیلومتر و کلاهک  ۱۲۵ کیلوگرمی نیز استفاده میکند که دارای  نسخه هدایت ماهواره ای نیز است

    LAR-160

    LAR-160

    خودرو های زرهی

    خودروی  حمل و نقل عمومی ارتش اسرائیل شامل  خودروی بومی ولف که ۳۰۰ عراده ان در خدمت است، خودروی بومی ایل استورم که ۶۰۰ عراده ان در خدمت است، بین ۲۰۰۰ تا ۲۳۰۰  دستگاه  خودرو امریکایی هاموی ، ۴۴۰ دستگاه خودروی انگلیسی داوید و چند نسخه خودروی دیگر به تعداد ۱۵۰ دستگاه

    ام۱۱۳ اصلیترین و پرتعداد ترین نفربر  این رژیم است . اگرچه در برخی منابع بیش از ۶۰۰۰ عراده ام۱۱۳  در این رژیم سخن میگویند ولی این رژیم به شکل نو و دست دوم  فقط ۲۴۵۰ عراده ام۱۱۳ را رسما تحویل گرفته و نه بیشتر. این نفربر در اینده با نمر و  ایتام  جایگزین خواهد شد

    دیگر نفربر این رژیم Achzarit است که از تبدیل  صدها عراده تی ۵۵ غنیمتی از ارتش های  عربی به دست امده. در این ارتقا موتور به جلو  تانک منتقل شده ، برجک برداشته و شده و یک درب در عقب قرار داده شده است. همچنان بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ عراده در خدمت است، همچنین حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفربر Nagmachon و Nakpadon که هر دو نسخه تبدیل شده به نفر بر تانک سنجورین  است در خدمت قرار دارند . ۱۲۰ عراده نفربر  نمر نسخه نفربر تانک مرکاوا  از دیگر   نفربر های این رژیم است وکه برنامه تولید ۶۰۰ عراده ان در دست  اقدام است. ایتام اخرین و جدید ترین نفربر این رژیم است که یک نفربر هشت چرخ جدید  با برجک مسلح می باشد  که در اینده وارد خدمت خواهد شد

    نمر

    نمر

    Achzarit

    Achzarit

    ام113

    ام۱۱۳

    b87dea3dad3cd272fc6d5140c23e6f1d

    تانک

    همکنون حدود ۱۶۰۰ تانک ماگاچ در انواع مختلف در اسرائیل به شکل ذخیره نگهداری می شوند ولی به شکل فعال در عملیاتی  حضور ندارند. ماگاچ به تانک های ام ۴۸ و ام۶۰ ارتقا یافته می گویند  که برخی از انها مانند ماگاچ۶ و ۷ حتی امروز نیز از بهترین  تانک های  موجود هستند و به خوبی توان  رقابت با تانک های مدرن را دارند از جمله ماگاچ۷ که از بسیاری از فناوریهای مرکاوا مارک۳ استفاده میکند

    تانک مرکاوا  تنها تانک میدان نبرد در اسرائیل است. از چهار  مدل  ساخته شد حدود ۱۸۰ عراده  مارک۱ و ۴۰۰ عراده مارک۲ به شکل ذخیره نگهداری  می شوند اگرچه جدید برخی مارک دو ها نیز با ارتقائاتی دوباره به خدمت برگشتند ولی تنها تانک های عملیاتی موجود  حدود ۷۵۰ تا ۷۸۰ مارک۳ و حدود ۶۵۰ تا ۶۶۰ مارک۴ است که همینک  در خدمت هستند

    مرکاوا مارک4

    مرکاوا مارک۴

    ماگاچ 7

    ماگاچ ۷

    پدافند  هوایی

    پر تعداد ترین سامانه دفاع هوایی نیروی زمینی  اسرائیل Machbet  که نسخه اسرائیلی سامانه ام ۱۶۳ امریکایی است. Machbet  شامل یک  توپ ۲۰ م م شش لول گاتیلینگ  با سرعت اتش ۶۰۰۰ گلوله بر دقیقه روی نفربر ام۱۱۳ است  که ۴۰۰ دستگاه ان به خدمت  این رژیم در امد و البته در اسرائیل مجهز به سامانه  اپتیک حرارتی  باسامانه رایانه اتش  شدند تا  بتوانند در نقش پدافند  هوایی با سیستم هدایت اتش  فعالیت کنند و دارای  یک لانچر با چهار موشک استینگر  شده است(البته  بخشی از این ۴۰۰ عراده ارتقا یافتند)

    همچنین این رژیم از  ۳۴۴ تیره موشک پدافندی استینگر  یگر در نقش پدافند هوایی کوتاه برد استفاده میکند

    (دفاع هوایی در اختیار نیروی هوایی اسرائیل است  و در مقاله  بررسی تجهیزات نیروی هوایی اسرائیل به سامانه های موشکی دفاع هوایی پرداخته ایم و این دو قلم نیز از تجهیزات نیروی زمینی بودند)

    Machbet

    Machbet

    بالگرد

    این رژیم دست کم ۸۳ فروند یو اچ۱ و بل ۲۱۲ را در خدمت داشت  و یا بهتر است بگویم طی سه دهه تحویل گرفت که امروزه دیگر از خدمت خارج شده اند

    یو اچ ۶۰ بلک هاوک: امروزه نیروی  زمینی  اسرائیل دارای ۴۹ فروند  بالگرد یو اچ ۶۰ بلک هاوک  است  که طی سه سری از امریکا تحویل گرفته و اصلیترین بالگرد ترابری این رژیم است. تمامی این بالگردها طی ارتقا در این رژیم مجهز به هشدار  دهنده رادار و فروسرخ و پرتاب کننده فلر شده اند و برخی نیز به یکی توپ ۲۰ م م متحرک زیر بدنه و  موشک های  ضد تانک  اسپایک و یا لهد مجهز  شده اند. این تعداد مسلح شده مجهز به یک سامانه نشان گذارلیزری و دید حرارتی در زیر بدنه شده اند

    نسخه ارتقا یافته بلک هاوک مسلح به موشک لهد و توپ متحرک زیر بدنه

    نسخه ارتقا یافته بلک هاوک مسلح به موشک لهد و توپ متحرک زیر بدنه

    بلک هاوک

    بلک هاوک

    یو اچ1

    یو اچ۱

    سی اچ ۵۳:بالگرد سی اچ ۵۳ سی استالیون  بزرگترین بالگرد ترابری این ارتش است که ۵۵ فروند ان را  طی پنج سری تحویل گرفته است که همچنان بین ۲۵ تا ۳۰ فرون ان در خدمت است. این بالگردها مجهز به لوله سوختگیری هوایی هستند  و اسرائیل نخستین کشوری در منطقه بود که طی سه دهه گدشته توان سوختگیری  را در بالگرد های خود  به دست اورد. این بالگردها نیز در اسرائیل از نظر کابین اونیک و هشدار دهنده  ارتقا یافته اند

    israeli-air-force-ch-sea-stallion-helicopter-beersheba-june-sikorsky-fly-above-hatzerim-base-beersheba-israel-june-s-one-33244681

    سی اچ 53 در حال سوخگیری از کی سی 130

    سی اچ ۵۳ در حال سوخگیری از کی سی ۱۳۰

    بل ۲۰۶:حدود ۴۶ فروند او اچ ۵۸ یا سنخه نظامی  بل۲۰۶ نیز توسط این رژیم تحویل گرفته شد ولی امروزه کمتر ۲۰ فروند ان در خدمت است..این  رژیم زمانی  از نسخه مسلح بالگرد ام دی ۵۰۰ دیفندر نیز بهره میبرد که انها را از خدمت خارج کرده است

    کبرا:بالگرد تهاجمی کبرا برای نخستین بار در  سال ۱۹۷۴ به میزان ۶ فروند از نسخه G تحویل این رژیم شد. پس از ان این رژیم  ۳۸ فر ند AH-1S کبرا  طی دو سری و ۸۷  فروند AH-1S کبرا را  طی سه سری از امریکا تحویل گرفت کبرا های  اسرائیلی  به شکل کامل دست دوم بودند و خدمات زیادی نیز به این رزیم کردند. بخشی از این بالگرد ها  در اسرائیل ارتقاء و به سامانه های دید شبانه، دید حرارتی ، هشدار دهئده رادار و هشدار دهنده فروسرخ و پرتاب گر فلر مجهز شده و توان شلیک موشک اسپایک را یافتند . به کبرا در اسرائیل نام تیزفا را دادند. امروزه حدود ۳۵ تا ۴۷ فروند کبرا همچنان در خدمت است اگرچه برخی منابع از ذخیره بودن و نه عملیاتی بودن این بالگردها سخن میگویند

    ah1-532h

    اپاچی: نخستین  بار  در سال ۱۹۸۹ این رژیم ۱۸ فروند اپاچی سفارش داد  و در ادامه در سال ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ در مجموع ۲۴ فروند دیگر به شکل دست دوم دریافت کرد،در سال ۲۰۰۱ این رژیم ۹ فروند لانگ بو اپاچی را  سفارش  داد و سه فروند کبرای قدیمی خود را نیز به نسخه لانگ  بو ارتقا داد،۶ فروند اپاچی دیگر در سال ۲۰۰۴ به لانگ بو ارتقا یافتند  و در ادامه  ۳ فروند نیز در سال ۲۰۱۱ ارتقا یافتند . همینک اسرائیل ۱۷ فروند لانک بو اپاچی  بین ۲۷ تا ۳۰ فروند اپاچی در خدمت دارد. این رژیم برای تجهیز این بالگردها ۱۴۵۵ تیره هلفایر  نیز خریداری کرد اگرچه از بالگرد اپاچی موشکهای بومی لیزری چون نمرود و لهد نیز پرتاب می شوند

    003

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 13:44 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • نیروی  هوایی امارات در سال ۱۹۷۲ میلادی تشکیل شد. از انجای که امارات که خود کشور نوپایی است در ان دوران به دو بخش امیر نشین دبی و ابوظبی را شامل می شد در سال ۱۹۶۸ امیر نشین ابوظبی با کمک انگلیسها صاحب نیروی هوایی شد  ولی تا سال ۱۹۹۹  دو امیر نشین هر کدام نیروی هوایی خود را داشتند اگرچه تحت یک فرمانده ای برای کشور امارات خدمت میکرد و از سال ۱۹۹۹ هر دو زیر یک مجموع قرار گرفتند

    نیروی هوایی امارات طی تاریخچه عملیاتی خود بر ضد دولت سرهنگ غزافی در سال ۲۰۱۱،  بر ضد نیروهای داعش در عراق در سال ۲۰۱۵ و بر ضد نیروی های  یمنی در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶  عملیات انجام داده است . نیروی هوایی امرات از همه نیروی های عربی کشورهای امیر شنین  حاشیه خلیج فارس  وضعیت بسیار بهتری در جذب پرسنل دارد. ارتش امارات ارتش بومی تری است تا ارتش های عربستان ویا کویت و این کشور شرکتهای بسیار را در داخل دبی برای پشتیبانی از نیروی هوایی خود تاسیس کرده و قدم های بسیاری برای ساخت پهپاد ، مهمات های هوشمند  و افزایش نبرد شبکه محور با کمک شرکت های خصوصی که با غرب همکاری میکنند برداشته است. همچنین امارات نخستین نیروی هوایی حاشیه خلیج فارس(البته منظور ایران در بین انها نیست) که دست به اموزش خلبان در داخل کشور با کمک خدمه بومی زد  و از دهه ۱۹۸۰  استاندارد های ناتو را پذیرفت

    نیروی هوایی امارات  دارای چند پایگاه هوایی است ولی دو پایگاه از همه مهمتر هستند. یکی پایگاه هوایی الظفره  که در ابوظبی مستقر است و دیگری پایگاه هوایی ال می‌نهاد که  در دبی قرار دارد. تا سال ها نیروی هوایی امارات تنها همین دو پایگاه را داشت که حتی جنگنده های  دیگر کشورها از جمله امریکا نیز در انجا مستقر بودند  ولی طی  یک دهه گذشته تدابیری برای استقرار جنگندها در شش فرودگاه غیر نظامی نیز در صورت لزوم اندیشیده شده است

    image (1)

    در این نوشتار همانند نوشتارهای قبلی در مورد نیروی  هوایی کشور های منطقه و دو ارتش اذربایجان و ارمنستان به بررسی تجهیرزات این نیرو خواهیم پرداخت ولی پیش از این نگاهی به برخی هواگردهای نیروی هوایی امارات که پیش از این به خدمت گرفته شده بودند خواهیم پرداخت(به دلیل لیست بالا بلند خرید های امارات اصلا نمی شود کل ارتش را در یک جا بررسی کرد انشالله بعد از نیروی هایی هوایی منطقه میریم سراغ نیروی های دیگر )

    نیروی هوایی شیخ نشین  دبی و ابوظبی از سال ۱۹۶۸ به بعد دست به وارد کردن هواپیمای توربوپراپ از کانادا زدند. این هواپیما دی هاویلند ۴ و ۵ بودن ولی تا مدتی این نیرو جت نداشت(یک زمانی اماراتی با هواپیمای اجرای خطوط هوایی ایران و پاکستان شرکت هوایی امرتس را نیز تاسیس کردند الان یکی از سه شرکت هوایی بزرگ جهان است)

    در سال ۱۹۶۸ ابو ظبی  دست به خرید نخستین  جت جنگی خود از نوع هانتر  ساخت انگلستان به شکل  دست دوم زد. طی این خرید که تا سال ۱۹۷۱ تمام هانتر ها تحویل شد  شامل سه فروند نسخه شناسایی و دو فروند نسخه آموزش نیز می شود

    از اوائل دهه ۱۹۷۰ امارات دست به خرید بالگرد الوئت ۳ از فرانسه زد و در سال ۱۹۷۲  دست به سفارش نخستین جت جنگی  مافوق صوت خود از فرانسه زد.  شیخ نشین ابو ظبی  در سال ۱۹۷۲ دست به سفارش ۱۷ فروند جنگنده تهاجمی مافوق صوت میراژ ۵ میزند که از سال ۱۹۷۶ تحویل میگیردو اموزش خلبانان توسط نیروی هوایی پاکستان انجام شد و تا مدتی خدمه فنی پاکستانی بودند.این نخستین جت مافوق صوت اماراتی ها بود . در واقع در حالی که شیخ نشین ابوظبی از پشتیبانی خدمه انگلیسی بهره میبرد دبی بیشتر خدمه پاکستانی داشت.

    همچنین در همان سال ۱۹۲ تیره موشک ماژیک نیز به فرانسه برای میراژ سفارش داده شد که البته در سال ۱۹۷۷ زمانی که این موشک به تولید انبوه رسید وارد خدمت شد

    هانتر  در دهه ۱۹۸۰ و میراژ ۵ در اوائل دهه ۱۹۹۰ از خدمت اماراتی ها بازنشسته شدند. در دهه ۱۹۷۰ این کشور دست به وارد کردن بالگردهای دست دوم یو اچ۱ هیویی و بل۲۱۲ از امریکا زد که نخستین هواگرهای امریکا بود  که با دریافت تعداد بالگرد پوما از فرانسه انها را تکمیل کرد  که همه انها امروزه از خدمت خارج شدند . در دهه ۱۹۷۰ همچنین اماراتی‌ها دست به دریافت جت آموزشی ام بی ۳۲۶ از ایتالیا  زدند که انها نیز از خدمت خارج شده اند

    تجهیزات  در خدمت نیروی هوایی امارات

    میراژ ۲۰۰۰

    اولین بار شیخ نشین ابوظبی در سال ۱۹۸۳ دست به سفارش میراژ ۲۰۰۰ زد. از انجای که امارات با فرانسه سر میراژ ۵ همکاری داشت، میراژ ۲۰۰۰ بهترین سفارش برای این کشور بود. میراژ ۲۰۰۰ اماراتی از سری E یا نسخه چند منظوره میراژ ۲۰۰۰ بود. سری اول شامل ۱۸ فروند میراژ ۲۰۰۰ مدل EAD بود که شامل سه فروند نسخه شناسایی RAD  و سه فروند نسخه اموزشی DAD نیز میشد که همگی توان رزمی کامل داشتند و تنها نسخه شناسایی غلاف شناسایی حمل میکرد.

    این نسخه مجهز به موتور توبروفن ام۵۳-۲  و رادار چند منظوره RDM+ بود  که دارای توان کامل هوا به هوا و هوا به زمین از جمله تعقیب سطح عوارض زمین و کشف اهداف زمینی و دریایی  بود.این رادار در باند ایکس کار میکرد و دارای برد ۱۰۰ کیلومتر بر ضد یک هدف ۵ متر مربعی بود و میتواند با دو هدف درگیر شود .  امارات تا سال ۱۹۸۹ میراژ های خود را تحویل گرفت و در ادامه بین سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۱ موفق به دریافت ۱۸ فروند دیگر از همین مدل شامل ۵ نسخه شناسایی و سه فروند آموزش شد. یک فروند نسخه رزمی دیگر نیز در سال ۱۹۹۱  نیز تحویل شد

    میراژ های اماراتی به موشک ماژیک و موشک رادار نیم فعال سوپر ۵۳۰ مجهز بودند  و راکت و بمب های سقوط ازاد حمل میکردند  و با خرید ۳۶ غلاف نشان گذاری لیزری اطلس میتواند بمب های هدایت لیزری ۴۰۰ و ۱۰۰۰ کیلوگرمی حمل کنند. نسخه شناسایی هیچ دوربین داخلی ندارد ولی دارای یک غلاف شناسایی چند منظوره COR2 ساخت تالس است که قابلیت تصویر برداری حرارتی را دارد . همچنین این میراژ ها توان حمل غلاف “AA-3-38 HAROLD را نیز دارند که غلاف شناسایی دوربرد بود و به میراژ ها اجازه تصویر بردار مایل از چند دهه کیلومتری را میدهند. میراژ ۲۰۰۰ اماراتی به دلیل توان حمل غلاف شناسایی یک استثنا در نسخه های مختلف این هواپیما هستند

    mir2000uae

    میراژ 2000 سری 9 مسلح به هوا به هوای رادار فعال میکا و نسخه فروسرخ ان

    میراژ ۲۰۰۰ سری ۹ مسلح به هوا به هوای رادار فعال میکا و نسخه فروسرخ ان

    امارات ازمیراژ ۲۰۰۰ راضی بود از این رو در ۱۹۹۸ دست به سفارش ۳۲ فروند میراژ ۲۰۰۰ سری ۹ زد. سری ۹ نسخه از سری ۵ است که پیشرفته ترین نسخه میراز ۲۰۰۰ است. این نمونه با کابین دیجیتالی با چهار نمایشگر رنگی  دارای رادار RDY  است و این رادار دارای برد ۱۲۰ کیلومتر بر ضد یک جنگنده می باشد و میتواند با شش هدف درگیر شود و توان نقشه برداری سه بعدی از سطح زمین را دارد و تنها نسخه های اخر اف۱۶  دارای رادار با چنین قابلیتی بودند.این نسخه توان حمل و شلیک موشک رادار فعال میکا را داشت و تا سال ۲۰۰۷  تحویل این کشور شد . در نهایت تمامی میراژ های ۲۰۰۰ قبلی امارات نیز به این نسخه ارتقاء یافتند .میراژ های اماراتی به  موشک رادار فعال میکا، موشک کروز استروم شادو،غلاف نشان گذاری نسل سوم Damocles و بمب های هدایت شونده حکیم مجهز هستند.

    همکنون کم بیش حدود ۶۷  تا ۶۹ فروند میراژ در خدمت امارات است. امارات از این پرنده در حملات اعتلاف عربی به یمن استفاده کرد و یک فروند انها را نیز از نسخه دو سرنشینه از دست داد که البته با در نظر گرفتن محل سقوطش که در منطقه دست نیرو های عربی و طرفدارانشان بوده از قرار معلوم نقص فنی بوده است. امارات مدتی است به دنبال جایگزین این پرنده با جنگنده جدیدی است  و حتی گذارشاتی از احتمال تحویل انها به شکل دست دوم به عراق به گوش می رسد که البته فعلا خبری نیست

    UAE_Mirage_2000 8526010693_1d3ac6e177_b

    اف۱۶

    امارات در دهه ۱۹۹۰ میلادی به دنبال جنگنده یا کاربرد بیشتر بود. بر اساس نیاز ارتش امارات نیاز به جنگنده چند منظوره بود  که بتواند با دو تن سلاح  تا هزار کیلومتر پرواز کند انهم بدون سوختگیری هوایی.عملا  در دهه ۱۹۹۰ به غیر از اف۱۵ ایی استریک ایگل هیچ پرنده ای چنین توانی نداشت. لاکهید مارتین به امارات پیشنهاد داد تا با سرمایه گذاری روی نسخه جدید اف۱۶، این کشور جنگنده جدید و بسیار برتری نسبت به نسخه های موجود اف۱۶ دریافت کند. امارات پذیرفت و در مرحله اول روی  مخازن سوخت سی اف تی  یا همان مخزن سوخت تطبیقی سرمایه گذاری کرد که شامل دو مخزن سوخت خارجی قابل نصب در دو طرف بدنه بودند که هر کدام ۲۰۴۵ لیتر سوخت حمل میکرد و برد انتقالی اف۱۶ را از ۳۷۰۰ کیلومتر به ۴۲۵۰ کیلومتر افزایش میداد بدون  اینکه جایگاه تسلیحاتی را پر کند . امارات همچنین بر روی بخش های دیگر این پرنده از جمله رادار و اونیک نیز سرمایه گذاری کرد. این سرمایه گذاری ۳ میلیارد دلار برای امارات اب خورد ولی امارات این حق را به دست اورد که اگر هر کشوری بلوک ۶۰ را خریداری کرد  در سود ان صحیم باشد که البته تا کنون غیر امارات مشتری نداشته است

    3080_F16E_UAEAF_NASFW_JULY07_2FS

    امارات در سال ۲۰۰۴ میلادی  دست به سفارش ۸۰ فروند اف۱۶ ایی و اف بلوک ۶۰ زد. اف۱۶ اماراتی اول اف۱۶ عملیاتی جهان با رادار ارایه فازی فعال از نوع ای پی جی ۸۰ هستند. این رادار ۲۵۰ کیلومتر برد دارد و توان درگیر با ۶ تا ۸ هدف را داشته و میتواند با دقت کمتر از نیم متر دست به نقشه برداری رادار بزند. همچنین این نسخه قدرتمندترین موتور نصب شده روی اف۱۶ از نوع General Electric F110-GE-132 با ۳۲۵۰۰ پاوند رانش بهره میبرد  و دست کم از نظر الکترونیک و جنگ الکترونیک کارایی مشابه نسخه سرکوب پدافند هوایی اف۱۶سی جی ارتش امریکا دارد. این نسخه همکنون پیشرفته ترین نسخه اف۱۶ در جهان است و میتواند موشک هوا به هوای امرام، سایدواندر نسخه  ، هارم، هارپون، ماوریک، بمب های هدایت لیزری و ماهواره ای را حمل میکند. امارات در سال ۲۰۱۴ طی قرادار  خواهان ارتقا اف۱۶ خود به نسخه بلوک ۶۱ شد. همچنین امارات مدتی در حال مذاکره برای خرید ۳۰ فروند اف۱۶ بلوک ۶۱ نیز بود که البته از قرار معلوم به نفع خرید رافال کنار رفته است اگرچه هنوز هیچ قرار داد رزمی برای خرید رافال امضا نشده است. اف۱۶ اماراتی در نبرد علیه دولت لیبی،داعش و یمن به کار رفته است. همکنون ۷۹ فروند اف۱۶ در خدمت ارتش امارات است

    اف16 ایی اماراتی و بمب هدایت ماهواره ای JDAM

    اف۱۶ ایی اماراتی و بمب هدایت ماهواره ای JDAM

    25 فروند از 80 فروند اف16 امراتی نسخه دو سرنشین هستند که برای عملیات تهاجمی و تهاجم شبانه موثر تر هستند

    25 فروند از ۸۰ فروند اف۱۶ امراتی نسخه دو سرنشین هستند که برای عملیات تهاجمی و تهاجم شبانه موثر تر هستند

    امارات همکنون به شکل جدید در حال بررسی خرید رافال از فرانسه است. یک موافقت نامه امضا شده ولی هنوز منجر به قرارداد رسمی بین امارات و فرانسه نشده است . احتمال رافال جنگنده اینده و جایگزین میراژ ۲۰۰۰ در ارتش امارات است

    جت اموزشی MB-339

    در دهه ۱۹۸۰ نیروی هوایی امارات با سفارش میراژ ۲۰۰۰ و افزایش ناوگان خود خواهان یک جت آموزش جدید برای جایگزین جت آموزشی ام بی ۳۲۶  ایتالیایی شد از این رو باز به سراغ اروماچی ایتالیا رفت و دست به سفارش جت ام بی ۳۳۹ زد که در ان زمان اخرین محصول این شرکت بود. ام ۳۳۹ یک جت اموزشی با توان رزمی محدود بود  و امارات سال ۱۹۸۴ دست به سفارش دو فروند از ان زد که همان سال نیز تحویل شد. در ادامه  پنج فروند دیگر از این هواپیما سفارش  داده شد که همچنان در خدمت هستند. اگرچه در برخی منابع از وجود ده جت ام بی ۳۳۹ در ارتش امارت خبر داده شده ولی این ارتش تنها هفت فروند را تحویل گرفت است

    aermacchi_mb339

    جت آموزش هاوک

    در دهه ۱۹۸۰ نیروی هوایی امارات در مرحله اول تصمیم به خرید ام بی ۳۳۹ گرفت ولی تنها تعداد محدودی از این جت را دریافت کرد که دلیل  اصلی ان تصمیم به خرید جت انگلیسی هاوک بود. هاوک یک جت آموزشی رزمی مادون صوت بود ولی کارایی کلی آن بسیار بهتر از ام بی ۳۳۹ بود زیرا توان رزمی بهتری داشت و حتی می شد از ان در نقش یک  سبک تهاجمی ویا پشتیبانی هوایی نزدیک نیز بهره برد.  از این رو در مرحله اول در سال ۱۹۸۲ امارات دست به سفارش هشت فروند جت هاوک ۶۰ زد. این سفارش در ادامه هم توسط امیرنشین دبی و هم ابوظبی چندین بار تکرار شد و در مجموع این دو امیر نشین ۴۷ فروند هاوک از انواع ۶۰ و ۱۰۰ را سفارش دادند که همگی انها دارای سه تا پنج  جایگاه تسلیحاتی بوند . این جت همکنون اصلیترین جت آموزش ارتش امارات است  که اخرین انها ار سری هاوک ۱۰۰ در سال ۱۹۹۵ تحویل شده است

    امارات همکنون در حال بررسی خرید  یک جت اموزیش جدید است  تا انهارا جایگزین جت های هاوک و ام بی ۳۳۹ بکند . چندین پیشنهاد به این کشور شده از جمله هاوک ۱۲۸ و تی۵۰ و  دیگری جت ایتالیایی ام ۳۴۶ . اگرچه قرار دادی بسته نشده ولی از قرار معلوم ام ۳۴۶ بیشترین شانس را دارد

    dubai13_316

    همچنین امارات دارای  ۲۵  فروند هواپیما آموزش توربوپراپ پی سی ۲۱ است که پیشرفته ترین نمونه یک توربوپراپ آموزش در نوع خودش است. این هواپیما برای جایگزینی پی سی ۷ خریداری شده که در دهه ۱۹۸۰ وارد خدمت شد که  قرار است تا سال ۲۰۱۷ از خدمت خارج شوند . وجود سه نمایشکر بزرگ درون کابین پی سی ۲۱ و شبیه ساز تسلیحات و رادار باعث شده که پی سی ۲۱ یک شبیه ساز پروازی کامل برای جنگنده های نسل ۴٫۵ و حتی ۵ باشد

    نیروی هوایی امارات همکنون دارای  سه فروند هواپیمای سوخت رسان ایرباس ای ۳۳۰ ام ار تی تی  در نقش سوخت رسان و ترابری است . امارات برای افزایش توان سوخت رسانی و لجستیک خود دست به سفارش ۳ فروند دیگر  نیز زده است که هنوز تحویل نگرفته است

    همچنین امارات دو فروند اواکس ساب ۳۴۰ سفارش داده است که شامل هواپیمای توربوپراپ دو موتوره ساب۳۴۰ با رادار ارایه فازی اریکسون است که  توان کشف یک جنگنده را از برد بیش از ۴۰۰ کیلومتری دارد.

    همچنین توان ترابری امارات شامل هفت فروند سی ۱۳۰ اچ است که باقی ده  فروند هرکولس تحویلی است. از ده فروند یکی سقوط کرده و دو فروند دیگر نیز به دلیل سن بالا زمینگیر شده است . در کنار این هرکولس ها امارات دارای ۶  فروند سی ۱۷ است که در سال ۲۰۱۵ دو فروند دیگر نیز سفارش داده است. هچنین  هفت فروند هواپیمای ترابری کاسا سی۲۹۵ نیز در خدمت است که دارای توان حمل ۹ تن بار است

    PC21

    PC21

    اواکس ساب 340

    اواکس ساب ۳۴۰

    سی130

    سی۱۳۰

    سی17

    سی۱۷

    ایرباس 330 ام ار تی تی

    ایرباس ۳۳۰ ام ار تی تی

    بالگردها

    AH-64D لانگ بو اپاچی

    امارات بعد از لشکر کشی  عراق به کویت در سال ۱۹۹۱ دست به سفارش ۲۰ فروند AH-64A اپاچی زد که تا سال ۱۹۹۴ همگی را تحویل گرفت  و با سفارش ده فروند دیگر در سال ۱۹۹۴ این سفارش را تکمیل کرد.   در سال ۲۰۰۷ امارات طی قرار دادی با بوئینگ خواهان ارتقا تمامی ۳۰ فرموند اپاچی خود به لانگ بو اپاچی شد که شامل خرید ۳۰  عدد رادار میلی موجی  APG-78 نیز برای این بالگردها میشد. همچنین امارات طی دو دهه گذشته  ۵۶۵۹ تیره موشک  هلفایر از انواع  مختلف A-L-K را سفارش داده که آخرین سفارش مربوط به ژوئن   سال ۲۰۱۶  و سفارش ۴۰۰۰ تیره موشک بوده است. امارات از این بالگرد در یمن استفاده کرد و بر اساس گفته برخی منابع یکی از این بالگردها در ژوئن سال ۲۰۱۶ در یمن از دست رفته است  و یکی دیگر نیز چند سال پیش طی تمرینی سرنگون شد و همکنون ۲۸ فروند از این بالگرد در خدمت امارات است

    5TR45T45

    CH-47 شینوک: اولین بار امارات در سال ۲۰۰۳ میلادی دست به خرید نه  فروند بالگرد شینوک نسخه سی  به شکل دست دوم از لیبی زد. این بالگردها دو دهه در لیبی خدمت کرده بوند و به دلیل تحریم های امریکا علیه لیبی قطعات انها در دستراس نبود و زمینگیر بودند. سه فروند از این نه  فروند به عنوان لوازم یدکی استفاده شد و شش فروند توسط ایتالیا به نسخه CH-47F  ارتقا یافتند. کارایی بالای این بالگرد باعث سفارش ۴ فروند دیگر در سال ۲۰۰۸ شد که تا سال ۲۰۱۰ تحویل شد و۱۲ فروند نیز بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ تحویل این کشور شد که همگی از نسخه اف اخرین نسخه شینوک بودند. این کشور همکنون ۱۹ فروند شینوک دارد که البته تعدادی از انها جدید در خدمت نیروی زمین در امده است

    دیگر بالگردهای امارات  عبارتند از ۱۳ فروند بالگرد اگوستا وستلند  به میزان ۶ فروند در نقش ترابری و جستجو و نجات که ۹ فروند دیگر نیز سفارش داده شده است، ۴۶  فروند یو اچ ۶۰ بلک هاوک که ده فروند در سال ۲۰۰۷، ده فروند در سال ۲۰۰۸، ۲۶ فروند در سال ۲۰۱۰ سفارش داده شد و دو سری اول از نسخه L و سری سوم  از نسخه  M  بوده است  ۳۰ فروند بالگرد ترابری پوما، ۳۰ فروند بالگرد فنک ، ۴۵ فروند بالگرد بل ۴۰۷ که نیمی از ان تحویل شده، و تعدادی سوپر پوما وپانتر  و بل ۴۱۲  از دیگر بالگرد های نیروی هوایی هستند (نیروی دریایی نیز بالگرد خود را دارد)

    363904

    تسلیحات هوا پرتاب

    موشک هوا به هوای ماژیک: موشک هوا به هوای فروسرخ ساخت فرانسه که با میراژ ۵ وارد خدمت ارتش امارات شد. امارات طی دو سری در دهه ۱۹۷۰   و ۱۹۸۰ برای میراژ ۵ و ۲۰۰۰ این موشک را سفارش داد که شامل ۱۹۲ تیره ماژیک ۱ در سال ۱۹۷۲ و ۵۰۰ تیره ماژیک ۲ به سال ۱۹۸۸ برای میراژ ۲۰۰۰٫همچنان ماژیک ۲ در خدمت است

    موشک هوا به هوای رادار نیم فعال  سوپر ۵۳۰: این موشک برای تجهیز میراژ ۲۰۰۰ ایی سفارش داده شد و امارات طی دو سری یک بار سوپر ۵۳۰  اف  به میزان ۵۰ تیره  با برد ۲۵ کیلومتر و سوپر ۵۳۰ ار به میزان ۷۵ فروند با برد ۵۰ کیلومتر را سفارش داد. با ورود موشک میکا  این موشک دیگر به شکل عملیاتی دردسترس نیست

    موشک هوا به هوای رادار فعال میکا : ۵۰۰ تیره از این موشک رادار فعال در کنار نسخه اپتیک حرارتی در سال ۱۹۹۸ سفارش داده شد که تا سال ۲۰۰۷ برای نصب روی میراژ ها تحویل این کشور شد

    موشک هوا به هوای سایدواندر:  اولین بار در سال ۱۹۸۹ امارات دست به سفارش ۱۰۸ تیره نسخه M سایدواندر برای تجهیز  میراژ ۲۰۰۰ خود زد  ولی سفارش بعدی در سال ۲۰۰۲ میلادی به میزان ۲۶۷ فروند  از نسخه M برای اف۱۶ بود.

    موشک هوا به هوای  رادار فعال امرام: اولین سری سفارش امرام به سال ۲۰۰۲ برای تجهیز اف۱۶ ها برمیگردد که شامل ۴۹۱ امرام نسخه بی با برد ۶۰ کیلومتر بود ولی امارات در ادامه  در سال ۲۰۰۹ دست به سفارش ۲۲۴ فروند امرام سی با برد ۱۰۵ کیلومتر  زد

    uaeaf01

    بمب هدایت لیزری پیویی: این کشور در سال ۱۹۹۸ دست به سفارش ۱۶۷۳ تیره بمب  لیزری یک تنی جی بی یو ۱۰ ، ۱۲ و ۲۴ زد  که با سفارش ۹۳۴ تیره دیگر در سال ۲۰۰۹ آنها تکمیل کرد

    بمب هدایت ماهواره ای :  در سال ۲۰۰۶ این کشور ۲۰۲ تیره بمب JADM   به عنوان اولین سری بمب های ماهواره سفارش داد و در ادامه ۳۰۰ تیره در سال ۲۰۱۲ و بعد از ان ۳۰۰۰ تیره درسال ۲۰۱۵ سفارش داد. همچنین این کشور ۵۰۰۰ تیره بمب SDB  در سال ۲۰۱۴ نیز سفارش داده است

    همچنین این کشور تعداد بمب هدایت لیزری  فرانسوی  نیز در خدمت دارد

    بمب دور ایستای هدایت اپتیکی حرارتی و لیزری PGM:  دو بمب ۲۲۷ . ۹۰۰ کیلوگرمی پی جی ام ۴۰۰ و پی جی ام ۲۰۰۰ ساخت انگلستان است که ۱۷۵۰ تیره از ان تحت نام حکیم برای پرتاب از میراژ ۲۰۰۰ و  اف۱۶ در امارات تولید شد

    ال طریق: یک کیت هدایت شونده  ماهواره یا دوربرد که  با همکاری افریقای جنوبی و امارات ساخته شده . این کیت روی بدنه بمب های سقوط ازاد سری مارک سوار شده و با یک راکت کمکی  تا ۱۲۰ کیلومتر برد دارند .. چند صد تیره از این بمب  دریافت شده است

    موشک ضد رادار هارم: در سال ۲۰۰۱ این کشور ۱۵۹ تیره موشک ضد رادار هارم را برای  نصب روی اف۱۶ سفارش داده است

    موشک هوا به زمین ماوریک: امارات اولین بار بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ دست به دریافت ۱۱۶۳ تیره موشک ماوریک از نسخه هدایت اپتیک حرارتی  G  و در سال ۲۰۱۰ نیز ۵۰۰ تیره نسخه دی را سفارش داد که اخرین سری ماوریک سفارشی است. ماوریک تنها از اف۱۶ پرتاب می شود

    موشک اسلم: ۳۰۰ تیره از این موشک با برد ۳۰۰ کیلومتر برای تهاجم  اهداف  زمینی  برای پرتاب از اف۱۶ سفارش داده است.

    موشک کروز اشتروم شادو: ۶۰۰ تیره از این موشک کروز هدایت ماهواره ای برای پرتاب از میراژ ۲۰۰۰ و در اینده اف۱۶ توسط امارات از انگلستان در سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ تحویل گرفت که دارای  برد ۳۰۰ کیلومتر است

    موشک ضد کشتی: امارات از هارپون و اگزوست برای استفاده در نقش ضد کشتی برای پرتاب از میراژ ۲۰۰۰ و اف۱۶ بهره میبرد

    بمب الحکیم

    بمب الحکیم

    بمب الطریق

    بمب الطریق

    پدافند  هوایی

    سامانه ارتفاع پایین کورتال: اولین بار سه اتش بار این سامانه بین سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۸  تحویل شد  که شامل ۱۰۰ موشک کورتال نیز دریافت کرد . در سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱  طی سفارش دیگر ۳۰  اتش بار  و ۸۰ تیره موشک دریافت کرد و البته از قرار چند صد تیره موشک کورتال دیگر  برای این ۳۳ اتش  بار دریافت کرده است ولی میزان ان مشخص نیست

    سامانه   ارتفاع پایین قابل حمل توسط  نفر :. این ارتش ۲۴ پرتابگر موشک فرانسوی میسترال  و ۵۰۰ تیره از این موشک را دهه ۱۹۹۰ از فرانسه تحویل گرفت و همچنین دارای ۴۰۰ تیره موشک و تعداد نامعلومی پرتابگر موشک روسی ایگلا سام۱۸  نیز  می باشد  که در سال ۱۹۹۸ تحویل این کشور شد . همچنین در اواخر دهه ۱۹۸۰ امارات ۱۰۰ تیره موشک سام۱۴ نیز از شوروی دریافت کرد که از قرار امروزه در خدمت نیست. دیگر سامانه ارتفاع حمل قابل حمل توسط نفر شامل ۱۴۳ تیره موشک هدایت لیزری  سوئد  RBS-70  در اواخر دهه ۱۹۷۰ دریافت کرد که مشخص نیست چند پرتابگر در خدمت دارد

    سامانه ارتفاع پایین پانتسیر: بین سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ امارات دست به دریافت ۵۰ اتش بار و  ۱۰۰۰ موشک برای سامانه پانستیر خود از روسیه زده است. امروزه این نمونه بهترین سامانه ارتفاع پایین امارات است

    سامانه پانتسیر اماراتی بر روی خودروی MAN نصب شده است

    سامانه پانتسیر اماراتی بر روی خودروی MAN نصب شده است

    سامانه ارتفاع پایین راپیر: ۱۲ اتش بار در دهه ۱۹۷۰ از نمونه های اولیه راپیر تحویل این کشور شد که شامل ۲۵۰ تیره موشک نیز میشد. این سامانه احتمالا با پانتسیر جایگزین شده است

    سامانه پدافند هوایی هاوک: این کشور درسال ۱۹۸۴ دست  به سفارش ۵ اتش بار هاوک  و ۳۴۳ تیره موشک هاوک نسخه بی زد که همچنان در خدمت است

    پاتریوت: امارات ۹  اتش بار  پاتریوت   دارد که از دو نوع موشک پک۲ برای درگیر با جنگنده و موشک های کروز و پک۳ برای دریگر با موشک های بالستیک تاکتیکی می باشد .بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ رقم ۲۱۶ تیره  پاترویت نسخه سی (پک۲) و ۲۹۲ تیره پاتریوت نسخه اف(پک۳) را دریافت کرده است

    سامانه ضد بالستیک تاد: امارات بین سالها ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ دو اتش بار و ۹۶ تیره موشک را برای  سامانه تاد دریافت کرده است. این سامانه به تازگی توان عملیاتی لازم را به دست اورده است

    موشک های زمین به زمین

    اسکاد بی: امارات در سال ۱۹۸۹ دست به خرید ۲۵ موشک اسکادبی و شش پرتابگر از کره شمالی زد. این موشک ها انقدر کیفیت بدی داشتند که  امارات انها را بلافاصله ذخیره کرد و احتمالا امروز دیگر از خدمت خارج شده اند

    موشک زمین به زمین ATACMS: امارت اولین بار در سال ۲۰۱۳  ، صد تیره موشک زمین به زمین هدایت ماهواره ای ATACMS     با برد ۳۰۰ کیلومتر و کلاهکی هاوی ۲۷۵ ریز مهمات  را دریافت کرد اگرچه میتوانست یک کلاهک ۴۰۰ کیلوگرمی انفجار قوی نیز پرتاب کند،  در ادامه در سال ۲۰۱۵   این نیرو دست  به خرید ۱۲۴  تیره دیگر از همان نسخه زده است. این موشک ها از ۳۲ لانچر پرتاب شلیک می شود

    شایان به ذکر است این مقاله در مورد بررسی تجهیزات ارتش امارات است و نه بررسی نحوه چگونگی موشک باران امارات…باور کنید قرار نیست جنگ اتفاق بیفتند .

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 13:40 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • نیروی هوایی رژیم صهیونیسمی در سال ۱۹۴۸ تاسیس شد.تا مدتها به دلیل به رسمیت  شناخته نشدن  این رژیم به عنوان یک کشور(تا قبل از سال ۱۹۴۸) و همچنین تحریم های که برخی از کشورها حتی بعد از به رسمیت شناخته  شدن این رژیم  وضع کرده بودند خریدهای نظامی این نیرو به صورت قاچاق  انجام می شد و البته در ان زمان خرید حتی یک بمب افکن به صورت قاچاق نیز راحت  بود(طی مقاله  برای اشنایی با سلاح های مختلف روی اسم  انها که لینک مقاله اصلی به انها داده شده  کلیک کنید)

    نیروی هوایی صهیونیسمی در جنگ های  سال ۱۹۴۸(ملقب به جنگ استقلال ) جنگ سال ۱۹۵۶(ملقب به جنگ کانال سئوز)، جنگ سال ۱۹۶۷(ملقب  به جنگ شش روزه)،جنگ سال ۱۹۷۳ ملقب به نبرد  یوم الکیپور و در نهایت نبرد سال ۱۹۸۲ یا جنگ دره  بقا بسیار خوش درخشید. تنها در جنگ سال ۱۹۸۲ از نظر فناوری و کمیت برتر از ارتش سوریه بود ولی در جنگ های دیگر با وجود اینکه در موقعیت ضعف بود( دست کم بدون شک از نظر کمیتی  پاینتر و از نظر کیفی برابر بود ) به دلیل فرمانده ای عالی  و اموزش بالا به سبک غربی پیروزی  های درخشانی به دست  اورد.

    برای نمونه طی یک حرکت هوشمندانه  بیش از ۴۰۰ جنگنده اعراب طی  چند ساعت روی زمین  در جنگ سال ۱۹۶۷ نابود شد در حالی که اسرائیل  ۳۰۰ جنگنده و اعراب ۹۰۰ جنگنده داشتند . اگرچه اسرائیل کمتر از ۷۰ فروند میراژ ۳ داشت ولی اعراب در ان دوران حدود ۴۰۰ میگ۲۱ داشتند  که هم نسل و از برخی جنبه ها  برتر از میراژ بود. در نبرد های فرسایشی بین سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۳ نیز بیش  از ۳۰۰ جنگنده اعراب سرنگون شدند در حالی کمتر از ۴۰ جنگنده صهیونیسمی از دست رفت و در جنگ سال ۱۹۷۳ با موفقیت توانست  بیش از ۳۵۰ جنگنده اعراب را در رزم هوایی سرنگون کند در حالی که خود ۱۰۹ تا ۱۲۰  جنگنده را بر اثر پدافند که شامل  کمتر از ۳۰ جنگنده در رزم هوایی از دست داد. در نبرد سال ۱۹۸۲ یک پیروزی تمام عیار به دست  اورد که البته یکی از دلیل  ان نیز استفاده  از جنگندهای نسل چهارمی چون  اف۱۶ و اف۱۵  در مقابله با  جنگنده های نسل سوم بود و توانست  ۱۰۲ پیروزی هوایی بدون هیچ  شکستی به دست اورد

    فانتوم این رژیم در جنگ سال 1973

    فانتوم این رژیم در جنگ سال ۱۹۷۳

    همچنین عملیات های موفق بسیار همچون بمب باران مرکز فرمانده ای نیروی های  مبارز فلسطینی در تونس ، بمب باران نیروگاه اتمی  عراق ، حمله به پایگاه اچ۳ عراق را در کارنامه خود دارد. سرگذشت  نیروی هوایی صهیونیسمی  بسیار جالب و دراز است ولی در این مقاله ما  به تجهیزات این نیروی خواهیم پرداخت.

    رژیم صهونیستی در سال ۱۹۴۸ در فلسطین تاسیس شد سرزمین که تحت سرپرستی  انگلستان بود طبیعی  است که تا مدتها توسط انگلستان تجهیز شد. در واقع  کمک نظامی خارجی به این رژیم به دو  دور بر میگردد. در دهه ۱۹۴۰ تا مانه دهه ۱۹۶۰  کمک تسلیحاتی از جانب انگلستان و فرانسه بود. در ان زمان امریکا رابطه خوبی با اسرائیل نداشت ولی بعد از جنگ سال ۱۹۶۷ تحریم نظامی فرانسه و انگلستان علیه این رژیم   به دلیل حمله به مصر و سوریه ، صهیونیسمها به طرف امریکا رفتند و از ان به بعد  مشتری سلاح های امریکای شدند

    البته اسرائیل در بین ارتش های منطقه  دارای خودکفایی بالای  است و این خودکفایی عملا ریشه در قبل از زمان تاسیس این رژیم زمانی که صهیونیسمها با مسلمانان  فلسطینی می جنگیدند و دست به تولید سلاح در زیر زمین و کارگاه های خانگی  میزدند.بعد از تاسیس این رژیم ، به دلیل بسیار از جمله نیاز های خاص و روش نبرد این رژیم ودلایل سیاسی  ، مجبور  بودند که برخی تجهیزات خود را تولید کنند  و امروزه   جزء هفت صادر کننده برتر جهان  در زمینه محصولات دفاعی   می باشد  که تسلیحات ان به ۶۰ کشور جهان صادر می شود.

    پایگاه های هوایی

    این رژیم دارای   ۱۱  پایگاه  هوایی است . لیست پایگاه هوای هوایی این رژیم عبارت است از

    • پایگاه هوایی رامتا دیوید:این پایگاه در شمال اسرائیل قرار دارد سه اسکادران  اف۱۶ و یک اسکادران بالگرد در انجا مستقر است
    • پایگاه هوایی سودت میخا:در این پایگاه  سه اسکادران از موشک های بالستیک  اتمی جریکا قرار دارد/ این پایگاه در حومه ارشلیم قرار دارد
    • پایگاه هوایی هاتزر: این پایگاه در غرب اشدود در مرکز اسرائیل در نزدیکی دریایی مدیترانه قرار دارد و  دو اسکادران اف۱۶ در ان مستقر است
    • پایگاه هوایی هاتزریم:این پایگاه در جنوب اسرائیل در نزدیک مرز با مصر قرار دارد. این پایگاه محل  نگهداری یک اسکادران اف۱۶، یک اسکادران اف۱۵ یک اسکادران تی ای ۴ اسکای هاوک و یک اسکادران بالگرد بلک هاوک است
    • پایگاه هوایی تلنوف: این پایگاه در جنوب رهود در نزدیک کرانه باختری رود اردن قرار دارد و محل استقرار دو اسکادران نسخه  شکاری اف۱۵،  دو اسکادران بالگرد سی استالیون و یک اسکادران  بدون سرنشین است
    • پایگاه هوایی اوودا: یک فرودگاه غیر نظامی است که جنگنده در ان نگهداری می شود این پایگاه در جنوبی ترین بخش اسرائیل در نزدیک بندر الیات قرار دارد و دو اسکادران اف۱۶ و دو اسکادران بالگرد در انجا مستقر است
    • پایگاه هوایی سد دوم : یک فرودگاه غیر نظامی است در نزدیکی یافا که معمولا یک اسکادران  اف۱۶ در انجا مستقر هستند
    • پایگاه هوایی حیفا: این پایگاه در شمال اسرائیل در حیفا قرار دارد . این پایگاه دست کم ۴۰ دهه است استفاده نظامی ندارد
    • پایگاه هوایی رامون:این پایگاه نیز در جنوب اسرائیل در نزدیکی مرز با مصر است و محل استقرار سه اسکادران f-16i ، دو اسکادران اپاچی است
    • پایگاه هوایی نواتیم: در نزدیکی مرز اردن قرار دارد و محل استقرار یک اسکادران اف۱۶ ای و بی، یک اسکادران  سی ۱۳۰،یک اسکادران بوئینگ۷۰۷ و یک اسکادران   جی ۵۵۰ است
    • پایگاه هوایی پلاماخیم: در شمال اشدود و ساحل دریای مدیترانه قرار دارد و  محل قرار گیری موشک های جریکا ۳ در سیلو است. این پایگاه همچنین محل استقرار دو اسکادران  بدون سرنشین ، یک اسکادران بالگرد بلک هاوک و یک اسکادران  کبرا است

    8366a42980b730b69c75a63af81c0cfd

    نیروی هوایی صهیونیسمی در تاریخ خود جنگنده های زیادی را در خدمت داشته که به صورت  کلی به انهایی که دیگر از خدمت خارج شده اند اشاره میکنیم. شایان به ذکر است که در این رژیم بالگردها نیز جزء دارای نیروی هوایی هستند ولی در این مقاله به انها اشاره نشد ولی در اینده مقاله ای خواهیم داشت

    پی ۵۱ ماستانگ: این رژیم تعداد جنگنده پیستونی   ماستانگ را قبل و بعد از سال ۱۹۴۸ به صورت قاچاق و قانونی وارد میکند. اخرین بار در سال ۱۹۵۲ تعداد۲۵ فروند را از سوئد خریداری میکند. جالب اینکه اولین پیروزی  هوایی صهیونیسمها با ماستانگ  در سال ۱۹۴۸ با شکار یک سی ۴۷  نیروی هوایی مصر بر فراز تلاویب به دست میاید

    اویا اس۱۹۹: نسخه تولید شده  هواپیمای المانی میشراسمیت  ۱۰۹ توسط مجارستان که درسال ۱۹۴۸ تعداد از انها به صورت قاچاق وارد اسرائیل شده است

    اسپید فایر: بین سال های ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۶ تعداد از این هواپیما از انگلستان و برخی دیگر کشورها دست دوم به دست اورد

    جنگنده دو موتوره پیستونی  ماسکویتو:  ماسکویتو  اولین  جنگنده دو موتوره  صهیونیسمها  بود که تا میانه دهه ۱۹۵۰ در خدمت بود

    ب۱۷: اسرائیل  سه فروند بمب افکن  ب۱۷ را دریافت کرد که از  انها در جنگ سال ۱۹۴۸ برای بمب باران قاهره استفاده کرد. در دهه بعد این هواپیما به عنوان  هواپیمای ترابری استفاده شد

    گلاستر میتئور: این جنگنده اولین جت نیروی هوایی اسرائیل   بود.  اولین بار این رژیم در سال  ۱۹۴۹ دو فروند میتئور دریافت کرد ولی در ادامه ۱۰۵ فروند را به صورت دست دوم از انگلستان و هلند دریافت کرد

    اورگان: یک جت تک موتوره  جنگی ساخت فرانسه که  این رژیم بین سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۷ موفق به دریافت  ۷۵ فروند انها شد و تا اواخر دهه ۱۹۶۰ انها را در خدمت داشت

    بمب افکن b-17

    بمب افکن b-17

    سوپر میسترال اولین جت مافوق صوت اسرائیلها

    سوپر میسترال اولین جت مافوق صوت اسرائیلها

    میسترال: یک جت جنگی تک موتوره  ساخت فرانسه که این رژیم  طی چند سری در دهه ۱۹۵۰  موفق به  دریافت ۶۱ فروند از این جنگنده از فرانسه  شد

     سوپر میسترال: نسخه مافوق صوت میسترال و نخستین جنگنده مافوق صوت این رژیم که ۲۴ فروند ان در سال ۱۹۵۹ تحویل گرفت

    شکاری رهگیر میراژ ۳:  جنگنده بال دلتای  موفق فرانسوی که در دست صهیونیسمها نیز بسیار خوش درخشید و پیروزی های هوایی بسیاری به دست اورد. این رژیم اولین بار و اخرین بار  در سال ۱۹۶۱   موفق به سفارش ۷۷ فروند میراژ ۳ سی شد و در ادامه ۱۵۰ موشک فروسرخ ار ۵۳۰ نیز برای انها سفارش داد. میراژ ها طی سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰ موفق به شکار  بیش از ۱۳۰ جنگنده اعراب شد در حالی که کمتر از ۲۵ میراژ از دست رفت. این جنگنده تا سال ۱۹۸۶ در خدمت بود

    نشر: نسخه اسرائیلی  میراژ ۳ که در این کشور کپی شد. این پرنده در سال ۱۹۶۱ تولید شد و در مجموع ۶۱ فروند تحویل شد که خود بین ۷۰ تا ۸۰ پیروزی هوایی نیز به دست  اورد

    کی از پر افتخار ترین جنگنده های اسرائیلیها میراژ 3 است که 13 پیروز هوایی به دست اورده و همکنون در موزه نگهداری می شود

    یکی از پر افتخار ترین جنگنده های اسرائیلیها میراژ ۳ است که ۱۳ پیروزی هوایی به دست اورده و همکنون در موزه نگهداری می شود

    Israel_Air_Forces'_Mirage_V_aircraft_Flying_Over_the_Golan_Heights_-_Flickr_-_Israel_Defense_Forces

    نشر نسخه اسرائیلی میراژ۳

    جنگنده بمب افکن اف۴ فانتوم: این رژیم نخستین  بار فانتوم را درسال ۱۹۶۹ تحویل گرفت. سری اول شامل  ۴۴ فروند نسخهE بود. فانتوم نخستین  جنگنده نسل  سوم این رژیم  بود و البته اولین جنگنده با توان شلیک موشک هدایت راداری. در ادامه این رژیم  چندین  سری دیگر فانتوم نیز  دریافت کرد و در مجموع با دریافت ۲۸۶ فروند اف۴ فانتوم که شامل ۱۲ فروند  فروند  نسخه ار اف ۴ شناسایی نیز میشد بزرگترین مشتری خارجی فانتوم بود. فانتوم در خدمت این رژیم بسیار درخشید(کلا فانتوم همه جا خوش درخشید) و دست کم ۱۰۹ پیروزی هوایی طی جنگ سال ۱۹۷۳ و نبرد های فرسایش قبل ان به دست اورد. اسرائیل در دهه ۱۹۸۰ دست به ارتقا فانتوم های خود با کد کرناس شامل تعویض  رادار و سامانه های الکترونیک زد که این نسخه نیز در نهایت با ورود تعداد بیشتری اف۱۶ در سال ۲۰۰۴ میلادی از خدمت خارج شد. این رژیم به غیر از ارتقاء کورناس روی فانتوم های خود بهسازی های دیگری از جمله تبدیل تعدادی از نسخ های رزمی به نسخه  شناسایی نیز انجام داد که انها نیز از خدمت خارج شده اند. فانتوم اولین جنگنده این رژیم بود که تسلیحات اسرائیلی  استفاده کرد

    جنگنده بمب افکن کفیر: بعد از قطع رابطه فرانسه و اسرائیل برای مدتی در پی حمله اسرائیل  به کشورهای عربی در جنگ سال ۱۹۶۷ ، فرانسه میراژ های ۵ سفارشی اسرائیل را تحویل نداد و اسرائیل  دست به ساخت  کیفر زد. کفیر در واقع  با کمک نقشه های فنی به سرقت رفته شده از یک شرکت سوئیسی  درگیر  در برنامه  ساخته شد. کفیر دارای  بدنه میراژ ۵، رادار و الکترونیک اسرائیلی و موتور جی ۷۹ فانتوم بود. این جنگنده  بین سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۶ در خدمت باقی ماند وبعد به صورت دست دوم به دیگر کشورها فروخته شد

    ای ۴ اسکای هاوک:

    جنگنده تهاجمی تک موتوره ساخت امریکا که اولین جنگنده امریکایی  در خدمت     اسرائیل نیز بود. اولین بار  ۴۸ فروند اسکای هاوک بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۸ تحویل این رژیم شد که در جنگ سال ۱۹۶۷ نیز استفاده شد .اسرائیل از این پرنده بسیار راض بود  زیرا پرنده با برد بالا و توان حمل مهمات مناسب  بود و و طی چند سری ۳۰۱ فروند دیگر اسکای هاوک سفارش داد که در مجموع ۳۴۹ فروند اسکای هاوک  تحویل گرفت که بزرگترین مشتری اسکای هاوک بود. نسخه  رزمی اسکای هاوک در میانه دهه ۱۹۹۰ از خدمت خارج شد و همکنون حدود ۳۵  فروند نسخه اموزشی دو سرنشینه تی ای ۴ اسکای هاوک در نقش  جت اموزی در خدمت این رژیم است.  تی ای ۴ جنگنده فوق العاده  ،ساده  و چالاکی است و در نقش اموزشی  خود تا یک دهه قبل در خدمت نیروی دریایی امریکا بود بیاد  گفت در واقع همان شهرت تی ۳۸ تالون را دارد. جالب اینکه خلبانان صهیونیسمی با اسکای هاوک دو پیروی هوایی نیز به دست  اوردند که یکی با شلیک راکت ۷۰ م م هوا به زمین  بود. این رژیم از سال ۲۰۱۲ به دنبال جایگزینی برای این جت اموزشی رزمی بود که در نهایت به سراغ ایتالیا و جت اموزشی ام ۳۴۶ رفت که به حق جایگزین مناسبی برای تی ای ۴ است

    برای خواندن مقاله ای در مورد تاریخ پیروزی هوایی هوایی اینجا را کلیک کنید

    کفیر

    کفیر

    فانتوم مسلح به موشک پایتون3

    فانتوم مسلح به موشک پایتون۳

    29909693

    11030170_1047316938618022_2030709634521615246_o

    تصویری دیگر از تاریخچه نیروی هوایی اسرائیل … صف اول..اف۱۵، اف۴ و ار اف ۴ (یکی از اف ۴ ها غلاف شناسایی دارد) صف دوم:کفیر صف سوم: Vautour صف چهارم :اورگان صف پنجم میتئور  نکته جالب این است که صف پنجم  انگلیسی است که مربوط به اوائل دهه ۱۹۵۰ است، صف چهارم و سوم فرانسوی است که مربوط به اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوائل دهه ۱۹۶۰ است و بقیه اسرائیلی امریکایی هستند

    11046627_1046686832014366_6083296306401886330_o(1)

    موزه هوانوری اسرائیلی ها و صفی از فراری ها به اسرائیل ……گازل سوری، میگ ۲۳ سوری، میگ۲۱ عراقی،هانتر اردنی، میگ۱۷ مصری   ، میگ۱۵ مصری(مربوط به دوران حکومت پادشاهی مصر)، وینوم و ونپیر

    تی ای -4 اسکای هاوک

    تی ای -۴ اسکای هاوک

     

    دارای های کنونی  نیروی هوایی صهیونیسمها

     شکاری  رهگیر اف۱۵ ایگل:

    اسرائیل در میانه دهه ۱۹۷۰ طی ازمایشاتی که روی اف۱۴ تامکت و اف۱۵ ایگل انجام داد  به دلیل چالاکی بیشتر اف۱۵، این جنگنده انتخاب کرد(برای اشنایی با این انتخاب به مقاله چرا اسرائیل اف۱۴ را انتخاب نکرد  رجوع کنید)

    اولین سری اف۱۵ از نسخه  تک سرنشینه F-15A در سال ۱۹۷۶  وارد  این رژیم شد که شامل  ۴فروند بودند که همگی دست کم یک سال در ارتش امریکا پرواز می کردند و با ارزیابی  از عملکرد انها تا سال ۱۹۷۹ این رژیم ۲۱ فروند ایگل دیگر شامل ۲ فروند نسخه اموزشی رزمی F-15B  تحویل گرفت. در همان سال ۱۹۷۹ یک میگ۲۱ به عنوان اولین قربانی ایگل در جهان توسط اف۱۵ این رژیم سرنگون شد تا اغاز گرد پیروزی  های متعدد ایگل درسرار جهان باشد.  در سال ۱۹۸۲ این رژیم   ۱۵ فروند اف۱۵ سی و دی که شامل  ۶ فروند نسخه دو سرنشینه  اف۱۵ دی می شد  نیز سفارش داد و ۱۱ فروند  دیگر در سال ۱۹۸۶ تحویل شد که شامل  ۲ فروند اف۱۵ دی نیز  می شد . در ادامه  ۱۵ فروند اف۱۵ ای  دست دوم شامل  ۵ فروند نسخه بی در سال ۱۹۹۱ تحویل شد و در سال ۱۹۹۲ ، ۵ فروند اف۱۵ دی دیگر  و همان سال بار دیگر ۱۰فروندF-15A دیگر که اخرین  نسخه شکاری ایگل تحویلی به این رژیم بود . بین سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۲ قبل از  درگیر با لبنان اف۱۵ این رژیم  ۱۳ میگ۲۱ و دو میگ۲۵ را سرنگون کردند   ودر جریان جنگ دره بقا اف۱۵ این رژیم  ۴۱ جنگنده سوری شامل ۲۳ میگ۲۱، ۱۷ میگ۲۳ و یک  بالگرد گازل را سرنگون کرد و در همان سال نیز جنگنده های اف۱۶ این رژیم را تا عراق  برای بمب باران هوایی نیروگاه اتمی عراق اسکورت کرد. در یک اکتبر سال ۱۹۸۵ طی عملیات پای جوبین  اف۱۵ اسرائیل طی یک پرواز ۵۰۰۰  کیلومتری رفت و برگشت با کمک سوخت رسانی بوئینگ ۷۰۷ یکی از دوربردترین عملیاتهای جهان را انجام داد. در این عملیات چهار  اف۱۵ دی اسرائیلی با  بمب های اپتیکی  جی بی یو ۱۵ و دو اف۱۵ هر کدام با شش بمب سقوط  ازاد مارک ۸۲  مراکز سازمان ازدی بخش فلسطین را در تونس  را  هدف قرار دادند. این پرواز با رد شدن  از فراز مدیترانه و بخشهای از مصر و لیبی انجام شد

    اخرین پیروزی هوایی ثبت شده اف۱۵ اسرائیل به شکار دو میگ۲۳ سوری در سال ۱۹۸۹ بر می گردد. اسرائیل اف۱۵ دی خود را ارتقا داد. این ارتقا شامل  توان حمل بمب های هدایت اپتیکی  و هدایت ماهواره ای  است و برخی از انها توان هدایت پهپاد از کابین عقب را یافتند. همچنین  در همان اوائل دهه ۱۹۸۰ اسرائیل موشک هوا به هوای پایتون ۳ را روی اف۱۵ هماهنگ کرد که برخی شکارها انجام  شده در لبنان با این موشک انجام  شد و در ادامه موشک های پایتون۴ و ۵  روی این جنگنده نصب شد به شکلی که عملا دیگر موشک سایدواندر  بیشتر کاربرد اموزشی دارد .  همکنون اف۱۵ ایگل صهونیستها  مسلح به اسپارو و پایتون در انواع مختلف  هستند و نسخه دو سرنشینه  دی  انها  نیز سلاح های هدایت شونده از جمله  موشک  بومی پوپای و یا دلیله حمل می کنند. اسرائیل در مجموع ۸۵ فروند نسخه شکاری ایگل را تحویل گرفت که بین ۴۲ تا ۵۸ فروند انها در خدمت است و برخی از انها که  در دهه ۱۹۷۰ تحویل شده اند دیگر ذخیره شده اند. در اسرائیل به نسخه شکاری  اف۱۵ ایگل لقب “باز” داده شد

    1363554

    اف۱۵سی مسلح به پایتون۳ و امرام

    1830271

    اف۱۵ دی . در تصویر برامدگی پشت سر کابین عقب دیده می شود که یک سیستم بومی برای ارتباط راه دور و همچنین هدایت پهپاد از کابین عقب است

    چهار نیم شکار سوری روی دماغه اف15 دی... نیم به معنی شکار احتمالی است

    چهار نیم شکار سوری روی دماغه اف۱۵ دی… نیم به معنی شکار احتمالی است

    نصب

    نصب سه بمب هدایت ماهواره ای روی اف۱۵ سی ایگل. نصب بمب هدایت ماهواره ای روی  نسخه شکار ایگل در این رژیم انجام شد

    جنگنده چند منظوره اف۱۶ فالکون( نسخه های AتاD)

    اسرائیل نخستین  بار در سال ۱۹۷۸ طی قرار داد ۳۰۰ میلیون دلاری ۷۵ فروند اف۱۶ ای و بی سفارش داد. از شانس خوب اسرائیل در ایران انقلاب شد و اف۱۶ های که برای ایران تولید شدند  به اسرائیل تحویل داده شدند. این مسئله را باید در نظر گرفت که اسرائیل پول اف۱۶ خود را داده بود و نوبت تحویل بعد از ایران بود و با کنسل شدن سفارش ایران ، اف۱۶ تولید به اسرائیل  رسید و این مسئله را هم باز باید در نظر گرفت که تنها ان ۷۵ اف۱۶ تحویلی در سال ۱۹۸۰  ایرانی  بودند که امروزه دیگر از خدمت خارج شده اند(حالا هر جا یک عکس  از اف۱۶ اسرائیلی دید نگید   ای داد اف۱۶ ایرانی)

     در ادامه اسرائیل  درسال ۱۹۸۳  دست  به سفارش ۷۵ فروند دیگر زد که شامل  نسخه ارتقا یافته سی و دی بود که ۲۴ فروند انها نسخه اموزشی رزمی دی بودند، در سال ۱۹۸۸ این رژیم ۶۰ فروند دیگر شامل  ۳۰ فروند اف۱۶ دی سفارش داد که در سال ۱۹۹۲ تحویل این نیرو شد و ۵۰ فروند F-16A شامل  ۱۴ فروند نسخه  دو سرنشینه  اف۱۶ بی نیز در سال ۱۹۹۵ به صورت دست دوم دریافت کرد.

    اولین پیروزی هایی اف۱۶ در تاریخ را یک اف۱۶ صهیونیسمها  با شکار یک بالگرد میل ۸ سوری در اوریل سال ۱۹۸۱ به دست اورد.در ژوئن سال ۱۹۸۱ هشت فروند اف۱۶  با اسکورت اف۱۵ های دست به بمب باران نیروی گاه اتمی  عراق زدند و در این عملیات از بمب هدایت لیزری نیز استفاده کردند. در جریان نبرد دره  بقا اف۱۶ اسرائیل فاقد اسپارو تنها با سایدواندر، پایتون۳   و توپ ۲۰ م م  موفق به سرنگونی  ۴۴ جنگنده سوری بدون هیچ تلفاتی شدند و طی دو دهه بعد به تدریج  جایگزین کفیر، میراژ۳، ای ۴ اسکای هاوک و فانتوم اف۴ شدند. صهیونیسمها طی ارتقائاتی در دهه ۱۹۹۰ اف۱۶ های خود را مسلح به موشک امرام و بعد دربی کردند و سلاح های بومی چون موشک پوپای ، بمب لیزری گریفین، دلیله،اسپیش را با اف۱۶ هماهنگ کردند  و در دهه بعد نیز بمب هدایت ماهواره ای روی انها نصب کردند. اف۱۶ اسرائیلی امروزه   به ندرت از تسلیحات غیر بومی بهره می برند.

     صهیونیسمها  در مجموع  ۲۶۰ فروند اف۱۶ از انواعA تا B را دریافت کردند   که همکنون بین ۱۵۰ تا ۱۹۰ فروند انها عمدتا از انواع سی و دی و بی در خدمت هستند. البته سری اول اف۱۶ تحویلی (که برای ایران ساخته شده بود) امروزه از خدمت خارج به شکل ذخیره نگهداری می شوند . در اسرائیل به اف۱۶ ای و بی لقب  نیتز و به نسخه سی و  دی لقب باراک داده شد

    F16A_243 IAF-F-16

    اف16 در تصویر در موزه قرار دارد .شش و نیم پیروزی هوایی سوری و یک نشان مربوط به حمله هوایی به نیروگاه اتمی عراق روی دماغه ان نقش بسته است

    اف۱۶ در تصویر در موزه قرار دارد .شش و نیم پیروزی هوایی سوری و یک نشان مربوط به حمله هوایی به نیروگاه اتمی عراق روی دماغه ان نقش بسته است

    جنگنده تهاجمی  F-15I استریک ایگل:

     این نسخه اسرائیلی اف۱۵ ایی استریک ایگل است که در اسرائیل   با نام رام شناخته می شود . این رژیم  نیاز به یک جنگنده دوربرد داشته که بتواند دست کم یک تن سلاح را تا ایران  تنها با یک بار سوختگیری هوایی به پیش ببرد. خوب استریک ایگل چنین توانی را داشت و از این رو نسخه از ان سفارش داده شد. اسرائیل ۲۵ فروند از این نسخه  را طی دو سفارش یکی  شامل  ۲۱ فروند در سال ۱۹۹۴ که در سال ۱۹۹۸ تحویل شد و دیگری شامل  ۴ فروند که در ۱۹۹۸  سفارش داده شد و در سال ۲۰۰۲ میلادی تحویل شد.  رام دارای تجهیزات  بسیاری بومی است. هشدار دهده رادار و فروسرخ، اچ یو دی و نمایشگر ها ، سامانه ناوبری  ویا رایانه   چند  ماموریتی، سامانه شناسایی دوست از دشمن ، کلاه پرواز دش همگی  ساخت اسرائیل مجهز شد. همچنین این نمونه توان حمل تمامی تسلیحات  هواپرتاب اسرائیل  که به انها در ادامه اشاره خواهد شد را دارد.رام مجهز به راداری APG-70I است. بیشترین برد کشف این رادار حدود ۲۵۰ کیلومتر است و از توان کشف و رهگیری اهداف زمینی  و دریایی و همچنین تعقیب پستی بلندی زمین  برخوردار است و همکنون موثر ترین جنگنده نیروی هوایی اسرائیل دست کم در زمینه تهاجمی است  .  اخرین اخبار حاکی از این است که اسرائیل رادار ارایه فازی فعال  ای پی جی ۸۲ وی۱ را برای نصب روی این هواپیما انتخاب کرده است. این رادار توان درگیر با هشت هدف در یک زمان و برد بیش از ۳۰۰ کیلومتری را دارد .این پرنده مجهز به پیشرفته ترین سامانها جنگ الکترونیک جهان است. به صورت کلی صهیونیسمها  در زمینه  جنگ الکترونیک  در جایگاه نخست هستند شاید حتی از امریکا بهتر به شکلی که از سال ۱۹۸۲ تا کنون با وجود ۳۹ بار بمب باران مواضع  مختلف در خاک  سوریه ولی حتی یک بار توسط سامانهای سوری حتی بوک سرنگون نشده اند معمولا تنها بعد از بمب باران هوایی  تازه سوریها متوجه می شوند  که به اختلال شدید روی تجهیزات الکترونیک سوری را بر می گردد(نمونه بارز  ان عملیات باغ میوه در سال ۲۰۱۱ قبل از جنگ داخلی  سوریه است)

    f-15i_001_of_114 1210536

    F-16I سوفا

    اسرائیل از اف۱۶ بسیار راضی بود البته تمامی مشتریان  این جنگنده از اف۱۶ راضی بودند غیر این بود بعد از ۴۰ سال همچنان تولید نمی شد  و پرفروشترین جنگنده غربی هم نمی شد

    ولی مشکل اسرائیل  برد کمتر اف۱۶  دست کم نسبت  به اف۱۵ استریک ایگل بود. اسرائیل برای حملات هوایی به ایران نیاز به جنگنده دوربرتر از اف۱۶ معمولی بود  و در مرحله اول استریک ایگل یا همان رام را سفارش داد ولی  در همان دوران  لاکهید با  سرمایه گذاری امارات  روی مخازن سوخت تطبیقی برای اف۱۶ ایی و اف اماراتی کار می کرد. نتیجه راضایت بخش بود برد انتقالی اف۱۶ از حدود ۳۷۰۰ به حدود ۴۲۵۰ کیلومتر افزایش یافت . لاکهید پیشنهاد نسخه تهاجمی دو سرنشینه   اف۱۶ را به  صهیونیسمها  داد . صهیونیسمها طی یک ارزیابی متوجه شدند نسخه جدید اف۱۶ با مخزن سوخت تطبیقی بردی که انها میخواهند را دارد و از طر فی از اف۱۵ ارزانتر و کم هزینه تر است   اگرچه همچنان برد استریک ایگل بالاتر بود  ولی برای صهیونیسمها کافی بود  از این رو در حالی که در استانه سفارش یک سری دیگر رام بودند برنامه عوض شد و طی دو سری در سال ۱۹۹۹ و ۲۰۰۱ میلادی یک بار ۵۰ فروند و بار دوم ۵۲ فروند نسخه  جدید اف۱۶ که با نام F-16I سوفا شناخته می شد را سفارش دادند که همگی تا سال ۲۰۰۹ تحویل شدند.

    سوفا  دو رگه صهیونیسمی  امریکایی  است و همکنون  بیشتر از هر جنگنده دیگر صهیونیسمها بومی است. نیم از تجهیزات  الکترونیک ان ساخت اسرائیل سات. سامانه جنگ الکترونی، اچ یو ید، نمایشگرهای درون کابین ، سامانه  ناوبری و جی پی اس، هشدار دهنده  رادار و فروسرخ، سامانه هدایت پهپاد از کابین عقب، سامانه ضد جنگ الکترونیک  کلاه پروازی دش با توان هدایت موشک  فروسرخ، نقشه خان خودکار و خط ارتباط داده ان  بومی است. صهیونیسمها حتی خواهان نصب رادار ایی ال ۲۰۳۲ مربوط به پروژه جنگنده لاوی بودند ولی امریکا موافقت نکرد. صهیونیسمها خواهان کد رادار APG-68V9 این  جنگنده  بودند  ولی امریکا مخالفت کرد از این رو انها خواهان نصب رادار خود شدند ولی در نهایت امریکا کوتاه امد.

    رادارAPG-68V9 همکنون یکی از بهترین رادار های موجود است. این رادار دارای  بیشترین برد ۲۹۵ کیلومتر است و توان درگیر همزامان  با چهار هدف را دارد. رادار توان کامل هوا به هوا و هوا به زمنی از جمله کشف اهداف  ثابت و متحرک زمین  را دارد و حتی از توان نقشه برداری رادار از سطح زمین SAR با توان کمتر از نیم متر را دارد که برای کسب   استحکامات و پدافند دشمن اهمیت  بسیار دارد. این جنگنده نیز انواع تسلیحات  اسرئیل را حمل میکند  و  همکنون ۹۹ فروند  انها در خدمت است

      این رژیم در مجموع  ۳۶۲ فروند اف۱۶ را دریافت کرد که  ان را بزرگترین کاربر اف۱۶ در جهان  بعد از امریکا کرده است

    همکنون بین ۲۵۰ تا ۳۵۰ فروند اف۱۶ از مدلهای مختلف در خدمت ارتش صهیونیسمی است

    israeli-f16i

    2636720274_c05837b7e6_o

    سوفا و رم

    جت اموزشی رزمی ام ۳۴۶

    همان طور که گفته شد برای چهار دهه صهیونیسمها  از تی ای ۴  به عنوان جت اموزشی استفاده می کرد.  در سال ۲۰۱۳ این رژیم به ایتالیا ۳۰ فروند جت اموزشی  ام ۳۴۶ سفارش داد. این جت اموزشی مافوق صوت  با قابلیت  سوپر کروز یکی از بهترینها  در نوع خود است که چند فروند ان همکنون تحویل این رژیم  شده است . این پرنده نیز در خدمت صهیونیسمها  به الکترونیک و تسلیحاتی  بومی مجهز خواهد شد  از جمله رادار  ایی ال ۲۰۳۲ ولی  این  پرنده قرار نیست در عملیات رزمی شرکت کند و تنها نقش اموزی دارد . این جنگنده در اسرائیل با نام لاوی شناخته می شود(با جنگنده لاوی ساخت اسرائیل استباه نشود)

    M-346-LAVI_2014-11

    جنگنده نسل پنجم اف۳۵ لایتینگ

    خوب صهیونیسمها نیز مانند تمامی کشورهای دارنده اف۱۶ برای جایگزین اف۱۶ خود به دنبال اف۳۵ رفتند.

    صهیونیسمها  برای  نخستین بار طی یک قرار داد ۲۰ میلیون دلاری به برنامه  جنگنده اف۳۵ پیوست. در سال ۲۰۰۶ نیروی  هوایی صهیونیسمی اعلام کرد این کشور خواهان خرید ۱۰۰ فروند F-35A است  با ارزش ۵ میلیارد دلار  دارد.در سال ۲۰۱۰ اسرائیل اعلام کرد که شرکت رافال در حال توسعه نسخه کوچکی از موشک هوا به هوای موشک پایتون و یک بمب هدایت شونده ۲۲۵ کیلوگرمی برای قرار دادن در محفظه اف۳۵ های تحویلی به این رژیم است . همچنین در این سال   باراک وزیر دفاع این رژیم اعلام کرد که این رژیم خواهان این است که تمامی تجهیزات الکترونیکی  به غیر  از رادار  در نسخه  تحویلی به این رژیم توسط خود اسرائیل توسعه یابد و در نهایت موافق  شد تمامی  تجهیزات الکترونیک به غیر از رادار  و اپتیک حرارتی اسرائیلی باشند. اسرائیل در مرحله  اول ۲۰ فروند در مرحله دوم ۲۵ اف۳۵ ای را سفارش داد اف۳۵ سفارشی این رژیم F-35I شناخته می شود

    در حال حاظر تنها سفارش اولیه  ۲۰ فروند اسرائیل تائید شده و قرار داد بسته شد  این رژیم تا سال ۲۰۱۷  دسته نسخت  اف۳۵ خود را تحویل خواهد گرفت و برنامه سفارش  نهایی ۳۳ فروند دیگر در دستراس است

    اف۳۵ صهیونیسمها  چیزی در  مشابه F-16I هستند. منظور از نظر سطح تجهیزات و تسلیحات بومی انها. این جنگنده جایگزین  نسل نخست اف۱۶ و اف۱۵ خواهند شد و در سال ۲۰۳۰ در کنار رام و سوفا اصلیترین  جنگنده های صهیونیسمها را  تشکیل  میدهند. باید دید در اینده بعد از نخستحویل اف۳۵ به این رژیم ، این جنگنده چه تجهیزاتی خواهد داشت

    F-35 IDF AF

    دیگر هواگرد ها

    صهیونیسمها از پنج   هواپیمای تغییر یافته گلف استریم  ۵۵۰  و ۵۰۰ جهت هشدار زودهنگام  (اواکس) و  همچنین پنج  فروند  دیگر برای شنود و نبرد الکترونیکی بهره میبرند (جهت اشنایی با  این دو هواپیما اینجا را کلیک کنید)

    در نقش سوخت رسان این رژیم دارای ۷ فروند کی سی ۷۰۷ یا همان نسخه  سوخت رسان بوئینگ ۷۰۷ است که در نقش ترابری  نیز از انها استفاده می شود   و البته این رژیم  یک فروند نسخه جاسوس الکترونیک ان نیز  در خدمت دارد(برای اشنایی با کی سی ۱۳۵ اینجا را کلیک کنید)

    هواپیمای ترابری سی ۱۳۰ اصلیترین  هواپیمای ترابری  این ارتش است . این رژیم از سال ۱۹۷۰  تاکنون ۲۴ فروند سی ۱۳۰ هرکولس از انواع ایی و اچ را دریافت  کرده که شامل  ۲ فروند کی سی ۱۳۰ اچ نسخه سوخت رسان برای سوخت رسانی  به بالگرد های سی استالیون  این  رژیم نیز می باشد(البته در امار چهار فروند کی سی ۱۳۰ هم امده). همچنین این رژیم برای  جایگزین ناوگان سی ۱۳۰ هرکولس   در سال ۲۰۱۰ ، ۳ فروند و در سال ۲۰۱۳ ، ۳ فروند دیگر سوپر هرکولس سفارش داده است .این هواپیماها جایگزین بخشی از ناوگان هرکولس می شوند (برای اشنایی با سی ۱۳۰ هرکولس اینجا را کلیک کنید)

    10006943_677924715587357_5494986051193449402_n

    سوپر هرکولس

    51100

    کی سی ۱۳۵ در حال سوختگیری به سوپر استالیون

    c130-9-10

    نسخه نیرو ویژه هرکولس با راکت کمکی

    166729086

    کی سی ۱۳۵

    ایتات و شاویت

    ایتات و شاویت

    تسلیحات هوا  پرتاب

    موشک سایدواندر:

     این رژیم امروزه دیگر از موشک های فروسرخ امریکایی  استفاده نمیکند  ولی برای مدتها سایندوندر تکه گاه اصلی  نیروی  هوایی این رژیم  بود.اولین بار این رژیم در سال ۱۹۷۰ با تحویل فانتوم  موفق به خرید ۳۳۹ فروند سایدواندر نسخه دی شد.  ۲۰۰۰ تیره در سال ۱۹۷۳ از  همان نسخه دی و ۲۵۰ تیره دیگر در سال بعد تحویل گرفت. ۳۰۰ فروند نسخهJ در سال ۱۹۷۶ برای  ایگل ها  خریداری  شد و ۶۰۰ تیره نسخهL در سال ۱۸۱ خریداری شد که بر روی اف۱۶ ها نصب شد. در نهایت تا سال ۱۹۹۶ این رژیم  ۹۰۰ تیره دیگر نسخه L تحویل گرفت که  بعد از ان نسخه های پیشرفته ام و ایکس را تحویل نگرفت و از نسخه های بومی استفاده کرد

    این رژیم در دهه ۱۹۸۰ حدود ۸۸۰ تیره نسخه دی را نیز تحویل گرفت ولی همگی برای سامانه پدافند هوایی چاپارل بود که البته امروزه از خدمت این رژیم  خارج شده است

    پایتون۳:  یکی از موشک های  هوا به هوای توسعه یافته در داخل  که در جنگ سال ۱۹۸۲ نیز ۳۵ پیروزی هوایی به دست اورد. همچنان روی اف۱۵ های شکاری نصب می شود

    پایتون۴ و ۵ : دو نسخه پیشرفته  و پر طرفدار در بازار جهانی که روی اف۱۶ و اف۱۵ و در اینده روی اف۳۵ سوار می شود. پاینتون۵ دارای  توان درگیر ۳۶۰ درجه است و از کاونده تصویر ساز حرارتی  بهره می برد

    موشک هوا به هوای رادار نیم فعال  اسپارو:

    نسختین موشک هوا به هوای رادار نیم فعال این رژیم که در سال ۱۹۶۹ با سفارش فانتوم از امریکا رسید. این رژیم ۱۳۳۸  تیره اسپارو نسخه سی را سفارش داد  و سپس ۳۷۶ فروند اسپارو نسخه ایی  در سال ۱۹۷۶ برای ایگل ها  ، ۱۷۰ فروند نسخه اف  درسال ۱۹۸۱ و ۱۵۰ فروند نسخه M در سال ۱۹۸۸ سفارش داد. امروزه تنها نسخه های شکاری  ایگل انهم به شکل محدود از  نسخه M استفاده میکنند

    موشک هوا به هوای رادار فعال امرام

     نخستین  موشک هوا به هوای رادار فعال این رژیم که نخستین  سفارش ان به نسخه B با برد ۷۰ کیلومتر به سال ۱۹۹۸ به میزان ۶۴ فروند بر می گردد و سپس طی دو سفارش دیگر این رژیم ۴۲ و ۴۸ تیره دیگر سفارش داد که   سری دوم شامل امرام نسخه  سی با برد ۱۰۵ کیلومتر بود. گفته شده این رژیم در ازمایشاتی در برابر سامانه های جنگ الکترونیک  بومی کارایی خوبی  از امرام ندید  و این کشور به دنبال موشک دربی  رفت.

    موشک هوا به هوای رادار فعال دربی: یک موشک هوا به  هوای رادار فعال با برد ۵۰ کیلومتر  توسعه  یافته  درون رژیم که به چند کشور نیز صادر شده است

    برای اشنایی با پایتون۳ تا۵ و دربی  اینجا را کلیک کنید

    3973

    دربی و پایتون۵ بر روی اف۱۶

    بمب هدایت لیزری  و اپتیکی سری جی بی یو: اولین بار این رژیم در سال ۱۹۷۵ بمب اپتیکی  دریافت کرد که شامل  صد تیره  بمب جی بی یو ۸ بود، صد تیره بمب اپتیکی جی بی یو ۱۵ در سال ۱۹۸۱ دریافت کرد بعد از ان این کشور  دست کم ۱۵۰۰ کیت هدایت لیزری سری پیویی را از امریکا برای نصب روی بمب های مارک ۸۲ و مارک ۸۴ تحویل گرفت. همچنین این رژیم در سال ۲۰۰۹  از امریکا ۵۰ تیره بمب سنگر  شکن جی بی یو ۲۸ را برای پرتاب از استریک ایگل دریافت  کرده است

    بمب های هدایت  ماهواره ای  سری  جیدم : این رژیم تا کنون ۱۰۳۰۰ کیت هدایت  ماهواره ای JDAM برای  نصب روی بمب های سقوط  ازاد مارک ۸۲ و ۸۴ سفارش داده که یکی از بزرگترین سفارش دهندگان  این نوع سلاح هدایت دقیق است

    همچنین این رژیم تا سال ۲۰۱۲  بیش از هزار تیره بمب جی بی یو ۳۹ که یک بمب کوچک نفوذ کننده است را  دریافت کرده است

    گریفین: یک کیت هدایت لیزری که از دهه ۱۹۹۰ جایگزین کیت امریکای سری پیویی شد اگرچه همچنان  پیویی در خدمت است. گریفین یک کیت هدایت لیزری برای نصب روی انواع بمب ها  سقوط  ازاد برای  تبدیل انها به بمب هدایت لیزری است

    پوپای: یک موشک هواپرتاب هدایت اپتیکی  ساخت این رژیم که از فانتوم  و امروز از اف۱۶ و اف۱۵ پرتابی می شود  و دارای برد ۷۸ کیلومتر است

    اسپیش :  یک کیت   هوا پرتاب نقطه زدن بدون پیشرانه که میتوان  ان را روی بمب های مارک ۸۲، مارک ۸۳ و مارک ۸۴ نصب کرد و با سوار شدن روی امواج هوا دارای برد ۱۰۰  کیلومتر است. این سلاح هدایت اپتیکی از راه دور است

    برای اشنایی با پوپای و اسپیش اینجا را کلیک کنید

    دلیله: یک موشک دوربرد با دقت یک متر و هدایت ماهواره ای در کنار اپتیک همزمان  با برد ۲۵۰ کیلومتر . این سلاح   از اف۱۶ و اف۱۵ این رژیم پرتاب می شود

    800px-ILA_Berlin_2012_PD_035

    اسپیشی

    1024px-Delilah_missile_side

    دلیله

    موشک AGM-65 ماوریک:

     نخستین بار  ۴۰۰ تیره ماوریک  طی جنگ اکتبر به  این رژیم از سوی امریکا تحویل داده شد و بعد از ان ۳۵۰ و ۶۰۰ تیره از ان را تا دهه ۱۹۸۰ تحویل گرفت. عدم داشتن تهدید جدی  زرهی و  وجود سلاح های لیزری و ماهواره ای باعث کمتر اهمیت دادن به ماوریک در نیروی هوایی صهیونیسمی بوده است

    گابریل: موشک ضد  کشتی توسعه یافته  در این رژیم که در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی وارد خدمت شد. جالب اینکه این رژیم زودتر از امریکا ویا اروپا دست به توسعه موشک ضد کشتی زد. این موشک رادار فعال که بسته به مدل تا ۲۰۰ کیلومتر برد دارد از هواگردها و شناورهای رزمی این رژیم پرتاب می شود

    موشک های بالستیک جریکا ۲ و ۳: موشک های بالستیک  اتمی  میان برد و دوربرد برای بازدارندگی  اتمی که از سیلو  پرتاب می شوند. حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ فروند از این موشک در نقش اتمی در خدمت این رژیم است

    برای اشنایی با توان بالستیک صهیونیسمها   اینجا را کلیک کنید

    این رژیم قبلا موشک ضد رادار استاندارد و شرایک هم در خدمت داشته ولی امروز انها را با موشک های دوربرد دقیق هواپرتاب جایگزین کرده است

    پدافند

    در  اسرائیل فرمانده ای دفاعی هوایی از نیروی هوایی جدا  است(در ایران نیز چند سالی است این چنین شده ) ولی در اینجا به برخی تجهیزات  این فرمانده ای نیز اشاره میکنم

    این رژیم به دلیل تهدید  موشکی و راکتی  حزب الله و  حماس و ایران  از پدافند پیشرفته ای استفاده میکند که شامل  انواع ضد کروز ضد هواپیما و ضد بالستیک می باشد. در سایت جنگاوران در مورد انها مقالات کاملی است و اینجا بسیار سریع به انها شاره می شود

    سامانه پدافند هاوک:

    رژیم صهیونیسمی  اولین بار در سال۱۹۶۴  اتش  بار هاوک از نسخه A را دریافت  کرد. سری اول شامل  ۶ اتش بار و ۲۸۸ موشک بود.  در ادامه طی سه دهه این رژیم ۱۲۳۶ تیره موشک و ۲۷ اتش بار هر اتش بار شامل  ۳ لانچر را دریفات کرد. اخرین محموله موشک در سال ۱۹۸۷ تحویل این رژیم  شد. اگرچه  این رژیم همچنان این موشک را در خدمت دارد ولی عملا   تعداد محدودی اتش  بار انهم در مناطق در افتاده مستقر است و پاترویت جای انها را گرفته است

    استینگر:

    استینگر تنها موشک  شانه پرتاب این رژیم است . به صورت کلی به دلیل  وسعت کم خاک این رژیم، صهیونیسمها  می توانند  با سامانه های معمول خود تمامی خاک خود را پوشش دهنده و  نیاز کمی به سامانه های  شانه پرتاب دارند. با وجود این درسال ۱۹۹۳ اولین سری  استینگر شامل  ۳۴۴ تیره وارد این رژیم شد که جایگزین حدود ۱۲۰۰ موشک “رد ای” شد که از دهه ۱۹۷۰ در خدمت داشت

    پاتریوت:

     اولین بار این رژیم در سال ۱۹۹۰ در پی اشغال کویت توسط عراق و خطر  احتمالی جنگ  دست  به سفارش  ۲ اتش بار با ۶۴ موشک پاتریوت ۲ را سفارش داد که تا سال ۱۹۹۱ تحویل داده شد  و موفق به شکاری تعدادی  از اسکادها  و العبادس های شلیک از سوی عراق به سرزمین های اشغالی شدند. درسال ۱۹۹۱  این رژیم  باز ۵۷ پاتریوت ۲  و یک اتش  بار سفارش  داد که تاسال ۱۹۹۴ تحویل گرفت. این رژیم تنها نسخه ضد کروز و ضد هواگرد پاتریوت را در خدمت دارد  و نسخه ضد بالستیک  تاکتیک این موشک  یا همان پاترویت  ۳ را در  خدمت ندارد . پاتریوت به غیر از چند مورد انهدام موشک های عراقی در جنگ اول خلیج  فارس ۱  در سال ۲۰۱۴ یک سوخو۲۴ فنسر ارتش سوریه را نیز به زیر کشید

    اروا۲:

    سامانه ای برای مقابله با حملا موشک های بالستیک (نه راکتی) که در  این رژیم با همکاری لاکهید مارتین طراحی شد  و در سال ۲۰۰۰ میلادی وارد خدمت شد. در واقع عدم رضایت از ازمایش پاترویت ۳ در امریکا باعث توسعه این نمونه شد. سه نمونه این موشک  توسعه یافته   که دست کم در ازمایشات موفق بوده است

    ایرون دام:

     سامانه ای برای شکار راکت های توپخانه ای چون گراد ویا فجر(نه برای انهدام موشک  بالستیک ) توسعه یافته  در اسرائیل.

    منجنیق داوود.

    یک سامانه پدافند  با برد ۳۰۰ کیلومتر و ارتفاع  عمل ۸۷۵ کیلومتر که برای مقابله با حملات بالستیک تاکتیکی  و هواگرد های جنگی  و موشک  های کروز طراحی شده و به تازگی وارد خدمت شده است . این سامانه قرار است جایگزین هاوک و پاتریوت ۲در این رژیم شود

    اسپایدر:

    سامانه پدافند ارتفاع کوتاه و متوسط شامل  یک لانچر متحرک با چهار موشک  شامل دو موشک   فروسرخ پایتون ۵ و دو موشک  رادار فعال دربی

    امروزه  رژیم صهیونیسمی  تهدید هوایی بزرگی در پیش رو ندارد. تنها دشمنش سوریه بود که می توانست حملات هوایی موثر بر روی خاک اسرائیل انجام دهد که دیگر عملا چیزی از ان باقی نماند حالا ماند که کی و کجا نیروی هوایی سوریه حتی روز ابادش برای نیروی هوایی صهیونیسمی تهدید بود. ایران فاصله زیادی با این  رژیم دارد و نیروی هوایی ما نیز  خود فرسوده است و در حال حاضر به جز حملات محدود پر خطر  نمی تواند  حملات بلند مدت روی سر اسرائیل انجام دهد و اصلا تاکتیک رویاروی احتمالی ما با اسرائیل حملات موشکی است و نه هوایی .  عدم تهدید  هوایی چیز  جدید نیست عملا بعد از صلح این رژیم با مصر  دیگر تهدید بزرگی وجود نداشت زیرا سوریه هم که باقی مانده بود نیروی هوایی نداشت که بتواند حریف نیروی هوایی این رژیم شود از این رو این رژیم بیشتر تمرکز خود را روی حملات تهاجمی و پشتیبانی  گذاشت چیزی که بر ضد نیروی های حماس و حزب الله  و یا درگیر احتمالی به ایران به ان نیاز دارد. در نهایت نیروی هوایی این رژیم از نظر فناوری از همه نیروی هوایی هوایی منطقه سطح بالاتری دارد که یکی از دلایل  ان نیز تکیه بر توان داخلی است برخلاف نیروی هایی هوایی عربی منطقه که وابسته به خرید و کمک غرب هستند (البته ترکیه  نیز همانند  صهیونیسمها   نیروی هوایی مستقلی دارد) و دیگر دلیل ان اموزشی سطح بالا و انتخاب فرماندهان  بر اساس شایستگی  است این  در حالی است که در نیروی هوایی هوایی عرب همیشه فرماندهان و حتی رده  های پایین و حتی خلبانان  بر اساس وفاداری و قبیله  انتخاب می شوند.

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 13:32 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • کشور ترکیه از دیرباز یکی از قویترین  نیروی های هوایی جهان را داشته.

    نیروی هوایی ترکیه به ترکی استانبولی: Türk Hava Kuvvetleri بخشی از نیروهای پنج‌گانهٔ مسلح ترکیه است. این نیرو از شعبه‌های اصلی مسلح این کشور بوده و یکی از بزرگ‌ترین نیروهای هوایی در سطح جهان است. نیروی هوایی ترکیه با بیش از ۹۳۰  هواگرد ، پس از نیروهای هوایی ایالات متحدهٔ آمریکا و پادشاهی بریتانیا، سومین نیروی قدرتمند ناتو به‌شمار می‌رود. این نیرو توانایی کارکردهای بین‌الملی و مانورهای مختلف در سطح همهٔ قاره‌های جهان را داراست. نیروی هوایی ترکیه مابین تاریخ ژوئن ۱۹۰۹ تا ژوئن ۱۹۱۱ تأسیس شده‌است. پس از تأسیس این نیرو، گردان‌های پرواز آن در جنگ‌های بالکان و جنگ جهانی اول شرکت کردند؛ به‌طوری که در دسامبر سال ۱۹۱۶، نیروی هوایی ترکیه تعداد ۹۰ هواپیمای فعال را به خود اختصاص داده بود. پس از پایان‌یافتن جنگ جهانی و در سال ۱۹۱۹، بخش از این نیرو منحل شده و بعد از آن نیز توسط وزارت جنگ ترکیه بسته شد. ولی برخی از افسران و درجه‌داران ترک برای ابقای این نیروی هوایی تلاش زیادی کردند و هواپیماهای باقی‌مانده از جنگ جهانی اول را در واحدهای جدیدی سازماندهی کردند. این واحدها در شهرهای ازمیر، استانبول، الازیغ، دیاربکر و قونیه راه‌اندازی شدند. (در هنگام مطالعه این مقاله این مسئله را هم در نظر بگیرد که ترکیه از کشور های عضو  ناتو است)

     در واقع نیروی هوایی ترکیه بر پاییه نیروی هوایی امپراتوری عثمانی ساخته شده که زمانی از بزرگترین نیروی هوایی جهان بود. بعد از فروپاشی این امپراتوری اکثرچه ترکیه  نتوانست در  راه امپراتوزی عثمانی را در ساخت و تولید تجهیزات پیش برود ولی همواره   یکی از بزرگترین نیروی های هوایی جهان باقی ماند

    همچنین ترکیه جزء برنامه اشتراک گذاری اتمی نیز است

    “”””

    سیاستی است در ناتو به نام اشتراک گذاری هسته ای
    در این سیاست کشورهای که قدرت اتمی نیست به تجهیزات اتمی مجهز می شود و انها حق نگهداری و برنامه ریز استفاده از انها را دارند 
    در این فرایند کشور غیر هسته ای به بمب اتمی مجهز شده و حتی تجهیزات انبار و نگهداری و پرتاب ان(مثلا جنگنده مورد نیاز) به ان داده می شود ولی تنها در زمان یک نبرد اتمی بر ضد ناتو حق دارد بدون مشورت با دیگر متحدین ناتو از انها استفاده کنند
    کشورهای این پروژه همگی دارای بمب هواپرتاب اتمی بی۶۱ هستند
    هلند، بلژیک و الان هر کدان حدود ۲۰ بمب
    ایتالیا : حدود ۹۰ بمب
    ترکیه : حدود ۴۰ بمب (برای پرتاب از اف۱۶)
    البته این تنها یک توان ثانویه اتمی است و یک توان دفاعی و نه تهاجمی چرا؟

    برد پرتاب این بمب ها به برد جنگنده حامل محدود است و تعداد انها هم کم است و برای هدف قرار دادن یک قدرت بسیار کم
    از این رو این کشور توان تهاجم اتمی ندارند..مثلا کشوری مثل ترکیه با ۴۰ بمب و برد محدود جنگنده ها چه میتواند بر ضد روسیه بکند ؟؟الا هدف قرار داد اهدافی در محدوده مرزهای خود (این مسئله در نظر بگیرد که یک جنگنده برای رسیدن به هدفش باید با تعداد زیادی پدافند جنگنده هم روبرو شود  زیرا این سلاح ها هواپرتاب هستند و روی موشک نصب نمی شوند ) ولی کشوری  پهناوری مانند روسیه که دارای صدها موشک اتمی است  و بسیاری از انها نیز زیر دریایی پرتاب هستند  جای زیر دریایی  هم مشخص نیست و برای کشوری مانند المان و هلند ویا ترکیه اصلا قابل دستراسی نیست از این رو این کشورها به فرض اینکه مسکو و سن پترزبورگ را هدف قرار دهنده با سیلوهای روسها در شرق این کشور ویا لانچر های پرتاب متحرک ویا زیر دریایها چه کنند از این رو استفاده تنهایی از این سلاح ها به هر دلیل بر ضد یک قدرت اتمی چون روسیه ویا امریکا  دیوانگی تمام است
    البته این سلاح ها امریکا بوده و تحت نظارت انها است و ترکیه ویا هلند و المان نمی توانند و جز یک جنگ اتمی از انها استفاده کنند””””

    F-16-TuAF (1)

    در جریان جنگ جهانی دوم ترکیه بی طرف ماند و این کشور از امریکا  هواگرد های مختلفی مانند هواپیما  پی ۴۷ و پی ۴۰ و یا بمب افکن های  چون ب ۲۵ و ب۲۴ را تحویل گرفت. بعد از پایان جنگ جهانی دوم  ترکیه که جز بلوک غرب بود و در دهه ۱۹۵۰ به عضویت پیمان ناتو در امد  که وظیفه مهمی بر عهده داشت. این وظیفه  مهم جلوگیری از دست یابی  شوروی به دریایی مدیترانه در صورت لزوم بود. ترکیه به دلیل داشتن تنگه بسفور که  در واقع مرزی بین دریایی سیاه  و دریایی مدیترانه  می باشد نقش مهم را بازی می کرد (البته بوسفور مرز بین دریایی سیاه و دریایی مرمر است ولی مرمر به مدیترانه راه دارد)و تنها راه دستراسی شوروی به مدیترانه از این مسیر  بود دست کم سریعترین راه دستراسی(البته شوروی می توانست  اروپا را دور زده و از طریق اقیانوس اطلس به مدیترانه برسد)

    از این رو ترکیه  باید خود را اماده برای مقابله با شوروی می کرد از جمله اینکه ترکیه در خط دفاع اول و همسایه شوروی بود و در  همجواری ده ها لشکر ارتش شوروی در قفقاز بود. شاید تنها این نکته که ارتش شوروی در دهه ۱۹۷۰ بیش از ۵۵ لشکر زرهی ، مکانیزه ، پیاده و توپخانه  در قفقاز مستقر کرده بود همه داستان را مشخص کند. البته ترکیه دشمن دیگری نیز داشت.

    ترکیه بر سر جزیره قبرس  در مدیترانه با یونان اختلاف ارضی داشت و بارها این دو کشور نتنها تا سر حد  جنگ پیش رفتند بلکه دست کم در یک مورد در سال ۱۹۷۴ این دو بر سر قبرس وارد جنگ نیز شدند. از این رو نیروی هوایی  ترکیه باید خود را اماده  نبرد در دو جبهه می کرد

    در دوران جنگ سرد ترکیه مشتری تجهیزات امریکایی بود. سازمانده ای این ارتش  اگرچه بر اساس ارتش عثمانی شکل گرفته بود ولی با عضویت با ناتو  استانداردهای غربی بیشتری وارد این ارتش شد

    قبل از بررسی تجهیزات نیروی هوایی ترکیه  بهتر است نگاهی به جنگنده های قبلی ترک ها بیندازیم که همکنون از خدمت خارج شده است

    (شایان به ذکر است  برای اشنایی با تجهیزاتی که در پایین معرفی می شود  تنها کافی است روی اسم انها کلیک کنید)

    تی۳۳: اولین جت به خدمت در امده ارتش ترکیه  بود. تی ۳۳ یک جت اموزشی دو سرنشینه  با توان رزمی بود که بر اساس پی ۸۰ ساخته شده بود. ترکیه این جت را به صورت نو و دست  دوم از امریکا، کانادا و المان دریافت کرد. ترکیه تا میانه دهه ۱۹۷۰ دست کم ۲۳۸ فروند تی ۳۳ و ار تی ۳۳ نسخه شناسایی را تحویل گرفت

    اف۸۴ : ترکیه  سه نسخه اف۸۴ مانند نسخه تاندر استریک ، تاندر جت و نسخه شناسایی را خریداری کرد. ترکیه در مجموع  ۶۸۶ فروند اف۸۶ را از امریکا( ۴۴۶ فروند از امریکا خریداری شد) انگلستان، فرانسه و المان به صورت نو و دست دوم تحویل  گرفت

    اف۸۶ سابر : ترکیه در مجموع ۱۶۰ فروند اف۸۶ از بلژیک ، هلند، دانمارک، کانادا و امریکا به صورت نو و دست  دوم تحویل گرفت اف۱۰۰ سوپر سابر: نخستین جت مافوق صوت  ترکیه که البته نخستین جت مافوق صوت جهان نیز بود   که این کشور در مجموع  ۲۹۰ فروند اف۱۰۰ از انواع دی و اف را دست دوم از دانمارک  و امریکا تحویل گرفت. البته تنها ۲۲ فروند از دانمارک به صورت دست دوم تحویل گرفت

    اف۱۰۴ استار فایتر: نخستین جت ترکها با سرعت بیش از دو ماخ. این کشور  در مجموع  ۳۷۳ فروند اف۱۰۴ را به صورت نو و دست دوم از امریکا، کانادا، المان غربی، ایتالیا، بلژیک،هلند،نروژ تحویل گرفت که شامل  F-104G و نسخه S با توان حمل موشک اسپارو تولیدی در ایتالیا نیز  بود

    تی-۳۷:  یک جت اموزشی دو سرنشینه با دو خدمه در کنار هم. ترکیه ۷۰ فروند از این جت را به صورت نو و دست دوم طی دو سری از امریکا تحویل گرفت  و تا سال ۲۰۱۰ در خدمت باقی ماند

    اف۱۰۲ دلتا داگر:  دلتا داگر یک شکاری رهگیر  امریکایی بود  که نخستین جت بال دلتای امریکایی و تنها جت بال دلتای ترکها نیز بود. ترکیه ۴۷ فروند اف۱۰۲  را  به صورت دست دوم بین سالهای ۱۰۶۸ تا ۱۹۷۲ تحویل گرفت که در کنار ان نیز ۵۵۰ تیره موشک فالکن در انواع حرارتی و رادار نیم فعال را نیز تحویل گرفت که تنها از اف۱۰۲ پرتاب میشد.  این شکاری در اوائل دهه ۱۹۹۰ از خدمت خارج شد

    تمامی جنگنده های که در بالا به انها اشاره  شد امروزه از خدمت خارج شده اند و همکنون بهتر است به وضعیت امروزه ارتش ترکیه بپردازیم

    نیروی هوایی ترکیه همکنون دارای ۱۳ پایگاه هوایی در سراسر  خاک این کشور  است.این ۱۳ پایگاه عبارت است از

    • پایگاه هوایی ایکینچی که در انکارا قرار دارد و محل استقرار جنگنده های اف۱۶ است
    • پایگاه هوایی بالیکسیر  که در غرب این کشور در شهر بالیکسیر  قرار دارد  و محل استقرار جنگنده های اف۱۶ و بالگرد های کوگارد است
    • پایگاه هوایی باندیرما که شمال غرب این کشور  در نزدیکی تنگه بوسفور قرار دارد و محل استقرار  جنگنده های اف۱۶ و بالگرد های کوگارد است
    • پایگاه هوایی چیگلی در جنوب غرب ترکیه در نزدیکی دریایی مدیترانه قرار دارد که محل استقرار  یگان های  اموزشی مجهز به جت اموزشی  تی ۳۸ و همچنین   هواپیما های  ترابری است
    • فرودگان دیاربکر در مرکز شهر دیاربرک در مرکز این کشور (نزدیک به جنوبی شرق این کشور) که محل استقرار اف۱۶ و بالگرد های کوگارد است
    • پایگاه هوایی  ارهاچ مالاتیا که در مرکز این کشور و تقریبا  در جنوب این کشور قرار دارد  و محل استقرار  جنگنده های اف۴ فانتوم و ترمینتاور و بالگرد های کوگارد است
    • فرودگاه اریکلت که در مرکز این کشور  در نزدیکی شهر قیصریه قرار دارد و محل اسقرار هواپیماهای ترابری است
    • فرودگاه اسکی شهر که در شهر اسکی شهر در مرکز ترکیه متمایل به شمال غرب ترکیه قرار دارد و محل استقرار  جنگنده های فانتوم، ترمیناتور و نسخه شناسایی فانتوم است
    • پایگاه هوایی اتیمسگوت که در شمال  این کشور  در  انکارا  مستقر است و محل  استقرار  هواپیماهای ترابری و VIP می باشد
    • پایگاه هوایی گازیمیر که در غرب این کشور  در نزدیکی  دریایی مدیترانه قرار دارد  و محل استقرار هواپیماهای اموزشی تی۳۳ و یگان های ترابری است
    • پایگاه هوایی اینجرلیکس که در ادنا در جنوب کشور شکور در کنار دریایی مدیترانه  قرار دارد و محل استقرار  چندین اسکادران مختلف ارتش امریکا می باشد و خود ارتش ترکیه  نیز در انجا جنگنده اف۱۶ مستقر  کرده است
    • فرودگاه قونی در مرکز این کشور متمایل به جنوب غربی که محل استقرار اواکسها و فانتوم می باشد
    • فرودگاه اماسیا مرزیفون در شمال این کشور که محل استقرار جنگنده های اف۱۶ می باشد
    • airfield-tu

    نیروی هوایی ترکیه  وکلا ارتش ترکیه  نتنها خرید های خارجی زیادی دارد بلکه  تولید داخلی  بسیاری  از جمله در بخش زمین  دارد که بعدها در مقاله ای در مورد تجهیزات نیروی زمینی  ترکیه به ان خواهیم پرداخت ولی چیزی که مشخص است نیروی هوایی ترکیه  مانند اکثر کشورهای عضو ناتو دارای استاندارد بالای و سطح بالای  اموزش خلبانان  است  و بسیار وابسته به توان داخلی است و در کنار پاکستان باید ان را از جمله خودکفا ترین و مستقل ترین نیروی هوایی همسایه ایران دانست

    اف۵ فریدوم فایتر

    اگرچه تعداد زیادی اف۱۰۴ وارد خدمت شد ولی اف۱۰۴ توان مقابله با جنگندهای میگ شوروی  را نداشت  از این رو نیاز به جنگنده چالاکتر باعث رفتن به دنبال  اف۵ شد

    اولین سری اف۵ های ترکی از نوع F-5A AND B در سال ۱۹۶۵ سفارش داده شد و در ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۱ تحویل نیروی هوایی ترکیه  شد. این تعداد شامل ۱۳ فروند اف۵ بی نسخه اموزشی دو سرنشینه  و ۲۰ فروند نسخه شناسایی ار اف ۵ ای نیز می شد. اینها تنها اف۵ های نو ساز بودند  که ترکها تحویل گرفتند  بعد از این ترکها بارها دست به دریافت نسخه A و B اف ۵ به صورت دست دوم زدند ولی هرگز اف۵ ایی و اف دریافت نکردند اگرچه در برخی منابع جز دارایی انها  تعداد کمی نسخه  ایی و اف نیز امده ولی هرگز هیچ گذارش رسمی ویا تصویری  از دو مدل نیست

    در سال ۱۹۸۵ دست کم  ۴ فروند اف۵ ای دیگر دست دوم در از امریکا دریافت شد و در سال ۱۹۷۵ ترکیه ۷ فروند دیگر   اف۵ از لیبی دریافت کرد. لیبی در زمان حکومت قبل از سرهنگ غزافی  تعدادی  اف۵ در اختیار  داشت ولی بعدها انها را  با میگ های شوروی جایگزین  کرد و اف۵ ها به ترکها رسید، ۶۰ فروند اف۵ ای و بی دیگر از هلند  در سال ۱۹۸۶ تحویل  گرفت که در واقع این نسخه تحویلی CF-5  یا همان نسخه تولید شده اف۵ ای و بی در کانادا بود که به هلند نیز فروخته شد و  بین سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۷ در مجموع طی سه دوره ۳۲ فروند اف۵ ای وبی از نروژ  نیز  دریافت کرد،در سال ۱۹۸۹  دست  به دریافت ۹ فروند اف۵ ای از تایوان زدند که اخرین  اف۵ های  تحویلی  به ترکیه است

    اف5 ای/2000 متعلق به تیم اکرجت ستارگان ترک

    اف۵ ای/۲۰۰۰ متعلق به تیم اکرجت ستارگان ترک

    در کل نیروی هوایی ترکیه ۲۲۰ فروند اف۵ ای و بی را دریافت کرد که در خدمت جایگزین اف۱۰۴ و اف۱۰۰ های این نیرو شدند. در  دهه ۱۹۹۰ ترکها در داخل طی پروژه ای با نام اولاک  توسط شرکت اسالسان ترکیه و همکاری البیت اسرائیل  دست  به یکی سری از ارتقائات روی اف۵ های خود زدند که شامل نصب  یک نمایشگر چند کاره رنگی درون کابین، اچ یو دی متعلق به جنگنده اف ۱۶، سامانه شناسایی دوست از دشمن APX-101 که ان نیز متعلق  به اف۱۶ بود، سامانه ناوبری  و رادیویی جدید و سامانه مکان یاب جهانی جی پس اس نیز روی اف۵ ها نصب شد . از انجایی که اف۵ ای و بی رادار ندارد این نسخه نیز فاقد رادار است  .در نسخه اموزشی  دو سرنشینه بی نیز ارتقائات مشابه ای انجام شد ولی در کابین عقب جنگنده مجهز به دو نمایشگر شد.

      به اف۵ های ارتقا یافته در ترکیه اف۵/۲۰۰۰  می گویند

    با وجود اینکه  اف۵  ارتقا سنگینی را تحمل کردند و یکی از بهترین ارتقائات  انجام شده روی اف۵ در جهان از اب در امد(البته نه بهترین) امروزه از خدمت ارتش  ترکیه خارج شده اند . اخرین اف۵ در سال ۲۰۱۴ از خدمت خارج شد و امروزه تنها از اف۵ بی در نقش اموزشی انهم کمتر از ۲۰ فروند استفاده می شود  اگرچه دست کم ۱۵ فروند همچنان  در خدمت تیم اکروجت نیروی هوایی ترکیه  یا همان تیم ستارگان ترک قرار دارد

    اف5بی/2000

    اف۵بی/۲۰۰۰

    اف۴ فانتوم و اف۴ ترمیناتور

    ترکیه نخستین بار در سال ۱۹۷۳ به امریکا سفارش  ۴۰ فروند فانتوم از نوع F-4E را داد. اخرین فروند در سال ۱۹۷۵  تحویل شد و فصل جدید را در نیروی هوایی ترکیه اغاز کرد . در ادامه ترکیه   بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۷۹ در مجموع ۳۲ فروند دیگر از همین مدل را از امریکا دریافت کردند که در کنار ان هشت فروند ار اف۶  ایی نسخه شناسایی نیز به ترکیه تحویل شد. ار اف۴ برای ترکها ارزش زیادی داشتند  زیرا از ار اف۵ و نسخه شناسایی اف۱۰۴ برد بیشتری داشت   از این رو ترکها در ادمه هر دو مدل اف۴ ایی و ار اف ۴ ایی را به صورت دست دوم دریافت کردند

    در سال ۱۹۸۱  به صورت دست دوم ۱۵ فروند اف۴ ایی دیگر از امریکا تحویل گرفتند و در ادامه ۱۵ فروند دیگر در سال ۱۹۸۴ و ۴۰ فروند دیگر در سال ۱۹۸۷ و ۴۰ فروند دیگر درسال ۱۹۹۱ از امریکا به صورت دست دوم تحویل  شد(خط تولید فانتوم  در سال ۱۹۷۹ بسته شده بود)

    ولی ترکها به غیر از امریکا از المان نیز به صورت دست دوم فانتوم دریافت کردند  . برای نمونه در سال ۱۹۹۱ در مجموع ۳۲ فروند ار اف ۴ ایی از المان دریافت  شد  و حتی مذاکراتی برای دریافت نسخه رزمی اف۴ اف نیز شد ولی به نتیجه ای نرسید. همچنین فانتوم برای اولین بار بحث ورود موشک های هوا به هوا   فامد را برای ترکها پیش اورد تا در سال ۱۹۷۳ با سفارش ۳۵۰ تیره موشک اسپارو نسخه E اولین سری اسپارو وارد ترکیه شود که در ادامه به ان خواهیم  پرداخت

    اف4 ترمیناتور مسلح به موشک پوپی

    اف۴ ترمیناتور مسلح به موشک پوپی

    ترکیه در مجموع ۲۳۳ فروند فانتوم تحویل گرفت

    در دهه ۱۹۹۰ ترکیه طی برنامه ارتقا با کمک شرکت البیت سیستم اسرائیل دست به ارتقا فانتوم های خود زد . در این ارتقا  سیم کشی جنگنده عوض شد و همچنین کارایی ورودی هوای متغییر جنگنده افزوده شد. در زمینه  الکترونیک کابین مجهز به دو نمایشگر رنگی چند کاره در  کابین عقب و جلو شد و  یک نمایشگر سر بالای یا همان اچ یو دی به جنگنده افزوده شد. کابین بسیار خلوت تر شد و کنترل  جریان سوخت و سلاح به روی دست گاز قرار گرفت .

    در این ارتقا رادار اسرئیلی EL-2032 که متعلق به برنامه لاوی بود روی این جنگنده نصب شد  که بر روی چندین جنگنده دیگر مانند تی ۵۰ کره جنوبی، تجاس هندی، میگ۲۱ لنسر رومانی و کفیرهای تحویلی به امریکایی جنوبی نصب شده است. ترکیه  ۵۴ فروند از این رادار راتحویل گرفت .

    رادار جدید دارای برد ۱۵۰ کیلومتر می باشد و توان درگیری همزمان  با دو هدف را دارد. این رادار توان کشف اهداف  زمینی  و دریایی را نیز به فانتوم می دهد و حتی فانتوم با این رادار توان نقشه برداری از سطح زمین  را نیز پیدا میکند. توان پایین نگری، توان ثبت هدف در یک گذر و هدایت موشک های رادار فعال  چون دربی و امرام از ویژگی های این رادار است

    همچنی طی این ارتقا فانتوم های مجهز به سیستم ناوبری جدید بر اساس GPS شدند و همچنین  مجهز به سامانه جنگ الکترونیک اسرائیلی Elta EL/L-8222 و سامانه هشدار دهنده ALQ-178V3 شدند که بر روی اف۱۶ ترکی نیز نصب است. هواپیما مجهز به سامانه شناسایی دوست از دشمن جدید  شد و از یک رایانه چند ماموریتی قابل برنامه ریزی بهره برد. از جمله تسلیحاتی که روی این نسخه نصب شد میتوان به  سلاح هواپرتابی  دوربرد  پوپی، بمب های هدایت لیزری جی بی یو ۱۰ و ۱۲ موشک ماوریک در نسخه تصویر بردار حرارتی D و نسخه هدایت لیزری G، موشک ضد رادار هارم و موشک کروز بومی اس او ام  اشاره کرد. با وجود اینکه این جنگنده توان حمل امرام را داشت ولی همچنان سلاح این پرنده اسپارو و سایدواندر است . شاید یکی از دلایل ان میتواند محول شدن دفاع هوایی به اف۱۶ و عملیات تهاجمی به اف۴ فانتوم  باشد . ترکیه ۵۴ فروند فانتوم خود را با کمک اسرائیل ارتقا داد که امروزه با نام اف۴ ترمیناتور ۲۰۲۰ شناخته میشود و تنها نمونه عملیاتی فانتوم در خدمت این ارتش است و انتظار می رود  تا سال ۲۰۲۰ در خدمت باقی ماند و احتمالا اف۳۵ جایگزین ان خواهد شد

    ترمیناتور مسلح به موشک کروزSOM

    ترمیناتور مسلح به موشک کروزSOM

     همان طور که گفته شد ترکیه ۴۰ فروند ار اف ۴ نیز در خدمت داشت که البته ۳۲ فروند انها از المان به صورت دست  دوم دریافت شد. هشت  فروند  از این جنگندها توسط اسرائیل ارتقا یافت ولی در نهایت چند رشته از حوادث برای این نمونه مانند سرنگونی یک فروند بر فراز  سوریه در سال ۲۰۱۲  ،   از دست رفتن سه فروند طی دو هفته که یک فروند سقوط کرد و  دو فروند در  یک تمرین هوایی در اسمان به هم برخورد کردند  که در مجموع در دو حادثه اخر شش خلبان  ترک از دست رفتند  که  باعث بازنشستکی ار اف۴ ترکی در سال ۲۰۱۵  شد و البته جای انها را پهباد های دوربرد اسرلئیلی هرموس گرفت. البته تعدادی از اف۱۶ ترکی برای حمل غلاف شناسایی توسعه یافته در داخل ترکیه تغییر یافته اند. این غلاف در جایگاه زیر بدنه حمل می شود که به غیر از دوربین دارای رادار با توان نقشه برداری سه بعدی را نیز دارد (اینک  برخی در  ایران مدعی این هستند دلیل سرنگونی ار اف۴ های ترکی ارتقا  توسط اسرائیل است دلیل بیهوده ای است  زیرا در مرحله اول ارتقا شامل الکترونیک بود که باعث سقوط نمی شود و در مرحله بعد برخورد دو جت در اسمان ربطی به ارتقا ندارد. واقعیت این است که سن ناوگان ار اف۴ ترکی بسیار بالا بود از جمله اینکه بخش زیادی از انها سالها در خدمت المان غربی در خط مقدم ناتو در برابر شوروی بوده است )

    همکنون تنها ۴۷ تا ۴۹ فروند اف۴ ترمینتاور ۲۰۲۰ در خدمت ارتش ترکیه است

    RF-4E

    RF-4E

    اف۱۶ فایتینگ فالکون

    اف۱۶  ستون فقران و اصلیترین جنگنده نیروی هوایی ترکیه  است. امروزه ترکیه  بعداز امریکا و اسرائیل  سوم کاربر بزرگ اف۱۶ در جهان است

    داستان اف۱۶ در ترکیه به سفارش ۱۶۰   فروند  اف۱۶  سی بلوک ۳۰ در سال ۱۹۸۴ بر می گردد. طی این سفارش  قرار شد  تعدادی مستقیم  دریافت شود ، ۴۲ فروند به صورت کیت به ترکیه  منتقل و ساخته شود و ۱۱۰ فروند در انجا تولید شود و چند شرکت ترکی نیز  دست به تولید بخش های مهم مانند رادار  و موتور و سامانه هدایت اف۱۶ در داخل زدند. در این قرار داد ۴٫۲ میلیارد دلاری  قرار شد تمامی جنگندهای از بلوک ۳۰ باشند ولی در مرحله تولید اکثر  انها در بلوک ۴۰ تولید شدند. در مجموع ترک های بر اساس سفارش اولیه (یعنی همان ۱۶۰  فروند) بین سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ در مجموع ۴۴ فروند اف۱۶ سی بوک۳۰ و  ۱۱۶ فروند اف۱۶ سی بلوک ۴۰ تولید کردند . البته ۲۴ فروند از این تعداد اف۱۶ دی بودند

    ولی در ادامه ترکها که از اف۱۶ بسیار راضی بودند در سال ۱۹۹۲ در حالی که همچنان در حال تولید اف۱۶ بودند  ۴۰ فروند اف۱۶ سی و دی بلوک ۵۰ و در سال ۱۹۹۴  طی قرار داد دیگری  ۴۰ فروند دیگر سفارش دادند. در ادامه در سال ۲۰۰۷ میلادی ترکها  ۳۰ فروند اف۱۶ سی و دی بلوک  ۵۰+ و ۵۲+ را نیز سفارش دادند

    2331729

    تمامی اف۱۶ در صنایع هواپیما سازی ترکیه TAI تولید شد  و در مجموع ترکها  ۲۷۰ فروند اف۱۶ تحویل گرفتند و  امروزه ۲۴۰ فروند ان همچنان در خدمت است که  ۵۷ فروند انها  اف۱۶ دی می باشند   و در این میان دست کم ۴۶ فروند از اف۱۶ سفارشی مصر نیز در ترکیه تولید شد.

    اف۱۶ مصری داستان خود  را داشتند  در سال ۱۹۹۶ در یک نبرد داگ فایت با یک میراژ ۲۰۰۰ یونانی یک فروند انها با اتش  موشک ماژیک شلیکی از میراژ ۲۰۰۰ یونانی سرنگون  شد و این خبر تا سال ۲۰۱۲ که توسط اردوغان  نخست وزیر وقت اعلام شد مسکوت ماند  ولی از ان سو نیز پیروزی هم داشتند . در سال ۲۰۱۴ یک بالگرد  میل ۸ سوری  را در نزدیکی  مرز با ترکیه سرنگون کردند و در چند ماه بعد در همان  سال یک میگ۲۳ بی ان  سوری باز قربانی موشک امرام  شلیک شده از اف۱۶  شد. در برخی دیگر در نوامبر  سال ۲۰۱۵ یک فروند سوخو۲۴ نیروی هوایی روسیه مورد هدف  یک اف۱۶ ترکی قرار گرفت.البته اف۱۶ ترکی  مانند اف۴ همواره در بمب باران  کردهای ترکیه نقش داشته است .

    برنامه جدید ارتش ترکیه  برای  اف۱۶  های در خدمت  ارتقا ۱۶۵ فروند انها به اف۱۶ سی بلوک ۵۰+ است این نمونه از نظر موتور مشابه دو بلوک قبلی هستند ولی چند تغییر اساسی دارند. اول توان استفاده  از مخازن سوخت تطبیقی  در دو طرف روی بدنه  با ظرفیت هرکدام  ۱۹۰۰ لیتر سوخت  که به راحتی قابل برداشتن بودند ، یک برامدگی کشیده شده از پشت کابین  تا سکان  عمودی که محل قرار گیری سامانهای ناوبری و ارتباطی پیشرفته است، رادار ای پی جی ۶۸ وی ۹ با برد کشف ۲۸۷ کیلومتر  برضد یک هدف بزرگ و برد ۷۵ کیلومتر بر ضد یک هدف یک متر مربعی . همچنین این مدل با توان نقشه برداری  از سطح زمین  به صورت روزنه  ساختگی توان تصویر برداری  از یک جسم ۶۰ سانتیمتری  را بر روی زمین  دارد

    یکی از اف16 بلوک 52+ که در ترکیه ارتقا یافته است

    یکی از اف۱۶ بلوک ۵۲+ که در ترکیه ارتقا یافته است

    اف۱۶ ترکی به بمب های هدایت  ماهواره ای، موشک ضد رادار و ضد کشتی ، موشک های امرام  و سایدواندر و موشک کرزو بومی اس او ام  و چندین  سلاح دیگر تجهیز  هستند و از غلاف  ناوبری و نشان گذار لیزری لاینترین  و اسناپیر استفاده  کرده و توان کامل عملیات در شب را دارد(این که برخی در ایران می گویند اف۱۶ ترکی به دلیل سامانه شناسایی دوست از دشمن توان درگیر با جنگنده های غربی را ندارد اشتباه است زیرا اول هیچ منبعی در این مورد وجود ندارد   دوم قفل روی یک جنگنده دیگر نیازی به سامانه شناسایی  دوست از دشمن ندارد   کما اینکه در تمرینات داخلی یک کشور جنگنده های خودی روی هم قفل می کنند، این مسئله مهم است که سامانه های الکترونیکی اف۱۶ ترکی  در شرکتهای داخلی تولید شد و از خارج نیامده است)

    اف۳۵ لایتینگ

    در جولای سال ۲۰۰۲  ترکیه هفتمین شریک  برنامه اف۳۵ شد. در سال ۲۰۰۹ ترکیه طی قرار داد با لاکهید  با هزینه ۱۱ میلیارد  دلار  خواهان خرید ۱۱۶ فروند اف۳۵ ای نسخه متعارف نیروی هوایی شد. البته این قرار داد بسته نشد بلکه ترکیه اعلام کرد خواهان خرید این تعداد است .اف۳۵ ها قرار است در همان صنایع هوا فضای ترکیه یا همان TAI   تولید شود و از طرفی این صنایع دومین تولید کننده بزرگ بدنه اف۳۵ است و قرار است این بدنه  برای کشورهای دیگر نیز ساخته شود. البته در برنامه اف۳۵ ترکیه  چند مشکل پیش امد.

    هنگامی که در سال ۲۰۰۷ ترکیه  ۳۰ فروند اخر اف۱۶  خود را سفارش داد بین ترکیه و امریکا مشکلاتی به وجود امد که باعث  شد برخی قطعات برای تولید اف۱۶ به ترکیه برای مدتی داده نشود این مسئله باعث شد ترکیه از ترس  پیش امدن مشکلی مشابه دست به اصلاحاتی  در قرار داد زد . از طرفی  با افزایش   هزینه اف۳۵ ترکیه اعلام کرد ممکن است تعداد کل به ۱۰۰ فروند کاهش یابد و از سوی دیگر  ترکیه همان مشکلی را دارد که دیکر  مشتریان اف۳۵ دارند  و ان عدم قبول دادن کدهای رادار اف۳۵ به مشتریان است . ترکیه چندین دور  مذاکره با امریکا سر این مسئله انجام داد  ولی امریکا راضی نشد . ولی در نهایت در سال ۲۰۱۲  بخشی از سفارش اف۳۵ ها را داد و در سال ۲۰۱۵ تولید بدنه اف۳۵ های خود را در داخل اغاز کرد.  قرار است تا  اوائل  سال ۲۰۱۷  اولین سری اف۳۵ های خود را تحویل بگیرد اگرچه تا اوائیل سال ۲۰۱۶ دو فروند اف۳۵ را برای ارزیابی عملیاتی وارد خدمت خواهد کرد

    ترکیه بین ۱۰۰ تا ۱۱۶ فروند اف۳۵ را تحویل خواهد گرفت البته ممکن است سفارش افزایش نیز یابد ولی ترکیه  بخشی از این برنامه است و بدنه را تولید خواهد کرد. همچنین  ترکیه بخشی از تولید کننده سلاح اف۳۵ نیز خواهد بود که مربوط به برنامه موشک SOM  می شود

    Dawn-of-5th-Gen-in-Turkey-large

    تی ۳۸ تالون

    ترکیه در سال ۱۹۷۹ برای جایگزینی  جت های  اموزشی  تی ۳۳ خود دست به دریافت ۳۰ فروند تی ۳۸ تالون دست دوم از امریکا زد. تالون یک جت اموزشی  غیر رزمی بر اساس اف۵ است و شباهت کلی بسیاری به اف۵ بی دارد . البته با وجود تعداد  زیادی اف۵ بی در خدمت ولی باز ترکیه تی ۳۸ را تحویل گرفت. در ادامه ترکیه ۴۳ فروند دیگر نیز در سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۳ از امریکا  دریافت کرد که امروزه اصلیترین جت اموزش ترکها  است

    ترکیه با ورود اف۱۶ به کشور و ارتقا فانتوم ها در صدد ارتقا این نسخه بر امد و  طی برنامه ارتقاء ناوگان را مجهز به کابین رنگی شامل دو نمایشگر  رنگی درون کابین کرد که شامل یک برنامه رایانه ای برای شبیه سازی حالت های مختلف رادار و جنگ افزار نیز می شود  بدون اینکه سلاح و راداری در کار باشد. همکنون  ۶۸ فروند تی ۳۸ در خدمت ترک ها می باشد که نسخه ارتقا یافته را در  اصطلاح تی ۳۸ ام  می نامند

    T-38

    T-38

    SF-60: یک هواپیما موتور پیستونی اموزشی با دو  ترکیب  دو خدمه در کنار هم ساخت النیا ایتالیا است ولی در ترکیه تولید شد. همکنون بین ۳۵ تا ۳۷ فروند ان در خدمت است که پاییه ترین  هواپیمای اموزشی ارتش ترکیه است

    KAI KT-1 : یک توربوپراپ اموزشی با دو کابین پشت سرهم برای اموزش خلبانان جت. این هواپیما ساخت کره جنوبی است و ترکیه ۴۰ فروند از این هواپیما دریافت کرد. ترکیه در ادامه در سال ۲۰۱۳  سفارش  ۱۵ فروند  دیگر را داد ولی این بار این تعداد را در داخل تولید کرد. این هواپیما از یک هواپیمای توربوپراپ ساخت پرات اندوتنی کانادا بهره میبرد  و مجهز به صندلی پرتاب شونده است

    KAI KT-1

    KAI KT-1

     TAI Hürkuş: یک توربوپراپ اموزشی  رزمی توسعه یافته در صنایع هواپیما  سازی  ترکیه که در واقع همان KAI KT-1 ترکی است ، ساخت این هواپیما  در سال ۲۰۰۶ اغاز شد و اولین پرواز این  هواپیما در اوت سال ۲۰۱۳ انجام شد. Hürkuş دارای  موتور توربوپراپ پی تی ۶  ساخت پرات اندویتنی  کانادا است که روی هواپیما های  چون پی سی ۷ و ۲۱ و یا سوپر توکانو نصب شده است . هواپیما دارای  کابین شیشه ای با سه نمایشگر در هر کدام از کابین ها  می باشد  و دارای  صندلی پرتاب شونده است

    Hürkuş قرار است در دو نقش اموزشی و پشتیبانی  هوایی نزدیک وارد خدمت شوند و تا کنون ۴ فروند ان ساخته شده است.چهار مدل از این پرنده توسعه خواهد یافت. … Hürkuş-A: نسخه پاییه اموزشی که حتی به بازار غیر نظامی نیز فروخته خواهد شد  ، Hürkuş-B: نسخه اموزشی برای ارتش ترکیه دارای کابین با سه نمایشگر رنگی  و اچ یو دی. کابین این جنگنده حالت پرواز با اف۱۶ و اف۳۵ را شبیه سازی میکند. این مدل بدون رادار و سلاح با کمک نرم افزار خود می تواند  تمامی حالت های رادار و سلاح را شبیه سازی کند، Hürkuş-C : نسخه پشتیبانی  هوایی نزدیک   با توان حمل  ۱٫۵ تن مهمات  در پنج  جایگاه خارجی است . این نمونه  توان حمل یک سامانه دید حرارتی با توان نشان گذاری بمب های  لیزری را  دارد و میتواند بمب های  هدایت لیزری ویا  سلاح های ترکی چون موشک هدایت لیزری میزراک را حمل کند. از دیگر سلاح های قابل جمل این هواپیما غلاف مسلسل ۱۲٫۷ م م ویا توپ ۲۰ م م ، تا هار بمب مارک ۸۲ و یا مارک ۸۲ و غلاف راکت ۷۰ م م اشاره کرد .. بیشترین سرعت این هواپیما ۵۴۵ کیلومتر بر ساعت است و برد ان به ۱۴۰۰ کیلومتر می رسد. این نسخه برای مقابله با گروه های شبه نظامی و تروریستی بسیار گزینه مناسبی است

    TAI Hürkuş

    TAI Hürkuş

    سی ۱۳۰ هرکولس :  ترکیه اولین بار در  سال های ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۵  دست به خرید ۵ فروند سی ۱۳۰ ایی از امریکا زد. در ادامه یک فروند در سال ۱۹۷۱ و ۲ فروند در سال ۱۹۷۳  تحویل گرفت.در سال ۱۹۹۲ این کشور ۵  فروند سی ۱۳۰ بی را دست دوم تحویل گرفت و ۶ فروند در سال ۱۹۹۳ تحویل گرفت . همکنون ۱۵ فروند سی ۱۳۰ در خدمت ترکیه

    سی ۱۶۰ تی: ترکیه  در سال ۱۹۷۱ دست به دریافت ۲۰ فروند سی ۱۶۰ ترانسال از ارتش المان غربی زد که در ترکیه سی ۱۶۰ تی نامیده شد. همکنون ۱۶ فروند از این هواپیما در خدمت است.

    سی ان ۲۳۵:  سی ان ۲۳۵ یک هواپیمای ترابری دو موتوره  محصول  مشترک کاسا اسپاینا  و مالزی است.  سی ام ۲۳۵ یک هواپیما توربوپراپ دو موتوره با توان حمل ۶ تن بار و ۵۱ سرباز مسلح است و برد ان با بار کامل به ۱۸۰۰ کیلومتر می رسد. این هواپیما پر تعداد ترین هواپیمای ترابیر ارتش ترکیه  است . اولین بار قرار داد تولید تحت امتیاز  این هواپیما در سال ۱۹۹۱  بین ترکیه و اسپانیا  بسته شد و بین سال های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۸  در شرکت ترکی TAI  تولید  شد.دو فروند مستقیم  تحویل شد و  ۵۰ فروند در داخل ترکیه تولید شد. این هواپیما در چند نقش در ترکیه به کار رفت . ۴۳ فروند در نقش ترابری استفاده شد   ، چهار فروند در نقش جستجوی  دریایی و ضد زیر دریایی  که این نسخه دارای سامانه هشدار دهنده راداری، لیزری، فروسرخ، سامانه دید حرارتی برای پرواز شبانه، کاونده مغناطیسی برای کشف زیر دریایی و سونار  میباشد و زیر بال میتواند موشک ضد کشتی هارپون و یا اژدر حمل کند، همچنین یک فروند در نقش جاسوس الکترونیک برای  شنود مکالمات دشمن و یک فروند برای جنگ الکترونیک  و جمع اوری علائم الکترونیک به کار می رود

    CN-235

    CN-235

    ایرباس ای ۴۰۰ اطلس: ایرباس ای ۴۰۰ اولین هواپیمای ترابری نظامی  توربوپراپ ساخت ایرباس است که هدف ان جایگزینی  هواپیما های چون  سی ۱۶۰ و سی ۱۳۰ برای بسیاری از اعضای  ناتو بود. ترکیه نیز می خواهد سی ۱۶۰ ها و سی ۱۳۰ های خود را با این هواپیما جایگزین کند. اطلس دارای چهار موتور  توربوپراپ  هر یک با ۱۱۰۰۰  اسب بخار  می باشد  و  میتواند ۵۰ تن بار ویا ۱۱۶ سرباز را با خود حمل کند. برد این هواپیما با ۵۰ تن بار۳۳۰۰ کیلومتر می باشد  و بیشترین سرعت ان ۷۸۱ کیلومتر بر ساعت است

    ترکیه هشت فروند از این هواپیما را سفارش داده و همکنون دو فروند ان را تحویل گرفته است

    ایرباس ای 400 ام

    ایرباس ای ۴۰۰ ام

    هواپیمای هشدار دهنده زودهنگام بوئینگ ۷۳۷(اواکس): ترکیه در سال ۲۰۰۶ میلادی دست به سفارش چهار فروند هشدار دهنده زودهنگام (اواکس) بر اساس بدنه بوئینگ ۷۳۷ به بوئینگ زد.این نخستین باری بود که ترکیه مجهز به اواکس می شود که به این کشور توان رسید  دشمن را در برد ۴۵۰ کیلومتری را میدهد و به ترک ها که دارای سرزمین کوهستانی هستند اجازه میدهد تا حملات ارتفاع پایین و یا حملات موشک های کروز را رصد کنند.اواکس تاثیر بسیاری در توان دفاع هوایی ترکیه داشت زیرا برای اولین بار ترکها توان رصد دشمن را در عمق خاک خودش را یافتند

    همچنین ترکیه دارای هفت فروند سوخت رسان  کی سی ۱۳۵ ار   در خدمت دارد که در مرحله نخست هفت فروند را به شکل دست دوم در سال  ۱۹۹۷  تحویل گرفت که دارای  موتور توربوفن  Pratt & Whitney J57 می باشد و البته ترکیه  دو سال بعد دو فروند دیگر کی سی ۱۳۵ تحویل گرفت ولی از قرار معلوم از انها در نقش دیگری  استفاده میکند

    اواکس بوئینگ737

    اواکس بوئینگ۷۳۷

    تسلیحات

    موشک هوا به هوای فروسرخ AIM-9 سایدواندر:  ترکیه جز اولین  کشورهای بود که در سازمانده ای نیروی هوایی خود موشک هوا به هوا داشت. این کشور در سال ۱۹۵۶ همان سالی که موشک سایدواندر عملیاتی شد دست به خرید این موشک زد. در سال ۱۹۵۸ این کشور ۶۰۰ تیره موشک AIM-9B نخستین   نمونه این موشک را برای شلیک از اف۸۶ های خود دریافت کرد که این تعداد بعدها روی اف۱۰۰ و اف۱۰۴ نیز استفاده شد. با فاصله زیاد  بین سال های ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۵ این ارتش  ۷۵۰ تیره AIM-9P3 را دریافت کرد. جالب  اینکه  ترکیه از جمله نخستین کشورهای خریدار سایدواندر بود ولی برای دو دهه با وجود بودن موشک های پیشرفته تر از قدیمترین  نسخه ان یعنی همان نسخه بی استفاده میکرد. در سال ۱۹۹۱ این کشور ۳۱۰ تیره سایدواندر نسخه M دریافت کرد و ۲۰۰ تیره دیگر در سال ۱۹۹۶٫ ۵۰۰ تیره دیگر درسال ۱۹۹۹ از نسخه  M  دریافت کرد . در مرحله اخر از سال ۲۰۰۸ تا کنون طی دو سری سفارشی  این کشور ۲۴۵ تیره نسخه AIM-9X را دریافت  کرده است که پیشرفته ترین نمونه این موشک است.

    موشک هوا به هوای AIM-7 اسپارو:  با دریافت اف۴ فانتوم این کشور  دست به دریافت ۳۵۰ تیره AIM-7E در سال ۱۹۷۴  از امریکا  زد که نخستین  موشک رادار نیم فعال این کشور  بود یک سال بعد این کشور ۲۰۰ تیره دیگر نیز  دریفات کرد . ۷۵۰ تیره دیگر در سال ۱۹۷۹  و ۲۴۰ فروند دیگر این بار از نسخه F در سال ۱۹۸۲ دریافت کرد. در همان دهه ۴۳۰ تیره دیگر از نسخه اف دریافت کرد و در ادامه در دهه ۱۹۹۰  بیش از ۳۰۰ تیره AIM-7M دریافت کرد. اسپارو تنها از فانتوم  و اف۱۰۴ اس پرتاب می شود

    موشک هوا به هوای AIM-120  امرام: امرام نخستین  موشک رادار فعال ترک ها است.نخستین  بار در سال ۱۹۹۹ این کشور ۱۳۷ تیره امرام نسخه B  با برد ۵۰ کیلومتر  را دریافت کرد  و در ادامه طی  ۲۵۴ تیره نسخه سی با برد ۱۰۵ کیلومتر را دریافت کرد. امرام تنها از اف۱۶ این کشور پرتاب می شود

    اف16 بلوک 52+ مسلح به سایدواندر نسخه ایکس و امرام نسخه سی

    اف۱۶ بلوک ۵۲+ مسلح به سایدواندر نسخه ایکس و امرام نسخه سی

    موشک هوا به زمینAGM-65:  اولین بار ترکها ۵۰۰ تیره نسخه A و B را در دهه ۱۹۸۰ دریافت کردند و بعدها  در سال ۱۹۹۳ و دیگر بار  در سال ۱۹۹۹ در مجموع ۳۵۴ تیره موشک ماوریک از نوع لیزریG را دریافت کردند

    موشک ضد رادار AGM-88 هارم: ترکیه ۱۰۰ تیره موشک  هارم در سال ۱۹۹۳ از امریکا دریافت کرد

    موشک هوا به زمین  کروز AGM-84H: این کشور در سال ۲۰۰۶ میلادی ۵۰ تیره موشک کروز اسلم –ایی ار را برد ۲۷۰ کیلومتر دریافت کرد

    موشک هوا به زمین پوپای: ترکیه در سال ۱۹۹۶ ۴۶ تیره از این موشک را برای پرتاب از فانتوم های خود از اسرائیل دریافت کرد

    موشک کروز هوا به زمین   SOM: موشک کروز هوا به زمین  ساخت ترکیه با برد ۲۵۰ کیلومتر  که از اف۱۶ و اف۴ های  این ارتش پرتاب می شود

    سلاح هواپرتابAGM-154: سلاح هواپرتاب بدون پیشرانه با برد ۲۲ تا ۱۳۰ کیلومتر بسته به ارتفاع پروازی ،  برای پرتاب از اف۱۶٫ این کشور ۱۰۴ تیره  از این موشک را  در سال ۲۰۰۶ تحویل گرفت

    بمب هدایت ماهواره ای جی دم: ترکیه ۴۰۰ تیره از این بمب را در  بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ تحویل گرفت و در سال ۲۰۱۵ میلادی نیز ۱۴۰۰ تیره دیگر را سفارش داد

    بمب هدایت ماهواره HGK : یک بمب هدایت  ماهواره ۹۰۰ کیلوگرمی  ساخت صنایع  TÜBİTAK SAGE  ترکیه که از سال ۲۰۰۴ در خدمت است. نسخه دوربردتر ان با نام KGK-1 با  برد ۶۰ کیلومتر البته با وزن ۲۵۰ کیلومتر نیز در خدمت است

    بمب هدایت لیزری LGK: یک بمب هدایت لیزری   ساخت صنایع  TÜBİTAK SAGE ترکیه در انواع ۴۵۰  و ۲۵۰ کیلوگرم که از سال ۲۰۰۲ در خدمت است

    بمب هدایت لیزری سری پیوی ۲ : ۱۰۰ تریه  از این  کیت برای نصب روی بمب های ۲۲۵ کیلوگرمی مارک ۸۲ و ۹۰۰ کیلوگرمی مارک ۸۴ در سال ۱۹۹۷ تحویل شده .

    37050_28095

    پدافند هوایی

    موشک پدافند  هوایی هاوک: هاوک در حالی حاضر سامانه  میان برد  اصلی ارتش ترکیه است. این سامانه از دهه ۱۹۷۰ در خدمت این ارتش بود ولی در سال ۲۰۰۲ طی قراردادی  با ریتون امریکا ارتقائاتی  روی انها انجام شده است که شامل  تغییر رایانه  اتش و  ارتقا عناصر انالوگ با عناصری دیجیتال  است و ارتقا کنسول کاربران با تجهیزات و نماشگر های دیجیتال رنگی  است . ارتش ترکیه  در سال ۲۰۰۲ دست به سفارش ۸ اتش بار و ۱۷۵ موشک هاوک نسخه K و P  زد . این نسخه  مجهز به رادار سه بعدی  است و میتواند به جای موشک  هاوک موشک امرام نیز شلیک کند که هاوک امرام  نیز خوانده می شود. همکنون ۴۸ اتش بار هاوک در خدمت ترکیه است

    توپ ۳۵ م م اورلیکن: ۱۲۰  قبضه از این توپ ۲ لول ۳۵ م م  در شرکت ترکی ( Mechanical and Chemical Industry Corporation)  تحت امتیاز تولید شد .  تعدادی از این توپها  با تجهیز به یک رادار جستجو و یک رایانه  اتش تبدیل به سامانه  هدایت اتش  شدند. در این روش  دو  توپ به یک رادار جستجو  با برد ۴۰ کیلومتر تجهیز می شوند (شبیه سامانه اسکای گارد ولی نسخه ترکی ان)

    راپیر: ترکیه در سال ۱۹۸۳ دست به سفارش ۳۶ اتش بار راپیر با ۷۵۰ موشک و ۱۲ رادار جستجوی بلیند فایرز که در سال ۱۹۸۵ طی سفارش دیگر دوباره ۳۶ اتش بار و  ۱۲ رادار  و ۵۱۵ موشک دیگر سفارش داد.  در سال ۱۹۹۶ طی سفارش  بزرگی  ۷۸  سامانه راپیر ۲۰۰۰ سفارش داد  که شامل  ۸۴۰ موشک راپیر مارک  ۲ بی  و ۱۲ رادار جستجو  نیز می شد . همچنین طی قرار دادی راپیر  های تحویل در دهه ۱۹۸۰ نیز به استاندارد راپیر  ۲۰۰۰ رسید.

    استینگر:  اولین  بار ترکیه در سال ۱۹۸۶ دست به سفارش موشک استینگر  زد اگرچه تمامی  سفارشات تا میانه دهه ۱۹۹۰ تحویل شد. ۴۸۰۰ موشک از انواع A و C تحویل این کشور شد. ۴۶۹ موشک دیگر در سال ۱۹۹۳ سفارش داده شد  و ۹۰ موشک در سال ۲۰۱۱٫ در این میان برای تجهیز برخی واحدهای که دارای لانچر های چند گانه هستند در سال ۱۹۹۹ این کشور پنچ  رادار هشدار  دهنده  MPQ-64 را نیز سفارش داد. حدود ۱۰۸ تا ۱۲۰ لانچر همکنون در خدمت ارتش ترکیه است

    سامانه پدافند هوایی Atilgan PMADS : این سامانه در ترکیه  توسعه یافت که شامل  یک لانچر با هشت موشک استینگر و یا ایگلا در صوت در خواست مشتری خارجی است. این سامانه شامل  یک لانچر  پرتاب که دارای یک سایت دید حرارتی و مسافت یاب لیزری است  که استفاده از سامانه  در  شب را نیز  ممکن می سازد . همچنین لانچر دارای یک  مسلسل ۱۲٫۷ م م هماهنگ با لانچر پرتاب استینگر  نیز است . این سامانه کاملا مشابه سامانه اونجر است . لانچر بر روی شاسی چرخدار ویا شنی دار میتوان نصب شود و میتوان  لانچر  چهار تایی و یا هشت تایی روی خودرو سوار کرد . گفته شده ۱۵۰  عراده ام۱۱۳ برای حمل این سامانه تغییر یافته است. این سامانه  به قزاقستان و بنگلادش (با موشک ایگلا) و هلند با استینگر فروخته شده است

    ترکیه  مجهز به موشک پاتریوت نیست ولی پاترویت های امریکایی و المانی در این کشور در قالب ناتو مستقر هستند

    atilgantur16

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 13:27 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • نیروی هوایی  عربستان در سال ۱۹۲۰ با فروپاشی  حکومت عثمانی و تشکل کشوری با نام عربستان تاسیس شد ولی نیروی که  توان رزمی داشته باشد  عملا ار اوائل دهه ۱۹۶۰ تشکیل شد. نیروی  هوایی عربستان توسط افسران انگلیسی مانند اکثر کشورهای عربی بازمانده از عثمانی نشکیل شد.

    اگر از تاریخچه نیروی هوایی عربستان  بگذریم و به تجهیزات  ان بپردازیم باید به این مسئله اشاره  کرد که نیروی هوایی عربستان  با دریافت جتهای اموزشی چون  تی ۳۳ و جنگنده انگلیسی لاینتینگ وارد دنیای  جت شد. تا اوائل دهه ۱۹۸۰  خلبانان  این نیرو از کشورهای مختلف حتی غربی بودند ولی سیاست  جدید باعث شد تا عربستان به دنبال  خلبانان بومی برود به شکلی که در اواخر دهه ۱۹۸۰ این کشور دارای خلبانان عربستانی و یا از دیگر ملل  عرب و تعداد انگشت  شماری  پاکستانی بود. این خلبانان انچنان  سطح اموزش و مهارت قابل قبولی دارند که چندین بار در تمرینات هوایی مشترک برخی کشورهای ناتو در امریکا با نام  پرچم قرمز شرکت داشته اند. این مسئله  در مورد خدمه فنی نیز صدق می کرد و دست کم عربستان در زمینه  تعمیر و نگهداری میدانی جنگنده های خود تا میانه دهه ۱۹۹۰ به استقلال کافی رسید اگرچه در زمینه تعمیرات  سنگین همچنان  وابسته به مستشاران  خارجی است که در داخل عربستان  دست به تعمیر و نگهداری  سنگین و اورال جنگنده های عربستانی می زنند. (در حین خواندن  این مقاله تلاش کنید کمی ان حس عجیب ما ایرانی ها  که همه  را ضعیف و خودمان را قوی می پنداریم  از خودمان دور کنیم ویاد بگیرم خار و خفیف خواندند  دیگرا واقعیت را عوض نمی کند و بر اساس  دشمنی و تعصب حرف زدن بدون در نظر گرفتن واقعیت ها  مشکلی حل نمی شود و بیایم این دید سنتی را از خود دور کنیم گه اعراب ارتشهایشان را  وابسته و ترسو   میدانیم و دشمن را در داقعیت و بر اساس معیاری منطقی ببینیم)

    خلبانان عربستانی در امرینات

    خلبانان عربستانی در امریکا در تمرینات پرچم قرمز با حضور برخی کشور دوست و عضو  یا ناتو

    نیروی هوایی عربستان امروزه با استعداد ۲۰۰۰۰ نفر نیرو در ۱۰ پایگاه هوایی گرد هم امده اند  که   البته تنها ۷ تایی انها به صورت عملیاتی هستند که شامل  پایگاه هوایی  سلطان عبدالعزیز در فرودگاه بین المللی  ظهران  در ظهران عربستان  در جنوب شرق این کشور در نزدیکی خلیج فارس قرار دارد ،  سلطان  خالد که در واقع یک پایگاه  عظیم  نظامی شامل  یک شهر نظامی می شود  که شمال   شرق عربستان در ۶۰ کیلومتری حفر ابباطن قرار گرفته  ،پایگاه هوایی سلطان  خالد که در جنوبی شرقی عربستان  نزدیکی به دریای سرخ و کشور یمن قرار دارد(دو پایگاه با این اسم وجود دارد) ، پایگاه هوایی  شاهزاده سلطان در شهر الخرج در مرکز عربستان واقع  شده است و محل اصلی تعمیر و نگهداری  جنگنده های اف۱۵ عربستانی است که تعداد بالای مستشار خارجی در انجا هستند، پایگاه هوای  ملک فیصل   که در شامل  غربی این کشور در شهر تبوک در نزدیکی  اردن قرار دارد و در نهایت پایگاه هوایی سلطان  عبدالعزیز(دو پایگاه با این اسم  وجود دارد)  واقع در جده عربستان  در کنار دریایی سرخ که در کنار  همان فرودگاه بین المللی  جده است.

    saudi-airbase

    جنگنده های نیروی هوایی عربستان

    اف۱۵ سی و دی ایگل

    امروه نسخه شکاری اف۱۵ ایگل بعد از خروج از خدمت اف۵ های عربستانی قدیمترین جنگنده این کشور به حساب می ایند(برای اشنایی با اف۱۵ ایگل اینجا را کلیک کنید)

    . عربستان در سال ۱۹۷۸ برای جایگزینی  جنگندهای انگلیسی  لایتینگ  ۶۲  فروند اف۱۵ ایگل  که شامل  ۴۷ فروند نسخه تک سرنشینه  رزمی اف۱۵ سی و ۱۵ فروند نسخه تک سرنشینه اف۱۵ دی می شد را   سفارش داد که بین سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۳ تحویل گرفت . این اولین  جنگنده  پیشرفته عربستان بود که خود تحول بزرگ نیز  در این نیروی هوایی عربستان  ایجاد کرد و باعث شد تا عربستان به دنبال  خلبان  و پرسنل فنی داخلی برود . عربستان در کنار سفارش ایگل  ۱۰۰۰ تیره موشک اسپارو نسخه اف و  ۶۶۰  تیره  موشک سایدواندر  نسخه جی را سفارش و دریافت کرد.  در سال ۱۹۸۱ نیز  این کشور ۱۱۷۸ تیره موشک سایدواندر  نسخه  پی  را نیز سفارش داد

    عربستان طی جنگ ایران و عراق  دست کم یک بار طی یک درگیر با دو فانتوم ایرانی  برفراز خلیج  فارس از اف۱۵ ایگل های خود بهره برد که باعث سرنگونی یک و یا دو فانتوم ایرانی شد

    اف15سی نیروی هوایی عربستان و خدمه فنی زمینی

    اف۱۵سی نیروی هوایی عربستان و خدمه فنی زمینی

    در سال ۱۹۹۰ عربستان سعودی ۲۰ فروند اف۱۵ سی و ۴ فروند اف۱۵ دی دیگر از امریکا تحویل گرفت و یک سال بعد نیز ۱۲ فروند اف۱۵ دیگر  شامل  ۹ فروند اف۱۵ سی و سه فروند اف۱۵ دی دریافت  کرد  تا مجموع اف۱۵ سی تحویل به ۷۶   فروند و اف۱۵ دی  به ۲۲  فروند  برسد .عربستان در ادامه تعداد بیشتری سایدواندر سفارش داد که بعد به ان خواهیم پرداخت.عربستان در سال ۲۰۰۰ میلادی اولین سری موشک های امرام خود به میزان ۵۰۰ تیره را دریافت کرد ولی تا اخر  دهه گذشته میلادی اف۱۵ سی و دی با موشک امرام دیده نشدند  تا اینکه  سرانجام در سال ۲۰۱۰ اعلام شده که طی برنامه ارتقای توسط BAE سیستم اف۱۵ ایکل عربستانی نیز مجهز به امرام شده است اگرچه همچنان سلاح اصلی همان موشک اسپارو باقی مانده

    همکنون نیروی هوایی عربستان  دارای ۷۰ فروند اف۱۵ سی و ۱۶ فروند اف۱۵ دی است. در جریان عملیات بر فراز یمن در سال ۲۰۱۵ میلادی از نسخه شکاری ایگل برای حفظ  کنترل منطقه  ممنوع پرواز برفراز یمن استفاده شد.

    اف15سی

    اف۱۵سی

    تورنادو

    عربستان در دهه ۱۹۸۰ بعد از  اینکه توانست  با اف۱۵ ایگل یک شکاری مناسب پیدا کند  به دنبال  خرید یک  جنگنده تهاجمی پیشرفته رفت. این کشور به سراغ  متحد قدیمی یعنی انگلستان رفت و ۴۸ فروند تورنادو جی ار ۱ نسخه تهاجمی تورنادو را در کنار ۲۴ فروند تورنادو اف۳ نسخه شکاری تورنادو در سال ۱۹۸۶ سفارش داد که تا سال  ۱۹۹۱ همگی تحویل شدند. از بین ۴۸ فروند نسخه تهاجمی ۶ فروند دارای تجهیزات شناسایی نیز بودند .(برای اشنایی با تورنادو اینجا را کلیک کنید)

    در نهایت عربستان  تورنادو را به دست  اورد که یک جنگنده تهاجمی  همه گونه  هوا با توان حملات دقیق با سلاح های هدایت شونده  بود و برای اولین بار به  عربستان  توان پرتاب موشک ضد کشتی و ضد رادار را نیز می داد . عربستان ۲۴ فروند نسخه شکاری نیز خرید ولی احتمالا این ۲۴ فروند نسخه شکاری تنها  یک خرید سیاسی  به درخواست انگلستان بود تا نیاز به ان

    در کنار این خرید عربستان در همان سال ۱۹۸۶ برای مسلح کردن  ناوگان تورنادو ۱۰۶ موشک سی ایگل و ۵۶۰ موشک هوا به هوای اسکای فلش برای تجهیز تورنادو اف۳  خریداری کرد. در ادامه در سال ۱۹۹۱ این نیرو ۲۵۰ موشک ضد رادار کارامد الارم را نیز دریافت کرد و در ادامه در سال ۱۹۹۳ یک بار دیگر عربستان ۴۸ فروند دیگر  تورنادو جی ار۱ از انگلستان دریافت کرد تا مجموع تورنادو های دریافتی شامل  ۹۶ فروند نسخه تهاجمی و همان ۲۴ فرئند نسخه شکاری باشد.با تحویل اخرین تورنادو جی ار۱ در سال ۱۹۹۸ به عربستان خط تولید تورنادو نیز بسته شد

    تورنادو جی ار 1 ارتقا یافته

    تورنادو جی ار ۱ ارتقا یافته به استاندارد جی ار ۴

    تورنادو عربستانی و هشت بمب 450 کیلوگرمی

    تورنادو عربستانی و هشت بمب ۴۵۰ کیلوگرمی

    تورنادو های عربستانی در عملیات سال ۱۹۹۱ بر ضد عراق حضور  داشتند البته در ان زمان سلاح هدایت شونده حمل نمی کردند  و بمب باران با بمب های  سقوط ازاد بود و در واقع  حدود ۹ سال  بعد در سال ۲۰۰۰ میلادی عربستان ۱۰۰ بمب Paveway را از انگلستان سفارش داد که با سفارش تعداد بیشتری از امریکا تکمیل شد. تورنادو های  جی ار۱ عربستان در  سال ۲۰۰۶ طی یک قرار داد ۲٫۵ میلیارد  دلاری ارتقا یافتند که این ارتقا مشابه ارتقا ناوگان جی ار ۴ ارتش انگلستان بود

     این ارتقا شامل  نصب یک دوربین دید  حرارتی برای ناوبری ارتفاع پایین در زیر  دماغه ، نصب سامانه ماهواره ای جی پی اس و هماهنگی تورنادو برای پرتاب تسلیحات پیشرفته تر بود  . با ارتقاء تورنادو این جنگنده توان حمل سلاح هدایت ماهواره ای نیاز پیدا کرد و عربستان در سال ۲۰۰۹ دست به سفارش  موشک اشتروم شادو زد و بعد از ان برای افزایش توان تهاجمی  تورنادو ۱۰۰۰ تیره موشک بریمستون  نیز خریدی.  هر دو موشک سلاح خطر  ناکی هستند. اشترون شادو با برد ۵۰۰ کیلومتر یک موشک نقطه زن است و به  عربستان اجازه میدهد حتی  بدون خارج شدن تورنادو ها از حریم هوایی خود عربستان  ، بسیاری از تاسیسات نفتی ایران را هدف قرار دهد و موشک بریستون که دارای سیستم هدایت میلی موجی است کارایی  بسیار بدی در مقابل قایق های تند رو و تجهیزات زرهی دارد

    عربستان در سال ۲۰۱۱ تمامی تورنادو های شکاری اف۳ خود را در حالی  که ۲۵ سال سن داشتند از خدمت خارج کرد و امروزه همچنان بین ۸۳ تا ۸۵ فروند تورنادو تهاجمی در خدمت دارد که احتمالا تا سال ۲۰۲۰ و یا ۲۰۲۵ در خدمت باقی خواهد ماند

    تورنادو اف3 نیروی هوایی عربستان که البته از خدمت خارج شده است

    تورنادو اف۳ نیروی هوایی عربستان که البته از خدمت خارج شده است

    (اگر بخواهید بدانید که سوخو۲۴ پیشرفته تر است ویا تورنادو به دلایل  زیادی تورنادو… تورنادو دارای  موتور توربوفن کم مصرفتر است که یک نسل از موتور توربوجت ای ال۲۱ جنگنده سوخو۲۴ جلوتر است و از این رو برد انتقالی ان دست کم ۱۰۰۰ کیلومتری بیشتر از سوخو۲۴ است. همچنین تورنادو تسلیحات کارامدتری مانند  موشک های کروز دوربرد ماهواره ای  و بمب های هدایت ماهواره ای و موشکی چون بریمستون را حمل میکند که سوخو۲۴  سلاح های  در این کلاس را ندارد )

    اف۱۵ اس استریک ایگل

    عربستان در سال ۱۹۹۰ به دنبال  نسخه  از اف۱۵ با نام اف۱۵ اف رفت. اف۱۵ اف نسخه تک سرنشینه  تهاجمی بود ولی برنامه لغو شد زیرا کنگره اجازه فروش به عربستان نداد.عربستان نیز به تلافی ۴۸ فروند تورنادو جی ار۱ بیشتر خرید . در سال ۱۹۹۳ در نهایت عربستان نظر کنگره امریکا را جلب کرد و ۷۲ فروند اف۱۵ اس استریک  ایگل نسخه تهاجمی اف۱۵ را به دست  اورد. دلیل مخالفت کنگره ، فشار اسرائیل بود زیرا اف۱۵  اس حتی بدون سوختگیری هوایی  نیز توان تهاجمی کافی بر ضد اسرائیل  را داشت  .اف۱۵ اس عربستانی تفاوت زیادی با اف۱۵ ایی امریکایی ندارد تنها تفاوتش  در رادار ای پی جی ۷۰ نصب شده روی این جنگنده است که توان نقشه برداری راداری (SAR) را نداشت.(برای اشنایی با اف۱۵ ایی استریک ایگل اینجا را کلید کنید)

    اف15 اس نیروی هوایی عربستان

    اف۱۵ اس نیروی هوایی عربستان

    همراه این سفارش  عربستان ۹۰۰ موشک ماوریک  نسخه هدایت لیزری  (AGM-65G) و اپتیک حرارتی  (AGM-65) را سفارش داد اگرچه عربستان تا ان زمان بیش از ۲۰۰۰ تیره ماوریک نیز داشت  و در سال ۱۹۹۵ نیز دست کم ۲۰ غلاف نشان گذاری و ناوبری شبانه لیتینیگ  را دریافت  کرد  و  درسال ۲۰۰۵ ارتقائاتی برای حمل بمب ماهوار ای  روی این جنگنده انجام شد  و همچنین  از سال ۲۰۱۱ توان حمل و پرتاب موشک هارم نیز پیدا کرد و در سال ۲۰۰۷ طی سفارش ۳۰۰ میلیون دلاری ۳۰۰ موتور جنرال الکتریک  جی ایی اف۱۱۰ –جی ایی-۱۲۹ دریافت  کرد

    با اغاز عملیات در یمن اف۱۵ اس اصلیترین جنگنده تهاجمی عربستان است اگرچه تورنادو نیز در کنار ان  انها عملیات انجام میدهد و یکی از انها  برفراز دریایی عرب سقوط کرد . اگرچه چندین  بار گذارش  در مورد سرنگونی  اف۱۵ عربستان در رسانه های داخلی داده شده ولی هرگز هیچ لاشه ای  نشان داده نشده ویا خلبانی اسیر  نشده است .اف۱۵ اس استریک ایگل عربستانی همکنون در کنار F-15I اسرائیلی پیشرفته ترین جنگنده تهاجمی موجود منطقه است اگرچه همکنون اف۱۵ استریک ایگل پیشرفته ترین جنگنده تهاجمی جهان است

    عربستان همکنون ۷۰ فروند اف۱۵ اس در خدمت دارد

    تایفون

    عربستان سعودی  در سال ۲۰۰۶ میلادی خواهان دریافت ۷۲ فروند یورفایتر تایفون شد.  قرار شد ۲۴ فروند اولیه در انگلستان و ۴۸ فروند در عربستان تولید شود  ولی درسال ۲۰۱۱ به دلایلی قرار شد تمامی ۷۲ فروند که شامل  ۲۴  فروند نسخه تورنج ۲  و ۴۸ فروند نسخه تورنج ۳  است درون  انگلستان   تولید شود . جالب اینکه در ان زمان انگلستان حتی شروع به اموزش عربستانی ها  برای تولید هم کرده بود(برای اشنایی با تایفون اینجا را کلید کنید)

    ۲۴ فروند تایفون ترنج۲  در سال ۲۰۱۱   تحویل عربستان شد که شامل  ۱۸ فروند تک سرنشینه  و ۶ فروند دو سرنشینه  بود  . عربستان بر سر تحویل ۴۸ فروند دیگر دچار مشکل شد  زیرا  قیمت نسخه های  بعدی بالاتر رفت ولی در نهایت  تا سال ۲۰۱۳ عربستان ۳۲ فروند تایفون  تحویل گرفت   و علیرقم  توافق بر سر تحویل ما بقی هنوز خبری از تحویل تعداد بیشتری درد دست نیست .عربستان در سال ۲۰۱۵ چندین پرواز بر علیه داعش  با استفاده از بمب های هدایت لیزری و ماهوار ای Paveway IV انجام داد. تایفون های عربستانی مسلح به بمب  هدایت لیزری  ماهواره ای Paveway IV ، استروم شادو ، موشک هوا به هوای امرام، موشک  تصویر ساز فروسرخ IRIS-T می باشد ولی  در اینده موشک بریمستون و میتئور  هم با ان هماهنگ میشود

    اف۱۵ اس ای (SA)

    عربستان از خانواده ایگل از جمله استریک ایگل  بسیار راضیت داشت . استریک ایگل  نتنها برد زیادی  داشت بلکه در هر نقشی می شد  از ان بهره برد. در مرحله اول عربستان می خواست  ۶۰ فروند تایفون  دیگر بخرد ولی در نهایت برای جایگزین ناوگان اف۵ های خود و تقویت  ناوگان  اف۱۵ اس خود دست به سفارش ۲۹ میلیارد  دلاری شامل ۸۴  فروند F-15SA شد که این قرار داد شامل  ارتقا  ۷۰ فروند اف۱۵ اس به این مدل نیز میشد.

    اف۱۵ اس ای در اینده پیشرفته ترین نسخه استریک ایگل خواهد  شد. بزرگترین تفاوت این نسخه رادار اریه فازی  فعال ای پی جی ۶۳ وی ۳ است. این رادار دارای  بیشترین برد کشف ۳۰۰ کیلومتر است و توان درگیر همزان  با هشت هدف در اسمان و زمین  را دارد . این رادار میتواند همزمان  اهداف زمینی  دریایی و هوایی را دید بزند  و اسکن کل اسمان و زمنی کمتر  از چند صدم ثانیه زمان لازم دارد. همچنین  این رادار توان نقشه برداری رادار را با کیفیت کمتر از نیم متر دارد و میتواند از برد ۱۵۰ کیلومتری دست به نقشه برداری رادار بزند، کابین در این مدل ارتقا چشمگیری  داشته و بی شباهت به کابین اف۳۵ نیست و دارای  یک کاونده تصویر ساز فروسرخ  با نام چشم ببر  برای کسب غیر فعال هدف در زمین  و هوا است. این سامانه میتواند یک تانک را از ۳۵ کیلومتری  و یک کشتی را از ۸۰ کیلوتری به خلبان به صورت حرارتی نشان دهد. همچنین این هواپیما دارای سامانه هشدار دهنده تصویر ساز فروسرخ   با توان هشدار به خلبان در مورد نزدیک شدن موشک از فاصله چند ده کیلومتری است . این نمونه بسیار شبیه اف۱۵ اس جی تحویلی  به سنگاپور خواهد بود

    اف15 اس ای

    اف۱۵ اس ای

    کابین اف15 اس ای

    کابین اف۱۵ اس ای

    عربستان برای  ناوگان اس ای خود (و نمونه های ارتقا یافته) ۱۳۶ غلاف نشان گذاری لیزری اسنایپر  و ۶۵۰ موشک کروز اسلم را دریافت خواهد کرد. همکنون ۲ فروند اف۱۵ اس ای ساخته شده و در حال گذراندن ازون های پروازی هستند و قرار است بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ تحویل عربستان شوند

    هاوک

    عربستان  تا مدت های از دو جت اموزشی امریکایی تی ۳۳ و جت اموزشی پرویس انگلیس استفاده میکرد  تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با ورود اف۱۵  به دنبال یک جت اموزشی جدید رفت که نتیجه ان سفارش  ۳۰ فروند جت اموزشی هاوک ۶۰ از انگلستان بود.(برای اشنایی با هاوک اینجا را کلید کنید)

    تا اواخر دهه ۱۹۸۰ خلبانان  سعودی توسط غربی ها اموزشی می دیدند  ولی از اوئل دهه ۱۹۹۰ اموزش ها در داخل عربستان توسط استادان سعودی و پاکستانی انجام شد از این رو نیاز به جت  بیشتر باعث سفارش ۲۰ فروند دیگر در سال ۱۹۹۳ شد. ورود تایفون به خدمت نیروی هوایی سعودی باعث سفارش ۲۲ فروند جت هاوک ۱۲۸ شد که همکنون در حال تحویل است. این نسخه دارای کابینی با سه نمایشگر رنگی است. هاوک هواپیمای تیم اکروجت نیروی هوایی سعودی با نام شاهین های سعودی است

    saudi-hawks-4

    تصویری از جت اموزشی هاوک در خدمت تیم اکروجت شاهین های سعودی. این تیم در سال ۱۹۹۸ تشکیل شد

    پی سی ۹

    در اواخر دهه ۱۹۸۰ با تعلیم  خلبانان سعودی در داخل عربستان ، این نیرو متوجه شکاف شد که این نیرو هواپیمای مقدماتی اموزشی شبیه ساز جت ندارد از این رو درسال ۱۹۸۶ دست به سفارش ۳۰ فروند پی سی ۹ از سویس زد و در ادامه ۲۰ فروند دیگر در سال ۱۹۹۷ دریافت کرد و در نهایت برای جایگزینی  پی سی ۹ که سنی نیز نداشتند و اموزش خلبانان  تایفون و اف۱۵ اس ای دست به سفارش ۵۵ فروند پی سی ۲۱ زد که از سال اینده تحویل خواهد شد(برای اشنایی با پی سی۹ و پی سی ۲۱ اینجا را کلیک کنید)

    هواپیماهای ترابری و اواکس

    عربستان همکنون دارای  ۵ فروند  ایی-۳ اواکس  است که در سال های ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۶ تحویل  گرفته و دست کم  در دهه ۱۹۹۰ یک بار رادار و نرم  افزار های  و پنل کاربران رادار ارتقا یافته است. اواکس های عربستانی  اجازه  کشف هدف هوایی را از برد بیش از  ۴۰۰ کیلومتری به نیروی هوایی عربستان می دهد  و میتواند تا فاصله ۳۰۰ کیلومتر هر تحرک زمینی  را کشف و رسد کند  ، این سفارش  در سال ۱۹۸۱ انجام شد و همان سال عربستان هشت فروند سوخت رسان کی سی ۱۳۵ نیز تحویل گرفت  که ۳ فروند انها با حفظ  سوخت رسانی در سال ۱۹۹۸ تبدیل به  ار ایی -۳ شدند که نسخه جاسوس  الکترونیک است که وظیفه ان شنود مکالمات رادیویی، جمع اوری طول موج  رادار و سیگنال های راداری  است. همچنین این کشور به تازگی دو فروند اواکس شامل  رادار ساخت اریکسون بر روی هواپیمای مسافربری توربوپراپ ساب۲۰۰۰ را به کمپانی ساب سوئد سفارش داده است

    برای اشنایی اب ایی-۳ اواکس اینجا و کی سی ۱۳۵ اینجا را کلید کنید

    عربستان برای جایگزینی  کی سی ۱۳۵ های خود ۶ فروند ایرباس ۳۳۰ ام ار تی تی  سفارش داده است که در واقع یک سوخت رسان   با توان ترابری بر اساس هواپیمای مسافربری ایرباس ای ۳۳۰ است

    در زمینه ترابری این کشور همکنون ۳۰ فروند  نسخه ترابیر سی ۱۳۰ و هفت فروند کی سی ۱۳۰ دارد. اولین سفارش  سی ۱۳۰ به سال ۱۹۷۱ و سفارش ۱۰ فروند سی ۱۳۰ اچ بر میگردد. این کشور در سال ۱۹۷۴ دست به سفارش چهار فروند کی سی ۱۳۰ نسخه سوخت رسان نیز زد در حالی و عملا زودتر از نیروی هوایی ایران،   این کشور توان سوختگیری هوایی به دست اورد و یک سال بعد دو فروند کی سی ۱۳۰ اچ دیگر  و ۱۷ فروند سی ۱۳۰ اچ دیگر نیز سفارش داد . در سال ۱۹۸۰ این نیرو ۵ سی ۱۳۰ اچ و دو فروند کی سی ۱۳۰ سفارش داد. در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ این نیرو ۱۱ فروند سی ۱۳۰ دیگر نو و دست دوم دریافت کرد و در نهایت  در سال ۲۰۱۳ برای جایگزین این ناوگان بزرگ ۲۰ فروند سی ۱۳۰ جی سوپر هرکولس  و ۵ فروند نسخه سوخت رسان کی سی ۱۳۰ جی سفارش داد.(برای اشنایی با سی ۱۳۰ اینجا را کلید کنید)

    همچنین این ارتش دست به سفارش ۳۰ فروند هواپیمای ترابری تاکتیکی انتنوف ۱۷۸ از اکرایین زده است.این هواپیما توان حمل ۱۸ تن بار را در برد ۱۰۰۰ کیلومتری دارد و دارای  دو دستگاه موتور توربوفن است. همچنین عربستان بر روی هواپیمای توربوپراپ انتنوف ۱۳۲ نیز سرماهی گذاری کرده است که یک نسخه پیشرفته از انتنوف ۳۲ است. این هواپیما همکنون در حال توسعه است و مشخص نیست در نهایت عربستان چند فروند ان را سفارش خواهد داد

    همچنین این نیرو چندین بوئینگ ۷۴۷، ۷۳۷،۷۵۷ و ام دی ۱۱ نیز در ناوگان ترابری خود دارد

    ایی-3 اواکس ارتش عربستان

    ایی-۳ اواکس ارتش عربستان

    سی130 ارتش عربستان

    سی۱۳۰ ارتش عربستان

    تسلیحات

    موشک های هوا به هوا

    موشک هوا به هوای رادار نیم فعال  اسپارو :عربستان  اولین سری اسپارو خود شامل  ۱۰۰۰ تیره اسپارو را در سال ۱۹۷۸ با سفارش اف۱۵ ایگل سفارش داد  که همگی از نسخه اف بودند و در ادامه ۱۲۰ تیره دیگر را در سال ۱۹۹۰  دریافت کرد.در سال ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ این نیرو ۱۰۷۰ تیره اسپارو نسخه ام را دریافت  کرد که جایگزین اسپارو نسخه اف شد و همچنان بر روی اف۱۵ سی و دی ایگل  لود می شوند  اگرچه امرام در خدمت مقدم است. این نیرو زمانی ۵۶۰ تیره موشک اسکای فلش نیز از انگسلتان برای تورنادو اف۳ خود سفارش داد که همکنون از خدمت خارج شده است.(برای اشنایی با اسپارو اینجا را کلید کنید)

    موشک هوا به هوایی فروسرخ سایدواندر: عربستان  در سال ۱۹۷۵  اولین سری سایدواندر خود برای اف۵  تایگر های نیروی  هوایی را سفارش داد. اولین سفارش شامل ۴۰۰ تیره سایدواندر نسخه جی بود و در سال ۱۹۸۱ برای ناوگان اف۱۵ خود ۶۶۰ تیره سایدواندر پی دیگر سفارش داد.یک سال بعد  ۱۱۷۷  تیره نسخه L را دریافت کرد  و در سال ۱۹۸۷ و ۱۹۸۹  این نیرو ۱۶۶۶ فروند دیگر  از نسخه ال و ام را دریافت کرد  و در سال ۱۹۹۲ با سفارش ۳۰۰ تیره سایدواندر نسخه  ام این سفارش  عجیب ادامه پیدا کرد. در سال ۲۰۰۶ میلادی  ۱۵۰ فروند نسخه  ام  دریافت کرد تا در سال ۲۰۱۰ با سفارش ۱۵۰ فروند سایدواندر نسخه ایکس پیشرفته ترین نسخه سایدواندر  را به دست  اورد  و در سال ۲۰۱۴ نیز ۳۰۰ تیره  از این مدل را سفارش  داد .سایندواندر همکنون بر روی اف۱۵ های عربستانی نصب می شود و زمانی روی تورنادو اف۳ نیز نصب می شد که البته همکنون از خدمت خارج شده است(برای اشنایی با سایدواندر اینجا را کلید کنید)

    موشک هوا به هوای رادار فعال امرام:موشک رادار فعال امرام نخستین   موشک رادار  فعال این کشور است که نخستین  بار در سال ۲۰۰۳ میلادی ۵۰۰ تیره از ان برای اف۱۵ اس عربستانی سفارش داده شد و در ادامه ۵۰۰ تیره دیگر نیز خریداری  شد. امرام های روی اف۱۵ و تایفون های عربستانی نصب می شوند  و همگی از نوع C هستند(برای اشنایی با امرام اینجا را کلید کنید)

    IRIS-T : موشک هوا به هوای تصویر ساز حرارتی ساخت المان که ۱۴۰۰ تیره از ان  برای  تایفون و تورنادو جی ار۱ بین سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ تحویل شده است. این موشک با قابلیت درگیری ۳۶۰ درجه  با برد ۳۰ کیلومتر را میتوان حتی از روبرو هدف روی گرمایی ساز قفل کرد و بسیاری ان را بهترین موشک رزم هوایی جهان میدانند که میتوان تنها با نگاه کردن خلبان به سمت هدف، موشک را به همان سمت قفل نشده شلیک کرد  تا در اسمان روی هدف قفل کند. این کار نیاز به چالاکی بالا را از بین می برد.(برای اشنایی با این موشک اینجا را کلید کنید)

    میتئور: موشک هوا  به هوای رادار فعال  ساخت انگلستان  با برد ۲۰۰ کیلومتر که تعداد نامعلومی از ان در سال ۲۰۱۴ برای تایفون های سفارش  داده شده است

    تایفون مسلح به موشک هوا به هوای IRIS-T

    تایفون مسلح به موشک هوا به هوای IRIS-T

    تسلیحات تهاجم زمینی

    موشک دانگ فنگ ۳: تنها موشک بالستیک  در خدمت ارتش عربستان موشک سوخت مایع دانگ فنگ ۳ است که دارای برد ۳۰۰۰ کیلومتر و یکی کلاهک ۲٫۲ تنی است. ۵۰ تیره از این موشک در اواخر دهه ۱۹۸۰ از چین خریداری شده است و اگرچه کم دقت است ولی در مرحله اول بردش تمامی خاک کشوری ما را پوشش می دهد و با در نظر گرفتن کلاهک بزرگش که بیش از دو برابر موشکی چون شهاب ۳ است در صورت استفاده بر علیه شهرهای پر جمعیت تلفات فوق العاده زیادی به جا خواهد گذاشت(برای اشنایی با دانگ فنگ ۳ اینجا را کلید کنید)

    موشک دانگ فنگ 3 ارتش عربستان

    موشک دانگ فنگ ۳ ارتش عربستان

    موشک AGM-65 ماوریک:عربستان اولین بار در سال ۱۹۷۴  یک سفارش بزرگ ۱۶۷۵   ماوریک از نسخه A را برای نصب و پرتاب از اف۵ های خود داد.  عربستان اولین سری  اف۵ ایی خود را در سال ۱۹۷۴ تحویل گرفت و دست کم ۹۴ فروند اف۵ ایی و اف  را نیز بعدها تحویل گرفت. جالب اینکه اف۵ های تحویلی   به عربستان پیشرفته تر از اف۵  تحویلی به ایرانی بودند زیرا دارای هشدار دهنده راداری، لوله سوختگیری هوایی  و توان شلیک موشک ماوریک بودند سه  توانی که تنها برخی از اف۵ های ایرانی بعد از جنگ با عراق طی ارتقا در داخل کشور به ان رسیدند . البته در همان زمان شاه ایران اف۴ فانتوم را دریافت کرد که این توانایی ها را داشت.در ادامه این نیرو ۹۱۶ تیره ماوریک نسخه بی در سال ۱۹۸۱ ، ۹۰۰ تیره از انواع جی و دی در سال ۱۹۹۲،  ۱۰۵ تیره دیگر در سال ۲۰۰۱  سفارش دادند که اخرین ماوریک سفارش بوده است. ماوریک تنها از اف۱۵ اس و در اینده اس ای پرتاب میشود(برای اشنایی با ماوریک اینجا را کلید کنید)

    موشک ضد رادار الارم : این موشک ضد رادار ساخت  انگلستان  یکی از بهترین موشک های ضد رادار جهان است که این قابلیت را دارد که در اسمان با باز کردن چتری در انتهایی خود به صورت افقی با سرعت کم  فرود بیاید  وانتظار هدف را بکشد وقتی رادار سامانه پدافندی کشف شد، موشک چتر خود را رها میکند و به دنبال   رادار می رود. عربستان ۲۵۰ تیره از این موشک را سال ۱۹۹۱ سفارش داد که روی تورنادو های این کشور  نصب شد و جالب اینکه در سال۲۰۱۲ از خدمت خارج شده است و جای ان  را موشک های کروز دوربرتر  گرفته است

    موشک ضد رادار  AGM-88 هارم: هارم در حال حاظر تنها موشک ضد رادار عربستانی ها است از اف۱۵ ای پرتاب می شود.عربستان ۸۰۰ تیره از این موشک را در سال ۲۰۱۱ سفارش داد که همگی تحویل شده است.برای اشنایی با هارم  اینجا را کلید کنید

    AGM-154: یک سلاح  دورایستا   با برد ۱۳۰ کیلومتر که ۹۷۳ فروند   در سال ۲۰۱۳   سفارش داده شده است. این  سلاح از اف۱۵ پرتاب می شود. برای اشنایی با AGM154 اینجا را کلیک کنید

    اشتروم شادو: موشک کروز  با برد ۵۰۰ کیلومترکه عربستان  اولین سری این موشک  را درسال ۲۰۱۱ با میزان ۳۵۰ تیره سفارش داد که روی تایفون  و تورنادو های این کشور نصب می شود  و یک سفارش  نیز در سال ۲۰۱۴ داده شده که تعداد ان مشخص نیست(برای اشنایی با اشتروم شادو اینجا را کلیک کنید)

    موشک کروز اسلم: نسخه کروز موشک ضد کشتی هارپون  برای استفاده بر ضد اهداف  زمینی. ۶۵۰ تیره از این موشک در سال ۲۰۱۳ برای اف۱۵ اس ای سفارش داده شده است.(برای اشنایی با اسلم اینجا را کلید کنید)

    بریمستون: موشک پیشرفته ضد زره هواپرتاب برای پرتاب از تورنادو تایفون. این کشور۱۰۰۰ تیره از این موشک  را  در سال ۲۰۰۸   سفارش داد(برای اشنایی با بیرمستون اینجا را کلید کنید)

    بمب لیزری جی بی یو ۱۲ و ۱۰:  ۱۰۰ تیره از این  دو بمب هدایت لیزری در سال ۲۰۱۰ تحویل گرفته است

    بمب ۹۰۰ کیلوگرمی هدایت لیزری  جی بی یو ۲۴:  ۳۱۰۰ تیره از این بمب بین سال های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ تحویل شده است

    بمب  هدایت ماهواره ای سری جیدم: ۱۹۰۰ تیره از این موشک طی دو سفارش در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۱۱ خریداری شده است

    بمب هدایت لیزری  و ماهواره ای پیویی-۴ : این بمب ساخت انگلستان است و ۲۵۰۰ تیره از ان تحویل عربستان شده است که از تایفون  و تورنادو پرتاب می شود

    موشک ضد کشتی هواپرتابی سی ایگل: این موشک رادار فعال توسط تورنادو پرتاب می شود و ۱۰۲ فروند ان سفارش  داده شده است. سی ایگل موشکی  است مادون صوت با توان پرواز در سطح چند متری سطح اب و برد ۱۱۰ کیلومتر

    عربستان موشک های ضد کشتی هارپون، اگزوست ، ای اس ۱۵ تی  ار بی اس ۱۵ سوئدی را نیز در خدمت دارد ولی انها از بالگردها و ناو های جنگی  این کشور پرتاب می شوند

    پدافند هوایی

    هاوک: نیروی هوایی عربستان اولین سری موشک های هاوک خود را درسال ۱۹۶۵ از نسخهA  سفارش داد. این سفارش  شامل  ۱۰ اتش بار هاوک و ۴۰۰ موشک بود.در سال ۱۹۷۴  عربستان ۱۴۵۸ تیره موشک هاوک از نمونه B را سفارش داد و در ادامه سه سال بعد ۶ اتش بار دیگر نیز تحویل گرفت و اخرین  سری هاوک در سال ۱۹۸۲ تحویل شد که شامل  ده اتش بار دیگر بود. اگرچه هاوک همچنان به صورت محدود در خدمت است ولی جای  خود را به پاتریوت داده است(برای اشنایی با هاوک اینجا را کلید کنید)

    کورتال: فرانسه در سال ۱۹۸۰  دست به سفارش هشت اتش بار متحرک  کورتال از نوع پاییه ار ۴۴۰   به فرانسه  زد که برای این هشت اتش بار ۵۵۰ موشک نیز  خریداری کرد که در ادامه ۱۸۰ موشک دیگر دو سال بعد و در سال ۱۹۸۴ دست به دریافت ۸ اتش بار دیگر در کنار ۲۰۰۰ موشک  البته این بار از نوع ار ۴۶۰ شاهین که به صورت سفارشی برای عربستان ساخته شده بود  زد  . این نسخه  به جای چهار موشک دارای شش  موشک بود و بر روی شاسی شنی دار سوار بود .  در سال ۱۹۹۰  برای اخرین بار ۶ اتش بار و ۱۷۵ موشک دیگر دریافت کرد . کورتال همچنان در خدمت است و در دهه گذشته توسط فرانسوی ها ارتقا  است. این سامانه ده کیلومتر برد و ۶ کیلومتر ارتفاع عمل دارد(برای اشنایی با کورتال اینجا را کلید کنید)

    موشک پدافند هوایی ارتفاع پایین میسترال:  عربستان در سال ۱۹۸۹ دست به سفارش ۷۰۰ تیره موشک کوتاه برد فروسرخ  میسترال زد   و تا سال ۲۰۱۱ طی سه سفارش دیگر دست کم ۲۱۰۰ تیره دیگر نیز دریافت کرده است(برای اشنایی با میسترال اینجا را کلید کنید)

    استینگر: عربستان  طی دو سفارش  در  دهه های ۸۰ و ۹۰ میلادی در مجموع ۶۰۰ تیره موشک استینگر از نوع سی را دریافت کرده است . البته سلاح اصلی کوتاه برد همچنان همان میسترال است(برای اشنایی با استینگر اینجا را کلید کنید)

    پاترویت:عربستان بین سال های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴  توانست  هشت اتشبار پاترویت پک۲ با ۳۸۴ موشک را به دست اورد . در ادامه برای جایگزین سامانه هاوک عربستان  ۱۳ اتش بار دیگر با ۱۳۹۰  تیره موشک  دیگر از نوع پک۲ در همان دهه دریافت کرد. در ادامه  عربستان  برای تقویت دفاع ضد موشک خود ۲۰۲ تیره پاتروت ۳ نسخه اف را در سال ۲۰۱۴ سفارش داد که البته هنوز دریافت نکرده. عربستان هنوز توان ضد بالستیک چندانی ندارد  زیرا پک ۲ ضد کروز است و پک ۳ را نیز دریافت نکرده است. با دریات پک۳ دست کم توان مناسبتری ولی نه کامل  در برابر موشک های بالستیک  تاکتیک پیدا خواهد کرد

    همچنین این کشور دست کم ۸۴ اتش بار ضد هوایی هدایت شونده رادار اسکای گارد، ۱۷ رادار اریه فازی فعال سه بعدی AN/FPS-117  با برد ۴۷۰ کیلومتر، ۶ رادار AN/TPS-43 با برد ۳۵۰ کیلومتری را در شبکه دفاع هوایی خود دارد

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 13:23 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []

  • نگاهی به جنگنده های نیروی های اروپایی ناتو

    از زمانی که در سال ۱۹۴۹ پیمان اتلانتیک شمالی ناتو به ابتکار هری ترمن رئیس جمهوری وقت امریکا برای مقابله با شوروی ایجاد شد ،برتری نظامی از جمله  در اسمان در دستورکار ناتو قرار گرفت.قدرت هوایی شمال داشتن شکاری های پیشرفته برای دفاع تا جنگندها تهاجمی برای حمله و برای برخی از قدرتها اتمی شامل بمب افکنها هسته ای نیز میشد.ولی در بدو شروع وضعیت چندان خوب نبود.کشورهای اروپای غربی که به سرعت جذب ناتو  شدند از خرابی های جنگ جهانی دوم همچنان رنج میبرند و نیاز به کمک مالی فنی و نظامی امریکا بودند.این کشورها برای مقابله با غول شوروی که به سرعت دست به وارد کردن جتهای میگ ۱۵ به خدمت زده بود و در حال تولید بمب افکنها اتمی دور برد توپلوف بود ،  باید  شکاری رهگیر جت  عملیاتی میکردند ولی خوب مشکل اینجا بود که به غیر از انگلستان و امریکا هیچ کدام توان لازم برای ساخت جت جنگی نداشتند.از این رو سفارشان به سوی  این دو کشور  سرازیر شد.در اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوائل دهه ۱۹۵۰ شاید بودند دولتهای که خطر شوروی را جدی نگرفته و نگرانیهای ترومن را تنها سوء تفاهم می پنداشتند(البته واقعا این چنین بود)ولی اغاز جنگ کره انهم  کمتر از یک سال بعد از تشکیل ناتو و رو یا روی  کمونیست کره شمالی و چین به پشتیبانی شوروی با جهان ازاد به یکباره همگان را از خواب بیدار کرد . همچنین دست راسی شوروی به سلاح اتمی در اوائل دهه ۱۹۵۰ ،به غرب پیغامی اشکار داشت و ان بود که دیگرانها (ناتو به رهبری امریکا)تنها دارنده این سلاح جهنمی نبوده و وضعیت پیچیده تر نیز شد.

    تا پایان سالهای دهه۱۹۴۰ اکثر  کشورهای عضو ناتو از هواپیماهای پیستونی  بازمانده از جنگ جهانی دوم بهره میبردند ولی با اغاز جنگ  کره به خدمت گیری  جت های شکاری سرعت گرفت

    جتهای شکاری و جنگنده بمب افکن نسل اول و دوم  ناتو

    اولین جتهای که در ناتو مورد استفاده  قرار گرفت قبل از پیدایش ناتو ساخته شده بودند. جت های چون گلاستر میتئور به عنوان اولین جت عملیاتی جهان و تی۳۳ نسخه اموزشی اف۸۰ بودند. این  که دو که نماینگر  نسل نخست جتهای جنگی بودند عملا تنها تفاوتشان  با هواپیماهای جنگی جهانی دوم درموتور جتشان بود.با تقسیم المان به دو بخش غربی و شرقی و افزایش خصومت بین شرق و غرب از انجایی که اولین جبهه و خط مقدم جنگ احتمالی با کمونیست در  اروپا  بود از اوائل  دهه ۱۹۵۰ سفارشات خرید هواپیما جت به امریکا سرازیر شد. در این میان اف۸۴ تاندرجت تبدیل به اولین جت فراگیر  در اروپای  غربی شد که تمامی اعضای ناتو ان را خریداری کردند.اف۸۴ در دو نوع تاندرجت با بالهای  کاملا صاف و بدون پس گرائی  و تاندر استیرک با بالهای داری پس گرایی ساخته شده که حداقل بیش از ۱۰۰ کیلومتر در ساعت سریعتر دارای شعاع رزمی بیشتر و چالاکی بسیار بالای نسبت به تاندرجت  بود.هر دو مدل مادون  صوت و مجهز  به مسلسل های سنگین  ۱۲٫۷ م م برونینگ بودند و می توانستند  در زیر  بالها بمب و راکت حمل کنند.هر دو مدل به صورت گسترده ای توسط کشورهای عضو ناتو به کار رفت.بیشترین تعداد سفارشی یعنی حدود ۶۵% اف۸۴ سفارشی از نوع تاندرجت بودند و معمولا به عنوان جنگنده بمب افکن از انها بهره برده  میشد که البته نسخه شناسایی  هر دو مدل نیز بسیار محبوب بود.

    اف84 اولین هواپیمایی جتی بود که به صورت فراگیر به خدمت ناتو در اروپا در امد. اف84 به سرعت تنها سه سال بعد از ورود به خدمت در اروپا در نقش شکاری با اف86 جایگزین شد ولی همچنان یک جنگنده تهاجمی خوب باقی ماند.

    اف۸۴ اولین هواپیمایی جتی بود که به صورت فراگیر به خدمت ناتو در اروپا در امد. اف۸۴ به سرعت تنها سه سال بعد از ورود به خدمت در اروپا در نقش شکاری با اف۸۶ جایگزین شد ولی همچنان یک جنگنده تهاجمی خوب باقی ماند.

    ولی جنگ کره و نبرد هوایی بر فراز ان به زودی مشخص کرد که اف۸۴ از پس میگ۱۵ شوروی بر نمی اید . میگ ۱۵ جنگنده ای بود با بال پس گرا که در تمام زمینها مانند سقف پرواز، سرعت اوجگیری ،زاویه گردش و از  اف۸۴ برتر بود.از طرفی روسها نسخه اصلاح شده این هواپیما را با نام میگ۱۷ به سرعت توسعه دادند که چالاکتر و دارای موتور مجهز  به پسوز بود. از این رو تنها هواپیمای که در غرب توان مقابله  با میگ ۱۵  و نسخه پیشرفته تر ان میگ۱۷ را داشت اف۸۶ سابر امریکایی بود.اف۸۶ جتی بود ساخت شرکت  هواپیما سازی امریکا شمالی . دارای ویژگیها برتری در پرواز و چالاکی در رزم هوایی نزدیک بود.اگرچه اف۸۶ مانند اف۸۴ مورد استقبال همه جانبه اعضای ناتو قرار نگرفت.اف۸۶ با ورود به خدمت در دهه ۱۹۵۰ مورد توجه قرار گرفت .اف۸۶ کشورهای عضو ناتو در دو کشور دیگر نیز تولید شد.یکی کانادا که نمونه تولید در کانادا سی ال ۱۳ نام داشت و در مجموع ۱۸۱۵ فروند ان ساخته شد که اف۸۶ المانی، انگلستان،یونان و بخشی از اف۸۶ ایتالیا  و ترکیه  از اف۸۶ ساخت کانادا بود. همچنین شرکت فیات ایتالیا نیز ۱۲۱ فروند اف۸۶ برای نیروی هوایی ایتالیا تولید کرد. نمونه ای دیگر از اف۸۶ نیز وجود داشت که اروپا به ان علاقه نشان داد. اف ۸۶ دی  بود. اف۸۶ دی که داگ سابر نیز نام داشت  مانند نسخه های معمولی بود فقط دارای  یک رادار در دماغه بود. این رادار به اف۸۶ اجازه پرواز در شب و روز و هرشرایط اب و هوایی میداد  و میتوانست  ۲۴ راکت ۷۰  م م را برای حمله به بمب افکن های  شوروی حمل کند.این راکتها های غیر هدایت شوند توسط  رادار موجود در  دماغه هدفگیری  میشد.تقریبا تمامی  مشتریان اف۸۶ سابر این نمونه را  نیز به خدمت گرفتند.اف ۸۶  برتری های بسیاری داشت و نشان داد از میگ ۱۵ برتر و با میگ۱۷ برابر است ولی بزودی با ورود میگ۱۹ یعنی اولین جت مافوق صوت روسها  نیازی به جتی  سریعتر  از اف ۸۶ بود.اگرچه امریکا  همزمان  با ورود به  خدمت میگ۱۹ شکاری اف۱۰۰ سوپر سابر را که اولین جت مافوق صوت عملیاتی جهان  بود را به خدمت گرفتند ولی این جت چندان در ناتو و حتی در سطح جهانی  مورد استقبال قرار نگرفتد دو دلیل داشت اول اینکه میگ ۱۹ اگرچه سریعتر از میگ ۱۷ بود ولی از نظر چالاکی در یک سطح با ان بود و از این رو اف۸۶ کفایت میکرد از جمله اینکه بسیاری از کشورها دست  به تحویل و هماهنگی موشک فروسرخ  AIM9B سایندوندر در میانه دهه ۱۹۵۰ از امریکا  زدند که میتوانست  اف۸۶ را حریفی  جدی  برای میگ ۱۹ کند   دلیل  دیگر این بود که بسیاری از کشورها زمانی که در حال خرید اف۸۶ بودند در اواسط دهه ۱۹۵۰ شوروی به سرعت محصولی بسیار  برتر از میگ۱۹ ویا اف۱۰۰ توسعه داد  و ان محصولی پرنده به یاد ماندنی میگ۲۱ بود.

    اف86 دی اولین جنگنده شب پرواز همه جانبه ناتو بود اگرچه تا قبل از ان مدل های از میسترال توان پرواز شبانه نیز داشتند

    اف۸۶ دی اولین جنگنده شب پرواز همه جانبه ناتو بود اگرچه تا قبل از ان مدل های از میسترال توان پرواز شبانه نیز داشتند

    میگ ۲۱ اولین پرواز خود را در سال ۱۹۵۵ انجام داد. میگ ۲۱ دارای سرعت بیش از ۲ برابر سرعت صوت بود و دارای رادار و موشک فروسرخ( در دهه ۱۹۵۰ بسیار از جتها فاقد رادار و موشک بودند).بال دلتای ان چالکی بسیار   به ان میداد و در زمینه رانش به وزن به دلیل  موتور قدرتمند و وزن  برتری بسیار داشت. و از طرفی توان انجام عملیات در هر شرایط ب و هوایی داشت .غرب بسیار با دید میگ۲۱  شوکه  شد انها تنها در اروپا اف۸۶ داشتند ولی نیاز به بهترین از ان بود ولی نه اف۱۰۰٫اگرچه در نهایت ترکیه،فرانسهو دانمارکاف۱۰۰ را به خدمت گرفتند ولی  در همان زمان لاکهید محصول جدید ساخته بود که در کشور سازنده یعنی امریکا اصلا مورد استقبال قرار نگرفت.یک جنگنده اف۱۰۴ استار فایتر بود. اف۱۰۴ یک جت تک سرنشینه  شکاری رهگیر بود. اولی جت عملیاتی  جهان با سرعت دو برابر  سرعت صوت.دارای رادار و موشک ساندوندر  بود چالاکی خوبی داشت  .سازنده ان برای کاهش پسای هوابالهای ان را انقدر کوچک کوتاه کرده  بود که اگر چه بر مشکل  سرعت فاعق امده بود ولی خود بال تبدیل به بزرگترین مشکل اف۱۰۴ شد که هرگز نیز رفع نشد.این بال کوچک باعث افزایش سرعت فرود و همچنین  بالا رفتن زاویه حمله  و ناپایداری در ارتفاع  کم بود و باعث این شد که حداقل یک چهارم اف۱۰۴ تولید در هنگام فرود از دست روند و القابی  چون بیوه کنو تابوت پرنده را دریافت کرد. نیروی هوایی امریکا  هرگز  به صورت گسترده  این جت را به خدمت نگرفت.ولی در همان زمان با دیدن اتش اروپا (و بساری  از متحدین غیر اروپای امریکا)برای به خدمت گرفتن یک جت با قابلیت های میگ۲۱ دست به عرضه این جت به انها زد.در ان زمان یک اعتلاف بزرگ در اروپا برای به خدمت گیری اف۱۰۴ شکل گرفت.با وجود بودن جت های بهتر ولی رشوهای کلان مسئولین لاکهید موثر افتاد و هزاران فروند اف۱۰۴ فروخته شد.اف۱۰۴ در دهه ۱۹۶۰ جای اف۸۶ را در دفاع هوایی گرفت.عدد و اعداد  خرید و به خدمت گیری  اف۱۰۴ حتی از اف۸۶ نیز بزرگتر بود.صنایع مختلفی در اروپا مانند فیات ایتالیا،فوکر هلند،کانادا ایر کانادا(در امریکای شمالی)،ام بی بی ،دورنیر و میشل اسمیت  المان غربی، دست به تولید اف۱۰۴ زدند ،در این  میان المان غربی  با به خدمت گیری ۹۱۶ فروند اف۱۰۴ یک رکورد تاریخی در به خدمت گیری یک هواپیما جنگنده  ساخت یک کشور دیگر توسط کشوری دگری را به یادگار گذاشت،این هواپیما تا سال ۱۹۹۱ در خدمت المان باقی ماند و تعدادی با توان شلیک موشک ضد کشتی کرمورن تحویل نیروی دریایی المان شد .اف۱۰۴ المانی در تمامی شرکتهای که در بالا نام برده شد (به غیر از کانادا ایر)تولید شد و حتی المان تعداد را نیز به صورت مستقیم از خود لاکهید امریکا تحویل گرفت. حداقل ۲۹۲ فروند اف۱۰۴ المانی طی حوادث مختلف از بین رفتند.تقریبا تمامی کشورهای عضو ناتو اف۱۰۴ را به خدمت گرفتند و بزرگترین سفارش بعد از اف۸۴ نصیب اف۱۰۴ شد.بسیاری از این کشورها در دهه۱۹۷۰ تعداد مازاد اف۱۰۴ المانی را تحویل گرفتن که ترکیه  یکی از این کشورها  بود.اف۱۰۴ پرنده خوبی بود یک شکاری چالاک علی رغم ایمنی پایین ولی توان نبرد هوایی در شب و روز و هر شرایط اب و هوایی را داشت. ولی توان حمل سلاح هوا به زمین کمی را داشت و برد ان بسیار محدود.کشورهای که اف۱۰۴ را تحویل گرفتند به سرعت اف۸۴ و یا اف۸۶ های خود را به عملیاتهای هوا به زمین اختصاص  دادند ولی این جت های  اولیه دارای سرعت و رادار مناسب برای پرواز شبانه و یا درگیری  هوایی احتمالی با جتهای روسی را نداشتند.از طرفی اف۱۰۴ نیامده  میدان را به میگ ۲۱ باخت.میگ ۲۱  بسیار چالاکتر  بود و در رزم هوا به هوا در ویتنام اف۴ و اف۸ را سرنگون کرد و این مسئله به زودی در هنگام به خدمت گرفتن اف۱۰۴ مشخص شد که اسبی که ناتو بر روی ان شرط بسته، بد اسبی است.

    اف104 استار فایتر را باید یکی از پرتعداد ترین جنگندهای تاریخ ناتو دانست که هرگز به اندازه میزان به خدمت گیریش ارزش نظامی نداشتند وبه سرعت عرصه را به میگ21 شوروی باخت

    اف۱۰۴ استار فایتر را باید یکی از پرتعداد ترین جنگندهای تاریخ ناتو دانست که هرگز به اندازه میزان به خدمت گیریش ارزش نظامی نداشتند وبه سرعت عرصه را به میگ۲۱ شوروی باخت

    از طرفی در سالهای پایانی دهه ۱۹۶۰ خبرهای نگران کننده ای از شوروی در مورد ورود به خدمت نسل جدید از شکارها میگ می امد  که دارای  رادار دوربرد و موشک  راداری بودند.ولی در مرحله اول در ناتو نبودن یک جنگنده بمب افکن چند منوره  بسیار به چشم میامد. اف۱۰۴ شکاری  بود و نیاز   به مکمل داشت.در اروپا داسا فرانسه بعد از پایان مشکلات اشغال این کشور توسط المان چندین طرح را ارائه کرد که کارامد بودند مثل اورگال ولی در اواخر دهه ۱۹۵۰ میراژ ۳را ارائه کرد.میراژ ۳ یک شکاری رهگیر بال دلتا بود که دارای رادار موشک  و سرعتی بیش  دو  برابر سرعت صوت بود .چالاکی بسیار خوبی داشت و به نظر تنها جنگنده ای بود که از پس میگ ۲۱ چموش روسها بر می امد ولی به زودی دو رقیب  دیگر  نیز پیدا شدند. اولی اف۵ ای و بی با لقب فریدوم فایتر  و دومی ساب ۳۵ سوئدی  با نام دراگن بود. هر سه این هواپیماها جنگنده چند منظوره بودند.کارایی بسیار بهتری نسبت به اف۱۰۴ داشتند و میتواند ماموریت های وسیعتری   را انجام دهند. از این رو در سالهای پایانی  دهه ۱۹۶۰ اف ۱۰۴ نیامد از مد افتاد تا ناتو جنگندها نسل دوم پیشرفته تری دریافت کنند.اف۵ هواداران بیشتری داشت(اینجا  در مورد دو نسخه ای و بی صحبت میشود نه مدلهای ائی و اف) در اسپانیا کمپانی کاسا دست به تولید تحت امتیاز  این جت زد.بیش از ۱۰۰ فروند از این نمونه تولید شد البته اسپانیا  حداقل  ۳۰ فروند میراژ ۳  رانیز به خدمت گرفت ،کانادا نیز اف ۵ را در داخل با نام سی اف۵ ای و بی تولید کرد که ۱۳۵ فروند برای نیروی هوایی کانادا  و تعداد نیز برای دیگر کشور  بود . میراژ ۳ نیز مشتریان خود را داشت به غیر از اسپانیا که در بالا گفته شد ،بلژیک ۲۰ فروند.البته خود فرانسه  نیز سازنده میراژ ۳ بود. دراگن نیز  توسط سوئد ،دانمارک(۵۱ فروند) ،اتریش و فنلاند(فنلاند، سوئد و اتریش  عضو ناتو نیست) به خدمت گرفته شد.

    در دهه ۱۹۷۰ نسخه های دیگری از اف۵ وارد بازار شد، نسخه پیشرفته اف۵ یا همان ا۵ ائی و اف تایگر۲ که برخی از کشور های  عضو ناتو ان را به خدمت گرفتند . اکثر کشورهای اروپای تنها نسخه ای و بی را دریافت کردند انها در دهه ۱۹۷۰ توجه خود را به جنگنده دیگر معطوف  کردند که از اف ۵ تایگر  ۲ برتر بود

    بعد از نا امیدی بسیار از اعضای ناتو از اف104 ، اف5 و میراژ 3 گزینه بسیار خوبی . جنگنده بمب افکنهای بسیار مناسب که در رزم هوایی داگ فایتر با میگ 21 برابر میکردند

    بعد از نا امیدی بسیار از اعضای ناتو از اف۱۰۴ ، اف۵ و میراژ ۳ گزینه بسیار خوبی . جنگنده بمب افکنهای بسیار مناسب که در رزم هوایی داگ فایتر با میگ ۲۱ برابر میکردند

    انگلستان ،فرانسه

    این دو  کشور خود از سازندگان جنگنده بودند و خرید   خارجی کمی داشتند . تنها فرانسه طی سالهای اخر دهه ۱۹۴۰ دست به خیرد  از خارج دست زد زیرا  هنوز صنایع این کشور بعد از اشغال کمر راست نکرده بودند.انگلستان نیز تنها زمانی  که در اوائل دهه ۱۹۵۰ از داشتن یک جت شکاری پیشرفته در داخل ناامید شد به سمت اف۸۶ رفت.انگلستان در اواخر دهه ۱۹۴۰ و در تمام طول  دهه ۱۹۵۰ ده ها شکاری ساخت که همه انها از نظر فناوری دارای مشکلات بسیاری بودند.به نظر می رسید که انگلیسیها عصر جت را بسیار بد اغاز کرده بودند و طرح های انها زمانی که عملیاتی  میشد از نمونهای روسی و یا امریکا عقب بود.در بین طرح های انگلیسی بعد جنگ  یکی شکاری گلاستر میتئور یعنی اولین جت تاریخ بسیار درخشید  که در کشورهای عضو ناتو مانند دانمارک، نروژ،فرانسه، هلند  و سوئد به خدمت گرفته شد(شاید البته دلیل درخشیدندش این بود که تا مدتها تنها جت در دست راس بود).البته این به خدمت گیری  به قبل از تشکل ناتو در سال ۱۹۴۹ بر میگردد. از جمله دیگر طرح های موفق انگلیسی میتوان به جنگنده بمب افکن هاوکر هانتر اشاره کرد که موفقترین هواپیما انگلیسی  بعد از جنگ جهانی دوم در بازار جهانی بود.هانتر برای انجام عملیات های  تهاجمی ساخته شد و یک جت مادون صوت روز پرواز بود  و در سال ۱۹۵۶ عملیاتی شد.بلژیک ،دانمارک، هلند،سوئد و سوئیس(سوئد و سوئیس عضو ناتو نیستند) نیز از خریداران ان بودند.این هواپیما در حد اندازه جی۹۱ بود و بسیار خوش درخشید.در دهه ۱۹۵۰ تا اواخر دهه۱۹۶۰ جتهای جون لاینتینگ(جت دوموتوره با دو موتور روی هم)،ونوم و وانپیری در خدمت انگلستان که معمولا به یک یا دو عضو ناتو نیز صادر شد. ولی در کل طراح های انگلیسی  به غیر از میتئور و هانتر چندان مورد استقبال قرار نگرفتند.ولی سوئد موفقتر  بود.اگرچه سوئد عضو ناتو نبود ولی محصولاتش در برخی کشورهای عوض ناتو در شمال اروپا استفاده شد.سوئد در سالهای اولیه  بعد از جنگ  به دلیل مشکلاتی در طراحی جت تا حدی خود وابسته با انگلستان بود ولی با ارئه چند طرح جدید نیاز به خارج را کم کرد و اعضای ناتو نیز از ان بهره بردند.اولی جت جنگنده بمب افکن جی۲۹ تانان بود که در ۱۹۵۰ عملیاتی شد که در سوئد و اتریش خدمت کرد(که هیچ عضو ناتو به خدمت نگرف)، این جت مادون صوت با ورودی هوا در دماغه علیرغم بزرگیش بسیار چالاک بود و همچنین ساب در سال ۱۹۵۶ جنگنده تهاجمی جی۳۲ لنسر را ساخت که یک جنگنده تهاجمی دو سرنشینه با توان شلیک موشک ضد کشتی و برد مناسبی بود. بعد از رورد  به خدمت این دو هواپیما سوئد دیگر جنگنده خارجی به خدمت نگرفت.ولی شاهکار ساب در زمینه نسل دوم ها به ساب ۳۵ دراگن بر میگردد. دراگن یک جت مافوق صوت با سرعت بیش از دو ماخ و بال دلتا بود که یک جنگنده بمب افکن کارامد بود.این  جت در سال ۱۹۶۰ همراه با میراژ ۳ و اف۵ وارد خدمت شد.دارای چالاکی مناسب رادار و تسلیحات در حد میگ۲۱ بود و در ان زمان از جمله برترین جنگنده های جهان به حساب میامد  به غیر از سوئد فنلاند،دانمارک(تنها عضو ناتو که ان را به خدمت گرفت) و اتریش دراگن را به خدمت گرفتند.فرانسه  نیز به سرعت از خاک برخواست و با ارائه طرح های چون اوراگان و مایستری خود را از خارج بی نیاز کرد و طرح هایش را در خارج کشور از جمله بازاریابی کرد.همچنین داسای فرانسه  با ساخت سوپر میسترال اولین جت مافوق صوت بومی رابرای فرانسه ساخت ولی اوج کار در میراژ ۳ بود که جنگنده ای در کلاس دراگنداری بالهای دلتا رادار و موشک  فروسرخ بود.در مجموع تا اواخر دهه ۱۹۶۰ میراژ۳،اف۵ و دراگن پیشرفته ترین هواپیماها اعضای ناتو بودند و از پس میگ۲۱ کم و بیش بر میامدند ولی به زودی رقیب قدرتمندی یعنی میگ۲۳ و میگ۲۵ وارد میدان شد و نیاز به نسل سوم به وجود امد.

    کوچک ، ارزان، ساده و پر تعداد. یک درسر واقعی برای ناتو

    کوچک ، ارزان، ساده و پر تعداد. یک درسر واقعی برای ناتو

    بمب افکنها اتمی

    در بخش  اروپای ناتو تنها دو کشور  انگلستان  و فرانسه  دارای  قدرت اتمی بودند. هر دو در دهه ۱۹۵۰ به چنین توانی  رسیدند .انگلستان در دهه ۱۹۵۰ سری بمب افکنهای سری وی شامل  والینت، ویکتور و والکان را نیز توسعه داد که هر  سه بمب افکن اتمی میان برد تا دوبرد بودند . هر سه توان حمل بمب اتمی را تا مسکو و کیف داشتند  و قدرت بازدارندگی  خوب نیز در اختیار انگلستان  قرار میداد فرانسه  کمی کند تر بود در مرحله اول مدل از جنگنده بمب افکن دوربرد Vautourرا برای حمل بمب اتمی تغییر دادند. اگرچه در  دهه بعد فرانسه  بمب افکن میراژ ۴ را به عنوان یک بمب افکن اتمی به خدمت گرفت  ولی هر دو کشور  در دهه های بعد دیگر دست  به توسعه بمب افکن بزرگ  و دوربرد برای حمل  بمب اتمی نزدند  زیرا با رشد موشکهای اتمی بالستیک  چه در برد وچه در کارایی و دقت باعث  کاهش خواست  برای ساخت بمب افکنهای اتمی  در این دو کشور  شد.

    جدول جنگنده های اعضای ناتو مربوط به این بخش مقاله

    کشور اف۸۴ اف۸۶ اف۸۶ دی اف۱۰۰ اف۱۰۴ میراژ ۳ میتئور اف۵ هانتر
    بلژیک ۴۶۵ ندارد ندارد ندارد ۳۵۰ ۱۰۶ +۳۰۰ ندارد ۲۵۶
    دانمارک ۲۶۷ ندارد ۵۹ ۷۲ ۵۱ ندارد ۵۱ ندارد ۳۴
    فرانسه ۴۰۰ ندارد ۶۲ ۱۰۰ ندارد ۴۶۵ ۱۰۰ ندارد ندارد
    یونان +۳۵۰ ۱۰۵ ۴۰ ندارد ۱۳۰ ندارد ندارد ۱۰۰ ۵۰
    ایتالیا +۴۰۰ ۱۷۹ ۲۴۱ ندارد ۳۶۰ ندارد ندارد ندارد ۲۴۱
    هلند ۳۵۴ ندارد ۶۳ ندارد ۱۳۸ ندارد ۲۲۰ ۱۰۵ ۱۱۰
    نروژ ۲۴۷ ۱۱۵ ۶۰ ندارد ۲۵ ندارد ندارد ۱۰۸ ندارد
    پرتقال ۱۲۵ ۶۵ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ۹۶
    ترکیه ۴۰۰ ۱۲۰ ۹۰ ۲۰۶ ۴۰۰ ندارد ندارد ۲۰۰ ندارد
    المان ۵۶۰ ۷۵ ۸۸ ندارد ۹۱۶ ندارد ؟ ندارد ۳۵۰
    کانادا ندارد ۹۰۰ ندارد ندارد ۲۰۰ ندارد ندارد ۱۴۰ ندارد
    انگلستان ندارد ۴۳۰ ندارد ندارد ندارد ندارد ۲۰۰۰ ندارد ۱۲۰۰
    اسپانیا ندارد ۲۷۰ ندارد ندارد ۲۱ ۳۰ ندارد +۱۷۰ ندارد

    در دهه ۱۹۶۰ جنگنده های نسل سوم با قابلیت جدید وارد میدان شدند. این جنگنده ها دارای  رادار دوربرد موشک های  هدایت رادار نیم فعال و یا فعال و سلاح های هوا به زمین  هدایت شونده بودند. شوروی دو محصول جدید را در اوایل  دهه ۱۹۷۰ وارد خدمت کرد یکی میگ۲۳ و دیگری میگ ۲۵٫هر دو این جنگنده دارای رادار با برد بیش از ۵۰ کیلومتر بودند  و موشک های  راداری  با برد ۳۵ تا ۵۰ کیلومتر حمل میکردند.میگ ۲۳ یک جنگنده بال متغیر  با چالاکی بالا بود که دارای  اولین نسل  رادار پالاس داپلر شوروی با توان نگاه به پایین و شلیک به پایین بود. موشک ار ۲۳ و بعدها ار ۲۴ توان اتش از ۳۵ تا ۵۰ کیلومتر را به  هدفی به ان میداد. میگ ۲۵ نتنها دارای  توان راداری  میگ ۲۳ بود بله دارای  راداری بسیار قوی بود که دارای  خروجی بسیار قوی بود و تا زمان امدن راداری ای وی جی ۹ جنگنده اف۱۴ رقیب نداشت. سرعت و ارتفاع پروازیش  دست راسی به ان را با کمک اف۵ و یا میراژ ۳ غیر ممکن کرده بود.همچنین جنگنده تهاجمی سوخوی ۱۷ نسخه ارتقا یافته سوخوی۷ و بمب  توپلوف ۲۲  با توان پرواز در ارتفاع پایین ساخت شده بودند  . این هواپیما در اوایل  دهه ۱۹۷۰ عملیاتی شدند و از این رو ناتو نیاز به جنگنده ای با توان حمل موشک های  هدایت راداری  میان برد ،چالاکی بالا و توان نگاه به پایین و شلیک به پایین داش برای کشف اهداف پایین پروازی چون سوخوی۱۷ و توپلوف ۲۲ داشت.

     در واقع این جنگنده های جدید شوروی جنگندهای نسل  سوم بودند و برای دفاع در مقابل انها نیاز به نسل سوم نیز بود

    اولین جنگنده ای که در غرب نسل سوم  حداقل دارای موشک رادار نیم فعال و راداری با توان تقریبا برابر با میگ ۲۳ ام اولین نسخه  پر تعداد میگ ۲۳ بود ،جنگنده اف۴ فانتوم بود. اف۴ فانتوم در نیروی دریایی امریکا برای مقابله با بمب افکنهای دریایی شوروی توسعه پیدا کرده بود.اولین مشتری اروپای فانتوم اسپانیا  بود که تعداد  از نمونه اف ۴ سی و نسخه شناسایی ان را تحویل گرفت .ترکیه و یونان   نیز نمونهای ائی و ار اف ۴ ائی  و انگلستان نسخه های  چون اف۴ جی را تحویل گرفت .المان نسخه اف۴ اف را تحویل گرفت  که به دلیل محدودیتهای تسلیحاتی  المان نه توان حمل بمب را داشت  و نه موشک  اسپارو تنها با سایندوندر  به نبرد می پرداخت اگرچه بعدها  المانها بر روی فانتومهای خود موشک  امرام نیز نصب کردند.  یونان نیز از دیگر مشتریان اف۴ فانتوم بود ولی در کل اف۴ فانتوم ان چیزی نبود که اروپا به دنبالش  بود. در اواسط  دهه ۱۹۷۰ معلوم شد میگ ۲۳ مجهز به رادار های های لارک  کارایی بیشتری  نسبت به ترکیب رادار ای پی کیو ۱۲۰ و اف۴ فانتوم دارد  و از طرفی اف۴ از پس میگ ۲۵ نیز بر نمی امد . اف۴ در دهه ۱۹۶۰ نشان داد جنگنده چالاکی نیست و از پس جنگندهی سبک و چالاک میگ بر نمی اید . اگرچه ناتو به خلبان خود اعتماد داشت و انها رابرتر از خلبان  شرقی میدانست

    اف4 اف نیروی هوایی المان. اف4 فانتوم اولین جنگنده نسل سوم عملیاتی غرب بود که چندین کشور از جمله المان یونان و ترکیه ان را در ناتو اروپای به خدمت گرفتند

    اف۴ اف نیروی هوایی المان. اف۴ فانتوم اولین جنگنده نسل سوم عملیاتی غرب بود که چندین کشور از جمله المان یونان و ترکیه ان را در ناتو اروپای به خدمت گرفتند

    فرانسه  همزمان با پروژه میگ ۲۳ در شوروی بر روی جنگنده جدید کار را اغاز کرد که میراژ اف۱ نامید شد. میراژ اف۱ جنگنده خوش استیل و بسیار چالاکی بود.دارای رادار  با توان نگاه به پایین بود و موشک سوپر ۵۳۰ ان اگرچه از  اسپارو برد کمتری داشت ولی کارای  ان در هم جنبه ها برتر بود. میراژ اف۱ برتری کامل از اف۴ چه در زمینه چالاکی وچه الکترونیکی داشت و تنها جنگنده غربی نسل سوم که توان رقابت با نسخه های پیشرفته میگ ۲۳ مانندمیگ۲۳  ام ال دی را داشت  . البته میراژ اف۱ تنها در سه کشور فرانسه  یونان و اسپانیا به خدمت گرفته  شد . شاید دلیل  این عدم استقبال در دهه ۱۹۷۰ از این دو طرف به پروژهای باید نسبت  داد که در حال  توسعه بودند وچشمها به انها دوخته شده بود. اولین این جنگندها اف۱۶ بود.

    در اواخر دهه ۱۹۷۰ تصاویر ماهواره ای از دو جنگنده جدید در شوروی خبر میداد. سوخوی۲۷ و میگ ۲۹. جنگنده های با رادار دوربرد و موشک های  جدید  با چالاکمی بالا که میراژ اف۱ و یا اف۴ فانتوم.این دو هواپیما برای مقابله با دو جنگنده جدید غربی یعنی  اف۱۶ و اف۱۵ ساخته شده بودند از این رو بسیاری از کشورهای اروپای که در خرید نسل سوم ها چون فانتوم و میراژ اف۱ تعلل  کرده  بودند چشمشان به جنگندهای نسل چهارم تازه از راه رسیده امریکا دوخته شده بود.

    اف۱۶ در نیروی هوایی امریکا برای جایگزینی  با اف۴ فانتوم ساخته شده بود و جنگنده نسل چهارم بود . اف۱۶ قرار بود یک جنگنده چند  منظوره  با توان داگ فایتر بالا  باشد.البته اف۱۵ و اف۱۴ نیز در حال توسعه  بود ولی چشمها به یک جنگنده چند منظوره  دوخته شده بود. اف ۱۶ نماینده جنگنده های نسل چهارم بود. واقعیت این بود که روسها در دهه ۱۹۷۰ میگ۲۳ را وارد خدمت کردند و در همان دهه نسل بعدی جنگندهای خود یعنی  میگ ۲۹ و سوخوی۲۷را نیز به پرواز در اوردند که از جنگنده های چون میراژ اف ۱و اف۴ برتری کامل داشتند .ناتو باید نتنها جنگنده ای برتر از میگ ۲۳ و ۲۵ بلکه حداقل برابر با میگ ۲۹ و سوخوی ۲۷ به خدمت میگرفت.از این رو بسیاری  از کشورهای  اروپای عضو ناتو اف۵ و میراژ ۳ خود را در خدمت نگه داشته  و به جای صرف پول برای خرید نسل سوم ها  چون اف۴ و میراژ اف۱ منتظر وارد خط تولید شدن نسل چهارم های چون اف ۱۶ شدند.

    در اواسط دهه ۱۹۷۰ کشورهای عضو ناتو خواهان به خدمت گیری  جنگنده جدید نسل  چهارم چند منظوره  ای بودند که جایگزین اف۱۰۴ شود و در کنار جنگنده های  نسل دومی چون دراگون،میراژ ۳ و اف۵ در خط مقدم خدمت کند.در ان زمان کمپانی داسا فرانسه  نسخه ای از میراژ اف۱ با نام سوپر میراژ را با موتو ام ۵۳(موتوری که بعدها بر روی میراژ ۲۰۰۰ نصب شد)را در این رقابت شرکت داد ولی رقیب میراژ اف۱ جنگنده بسیار کارامد اف۱۶ بود که لاکهید امریکا ان را ساخته بود. در نهایت اف۱۶ پیروز میدان شد. چهار کشور بلژیک،هلند،نروژ و دانمارک در قالب ناتو  ۳۵۷ فروند از اف ۱۶ ای و بی از بلوک های اولیه ۱،۵، ۱۰ و ۱۵ را تحویل گرفتند که در این میان هلند ۱۰۲ فروند اف۱۶ را در داخل  صنایع فوکرهلند  منتاژ کرد ، از دیگر اعضای ناتو که اف۱۶ را تولید کرد ترکیه بود که در داخل بیش از  ۲۴۰ فروند ان را تولید کرد.در کنار ان یونان و پرتقال نیز اف۱۶ را به خدمت گرفتند و ایتالیا نیز مدتی ان را اجاره کرد. اف۱۶ برای ناتو نشان دهنده نسل چهارم و یک جنگنده تمام عیار چند منظوره بود که به زودی تبدیل به میاری برای سنجش کارایی دیگر جنگنده ها با ان شد.اف۱۶ دارای یک موتور پرقدرت،اچ یو دی، هوتاس سامانه هدایت دیجیتال  با سیم و نمایشگرهای چند کاره در کابین بود و می توانست  طیف وسیعی از ماموریتها از عملیات های ضد رادار تا ضد کشتی  و دفاع هوایی را انجام دهد. ناتو با دیدن  اف۱۶ جنگنده ای در اف۱۶ سطح می خواست.شاید به همین دلیل اف۱۵ و اف۱۴ برای ناتو جندان دل نشین نبود ،این دو جنگنده علارقم  کارایی بالا  در رزم هوا به هوا در قیاس با اف۱۶ ولی کاملا تک منظوره بودند چیزی که ناتو در مقابل  خود داشت  به غیر از نیروی  هوایی شوروی نیروی  زمین و زرهی  قدرت مند ان نیز بود که اف۱۶ بهتر انها را  زیر اتش میگرفت  .اگرچه همواره اف۱۵ یکی از اصلیترین جنگنده های دفاع هوایی امریکا در پایگاه های هوایی این کشور در اروپا از دهه ۱۹۷۰ تا کنون بوده است . کمی پس از اف۱۶ در اوائل دهه ۱۹۸۰ دو جنگنده دیگر نیز از نسل چهارم ناتو  وارد خدمت شد یکی اف۱۸ امریکا که در اسپانیا  و کانادا به خدمت گرفته شد. کانادا اف۱۸ را در داخل به نام سی اف۱۸ تولید کرد. هر دو کشور نسخه ای و بی اف۱۸ را تحویل گرفتند.(سوئیس نیز اف۱۸ را تحویل گرفت که البته  عوض ناتو نیست).جنگنده بعدی میراژ ۲۰۰۰ بود. داسای فرانسه  بعد از شکست سوپر میراژ در برابر اف۱۶ به سرعت به  سراغ طرح جدید رفت که میراژ ۲۰۰۰ نام گرفت.با وجود این به غیر از فرانسه کشور سازنده تنها یونان در ناتو میراژ۲۰۰۰ را به خدمت گرفت که دلیل عمده است نیز فروش اف۱۶ با  قیمت مناسب تر بود . ولی فرانسه در تکمیل نسخه های مختلف میراژ ۲۰۰۰ تلاش فراون کرد. نسخه تهاجمی دو سرنشینه  ان یعنی میراژ ۲۰۰۰ دی و حتی نسخه اتمی ان برای جایگزینی  میراژ ۴ را با نام میراژ ۲۰۰۰ ان طراحی کرد که همکی در سالهای اخر جنگ سرد عملیاتی شدند. اف۱۶،اف۱۸ و میراژ ۲۰۰۰ جایگزین جنگنده های چون اف۱۰۴  شدند و در کنار جنگنده نسل دوم و سوم به خدمت ادامه دادند ولی هیچ کدام محبوبیت اف۱۶ را پیدا  نکردند زیرا جنگنده  چند منظوره  برای انجام تمامی  عملیاتهای ممکنه بود.اگرچه اف۱۸ همواره کارامدتر  از اف۱۶ بود ولی گرانتر نیز بود از این رو در بازار استقبال  کمتری از ان شد.

    بعد از اف104 بزرگترین برنامه خرید یک جنگنده به اف16 بر میگردد. اف16 میراژ اف1 را در رقابت ناتو شکست داد تا برای چهار دهه بعد اصلیترین جنگنده بسیاری از کشورهای عضو ناتو باشد.

    بعد از اف۱۰۴ بزرگترین برنامه خرید یک جنگنده به اف۱۶ بر میگردد. اف۱۶ میراژ اف۱ را در رقابت ناتو شکست داد تا برای چهار دهه بعد اصلیترین جنگنده بسیاری از کشورهای عضو ناتو باشد.

    طراح های مشترک ناتو

    اولین طرح مشترک اروپا فیال جی ۹۱ بود ،جی ۹۱  در واقعا یک جنگنده تهاجمی روز پرواز با توان انجام عملیات پشتیبانی هوایی نزدیک  بود. در این پروژه یونان، ایتالیا،المان غربی،پرتقال،انگلستان و امریکا حضور داشتند. برخی از این کشورها طراح های خودشان هم ارائه دادند ولی زمانی که جی ۹۱  ایتالیایی  پیروز شد انگلستان و امریکا از طرح جدا شدند وبه سراغ جنگنده های بومی رفتند.جی ۹۱ در سال ۱۹۵۸ وارد خدمت شد و در المان  غربی، یونان، پرتقال و ایتالیا به خدمت گرفته شد.جی ۹۱ هم دوره ای۴ اسکای هاوک بود ولی کاملا از ان در رده پایین تری قرار داشت ولی اروپا با وجود شرکت ای ۴ در این رقابت تصمیم به خدمت گیری  یک جنگنده اروپای گرفت(البته جی ۹۱ یک پروژه مشترک نبود بلکه یک خرید مشترک از یک کشور اروپایی بود).جگواردر واقع اولین جنگنده مشترک اروپا بود که طی همکاری بین انگلستان و فرانسه  ساخته شد. این دو کشور در اوایل دهه۱۹۶۰ به دلیل نیازهای که گهگاه مشترک نیز بود منجر به ساخت جگوار شد. جگوار یک جنگنده تهاجمی با توان انجام  عملیات تهاجمی دقیقی  بود که از برد خوبی برخورد بود و تسلیحات هدایت شونده نیز حمل میکرد(بر خلاف جی ۹۱) . ولی تنها در ناتو توسط فرانسه  و انگلستان به خدمت گرفته شد.

    ولی زمانی که بحث  نسل چهارم ها به وجود امد ایتالیا، المان، انگلستان ،فرانسه و کانادا و پروژه ای  تورنادو به میان میاید . هر کدام نیازی داشتند  ولی نیاز مشترک انها جنگنده تهاجمی  ارتفاع پایین با توان انجام عملیات دقیق ضربتی در هر ساعت از شبانه روز بود.بعد از مدتی تنها ایتالیا، المان غربی و انگلستان  در این جمع باقی ماندند . تورنادو  و در از سال ۱۹۷۹ وارد خدمت شد و دارای دو نسخه شکاری و تهاجمی بود. این جنگنده بال متغیر دو سرنشینه از روز اول به عنوان یک جنگنده تهاجمی عمقی ساخته شد و میانه راه طراحی ساخت نمونه شکاری نیر در دستور  کار قرار گرفت این رو نسخه تهاجمی زود تر وارد خدمت شد. تورنادو دارای دو رادار یکی برای تعقیب عوارض  زمین برای پرواز در ارتفع پایین بود و درگیری  راداری برای کشف و  درگیری  با اهداف دریایی و زمینی  و نقشه برداری از زمینی (البته  نسخه تهاجمی مثل جی ار۱ و جی ار ۴) این هواپیما تا مدتها پیچیده ترین جنگنده اروپای بود که حداقل تا زمان ورود به خدمت یورفایتر ویا رافال در نقش تهاجمی در اروپا همتایی  نداشت . نسخه تهاجمی توسط المان، انگلستان و ایتالیا  به خدمت گرفته شد ولی نسخه شکاری ان (تورنادو اف۳) مقبولیت  کمتری داشت. اف۳  مجهز به رادار پالاس داپلربود و میتوانست  چهار موشک  اسکای فلس(نسخه اروپای اسپارو) و چهار  سایندوندر را حمل کند.با وجود اینکه در نبرد دامد(نبرد بیش از ۱۵ کیلومتر)جنگنده قابلی بود ولی دارای  چالاکی کمی بود . از این رو تنها انگلستان در ناتو  خریدار نسخه شکاری تورنادو  بود و ایتالیا  نیز مدتی ان را اجاره کرد. مسئله سر این بود که سوخوی ۲۷ که تقریبا همزمان با تورنادو اف۳ وارد خدمت شد دارای چالاکی بالای نسبت به تورنادو بود از طرفی دارای موشک های  دوربردتری نیز بود در اکثر جنبه های رزم هوای دارای برتری  از  تورنادو بود. از این رو زمانی که تورنادو  وارد شد دارای رقیبانی سر تر از  خود در شرق بود و بدین سان اقبال عمومی برای خرید ان نشد. یکی از دلایل عدم فروش تورناو تهاجمی ویا جگوار در اروپا نیز همین مسئله بود که کشورهای اروپای ترجیح میدادند  تا یک جنگنده چند منظور ای  چون اف۱۶ ویا میراژ را بخرند تا یک جنگنده  تک منظوره چون تورنادو ویا جگوار .

    بسیاری از محصولات اروپای همچون تورنادو در دهه 1980 قربانی رقیبانی امریکایی چون اف16 در بازار شدند

    بسیاری از محصولات اروپای همچون تورنادو در دهه ۱۹۸۰ قربانی رقیبانی امریکایی چون اف۱۶ در بازار شدند

    با ورود اف۱۶ تورنادو و اف۱۸  ویا میراژ ۲۰۰۰   توازن  قوا در مقابل جنگندهای چون میگ ۲۹ و سوخوی ۲۷ تامین شد. ولی در سالهای اخر دهه ۱۹۸۰ جنگندهای جدید نسل چهار نیم در حال توسعه بودند. سوخوی۲۷ روسی یک جنگنده دو موتور دوربرد با توان حمل هشت موشک هوا به هوا یک وزارتخانه پرنده دوربرد مجهز به رادار با توان درگیری  با دو هدف و موشکهای  برد بیشتر از اسپارو و سوپر ۵۳۰ ویا اسکای فلش بود . این جنگنده برتری زیادی نسبت به جنگندهای غربی داشت .امریکاها از اوایل دهه ۱۹۸۰ دست به توسعه موشک امرام به عنوان  یک موشک رادار فعال زدند تا بتوانند برتری موشکهای ار۲۷ نسبت به اسپارو را منترل کنند ولی در میانه دهه۱۹۸۰ غرب متوجه این شد که روسها  بر اساس سوخوی ۲۷ در حال توسعه  جنگندهای جدید هستند. جنگندهای چون سوخوی ۳۰ و ۳۵٫ این جنگندهای جدید برتری مطلق نسبت به رقیبان غربی داشتند  ولی از شانس خوب غرب شوروی فرو پاشید  و توسعه این طرح ها یک دهه به عقب افتاد و به اروپا وقت اضافی برای توسعه  طراح خود داد. در اوائل دهه ۱۹۸۰ اروپا به دنبال جنگنده های پیشرفته تر از تورنادو، میراژ ۲۰۰۰ و اف۱۶ بودند.در مرحله اول کشورهای چون فرانسه ، المان غربی، ایتالیا ، انگلستان و چند کشور دیگر برای ساخت یک جنگنده مشترک با هم همکاری خود را اغاز کردند.ولی به زودی فرانسه جدا شد و به تنهای عمل کرد.در نهایت جنگنده فرانسه رافال شد. پرنده نسل چهار نیم با توان ابر کروز با سطح مقطعی ۱ ام ۲ که مسلح به موشک  رادار فعال میکا بود و از  سوخوی۲۷ برتر بود وبا سوخوی۳۰ و ۳۵ میتوانست برابر کند.کشورهای چون ایتالیا ، انگلستان و المان اسپانیا  نیز طی یک طرح مشترک یورفایتر یا همان جنگنده اروپای را ساختند ولی هر دوی این دو طرح که شباهتهای زیادی نیز بهم داشتند  زمانی وارد خدمت شدند که دیگر شوروی فروپاشیده بود و جنگ سرد به پایان رسیده بود.

    رافال جنگنده ای است که از نظر الکترونیک و تسلیحاتی نسبت به یورفایتر برتریهای زیاد دارد از جمله از نظر رادار و سامانه دفاعی (البته یورفایتر  از نظر پروازی همچون چالاکی، برد و سرعت اوجگیری  از رافال برتر است)ولی در ناتو تاکنون مشتری نداشته است اگرچه اینده درخشانی  خواهد داشت.ولی یورفایتر  در ناتو مشتریان بیشتر داشت  که البته دلیل   ان نیز مشارکت شماری از کشورهای عضو ناتو  در تولید  ان است. انگلستان،المان، اسپانیا ،ایتالیا  از جمله دریافت کنندگان یورفایتر بودند . چه رافال و چه یورفایتر  در اینده برنامه های بسیار زیادی را برای  ارتقاء تجهیزات و تسلیحات خود پشت سر خواهند گذاشت و ده سال اینده  انها  بسیار  پیشرفته از انی هستند که همکنون  به نظر می ایند

    بعد از فروپاشی شوروی برخی از اعضای قبلی پیمان ورشو به ناتو پیوستند.رومانی ، اسلواکی ،اسلونی،لتونی ،لیتوانی،مجارستان، جمهوری چک ،کرواسی ،بلغارستان و البانی از جمله اعضای جدید ناتو هستند. این اعضا از جمله خریداران و دارندگان تسلیحات ساخت شوروی بدند که باید انهارا با استاندارهای ناتو هماهنگ میکردند. برخی مانند چک تسلیحات ساخت شوروی را از جمله جنگنده های خود را از خدمت خارج و با جنگندهای غربی جایگزین کردند و برخی مانند رومانی تسلیحات شرقی خود را تا استاندارد  ناتو ارتقا دادند (مانند میگ ۲۱ لنسر این کشور)و برخی مانند لهستان هر دو گزینه را پیش بردند و برخی مانند البانی تجهیزات  خود را با ارتقاء بسیار محدود در خدمت نگه داشتند.از این رو در بسیاری از مانورها جنگندهای  چون سوخوی۲۲،میگ ۲۱ و ۲۹ در کنار جنگندهای غربی چون  اف۱۶ ویا تورنادو  شرکت داشتند که روزی در مقابل هم قرار گرفته  بودند

    سوخوی 22 ارتش لهستان که در زمان جنگ سرد در قابل پیمان ورشو به خدمت گرفته شد همکنون در ناتو خدمت میکند.

    سوخوی ۲۲ ارتش لهستان که در زمان جنگ سرد در قابل پیمان ورشو به خدمت گرفته شد همکنون در ناتو خدمت میکند.

    از جمله دیگر جنگندهای به خدمت گرفته شد در ناتو جنگنده سوئدی گرپین بود.گرپین نیز مانند  ویگن محصول قبلی سوئد دارای بال دلتا و کا ندارد  بود ولی گرپین کاملا  یک جنگنده چند منظوره بود.جمهوری جک و مجارستان از جمله اعضای جدید ناتو هستند که گرپین  را برای جایگزینی با جنگنده   قدیمی  اجاره به شرط  تملیک  به خدمت گرفته اند.گرپین جنگنده نسل ۴ است البته نسخه جدید گرپین ائی و اف در واقع نسل ۴++ است که سوئیس از جمله مشتری جدید ان است.ولی بزرگترین برنامه بعد از اف۱۶ و یورفیاتر  در ناتو اروپای به اف۳۵ بر میگردد. اگرچه دیگر ناتو با تهدیدی از سوی روسیه همانند تهدید شوروی روبرو نیست ولی جایگزین جنگنده های  باز مانده از دوران جنگ سرد اهمیت  بسیار دارد.اگرچه برخی تصمیم به جایگزینی جنگندهای نسل چهارم با چهار نیم های چون یورفایتر  و رافال گرفتند ولی برای نمونه لهستان اف۱۶ سی بلوک ۲  را به خدمت گرفته ولی بسیار به دنبال  جایگزنی اف۱۶ خود با یک جنگنده نسل پنجم یعنی اف ۳۵  هستند.اف۳۵ اگرچه محصول امریکا است ولی قطعات ان در کشورهای زیادی  از کانادا تا ترکیه  و استرالیا ساخته میشود. اف۳۵ در دو مدل عرضه میشد یکی نسخه اصلی که در خدمت ارتش امریکا است با سطح پنهانکاری  بالا و دیگر نسخه صادراتی  که دارای سطح پنهانکاری پایین تری است .در لیست کشورهای عوض ناتو به کار گیرنده اف۳۵ میتوان به کانادا، ترکیه، دانمارک ،ایتالیا، نروژ  قرار دارند.  ورود اف۳۵ توان هوایی بسیاری از کشورهای را به صورت چشم گری افزایش میدن انهم در حالی که ناتو دیگر با تهدید هوایی گسترده ای روبرو نیست .

    ارتقاء

    در دهه ۱۹۷۰ و یا ۱۹۸۰ کشورهای عوض ناتو به سرعت جنگندها های قدیمی  را از رده خارج و جنگنده های جدید را وارد خدمت میکردند.ولی امروزه  دیگر اینچنین نیست قیمت یک جنگنده جدید انقدر بالا است که بسیاری ترجیه به بهسازی  جنگنده های قدیمی  خود میدهند.برای نمونه المان فانتوم های خود را در دهه ۱۹۹۰  به رادار ای پی جی ۶۵ جنگنده اف۱۸ و موشک امرام مجهز کرد و ترکیه رادار  اسرائیلی  ائی ال ۲۰۳۲  و نمایشگرهای رنگی را برای فانتوم خود انتخاب کرد . اف۵ای و بی ترکیه  مجهز  به تجهیزات الکترونیکی  اف۱۶ شدند.کشورهای چون دانمارک  ،بلژیک  و هلند اف۱۶ خود را بهسازی و به موشک  امرام مجهز کردند.رومانی جنگنده میگ ۲۱ خود را با کمک اسرائیل  تبدیل به جنگنده ای در اندازه اف۱۶ از نظر الکترونیک کرده است. این گونه ارتقاء  ها به زودی بر روی اف۱۶ های که در دهه ۱۹۸۰ تحویل شده اند  نیز انجام خواهد شد.

     توان هوایی ناتو

               
    کشور اف۴ میراژ اف۱ اف۱۶ اف۱۸ تورنادوتهاجمی میراژ ۲۰۰۰ تایفون رافال اف۳۵
    بلژیک ندارد ندارد ۰۱۶ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد
    دانمارک ندارد ندارد ۵۸ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ۴۸
    فرانسه ندارد ۲۴۶ ندارد ندارد ندارد ۳۱۵ ندارد ۱۸۰ ندارد
    یونان ۱۲۱ ۴۰ ۱۶۰ ندارد ندارد ۴۴ ندارد ندارد ندارد
    ایتالیا ندارد ندارد ندارد ندارد ۱۰۰ ندارد ۹۶ ندارد ۱۳۱
    هلند ندارد ندارد ۱۱۱ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ۸۵
    نروژ ندارد ندارد ۷۲ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ۵۲
    پرتقال ندارد ندارد ۲۰ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد
    ترکیه ۲۳۳ ندارد ۲۷۰ ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ۱۱۶
    المان ۲۶۳ ندارد ندارد ندارد ۳۹۵ ندارد ۱۴۳ ندارد ندارد
    کانادا ندارد ندارد ندارد ۱۳۸ ندارد ندارد ندارد ندارد ۶۵
    انگلستان ۱۸۱ ندارد ندارد ندارد ؟ ندارد ۱۴۶ ندارد ۱۳۸
    اسپانیا ۵۸ ۷۳ ندارد ۷۱ ندارد ۳۰ ۷۳ ندارد ندارد

     

    پی نویس

    المان چند ماه پیش اف۴ فانتوم های خود را از خدمت خارج کرده است

    همکنون فرانسه کمتر از ۱۵ فروند میراژ اف۱ در خدمت دارد این تعداد نیز تا پایان سال ۲۰۱۴ از خدمت خارج خواهد شد.

    یونان و اسپانیا میراژ اف۱  خود را از خدمت خارج کرده است

    ایتالیا برای ۲۴ فروند اف۱۶ ارتش امریکا را در اجاره داشت که در سال ۲۰۰۳ انها رابه امریکا برگردانند

    لهستان نیز از جمله کاربران  اف۱۶ است که یک دهه است به ناتو پیوسته است

    سفارشات مربوط به اف۳۵ ممکن است در اینده تغییر کند

    نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ ساعت 13:18 توسط : علی نباتیان | دسته :
  •    []